خبرگزاری مهر -گروه هنر: رخشان بنیاعتماد نام شناخته شدهای در سینمای اجتماعی کشور است. او در فیلمهای سینماییاش هم نشانههایی از دغدغههای اجتماعی را که همیشه در ذهن داشته است به تصویر میکِشد و در مستند در حال اکران «آیآدمها» هم به نوعی بخشی از این دغدغهها دیده میشود. بنیاعتماد از حجم بالای انگیزههایی که در موسسه «زنجیره امید» وجود داشته به وجد میآید و مستندی بر اساس آنها میسازد. اثری که به گفته خودش سفارشی است، اما سفارش خودش به خودش! وجه اجتماعی فیلم به قدری برایش مهم بوده که نگرانی از به وجود آمدن نگاهها و موضعهای متفاوت برایش بیاهمیت میشود. او میگوید از ابزار سینما برای نشان دادن اهمیت و ارزش کار داوطلبی استفاده کرده است.
در بخش دوم میزگرد خبرگزاری مهر با عوامل «آیآدمها»، مریم مرعشی که مدیریت «زنجیره امید» را بر عهده دارد میگوید در ۹ سالی که فعالیتهای زنجیره شروع شده به وجه تبلیغاتی کار فکر نکرده بودند و شاید به همین دلیل است که نام آنها چندان آشنا به نظر نمیرسد، این در حالی است که اقدامات آنها خیلی وزنه سنگینی دارد. اما مرعشی میگوید خودش با دیدن این مستند به عمق اتفاقها و کارهایی که در موسسه انجام میشود، رفته و این موضوع برایش اهمیت زیادی دارد. همچنین در ادامه بنیاعتماد از روزهایی میگوید که در موسسه و کنار بچهها داشتند؛ روزهایی که همیشه هم شاد نبودهاند و از رنجی حرف میزند که به نوعی مسئولیت اجتماعی را به یاد او میآورد، رنجی که آن را مقدس توصیف میکند.
بخش دوم این گفتگو را در زیر میخوانید:
*خانم مرعشی چطور شد که شما از جایی به بعد از هنر و هنرمند استفاده کردید تا موسسه «زنجیره امید» را معرفی کنید و حلقه قدرتمندی به نام سینما را وارد کارتان کردید.
مریم مرعشی: اگر بخواهم شفاف بگویم تا زمانی که خانم بنی اعتماد وارد مجموعه نشده بودند ما در عرصه تبلیغات اصلا کار نکرده بودیم. اگر مجموعه اقداماتی که در این سالها در «زنجیره امید» انجام شده با میزان تبلیغاتی که برای این موسسه شده در ترازو قرار دهید کفه اقدامات خیلی سنگینتر از تبلیغات آن است. زنجیره ۹ سالی میشود که کارش را شروع کرده و ابعاد کار در آن وسیع است. زمانی هم که خانم بنیاعتماد را دیدم اصلا قصد تبلیغ موسسه را نداشتم اما فکر میکنم در مواجهه با هنرمندان نه تنها اصول موسسه باید رعایت شود بلکه فکر میکنم آدمها باید بیش از آن اصول وجه مشترکی با یکدیگر داشته باشند تا بتوانند با هم کار کنند، همدیگر را قبول داشته باشند و به این باور برسند که خالصانه در کنار هم قرار بگیرند؛ خلوصی که در خانم بنی اعتماد به وضوح وجود داشت.
واقعیت این است که زنجیره امید بزرگ شده، آنقدر بزرگ که هم اکنون در حال برنامهریزی برای ساخت بزرگترین بیمارستان فوق تخصصی کودکان در خاورمیانه است، اما به هر حال کار بزرگ احتیاج به همراهی همه آدمها دارد و باید بگویم از زمانی که با خانم بنی اعتماد آشنا شدم، کار واقعی را با هم و در کنار هم تجربه کردیم. ایشان کسی است که دغدغه دارد و این موضوع خیلی مهم است. در این مسیر آدمهای زیادی هستند که خواستهاند ما را همراهی کنند، اما در کنار این کمک کردن اهداف دیگری هم داشتند، ولی خانم بنیاعتماد حال و هوای دیگری داشت و من به عنوان موسس «زنجیره امید» که همه زندگیام در آن خلاصه میشود با دیدن این فیلم به نوعی دیگر وارد زندگی مریضها میشوم. یعنی این فیلم با عشق ساخته شده است آنهم با تیمی که خودشان صددرصد همانند ما احساس مسئولیت میکردند. من هم مطمئن بودم که خانم بنیاعتماد قرار نیست در فیلمش تبلیغی برای شخص داشته باشد یا هدف خاصی را دنبال کند، بلکه همه انگیزهاش کار و فعالیتی بود که در موسسه انجام میشد و گروهی هم که همراه خودش داشت اینطور بودند، آدمهایی که برای خودشان اصول داشتند و بر اساس همین اصل انسانی حرکت میکردند.
*تاثیر این فیلم روی خود شما، بچهها و خانوادههایشان و همینطور میزان امیدبخشی که فیلم روی جامعهای که شما با آنها در ارتباط هستید، چطور بوده است؟
مرعشی: بعضی از بیمارها به شکل محدودی فیلم را دیدهاند ولی بعضی از آنها که در فیلم حضور دارند چند بار به تماشای آن نشستهاند. البته ما آمار نداریم که چه تعداد از بیمارها توانستهاند آن را ببینند، ولی این فیلم روی حامیهای مادی و معنوی، پزشکها و پرسنل ما تاثیر زیادی داشت. خیلی ساده بگویم این فیلم به قدری منسجم بود که حتی روی خود من خیلی تاثیر داشت، چون به هر حال از من نزدیکتر به زنجیره وجود ندارد و از همه پروژهها و برنامهها با خبر هستم ولی وقتی خودم فیلم را دیدم به خانم بنیاعتماد هم گفتم که شما من را به زیر پوست زنجیره بُردید و بار دیگر فهمیدم چه کار بزرگی در حال انجام است.
به هر حال وقتی شما هر روز یک کاری را انجام دهید، برایتان عادی جلوه میکند. شاید حتی گاهی یادم میرفت چه عملهای پیچیدهای را در موسسه انجام میدهیم، عملهایی که میدانستم روی بچههایی انجام میشود که در برخی موارد اصلا امید به زندگی برایشان وجود ندارد.
*با این تجربه قطعا در اینجا متوقف نمیشوید و همچنان از هنر و حتی بخشهایی به جز سینما به نفع «زنجیره امید» استفاده میکنید.
رخشان بنیاعتماد: درباره کارهای فرهنگی دیگری که برای پیش بردن فعالیتهای «زنجیره امید» اتفاق افتاده است باید به همکاریهای امید نعمتی، یارتا یاران، لوریس چکناواریان، محمود دولتآبادی اشاره کنم که در حیطههای دیگر پیشنهادهایی را ارائه دادهاند و من هم نام این فعالیتها را «کمپین مبارک» گذاشتهام. کنسرت، کتابخوانی و برگزاری گالری پیشنهادهایی است که وجود دارد ولی طبیعتا «زنجیره امید» طبق برنامهریزی که بتواند از این برنامهها به بهترین شکل استفاده کند، حتما توسط روابط عمومی موسسه بررسی میشود.
*خانم بنیاعتماد، مطمئنا در فرآیند تولید هر اثر هنری اتفاقات ریز و درشتی رخ میدهد که برای عوامل کار خاطرهانگیز یا اثرگذار میشوند. در زمانی که فیلم تولید میشُد آیا نکته یا اتفاقی بود که شما را تحت تاثیر قرار دهد؟
*خانم مرعشی انتخاب پزشکان برای موسسه چطور انجام میشود؟
مرعشی: از روز اول برای زنجیره اصولی را قرار دادیم و بر اساس آنها پیش میرفتیم. باید بگویم که خدا کمکمان کرد و پزشکان بینالمللی که در کنارمان هستند، جزو چند نفر اول دنیا هستند؛ آنها کسانیرا که در هیچکجای دیگر جراحی نمیکنند در اینجا عمل میکنند و نتیجه خوبی هم میگیرند. یکی از مهمترین نکتهها در زنجیره این است که به همه میگوییم باید فکر کنند این بچهها، بچههای خودشان هستند چون موردهایی که در موسسه داریم خیلی پیچیده هستند. به همین دلیل دکترها را با ظرافت انتخاب میکنیم و هرکسی بیاید نمیتواند وارد تیم پزشکی شود. پزشکی که میخواهد وارد زنجیره شود، علاوه بر اینکه cv خود را به «زنجیره امید» میدهد باید تخصص اطفال داشته باشد، شورای علمی خودمان هم باید او را از نظر علمی قبول کند و سپس دورههای علمی موسسه «زنجیره امید» را هم بگذارند و مهمتر از آن باید مسئولیت موردهایی را که عمل میکنند و تیمهای محتلف پزشکی که به ایران میآیند بپذیرند.
ادامه دارد...
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است