آفتاب

احمدی‌نژاد اعتقادی به مذاکره با امریکا طبق شروط رهبری نداشت

احمدی‌نژاد اعتقادی به مذاکره با امریکا طبق شروط رهبری نداشت

رئیس سازمان انرژی اتمی به مهمانی برنامه دست خط شبکه پنج سیما رفت و به سئوالات مجری درخصوص موضوعات مختلف به ویژه مذاکرات هسته‌ای پاسخ گفت.

رئیس سازمان انرژی اتمی به مهمانی برنامه دست خط شبکه پنج سیما رفت و به سئوالات مجری درخصوص موضوعات مختلف به ویژه مذاکرات هسته‌ای پاسخ گفت.

 می‌خواهیم از دست‌خط خودتان شروع کنیم که در حین مذاکرات نوشتید و قاب کردید و به دیوار اتاقتان آویختید. این چه بود؟

صالحی گفت:  آخرین جلسه بود وقتی که مذاکرات به سرانجام رسید و آخرین جلسه‌ای بود که مذاکره‌کننده‌ها و وزرای خارجه و نماینده اتحادیه اروپا، خانم موگرینی، در آنجا جلسه حضور داشتند هر شخصیتی دو تا سه دقیقه صحبت می‌کرد و من در طول زمانی که آنجا نشسته بودیم از اینکه شاهد موفقیت به سرانجام رسیدن برجام بودم، در پوست خود نمی‌گنجیدم.

زیرا این بحث مسیر طولانی را طی کرده بود و از سال ۱۳۸۲ این پرونده تصنعی کلید خورده بود و تا سال ۱۳۹۴ ادامه داشت.

صالحی پاسخ داد: من از ابتدا حضور داشتم. همواره هم امیدوار بودم که یک زمانی این پرونده تمام خواهد شد. آن لحظه برای من بسیار خوشایند بود. گفتم خدایا بالاخره تا اندازه‌ای عمر دادی که شاهد باشیم این پرونده به سرانجام رسید و تمام آن گردنه‌های سخت را عبور کردیم و توانستیم به لطف الهی با حفظ حقوق ملت بزرگوارمان این مسئله را به سرانجام برسانیم. لذا یک یادداشتی نوشتم و برای خودم بود. وقتی یادداشت‌هایم را مرور می‌کردم دیدم چیز بدی نیست و قاب کنیم شاید در تاریخ یک روزی جای خود را پیدا کند.

 وی ادامه داد: چون از ابتدای تولد این پرونده ساختگی تا روز انت‌ها حضور داشتم برای من خیلی پر معنابود. تمام سنگینی‌ها و مشکلات و پیچیدگی‌ها را شاهد بودم. به عنوان نماینده دائمی جمهوری اسلامی ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بودم.

رئیس سازمان انرژی اتمی تاکید کرد: من این مذاکرات را کاملاً به یاد دارم که چطور آن سه کشور اروپایی می‌خواستند اراده خود را به ما تحمیل کنند. بعد هم‌‌ همان زمان بود که با این پیشنهاد روبرو شدیم که ۶ ماه به دلیل فقدان اعتماد متقابل کار را متوقف کنیم و بعد از جلب اعتماد فعالیت‌های خود را مجدد آغاز نماییم. لذا ۶ ماه فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران متوقف شد ولی این ۶ ماه به یک سال و تا دو سال ادامه داشت.

وی گفت: تا اینکه به سال ۱۳۸۴ رسیدیم و انتخابات ریاست جمهوری و فعالیت‌ها آغاز شد و این بار با سرعت بیشتر و قدم‌های بلند همراه بود. این اخطار را هم بدهم اگر قرار باشد این‌ها باز بدقولی کنند بازگشت ما بازگشت به حالت قبل نیست بلکه برگشت به حالتی بسیار متفاوت‌تر نسبت به آن چیزی که ما قبل از برجام بودیم خواهد بود.

 صالحی افزود: برجام ابعاد مختلفی دارد. بحث‌های فنی، حقوقی و سیاسی و تحریم دارد. بنده به عنوان کسی که متولی بحث فنی هستم خوشبختانه اقداماتی صورت گرفته است و‌‌ همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند که «خوشبختانه اقداماتی انجام گرفته است که اگر آن‌ها بدقولی کنند ما در عرض یک سال و نیم می‌توانیم به صدهزار سو برسیم» این فرمایش رهبری است. آن یک سال و ۳-۲ ماهی که مذاکره انجام گرفته بود در بعد فنی با مشکلاتی روبرو شدند که مقام معظم رهبری فرمودند آن چیزی که از سوی ما پذیرفته شده بوده مورد قبول ایشان نیست.

عضو تیم مذاکره‌کننده کشورمام یادآور شد: در اینجا دکتر ظریف گفت ما با بن‌بستی در بعد فنی روبرو شدیم. نمی‌دانیم باید چه کنیم. در آنجا دکتر لاریجانی پیشنهاد کرد که بنده هم حضور پیدا کنم و بعد آقای دکتر ولایتی. بنده گفتم من چه معجزه‌ای می‌توانم انجام دهم وقتی که دکتر ظریف با همه توانمندی و اخلاص و صداقتی که داشت رفت. ممکن است من هم بروم و بعد اتفاقی رخ ندهد و بنده باید پاسخگو باشم بنابراین دلیلی ندارد حضور پیدا کنم. اما اصرار روی این امر بود و من با دوستان خود مشورت کردم و گفتم به یک شرط حاضر هستم بروم، من حاضر نیستم با کار‌شناسان امریکایی مذاکره کنم، اگر یکی از این سه شرط صورت بگیرد من می‌روم. یک شرط اینکه همتای من، اقای مونیز، بیاید.

وی ادامه داد:  شناخت دورادور از او داشتم. تصور بر این بود که شاید او نیاید. دیگر شرط اینکه من استعفا دهم و به عنوان معاون رئیس‌جمهور نباشم و مشاور فنی دکتر ظریف شوم و او به من حکم دهد و من مشارکت و با کار‌شناسان صحبت کنم. سومین شرط این بود که کار‌شناسان آن‌ها به ایران بیایند. من حاضر بودم با کار‌شناسان آن‌ها در ایران صحبت کنم.

صالحی تاکید کرد: آقای عراقچی گفت ممکن است این نشود، سخت است که این جواب مثبت بیاید. ضمن اینکه یکی ۲ روز دیگر جلسه داریم و ممکن است ظرف این مدت کوتاه اتفاق نیفتد. چند ساعت بعد آن‌ها خیلی از این مسئله استقبال کردند و ما ورود پیدا کردیم. بعد از ورود ما اولین کار این بود که نظر مقام معظم رهبری را محقق کنیم درباره چیدمان سانتریفیوژ‌ها که ما باید آن را کنار بگذاریم و نظر خود را بدهیم.

وی اظهار داشت: با استدلال‌های اولیه‌ای که داده شد به نتیجه نرسیدیم. چون اولین بار بود حضور داشتیم با آمادگی که داشتیم بحث فنی کردیم و آن‌ها گفتند این بحث فنی برای ما چندان توجیه‌پذیر نیست چرا که فرضیات شما را قبول نداریم. ما هم حق دادیم و گفتیم شما فرضیات خود را بدهید و ما بر اساس آن محاسبات را انجام دهیم.

رئیس سازمان انرژی اتمی عنوان کرد: گفتند ما نمی‌توانیم فرضیات را بدهیم چرا که نوعی انتقال دانش فنی است. گفتیم که این نوع چه مذاکره‌ای است؟ از یک سو شما فرضیات ما را قبول ندارید و از سوی دیگر فرضیات خود را هم ارائه نمی‌دهید، پس چکار کنیم. با بن‌بست روبرو شدیم. آقای مونیز هم با یک لشگر آمده بود. لشگری که از بهترین مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی بودند. من دیدم به بن‌بست رسیدیم پیشنهادی دادم و گفتم با اختیار کامل در بعد فنی آمدم. هر تصمیمی بگیرم مورد قبول مسئولان ایران خواهد بود. البته در چارچوبی معین که کف و سقف مشخص شده بود.

وی افزود: گفتم من می‌توانم تصمیم بگیرم و نیاز نیست دائم با پایتخت تماس داشته باشم، از آن‌ها پرسیدم شما چطور؟ آن‌ها هم اختیار کامل داشتند و من یک پیشنهاد دارم و گفتم شما یک جا در دنیا را به من نشان دهید که به سبکی که شما می‌گویید این چیدمان در ایران صورت گیرد، انجام شده باشد. من همین الان امضا می‌کنم که ما هم همین رویه و این شکل از غنی‌سازی را انجام می‌دهیم.

صالحی گفت: آن‌ها ماندند، چون من می‌دانستم این چنین چیزی در دنیا وجود ندارد. اگر می‌دانستند چنین سوالی می‌کنیم می‌رفتند جایی را درست می‌کردند. اتفاقا در ایران دوستان می‌گفتند این خطرناک است یک دفعه ممکن است جایی را نشان دهند، گفتم من می‌دانم که چنین چیزی نیست. لذا آقای مونیز وقتی با این چالش روبرو شد جلسه را ختم کرد و گفت ما با هم بنشینیم صحبت کنیم. بعد از چند ساعتی استراحت که جلسات یک به یک شد، مقدمه جلسه حدود یک ساعت به طول انجامید و درباره بحث هسته‌ای صحبت نکردیم. درباره تخصص او و من و اینکه چه زمانی MIT بودیم صحبت شد. او عضو هیات علمی بود و تازه استخدام شده بود و من دانشجوی دکترا شده بودم. پروفسور مایکل تریسکو استاد راهنمای بنده الان مشاور علمی مونیز است.

وی با بیان اینکه همکلاسی‌های من هم که با من بودند الان جزو دانشمندان هسته‌ای آمریکا هستند و با آن وزارت انرژی امریکا کار می‌کنند، گفت: به خاطر اینکه استاد راهنمای من مشاور مونیز بود و دوستان من را می‌شناختند. مشخص نبود آینده افراد در چه شرایطی هست و افراد همدیگر را می‌شناختند و واقعیت همدیگر را درک کرده بودند. استاد راهنمای ما به بنده علاقه‌مند بود. در کتابی که منتشر کرده بود بدون اینکه من بدانم نوشته بود با استفاده از متد صالحی. در کتاب درسی چنین نوشته بود و این برای من یک افتخار بود. یکی از دوستان این را دیده بود و تبریک گفت. که بعد بنده کتاب را سفارش دادم به ایران بیاورند و آن را درس دادم.

رئیس سازمان انرژی اتمی اظهار داشت: بحث‌ها به ناراحتی نمی‌رسید. یک بار به نتیجه رسیده بودیم و بعد ایشان با اروپایی‌ها صحبت کرد و نظر را تغییر داد و گفت اروپایی‌ها قبول نکردند و من گفتم ما این گونه توافق نکرده بودیم. توافق این بود که هر چه ما به نتیجه می‌رسیم وظیفه شماست که این را به اروپایی‌ها بقبولانید. دوباره ما مذاکره کردیم چون مجدد مذاکره کردیم و به نتیجه رسیدیم، او رفت و امد و دوباره نظرش عوض شد. من گفتم این زیبنده شخصیتی همانند شما نیست. آن تنها موردی بود که ناراحتی پیش آمد.

صالحی گفت: تحریم امر وسیعی بود. اگر قرار بود تمام زوایای تحریم دیده شود باید گروه کار‌شناس متعددی که همه جزئیات را می‌داند همراه می‌داشتیم که بتوانند تمام جزئیات را که ممکن است در آینده اتفاق افتد از قبل پیش‌بینی کند و به گونه‌ای بگنجانند که مشکلی پیش نیاید.

صالحی درباره رفتار امریکا گفت: آمریکا در ظاهر می‌گوید که طبق برجام عمل کرده است اما پشت پرده بانک‌ها را می‌ترساند که اگر کوچک‌ترین خلافی صورت گیرد فلان و چنان می‌شود. مذاکره کنندگان ما همه اقدامات لازم را انجام دادند. کار سنگین بود. بحث فنی چارچوبش مشخص است. محدوده مشخص و تنها نیاز است شما استدلال علمی کنید که امتیازی از دست ندهید. در بعد سیاسی هم آقای ظریف یک تنه همه آن‌ها را حریف بود. در بعد تحریم بانکی و مسائلی از این دست خیلی سخت است. اینکه همه قوانین از جمله قوانین ایالت‌های مختلف امریکا را بدانید سخت است.

وی ادامه داد: عزیزانی که در مسائل بانکی و تحریم تلاش کردند با تمام قوا بود ولی شاید فکر نمی‌کردند چنین اتفاقی رخ دهد. من مطلبی را عرض کنم واقعاً باید سوال این باشد اگر برجام را نداشتیم چطور می‌شد؟ این هم یک سوال است. بار‌ها این سوال پرسیده شده است. منصفانه اگر ارزیابی کنیم. برجام خیلی گشایش ایجاد کرد. قابل مقایسه نیست. برای خرید نیاز نیست مسیرهای پیچیده را طی کنیم. اگر بخواهیم تجهیزاتی را خریداری کنیم از طریق کانال خرید اقدام می‌کنیم. لذا برجام خیلی راه را باز کرده است. اعتماد کاملاً سلب شده است و طرفین نسبت به یکدیگر اعتماد ندارند. این یک واقعیت است.

صالحی گفت: سیاست ما همانند دیانت ما است. ما نمی‌خواهیم همانند امریکایی‌ها عمل کنیم. سیاست درست حضرت علی (ع) است. باید اعتماد مردم جلب شود. اگر زمانی خلاف کنید و بگویید من خلاف کردم مردم می‌پذیرند. اگر بگویید من درست انجام دادم می‌پذیرند اما اگر اعتماد وجود نداشته باشد هر حرفی بزنید با تردید نگاه می‌کنند حتی اگر درست باشد. همیشه در طول زندگی خود آنچه که فکر می‌کردم به نفع جامعه اسلامی و منافع ملی و حاکمیت ملی و در جهت تنویر افکار عمومی است بیان می‌کردم.

هر کدام از کسانی که ما با ان‌ها مصاحبه گرفتیم دست‌خطی برای شما نوشتند. دست خط همسرتان را برای ما بخوانید.

صالحی پاسخ داد: نازنین همسرم! نوشتن در مورد تو چه سخت و دشوار است. شرافت و تقوا و منش و رفتار انسانی تو در قالب کلمات نمی‌گنجد. از تو مفهوم انسانیت، خوبی و کمک به هم‌نوع را آموختم. تو الگوی زندگی و رفتار و کردار من و فرزندانت بودی. برایت بهترین‌ها را از خداوند متعال خواستارم.

اگر بخواهید ماحصل زندگیتان رابه جوانان هدیه کنید چه خواهید گفت؟

صالحی پاسخ داد: اگر پایه عشق را بر اساس انسانیت بگذاریم و نه بر اساس هوس، زندگی شیرین خواهد شد. در طول زندگی با تنگناهایی مواجه خواهید شد. مردم گمان می‌کنند برخی هیچ دردی ندارند. این گونه نیست. در نهج‌البلاغه هست که اگر گرفتاری انسان‌ها بر پیشانیشان نوشته می‌شد همه خدا را شکر می‌کردند که من همانند دیگری نیستم.

صالحی درباره ارتباط با شهید شهریاری گفت: شهید شهریاری شخصیت ویژه بود. نه اینکه شهید شده است و این‌ها را بیان کنیم. زمانی نزد مقام معظم رهبری بودم و پرسیدند داستان شهید شهریاری چیست که شما از شهادت ایشان تا این اندازه متاثر شدید؟ خدمت ایشان عرض کردم، اگر بخواهم خلاصه‌وار مجموعه خصوصیات علمی و معرفتی ایشان را بگویم اگر به ایشان صد دهم، به بهترین کسی که بعد از ایشان را می‌شناسم، من به زحمت ۵۰ می‌دهم. رهبری گفتند واقعاً چنین فاصله‌ای؟ گفتم بله.

وی افزود: در امور معرفتی انسان وارسته‌ای بود. در مسائل علمی بسیار باهوش بود. برخی از مسائل را که خود نمی‌توانستیم حل کنیم به دانشجو‌ها می‌دادیم. به یاد دارم مسئله‌ای برای من ایجاد شده بود که خود نمی‌توانستم حل کنم و به دانشجویان دادم و دیدم شهریاری حل کرد. تا اندازه‌ای قشنگ پیش‌فرض‌ها را برای خود نوشته بود که پیش خود گفتم این چه ذهن شفافی دارد.

صالحی ادامه داد: برای ان شهید پروژه‌ای را تعریف کردم و خواستم این پروژه را عهده‌دار شود و گفتم تنها شما می‌توانی با این پروژه فاصله علمی ما با غرب را کاهش دهی. از این پروژه خوشش امد و عهده‌دار شد. ۳۴ نفر از بچه‌های باهوش را دور خود جمع کرد و با سرعت پروژه را جلو می‌برد. الان این پروژه ادامه دارد.

صالحی درباره علت شناخته شدن مرتبه علمی شهید شهریاری گفت: شما وقتی مقاله می‌نویسید طرف از مقاله شما می‌فهمد چند مرده حلاج هستید. ضمن اینکه ایشان به خاطر شخصیت علمی نماینده ایران در پروژه‌ای به نام سزامی در اردن شد. این پروژه یک شتاب‌دهنده بزرگ است که قرار است در اردن ساخته شود و کشورهای خاورمیانه عضو این کلوب سزامی هستند که ایران و اردن و ترکیه هستند و اسرائیل هم هست. هر وقت دور هم جمع می‌شدند بحث سیاسی نمی‌کردند و بحث علمی مطرح می‌کردند. به قابلیت و توانمندی این مرد در آنجا پی بردند. متوجه شدند که چه شخصیت برجسته‌ای در این مملکت حضور دارد.

وضع دانشجویان و اساتید هسته‌ای ما بعد از برجام چگونه است؟ درست است که می‌گویند برخی برکنار شدند و بیکار شدند یا برخی پروژه‌ها تعطیل شده و تعدیل نیرو صورت گرفته است؟

صالحی گفت: نمی‌دانم چطور باید بگویم که درست نیست. جابجایی نیرو و تعدیل نیرو در همه وزارت‌خانه‌ها وجود دارد و دست ما نیست. از ۲۵ سال گذشته کل هزینه‌ای که در سازمان انرژی اتمی خرج شده است با تعدیل چیزی حدود ۷-۶ میلیارد دلار بوده است. در این هزینه‌ها نیروگاه بوشهر هم هست. هر نیروگاه ۵ میلیارد دلار می‌ارزد. در این هزینه‌ها نطنز، فردو، آب سنگین اراک، کرج، اصفهان، یزد و... هست. پروژه‌ای که در خدمت آقای جهانگیری کلنگ‌زنی خواهیم کرد، ۱۰ میلیارد دلار هزینه دارد که طی ده سال باید هزینه کنیم. چطور می‌توان گفت صنعت هسته‌ای متوقف شده است؟ ما در ۲۵ سال با تعدیل به دلار ۷ میلیارد دلار هزینه کردیم و در ده سال آینده ۱۰ میلیارد دلار قرار است هزینه شود.

رفت‌وآمد دانشمندان خارجی و بچه‌های خودمان حل شده است؟

صالحی پاسخ داد: بله خصوصاً بعد از برجام با تعداد زیادی از کشور‌ها صحبت‌هایی داشتیم. بنده خودم سفر به کشورهای مختلف اعم از اروپایی و آسیایی داشتم. البته باید بگویم قانون ویزا یکی از بدعهدی‌های امریکا بود. در مصاحبه‌ها و هم‌چنین من به اقای مونیز هم گفتم. یکی از قشرهایی که حامی این برجام بود دانشگاهیان بودند. با این ویزا و قیدی که در ویزا گذاشتید این قشر می‌گوید چه استفاده‌ای از برجام کردیم. در گذشته دانشمندان اروپایی راحت به ایران می‌آمدند. بین دانشگاه‌ها همکاری وجود داشت. الان خیلی از این‌ها نمی‌آیند چون می‌ترسند موقع بازگشت در امریکا دچار مشکل شوند. این‌ها جزو بدعهدی‌هایی است که انجام دادند.

صالحی درباره تولید ایزوتوپ‌های پایدار که قرار بود در فردو انجام شود گفت: این هم کار بسیار بزرگی است. یک بار یک کلنگ‌زنی در فردو داشتیم و چند ماه پیش رسانه‌ها هم آمدند و بازتاب خوبی دادند. الان به بهره‌برداری رسیدیم و ان‌شاالله افتتاحیه‌ای در فردو درباره ایزوتوپ‌های پایدار خواهیم داشت. در برجام یکسری محدودیت‌هایی پذیرفتیم که خیلی آن محدودیت‌ها ما را در ماموریت‌های اصلی در صنعت هسته‌ای با مشکل روبرو نمی‌کند در عوض امتیازاتی گرفتیم. یکی از این‌ها کمک آن‌ها در ساخت سوخت است. سوخت هسته‌ای کار بسیار مهمی برای نیروگاه‌ها است. یکی هم ایزوتوپ‌پایدار است.

وی افزود: ایزوتوپ یعنی غنی سازی. در غنی‌سازی که اورانیوم را که یک عنصر سنگین است، ۲۳۵‌اش را از ۲۳۸ جدا می‌کنیم. مثلاً شکر را در نظر بگیرید، برخی دانه‌ها از دیگری بزرگ‌تر است شما باید دانه دانه انهایی که درشت‌تر است جدا کنید. اورانیوم ۲۳۵ و ۲۳۸ همانند هم هستند. همانند دو انسانی هستند که همقد هستند و یکی نیم میلی‌م‌تر بلند‌تر است. باید این را جدا کنید.

رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: ما این غنی‌سازی را نه فقط برای اورانیوم که یک عنصر سنگین است بلکه عنصرهای سبک و میانی می‌خواهیم جدا کنیم. این فناوری دیگری است.‌‌ همان سانتریفیوژ است اما خیلی چیزهای این سانتریفیوژ باید عوض شود. وقتی شما برای یک عنصر سنگین سانتریفوژ تعریف می‌کنید که جداسازی انجام دهید‌‌ همان سانتریفیوژ را نمی‌توان برای عنصر سبک هم استفاده کرد. باید فناوری دیگری ابداع کرد که این را با روس‌ها در حال همکاری هستیم. مقداری اورانیوم غنی‌شده ۲۰ درصد داریم که سوخت ما است و تا ۳۰۰ کیلو هم می‌توانیم اورانیوم غنی شده ۳/۶۷ داشته باشیم.

 یک سند محرمانه شما با آقای مونیز امضا کردید. که هیچ چیز هم از آن درنیامده است. که گفته می‌شود سند محرمانه در مورد موضوع آینده هسته‌ایمان است و یکی دو خبرگزاری خبری در موردش دادند. چیزی در این باره نمی‌توانید بگویید؟

صالحی گفت: ما سند محرمانه امضا نکردیم. وقتی کشوری پروتکل الحاقی را امضا می‌کند برنامه بلندمدتش را به آژانس می‌دهد. ما برنامه مدت خود را به آژانس برای ۱۵ سال آینده اعلام کردیم. هر کشوری که برنامه بلند مدت خود را به آژانس می‌دهد اعلام می‌کند که این برنامه من اعلام عمومی نشود. ما هم مطابق همین رویه به آژانس اعلام کردیم این برنامه را به کسی اعلام نکند. خیلی چیزهای دیگر هست که ما از آژانس می‌خواهیم اعلام نکند. مثلاً اینکه چه میزان اورانیوم تولید می‌کنیم. دلیلی ندارد این عمومی شود.

چه زمانی محدودیتی برای غنی‌سازی و فعالیت‌های سایتی اصلا نخواهیم داشت؟ بعد از چه مدتی؟

صالحی پاسخ داد: اگر بخواهم محدودیت برجامی را عرض کنم، یک سری محدودیت‌ها در چارچوب پادمان است که چه برجام باشد چه نباشد آن بازرسی خود را انجام می‌دهد. یکسری از محدودیت‌ها در چارچوب پروتکل الحاقی است. بیش از ۱۳۰ کشور عضو این پروتکل هستند که ما هم مثل بقیه کشور‌ها این را می‌پذیریم که به طور مثال روی مسائل دیگری فرا‌تر از پادمان هر چند پروتکل الحاقی را قبل از برجام من خودم امضا کردم. سال ۱۳۸۳. داوطلبانه اجرا می‌کردیم که بعد دیدیم بدعهدی کردند، متوقف کردیم. الان‌‌ همان را احیا کردیم.

وی افزود: یکسری محدودیت در قالب برجام پذیرفتیم. این محدودیت‌ها ۱۵ ساله است و یکی از این‌ها ۲۵ ساله است. آن اورانیومی که از کوه می‌کنیم، به اردکان برای خردایش و تبدیل به کیک زرد می‌بریم. وقتی کیک زرد شد باید به اصفهان حمل شود. حمل از اردکان تا اصفهان را باید تحت مراقبت آن‌ها انجام دهیم. کنترل این بار ۲۵ ساله است. این برای این است که کنترل کند این بار جای دیگری منحرف نمی‌شود. یکی دو محدودیت ۱۵ ساله است. فلز اورانیوم و پولوتونیوم برای ۱۵ سال نباید تولید نکنیم. من این را بار‌ها گفتم که ما اصلاً پولوتونیوم نداریم.

دراین قسمت از برنامه مجری دست خط برادر صالحی را قرائت کرد: «آرزو دارم که مورخین دکتر علی‌اکبر صالحی را از جنبه‌های اخلاقی، معنوی، علمی، سیاسی و دیپلماسی مورد بررسی قرار دهند. آرزو دارم بر نسل‌های آینده این شخصیت بزرگ و علمی و کشوری را بیشتر بشناسند و از شخصیت و منش و آرزوهای وی الگوبرداری کنند.»

صالحی گفت: سال ۱۳۸۴ بود و قبل از انتخابات ریاست جمهوری من به عنوان معاون سازمان کنفرانس اسلامی به جده رفته بودم. یک ماه رفته بودم که انتخابات شد و آقای احمدی‌نژاد رئیس جمهور شد. من آنجا بودم که با ما تماس گرفتند که آقای دکتر شما را می‌خواهد. من بسیار متحیر شدم و گفتم من اینجا زندگی‌ام را شروع کرده‌ام و کارم را آغاز کردم. درهرحال به ایران آمدم و خدمت آقای احمدی‌نژاد رسیدم و او پیشنهاد کرد که من به وزارت خارجه بیایم.

وی ادامه داد: البته قبل از آمدن نظر من را درباره وزارت علوم و وزارت خارجه پرسید. من دوبار معاون وزیر علوم بودم. نظرات خود را نوشتم و فرستادم. بار بعد تلفن زدند که حتما بیا و من به ایران آمدم. که آقای دکتر به من وزارت را پیشنهاد کردند و من خواهش کردم که‌‌ همان جا بمانم چون تازه رفتم و در جوار خانه خدا ساکن شده بودم. به خانه آمدم مادرم سر سجاده بود و موضوع را برای ایشان بازگو کردم. خیلی ناراحت شد.

صالحی گفت: سال ۸۸ که به ایران آمدم با انتخابات دوم آقای احمدی‌نژاد روبرو شدیم. من به دانشگاه صنعتی برای درس رفتم تا خود را آماده کنم. دفتر دکتر تماس گرفتند که به سازمان انرژی اتمی بروم. هر چه اصرار کردم که من در دانشگاه بمانم قبول نکردند و بعد مراحل طی شد.

سال ۹۰ یکسری مذاکره با امریکایی‌ها شروع کردیم و مجوز گرفتتید. رهبری آن زمان ۴ شرط گذاشتند. یکی اینکه با وزیر امور خارجه نباشد.

صالحی گفت: بله مذاکره‌کننده در حد وزیر خارجه نباشد. یکی دیگر غیر از مسائل سیاسی و یا غیرهسته‌ای مذاکره نشود. شرط چهارم اینکه رئیس‌جمهور به عنوان کسی که رئیس شورای عالی امنیت ملی است- زیرا دو راه بود، آقای دکتر جلیلی دبیر شورای امنیت ملی بودند و ۵+۱ را پیش می‌بردند و آقا نیز اجازه داده بودند که وزارت خارجه مذاکرات با آمریکا را محرمانه را پیش ببرند- کسی باید این دو را باهم هماهنگ می‌کرد که شرط چهارم این بود که رییس جمهور هماهنگ‌کننده این دو راه باشند.

صالحی گفت: آقای رئیس‌جمهور آن زمان اعتقادی به مذاکرات به این صورت با امریکا نداشت. به من هم می‌گفت اشتباه می‌کنی و جلوی ما را هم نگرفت تشویق هم نکرد.

به نظر شما اگر این انجام می‌شد جلو می‌افتادیم؟

وی پاسخ داد: بله. الان هم گفتن این مسائل فایده ندارد. اوباما در آن زمان در آستانه انتخابات دور دوم خود بود و گزارشات آن زمان مشخص است و ببینید تقاضای امریکایی‌ها در آن زمان چه بود. در آن زمان این آمادگی وجود داشت و به این شرایط نمی‌افتاد. اصلا جور دیگر شد و ابعادش بسیار وسیع شد. دکتر جلوی ما را نگرفت ولی چون او ورود پیدا نکرد هماهنگی بین وزارت خارجه و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی خیلی سخت شده بود.

 شما آخرین باری که مناطق محروم رفتید چه زمانی بود؟ اصلا تا به حال رفته‌اید؟

رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: آخرین بار‌‌ همان زمان که وزیر خارجه بودم، سیستان و بلوچستان و مرزهایی که با افغانستان داشتیم رفته بودم. کارهم زیاد انجام شده است.

درپایان مجری از صالحی خواست دست خطی بنویسد و او نوشت:

إذا الشعــب یومــا أراد الحیــاة فلا بـــد أن یستجیب القــدر، اگر ملتی اراده بر داشتن حیات طیبه داشته باشد دست تقدیر یقینا با او همراهی خواهد کرد.

ملت عزیز ایران به رهبری امام عزیز راحل با انقلاب شکوه‌مند و مقدس خود این اراده را به بهترین وجه به منصه ظهور رساند و در این ۳۷ سال علی رغم همه محدودیت‌ها و فشار‌ها توانست به لطف الهی همچنان مسیر اقتدار و عزت را با سکانداری خلف صالح امام عزیز که رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه‌ای باشند با درایت و هوشیاری و هوشمندی به پیش ببرند، آینده این ملت آینده درخشانی است و دیری نخواهد پایید که شاهد بازگشت مجدد مجد و عظمت ایران اسلامی باشیم.

کد N1451758

وبگردی