مهدی زین الدین در مهر 1338 هجری خورشیدی و در خانواده ای مذهبی در تهران دیده به جهان گشود. پدرش از فعالان سیاسی علیه رژیم پهلوی به شمار می رفت و به همین دلیل چندین بار دستگیر و تبعید شد. مادرش نیز که بانویی مانوس با قرآن و آشنا با مفاهیم راهگشای دینی بود برای تربیت و پرورش فرزندش از هیچ کوششی فروگذاری نکرد.
نبوغ و استعدادهای وی باعث شد که از کودکی قرآن را به خوبی بیاموزد و به زیبایی آن را تلاوت کند. پس از ورود به دبستان در زمان های فراغت به پدرش در کتاب فروشی کمک می کرد.
این مبارز راه حق همزمان با گذراندن دوره متوسطه با مسایل سیاسی و مذهبی آشنا شد و از محضر آیتاللّه مدنی کسب فیض و روح تشنه خود را با آموزه های سازنده و هدایتگرانه او سیراب کرد و همچنین توانست دوره دبیرستان را در رشته تجربی با موفقیت به پایان برساند.
عوامل حکومت پهلوی که هرگونه حرکت مخالفی را به شدت در هم می شکستند، پدر مهدی زین الدین را نیز به عنوان یکی از فعالان سیاسی دستگیر و به شهر سقز در استان کردستان تبعید کردند، بنابراین با وجود آنکه او با رتبه چهار در رشته پزشکی دانشگاه شیراز پذیرفته شده بود به دلیل شرایط سیاسی زمان خویش و تبعید پدر، از دانشگاه انصراف داد و در مغازه پدر مشغول به کار شد.
این پیرو راه حقیقت که از مدت ها پیش به موج خروشان هموطنانش در قیام علیه طاغوت پیوسته بود، فعالیت های سیاسی و مذهبی خود را شدت بخشید و از آن کتاب فروشی به عنوان کانون مبارزه علیه حکومت و پخش اعلامیه های علما استفاده کرد و با صدور فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر لزوم اجرای اعتصابات عمومی و خودداری مردم از انجام دادن فعالیت های اقتصادی، او نیز مغازه پدر را تعطیل کرد و به همراه خانواده راهی قم، مرکز اصلی هدایت مبارزات مردم ایران شد و در آنجا فعالیتهای سیاسی و انقلابی خود را ادامه داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس جهاد سازندگی به فرمان امام خمینی(ره)، او جزو نخستین افرادی بود که جذب این ارگان انقلابی شد و با توجه به روحیه انقلابی و خستگیناپذیری که داشت به فعالیت های عمرانی و خدمترسانی به مستضعفان در منطقه های محروم کشور همت گماشت.
مهدی زین الدین سپس به منظور انجام دادن رسالت خود مبنی بر حفظ و حراست از آرمان های انقلاب به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم پیوست و پس از مدتی، به علت تعهد و توانمندی که داشت به پیشنهاد فرماندهی سپاه پاسداران قم و حکم ستاد مرکزی سپاه به عنوان مسوول واحد اطلاعات سپاه قم انتخاب شد و به انجام وظیفه پرداخت.
این رزمنده شجاع سپاه اسلام همزمان با وقوع غائله کردستان، راهی این منطقه شد و به همراه دیگر همرزمانش در آزادسازی شهرهای این منطقه از دست منافقان، نقش بسزایی را ایفا کرد و با آغاز تجاوز نیروهای بعثی به مرزهای مختلف میهن اسلامی، بی درنگ و پس از گذراندن آموزش کوتاه مدت نظامی خود را به جبهه رساند و به نبرد بی امان علیه دشمن پرداخت.
او پس از مدتی مسوول شناسایی یگان های رزمی شد و سپس مسوولیت اطلاعات و عملیات سپاه دزفول و سوسنگرد را به عهده گرفت. وی در این مسوولیت ها با شجاعت و ایمان تا عمق مواضع دشمن نفوذ و با شناسایی دقیق و هدایت رزمندگان اسلام، ضربه های کوبنده ای را بر نیروهای متجاوز وارد می کرد. بخشی از موفقیت های به دست آمده به وسیله رزمندگان اسلام در عملیات فتح المبین، مرهون تلاش های او در زمان تصدی مسوولیت اطلاعات – عملیات سپاه دزفول و محورهای عملیاتی بود.
رشادت های این حماسه ساز انقلابی سبب شد تا در عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر، مسوول اطلاعات عملیات قرارگاه نصر باشد و در عملیات رمضان به فرماندهی لشگر 17 علیابنابیطالب قم منصوب شود.
در عملیات رمضان، تیپ علی بن ابی طالب(ع) جزو یگان های مانوری و خط شکن بود و به دلیل به کارگیری صحیح نیروها و موفقیت آن یگان در این عملیات، این تیپ به لشکر تبدیل شد.
مقاومت بی نظیر و شجاعانه این یگان، همگام با دیگر یگان های حاضر در عملیات خیبر سبب شد تا زمانی که دشمن با انواع جنگ افزارها و هواپیماهای خود و پرتاب بمب های شیمیایی و خمپاره، جزایر مجنون را آماج حمله های خویش قرار داده بود، او و یگانش تا آخرین نفس جنگیدند و دشمن را به عقب راندند و این منطقه را حفظ کردند.
لشکر علی بن ابی طالب(ع) در عملیات هایی چون محرم، والفجرمقدماتی، والفجر3 و والفجر4 خط شکن بود و به عنوان یکی از یگان های همیشه موفق، نقش حساس و تعیین کننده ای را برعهده داشت.
سرانجام این سردار سپاه اسلام پس از سال ها حماسه سازی و رشادت در جبهه حق در ماموریتی که از کرمانشاه به سمت سردشت آذربایجان غربی در حرکت بود با گروههای ضد انقلاب درگیر شد و در 26 آبان 1363 هجری خورشیدی به مقام شهادت نایل آمد و به دیدار حق شتافت.
**منش و اخلاق شهید مهدی زین الدین
خصوصیت بارز مهدی زین الدین شجاعت و شهامت به شمار می رفت. خط شکنی شب های عملیات و مقاومت در برابر سخت ترین پاتک ها به خاطر این روحیه بود. روحیه ای که اساس و بنیان آن از ایمان و اعتقاد به خدا ریشه می گرفت.
او به عنوان فرماندهی محبوب و با ویژگی هایی چون معرفت، تقوا، صبر و استقامت و علاقه خاصی که به بسیجی ها ابراز می کرد در میان نیروهایش جایگاه ویژه ای داشت.
این سردار سپاه اسلام برای رسیدگی به وضعیت نیروها و مطلع شدن از مشکلات و نارسایی های موجود، حساسیت خاصی داشت و مرتب به یگان های تحت امر خود سرکشی می کرد.
مهدی زین الدین در کنار مقاومت ها و مبارزه های بی وقفه اش، از مستحبات غافل نبود. او معتقد بود که جبهه های نبرد، مکانی مقدس است و انسان در این مکان، به خدا تقرب پیدا می کند. همیشه به رزمندگان سفارش می کرد که به تزکیه نفس و جهاد اکبر بپردازند. شیفتگی و محبت ویژه ای به اهل بیت (ع) داشت و با شناختی که از ولایت فقیه داشت از صمیم قلب به امام خمینی(ره) عشق می ورزید.
این رزمنده غیور همواره سعی داشت که با وضو باشد و به دیگران نیز تاکید می کرد که همیشه با وضو باشند.
در نزد او حفظ بیت المال از اهمیت خاصی برخوردار بود. همواره در مسوولیت و جایگاهی که قرار داشت نهایت دقت خود را به کار می برد تا از اسراف و تبذیر جلوگیری شود.
او تنها به اسلام و انجام دادن تکلیف الهی می اندیشید و در مناجات و راز و نیازهایش این جمله را بارها تکرار می کرد: «ای خدا! این جان ناقابل را از ما قبول بفرما و در عوض آن، فقط اسلام را پیروز کن.»
وی شخصیتی پرورش یافته در مکتب انسان ساز اسلام داشت و نیروهایش شیفته اخلاق، رفتار، مدیریت و فرماندهی او بودند و زین الدین را یک برادر بزرگتر و معلم اخلاق می دانستند. اخلاق و رفتارش باتوجه به مسوولیت های نظامی که داشت دارای صلابت و قدرت خاصی بود اما زمانی که با بسیجیان روبه رو می شد برادری صمیمی و دلسوز برای آنها بود.
** فرازهایی از وصیت نامه شهید مهدی زین الدین
«...اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ فردی نمی تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه های پیکار می رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم شود به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین وار زندگی کردن.
در زمان غیبت کبری به فردی «منتظر» گفته می شود و فردی می تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت طلبی می خواهد...»
*گروه اطلاع رسانی
پژوهشم**2059**9131
نبوغ و استعدادهای وی باعث شد که از کودکی قرآن را به خوبی بیاموزد و به زیبایی آن را تلاوت کند. پس از ورود به دبستان در زمان های فراغت به پدرش در کتاب فروشی کمک می کرد.
این مبارز راه حق همزمان با گذراندن دوره متوسطه با مسایل سیاسی و مذهبی آشنا شد و از محضر آیتاللّه مدنی کسب فیض و روح تشنه خود را با آموزه های سازنده و هدایتگرانه او سیراب کرد و همچنین توانست دوره دبیرستان را در رشته تجربی با موفقیت به پایان برساند.
عوامل حکومت پهلوی که هرگونه حرکت مخالفی را به شدت در هم می شکستند، پدر مهدی زین الدین را نیز به عنوان یکی از فعالان سیاسی دستگیر و به شهر سقز در استان کردستان تبعید کردند، بنابراین با وجود آنکه او با رتبه چهار در رشته پزشکی دانشگاه شیراز پذیرفته شده بود به دلیل شرایط سیاسی زمان خویش و تبعید پدر، از دانشگاه انصراف داد و در مغازه پدر مشغول به کار شد.
این پیرو راه حقیقت که از مدت ها پیش به موج خروشان هموطنانش در قیام علیه طاغوت پیوسته بود، فعالیت های سیاسی و مذهبی خود را شدت بخشید و از آن کتاب فروشی به عنوان کانون مبارزه علیه حکومت و پخش اعلامیه های علما استفاده کرد و با صدور فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر لزوم اجرای اعتصابات عمومی و خودداری مردم از انجام دادن فعالیت های اقتصادی، او نیز مغازه پدر را تعطیل کرد و به همراه خانواده راهی قم، مرکز اصلی هدایت مبارزات مردم ایران شد و در آنجا فعالیتهای سیاسی و انقلابی خود را ادامه داد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس جهاد سازندگی به فرمان امام خمینی(ره)، او جزو نخستین افرادی بود که جذب این ارگان انقلابی شد و با توجه به روحیه انقلابی و خستگیناپذیری که داشت به فعالیت های عمرانی و خدمترسانی به مستضعفان در منطقه های محروم کشور همت گماشت.
مهدی زین الدین سپس به منظور انجام دادن رسالت خود مبنی بر حفظ و حراست از آرمان های انقلاب به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم پیوست و پس از مدتی، به علت تعهد و توانمندی که داشت به پیشنهاد فرماندهی سپاه پاسداران قم و حکم ستاد مرکزی سپاه به عنوان مسوول واحد اطلاعات سپاه قم انتخاب شد و به انجام وظیفه پرداخت.
این رزمنده شجاع سپاه اسلام همزمان با وقوع غائله کردستان، راهی این منطقه شد و به همراه دیگر همرزمانش در آزادسازی شهرهای این منطقه از دست منافقان، نقش بسزایی را ایفا کرد و با آغاز تجاوز نیروهای بعثی به مرزهای مختلف میهن اسلامی، بی درنگ و پس از گذراندن آموزش کوتاه مدت نظامی خود را به جبهه رساند و به نبرد بی امان علیه دشمن پرداخت.
او پس از مدتی مسوول شناسایی یگان های رزمی شد و سپس مسوولیت اطلاعات و عملیات سپاه دزفول و سوسنگرد را به عهده گرفت. وی در این مسوولیت ها با شجاعت و ایمان تا عمق مواضع دشمن نفوذ و با شناسایی دقیق و هدایت رزمندگان اسلام، ضربه های کوبنده ای را بر نیروهای متجاوز وارد می کرد. بخشی از موفقیت های به دست آمده به وسیله رزمندگان اسلام در عملیات فتح المبین، مرهون تلاش های او در زمان تصدی مسوولیت اطلاعات – عملیات سپاه دزفول و محورهای عملیاتی بود.
رشادت های این حماسه ساز انقلابی سبب شد تا در عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر، مسوول اطلاعات عملیات قرارگاه نصر باشد و در عملیات رمضان به فرماندهی لشگر 17 علیابنابیطالب قم منصوب شود.
در عملیات رمضان، تیپ علی بن ابی طالب(ع) جزو یگان های مانوری و خط شکن بود و به دلیل به کارگیری صحیح نیروها و موفقیت آن یگان در این عملیات، این تیپ به لشکر تبدیل شد.
مقاومت بی نظیر و شجاعانه این یگان، همگام با دیگر یگان های حاضر در عملیات خیبر سبب شد تا زمانی که دشمن با انواع جنگ افزارها و هواپیماهای خود و پرتاب بمب های شیمیایی و خمپاره، جزایر مجنون را آماج حمله های خویش قرار داده بود، او و یگانش تا آخرین نفس جنگیدند و دشمن را به عقب راندند و این منطقه را حفظ کردند.
لشکر علی بن ابی طالب(ع) در عملیات هایی چون محرم، والفجرمقدماتی، والفجر3 و والفجر4 خط شکن بود و به عنوان یکی از یگان های همیشه موفق، نقش حساس و تعیین کننده ای را برعهده داشت.
سرانجام این سردار سپاه اسلام پس از سال ها حماسه سازی و رشادت در جبهه حق در ماموریتی که از کرمانشاه به سمت سردشت آذربایجان غربی در حرکت بود با گروههای ضد انقلاب درگیر شد و در 26 آبان 1363 هجری خورشیدی به مقام شهادت نایل آمد و به دیدار حق شتافت.
**منش و اخلاق شهید مهدی زین الدین
خصوصیت بارز مهدی زین الدین شجاعت و شهامت به شمار می رفت. خط شکنی شب های عملیات و مقاومت در برابر سخت ترین پاتک ها به خاطر این روحیه بود. روحیه ای که اساس و بنیان آن از ایمان و اعتقاد به خدا ریشه می گرفت.
او به عنوان فرماندهی محبوب و با ویژگی هایی چون معرفت، تقوا، صبر و استقامت و علاقه خاصی که به بسیجی ها ابراز می کرد در میان نیروهایش جایگاه ویژه ای داشت.
این سردار سپاه اسلام برای رسیدگی به وضعیت نیروها و مطلع شدن از مشکلات و نارسایی های موجود، حساسیت خاصی داشت و مرتب به یگان های تحت امر خود سرکشی می کرد.
مهدی زین الدین در کنار مقاومت ها و مبارزه های بی وقفه اش، از مستحبات غافل نبود. او معتقد بود که جبهه های نبرد، مکانی مقدس است و انسان در این مکان، به خدا تقرب پیدا می کند. همیشه به رزمندگان سفارش می کرد که به تزکیه نفس و جهاد اکبر بپردازند. شیفتگی و محبت ویژه ای به اهل بیت (ع) داشت و با شناختی که از ولایت فقیه داشت از صمیم قلب به امام خمینی(ره) عشق می ورزید.
این رزمنده غیور همواره سعی داشت که با وضو باشد و به دیگران نیز تاکید می کرد که همیشه با وضو باشند.
در نزد او حفظ بیت المال از اهمیت خاصی برخوردار بود. همواره در مسوولیت و جایگاهی که قرار داشت نهایت دقت خود را به کار می برد تا از اسراف و تبذیر جلوگیری شود.
او تنها به اسلام و انجام دادن تکلیف الهی می اندیشید و در مناجات و راز و نیازهایش این جمله را بارها تکرار می کرد: «ای خدا! این جان ناقابل را از ما قبول بفرما و در عوض آن، فقط اسلام را پیروز کن.»
وی شخصیتی پرورش یافته در مکتب انسان ساز اسلام داشت و نیروهایش شیفته اخلاق، رفتار، مدیریت و فرماندهی او بودند و زین الدین را یک برادر بزرگتر و معلم اخلاق می دانستند. اخلاق و رفتارش باتوجه به مسوولیت های نظامی که داشت دارای صلابت و قدرت خاصی بود اما زمانی که با بسیجیان روبه رو می شد برادری صمیمی و دلسوز برای آنها بود.
** فرازهایی از وصیت نامه شهید مهدی زین الدین
«...اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ فردی نمی تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه های پیکار می رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم شود به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین وار زندگی کردن.
در زمان غیبت کبری به فردی «منتظر» گفته می شود و فردی می تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت طلبی می خواهد...»
*گروه اطلاع رسانی
پژوهشم**2059**9131
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است