آفتاب
تحلیلی بر نسبت استفاده و اعتماد مردم به ابزارهای ارتباطی نوین

ایران بر کدام پله از سواد رسانه ای قرار دارد

ایران بر کدام پله از سواد رسانه ای قرار دارد

تهران- ایرنا -در دنیای کنونی سواد رسانه ای از ملزومات هر شغلی محسوب می شود این سواد در همه جای زندگی به کار می آید و استفاده از آن به اعتلای علمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه آن هم به شکل پایه ایی کمک می کند حال می خواهیم بدانیم جامعه ایران برچه پله و سطحی از سواد رسانه ای قرار دارد؟.

تا چند سال پیش سواد به معنای توان خواندن و نوشتن بود کمی بعدتر اگر فرد مدرک تحصیلی مثلا دیپلم داشت با سواد خوانده می شد و شاید تا همین چند سال اخیر لیسانس همان مضمون تحصیلات عالیه را نشان می داد اما اکنون و در تمام جوامع سواد فراتر از توان خواندن و نوشتن و یا مدرک فارغ التحصیلی از یک مقطع معین تحصیلی است امروزه سطح سواد با سواد رسانه ای سنجیده می شود.
راز بقای هر جامعه ای و بالاتر از آن راز بقای هر تمدنی به سطح سواد و میزان سرمایه موجود و رشد فرهنگ مرتبط است مشروط بر اینکه این سه رابطه مستقیم داشته باشند.
بدون داشتن سواد که ابزار کسب علم است نمی توان جامعه ای را اداره کرد در تاریخ ایران سند مشخصه این ادعا حکومت مغول بر ایران است آثار تخریب و تصرف مغولان هنوز در کشور ما باقی است اما هیچ اثر شایسته ای که منحصرا ساخت خود آنها باشد در ایران باقی نیست چون فرهنگ رشد نیافته ای داشتند به زبان ساده تر مغول ها سواد نداشتند که بتوانند فرهنگ خلق کنند بنابر این در فرهنگ قوم مغلوب هضم شدند.
جامعه ای که سواد نداشته باشد نمی تواند علم بیافریند و به دنبال آن قدرت تولید فن آوری ندارد بدون علم و فن آوری نیز نمی توان تجمع سرمایه که خود موجب رشد علم و فن آوری است ایجاد کرد.قطعا هیچ فرهنگی نمی تواند بدون علم و سرمایه توسعه پیدا کند و خیلی زود محکوم به مرگ یا هضم در فرهنگ های همجوار می شود.
اگر با این محک در حال سنجش باشیم می خواهیم ببینیم جامعه ایران امروز در چه
سطحی از سواد رسانه ای قرار دارد و برای یافتن پاسخ به مصاحبه با چند کارشناس علوم ارتباطات، مدیر رسانه، دست اندر کار آموزش و پرورش و قانونگذار پرداختیم.

**تهمورث شیری استاد دانشگاه آزاد اسلامی دکترا در ارتباطات اجتماعی
سوال: سواد رسانه ای چیست؟
جواب: سواد رسانه ای به خاطر پیدایش ابزار نوین ارتباطی مطرح شد که این ابزارها ابتدا به صورت تخصصی استفاده می شدند بعد ها به شکل عمومی نمود یافتند و وارد حوزه مردم شده و عموم ، استفاده از این ابزار را یاد گرفتند. این ابزارها و فرایندی که در پی داشت،مانند انقلاب فرهنگی روی تفکر و روابط اجتماعی افراد تاثیر گذاشت و به جایی رسید که در جامعه مردم می گویند سواد فرد باید رفع حداقل نیازها با کاربرد ابزارهای نوین را در بر بگیرد.

سوال: بنابر این تعریف آیا ضرورت داشتن سواد رسانه ای اجبار زندگی ما شده است؟
جواب: به نظرم ضرورت های سواد رسانه ای از جنبه های مختلف قابل بحث است چون می توانیم معایب و مزایای آن را مطرح کنیم . این وسایل ارتباطی هر چه که باشد و در کشور ما و یا سطح جهان باشد ، ضرورت دارد بیش از گذشته با آنها آشنا شده و نحوه استفاده از آنها را بلد باشیم و کارکردهایشان را بدانیم. این دقیقا مثل کودکی ما می ماند کودک کم کم مراحل اجتماعی شدن را از کودکی در خانواده و بعد جامعه دوستان و مدرسه و دانشگاه می آموزد و تا آخر عمر همراه اوست و با آن می میرد.
این مفهوم اجتماعی شدن پله پله است در تمام این پله ها و قدم ها نقش وسایل نوین ارتباطی پر رنگ تر از گذشته می شود بنابراین بهره مندی از سواد رسانه ای در حد حداقلی اش الزام آور می شود .
یک مثال می زنم اگر شما الان بخواهید فرزندتان را در یک مدرسه ثبت نام کنید باید وارد سایت یا پایگاه اینترنتی بشوید پس باید از حداقلی از سواد رسانه ای که شامل اپراتوری ساده کامپیوتر و کارایی های آن می شود برخوردار باشید نه تنها در این کار بلکه در کلیه مقاطع کاری و آموزش باید از این سواد برخوردار باشید که کم کم مبنایش تغییر می کند و به سواد رسانه ای می رسد.
البته این وسایل نوین هم دارای اشکالاتی هستند که از نحوه تعامل افراد جامعه با این وسایل انتزاع می شود.
به نظر می رسد سواد رسانه ای یا Media Literacy آموزش مهارت های لازم برای برقراری ارتباطی متفکرانه و آگاهانه با رسانه ها و در عین حال به وجود آوردن نگاهی دقیق، نقد و تحلیلی به پیام های رسانه ای مکتوب و شفاهی باشد.
به تعبیر دیگر می توانم اینگونه سواد رسانه ای را تعریف کنم که وقتی سواد رسانه ای جا گذاری شود می توان طبق آن اهم را از فی الاهم و یا درست را از نادرست تشخیص داد و مراقب بود که چه چیزهایی را باید استفاده کرد و چه چیزی را منع کرد یا اینکه میزان مصرف هر چیزی بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانه ای می تواند به مخاطبان رسانه ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد.

سوال: با تولید فناوری های نوین ارتباط، اشاعه فرهنگ مطرح می شود، میزان اثرگذاری منفی این اشاعه فرهنگی به چه عواملی بستگی دارد و اوضاع را در جامعه خودمان چگونه ارزیابی می کنید؟
جواب: با تولید و مطرح شدن بحث فناوری های نوین ارتباطی، بحث اشاعه فرهنگی معنا پیدا می کند، وقتی یک فناوری ارتباطی جدید رایگان و سهل الوصول باشد بطور طبیعی امکان دانلود متن، عکس، فیلم و صدا را میسر می کند، بنابراین این ویژگی سبب شده فناوری های نوین با اقبال عمومی روبرو شوند.
همچنین میزان شیوع فناوری های نوین ارتباطی، جایگاه و نحوه استفاده از آنها در جوامع مختلف متفاوت است، بطوریکه کشورهای تولید کننده آن کمتر آسیب می بینند و متاسفانه زمینه های فرهنگی برخی مسایل و یا استفاده از برخی وسایل ارتباطی در جامعه ایران وجود ندارد چون از کودکی و یا دوره مدرسه در مورد این وسایل و نحوه استفاده از آنها گفتمان و آموزشی صورت نپذیرفته است همین کمبود آموزش عامل بسیاری از مشکلات در این حوزه می شود.
اثرگذاری وسایل نوین ارتباطی، وابسته به تعریف و کاربردیست که از آنها به عمل می آوریم البته وسایل ارتباط جمعی، فارغ از کارکردهای منفی، وجه مثبتی را نیز با خود دارند و بهرمندی هوشمندانه و ضابطه مند از آنها، فواید فراوانی را نصیب جامعه و افراد می کند.
جامعه ما در حال گذار است و مولفه هایی مثل فرهنگ و اقتصاد و خیلی چیزهای دیگر معمولاً شرایط باثباتی ندارند و مدام در حال تغییرند. وقتی تاریخ چند دهه اخیر ایران را مطالعه کنید میبینید با تغییر مدیریت ها سلیقه های جدیدی اعمال میشود و از نظر حوزه فرهنگی که بحث اصلی ما هم هست شرایط با ثباتی نداریم و تاکنون نتوانسته ایم تعریف درستی از الگوهای فرهنگی در جامعه خود داشته باشیم و نتوانسته ایم درباره آداب و رسوممان صحبت کنیم و از همه مهمتر اینکه نتوانسته ایم فاصله بین فرهنگ رسمی و غیر رسمی را به حداقل ممکن برسانیم.
منظور از فرهنگ رسمی فرهنگی است که از طریق رادیو و تلویزیون و وسایل ارتباط جمعی تولید و تبلیغ و ترویج میشود و منظور از فرهنگ غیر رسمی، آن روابط فرهنگی- اجتماعی و آداب و رسومی است که دور از چشم حکومت ها در بین مردم وجود دارد. زمانیکه فاصله بین فرهنگ رسمی و غیر رسمی زیاد شود مردم به خودسانسوری روی می آورند و اینکه عقایدشان را همه جا مطرح نکنند. اینها باعث میشود افراد همیشه نگاه محتاطانه نسبت به پیرامونشان داشته باشند. در این شرایط شادمانی حالت سلبی پیدا میکند ، مردم بیشتر در ارتباط با وقایع پیش بینی نشده شاد میشوند. اتفاقی در جامعه میافتد و مردم در شبکه های اجتماعی درمورد آن طنز می سازند و شادمانی لحظه ای ایجاد می کنند.

سوال: پس سواد رسانه ای یک الزام برای زندگی امروز است؟
جواب: محصول سواد رسانه ای یک شرط لازم است که از آن طریق افراد بتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند وقتی این را بپذیریم که سواد رسانه ای الزامی است معایب و مزایایش را هم می فهمیم .در گام اول این ارتباط ،معایب مشخص می شود که اولین آن فردگرایی است البته فرد گرایی در کشور ما به یک شکلی است و در کشورهای دیگر به گونه ای دیگر. در کشور ما بعد منفی این فردگرایی منتج از سواد و ابزار رسانه ای به شکل منزوی شدن افراد است بعد دیگر آن دراین مقطع، خیال پردازی افراد است.
متاسفانه صرفه نظر از آسیب هایی که به افراد می زند و روی دیگران تاثیر می گذارد نوآوری را هم در کار کم می کند در حال حاضر خیلی از افراد وارد فضای مجازی می شوند و اخبار را هم دریافت می کنند اما می دانیم که خیلی از این اخبار یا شایعه است و یا منبع ندارد این وظیفه افراد است که با سوادی که دارند بتوانند درست را از نادرست تشخیص دهند خیلی وقت ها هم آسیب هایی که این ابزار می زنند قابل جبران نیست چون راه استفاده اش را افراد نمی دانند اما ابزار رسانه ای نوین جدای از معایب، مزایایی مانند اطلاع رسانی سریع و بدون فیلتر دارند که مناسب هستند اما تنها سواد رسانه ای در این بخش به کار می آید .

سوال: استاندارد سواد رسانه ای چیست؟ آیا استاندارد سواد رسانه ای در کشور ما وجود دارد؟
جواب: می توان گفت در کشور ما سواد رسانه ای موضوع مطرح و مهمی محسوب نمی شود. در گام اول برای توجه به این مهم، مدارس به عنوان ابتدایی ترین بخش می توانند سواد رسانه ای را به شکل پایه ای لحاظ کنند. در کشورهای دیگر استفاده از این وسایل را از کودکی به کودکان می آموزند بنابراین در مراحل بعد افراد با شوک اخبار مواجه نمی شوند که به چه شکلی با یک خبر برخورد کنند اما در کشور ما مسئولان مدرسه و حتی اولیا با استفاده از این وسایل هم مخالف اند چه برسد به اینکه کار آموزشی در این رابطه انجام دهند و نتیجه این می شود که در استفاده از این وسایل دچار مشکلات عدیده می شویم .
این را هم باید متذکر شوم که پذیرش و یا عدم پذیرش این وسایل هیچگاه در اختیار ما نبوده و نیست و مردم به گونه ای مجبورند از این وسایل را استفاده کنند . اما مهم شیوه استفاده از این فضای مجازی در کشور ما و تفاوتش با کشور های دیگر است.
تفاوت ما با کشورهای توسعه یافته این است که در کشور ما آموزش سواد رسانه ای سلبی است تا ایجابی . سلبی یعنی اینکه در مدارس ما به کودکان آموزش داده نمی شود که چگونه از فضاهای آموزشی استفاده کنند و چه کنند که اختلاف سلیقه ها برطرف شود. ما همیشه عقب هستیم و با تحولی که در ابزارهای ارتباطی وجود دارد و ایجاد می شود خودمان را به روز نکرده ایم و موضع گیری ما در مورد مردم که با این رسانه ها و ابزار وقتی مواجه می شوند چگونه برخورد کنند نیز متفاوت است و اختلاف نظر وجود دارد چون متولی مشخصی نداریم.
اما در کشورهای دیگر کودک از کودکی راه استفاده از این فضا و حتی سواد رسانه ای را می آموزد.
یکی از مسایلی که کشور ما باید به آن بپردازد این است که متولیان فرهنگی آماده و به روز باشند تا بتوانند در سالها ی بعد که تکنولو ژی به روز می شود خیلی از مسایل را پیش بینی کنند و به نظرم متولیان فرهنگی ما به روز نیستند و این ضعف فرهنگی جامعه ماست.
بنابراین ما باید از خودمان شروع کنیم که می خواهیم با دنیا تعامل داشته باشیم یا نه ؟
کشورهای دیگر سواد رسانه ای شان تعریف دارد خیلی از دست اندرکاران در بخش رسانه پیش بینی می کنند که تا 10 سال آینده چه اتفاقی برای این وسایل ارتباطی می افتد درباره آن فکر می کنند و از وسایلی که ممکن است در آینده ساخته شوند نیز آگاهی پیدا کنند . می بینیم که دنیا در حال کوچکتر شدن است پس ما هم باید یاد بگیریم که خیلی از مسایل کوچک و حاشیه را در این دهکده جهانی یا حذف یا مدیریت کنیم و برای آن برنامه ریزی داشته باشیم تا به توسعه دست یابیم.
متاسفانه سواد رسانه ای در کشور ما در حد استاندارد نیست چون عاریتی است و متولی ندارد و موضعگیری درستی هم در قبالش نداشتیم شکل نگرفتن سواد رسانه ای به خاطر نداشتن مبنای درست است.

**حال کسی که دستی در اجرا در امور رسانه دارد به همین دسته سوال ها جواب می دهد. محمد رضا محمدیوسفی مدیر مسئول هفته نامه های جمهور و پارسیان و رییس هیات مدیره انجمن مدیران رسانه و عضو هیات مدیره و خزانه دار انجمن صنفی نشریات کشاورزی و صنایع غذایی و بازرس انجمن مدیران نشریات کشور در این باره به خبرنگار گروه فرهنگی می گوید:
سوال: سواد رسانه ای چیست؟
جواب: واژه سواد رسانه برمی گردد به اینکه چه چیزی را رسانه بدانیم به نظرمن هر منبع اطلاعاتی که دانش و اطلاعاتی را به افراد منتقل کند رسانه است این وسایل می تواند کتاب ، پوستر ، نقاشی و یا حتی استادی که در یک کلاس تدریس می کند باشد سواد رسانه ای سوادی است که مخاطب به مدد آن می آموزد که در شرایط انبوه شدن پیام ،چگونه پیام های مورد نیاز را جستجو کند و اهداف پیام را تشخیص دهد.سواد رسانه ای می تواند در تفکر انتقادی تاکید داشته باشد.
سال ها قبل ما تنها رادیو و تلویزیون را رسانه می دانستیم اما امکانات زیاد شده و حتی از هر محل و مکانی می توان اخبار و اطلاعات را سریع به دست آورد این اخبار می تواند از فضاهای مجازی باشد.
اما نکته این است که این فضاهابرای رسانه های دیگر بیشتر اوقات مکمل هستند نه تهدید ؛ البته قبول دارم که باب شایعه هم زیاد است و این آگاهی مخاطبان است که بتوانند روزنامه و یا رسانه مورد اعتمادشان را بیابند و این تا حدودی به سواد رسانه ای افراد بستگی دارد اما باز هم استفاده از فضای مجازی بار مثبت دارد تا منفی .
سواد رسانه ای در کشور ما از روز اول وجود داشت اما ناشناخته بود چراکه اول هویدا نشده بود البته مطبوعات کشور ما هر چه پیشتر می رود تخصصی تر می شود . پیدایش سواد رسانه ای، به سال 1965 باز می گردد آن زمان مارشال مک لوهان اولین بار در کتاب خود تحت عنوان 'درک رسانه: گسترش ابعاد وجودی انسان'، این واژه را بکار برد و تاکید کرد که زمانی که دهکدۀ جهانی تحقیق یابد، نیاز انسان ها به سواد جدیدی بنام سواد رسانه ای بیشتر می شود .'

_ سوال: استاندارد سواد رسانه ای چیست؟ آیا استاندارد سواد رسانه ای در کشور ما وجود دارد؟
_ جواب: در جامعه ما بسیاری از افراد برای اینکه بگویند سواد دارند درس می خوانند و یا اگر بخواهند در محیطی به نام رسانه کارکنند ادامه تحصیل می دهند اما بسیاری از این افراد توانایی کار کردن در این عرصه را ندارند چون استعدادش را ندارند خیلی ها هم با اتکا به پول ابزار اطلاع رسانی را در دست گرفتند و آنرا مایملک خود می پندارند اینجا انتقاد من به شهر داری و ارگان های دولتی است که وارد صنف روزنامه نگاری می شوند و آنرا از حالت حرفه ای در می آورند و آنچنان که به مذاقشان خوش آید ترسیم می کنند.
متاسفانه در بیشتر اوقات یک رسانه یا روزنامه در دست اهرم های دولتی و وابسته به دولت قرار می گیرد که این زیانبارترین بخش دنیای خبری است چون روزنامه زیر لوای آن ارگان یا شخص ذی نفوذ قرار می گیرد و اخبار هم که می دانید در این روزنامه ها بیشتر فرمایشی است تا درست .

_سوال: اثرگذاری نامطلوب و منفی رسانه ای و نسبت آن با سواد رسانه ای در جامعه ما چگونه است؟
_ جواب: مشکل دیگر هم متاسفانه شایعه و اخبار ناصحیح از طریق فضای مجازی است که برخی از مردم به این شایعات گوش می کنند و به آن استناد می کنند و این دلیلش این است که فضای مطبوعات درست نیست و مردم به دلایل عدیده به رسانه ها اطمینان ندارند.اینجا وظیفه رسانه هاست تا درستی و نادرستی شایعات را برای مردم با اطلاع رسانی روشن کنند.
در جامعه کنونی ما بسیاری از مردم حتی از رسانه ها فرار می کنند و برای اینکه از اخبار مطلع شوند به سایت های خبری پناه می برند چرا که نشریه زیاد است و تکراری و نوآوری هم در اکثر نشریات کمتر دیده می شود .
افرادی که توانمند هستند در این فضا آسیب می بینید یا حذف می شوند یادم می آید سال ها قبل اتکای خیلی از نشریات به فروش تک نسخه ای بود و بعد آگهی روزنامه هم بسیار فعال بود اما الان روزنامه ها نه فروش تک نسخه ای دارند و نه زیاد اگهی دریافت می کنند این می شود که برخی از مدیران مسئول از چرخه خبر خارج و ناچار به واگذاری رسانه خود می شوند و فضا از اعتبار و کیفیت خارج می شود.
مطبوعات و رسانه ها الان در جایگاه مطلوبتری قرار گرفته و به سمت تخصصی شدن پیش می رود و سواد رسانه ای نیز به مراتب بیشتر شده اما کافی نیست و متاسفانه می بینیم که ماندگاری افرادی در رسانه و مطبوعات نیزکمرنگ شده است به نظرم اگر شرط معدل و یا شرایطی را فراهم کنند که هر دانشجوی ارتباطات در زمان تحصیل ملزم به کار آموزی در مطبوعات باشد تاثیر مثبت آن در بخش رسانه بیشتر خواهد بود چون در حین تحصیل خبرنگاری را می آموزد.
نقش رسانه در حوزه مدارس و ارگانهایی مانند وزارت ارشاد و صدا و سیما می تواند پر رنگ تر شود چراکه در این بخشها می توان توانمندی افراد را هم سنجید هم بالا برد به نظرم راهکارش کارگروهی است که با اصناف مطبوعات شکل بگیرد و برنامه ریزی شود. بالا رفتن آگاهی مخاطبان و رسانه ها ، سواد رسانه ای را نشان می دهد .

_ سوال: کاربران و رسانه ها تاثیر متقابلی بر هم در سواد رسانه ای دارند؟
_ جواب: سال ها قبل روزنامه های زرد وجود داشت که الان وجود دارند ولی کمی تخصصی شده اند چون نیاز مخاطبان خود را شناخته اند و بازخورد کارشان را دیده اند . هر چقدر مطالب رسانه ها پر بار تر و غنی تر شود مخاطبان هم آگاه تر شده در نتیجه سواد رسانه ای در کشور رونق بیشتری می یابد حتی سواد رسانه ای می تواند ما را از روزمره گی برهاند و در حوزه های فرهنگ و اقتصاد مقاومتی غنی کند. سواد رسانه ای منبعی از نو آوری در خیلی از زمینه ها است.

_ سوال: چگونه می توان پایایی و تمرکز سواد رسانه ای ایجاد کرد؟
_ سواد رسانه ای زمانی پایا تر و متمرکز تر می شود که به اهالی روزنامه نگار چه از لحاظ مالی و چه امنیت شغلی کمک شود اگر خبر نگاری این دو شرط را نداشته باشد از کیفیت مطالب و نوآوری کم می شود و آفت به جان رسانه می افتد.
به نظرم حمایت نهادهای آموزشی از طریق گنجاندن مفاهیم سواد رسانه ای در کتب درسی دانش آموزان، و دروس دانشکده های ارتباطات می تواند مفید باشد و خود رسانه ها هم با توجه به جغرافیای مخاطبان خود، می توانند مفاهیم مرتبط با سواد رسانه ای را منعکس کنند.


**از چشم انداز یک مدیر در رسانه صدا و سیما به مبحث سواد رسانه ای می پردازیم به این دلیل که از نظر بزرگان ارتباطات، تلویزیون رسانه ای بسیار فراگیر اما کم عمق است تلویزیون رسانه ای است که در سود و زیان آن و اثرگذاری مثبت و منفی آن در تمام جوامع بسیار بحث شده و متفکران علوم ارتباطات درباره آن بسیار نظر داده اند.
جعفر عبدالملکی رئیس مرکز پژوهش و سنجش افکار صدا و سیما.

_سوال: سطح سواد رسانه ای را ارزیابی کنید.
_ جواب: سطح سواد رسانه ای به معنی داشتن ارتباط موثر با رسانه ها است. سواد و آرایش رسانه ای در کشور باید جدی گرفته شود و در رسانه ملی با یک آرایش درست و جامع به این موضوع بپردازد و به نیازهای مردم پاسخ دهد.
ما باید به سمت همگرایی رسانه ای حرکت کنیم تا چند وقت پیش مردم از رسانه ای مانند ماهواره زیاد استفاده می کردند اما کم کم به خاطر اینکه با خیلی از اعتقادات و ارزش های جامعه تفاوت داشت استفاده از آن کمتر شد البته این کم شدن توجه از سوی مردم به استفاده از ماهواره چیزی به سبد مصرفی شبکه های داخلی اضافه نکرد و باعث شد افراد بسیاری از هر قشر و سن به سمت شبکه های اجتماعی روی آورند که باز هم به نظرم این شبکه های اجتماعی وجه جدیدی از شبکه هایی است که می تواند هم برای ما تهدید باشد و هم مثبت، زمانی می تواند مثبت باشد که ما با رویکرد همگرایی و بهره گیری از این شبکه ها بتوانیم به تعمیق پیام های شبکه های خودمان کمک کنیم.
به نظر می رسد افزایش و تعمیق سواد رسانه ای بخش مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد و سواد رسانه ای هم در حوزه خرد و هم کلان حتی در سیاستگذاران نیز باید مورد توجه قرار گیرد، یعنی فردی که در مقام سیاستگذاری و نهایتاً در مقام برنامه سازی است، شناخت درستی از محیطش و ذهن و حوزه شناختی مخاطبش داشته باشد و بتواند این نیازها را به موقع و به درستی پاسخ دهد.
سواد رسانه ای در بخش هنری و فرهنگ هم به کار می آید چرا که مسئولیت این بخش به عنوان متولی آثار فرهنگی می تواند به مراتب بیشتر و تاثیر گذار تر باشد.

** ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عباسی معاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزش و پرورش استان زنجان به عنوان یک مدیر دست اندر کار که در مدارس یعنی ابتدایی ترین و بنیادی ترین موقعیت آموزش سواد رسانه ای فعالیت دارد.
_ سوال: اولا امکان و دوما اراده ای بر آموزش سواد رسانه ای در مدارس وجود دارد؟
_ جواب: گذاردن 2 واحد درسی تفکر سواد رسانه ای برای دانش آموزان پایه دهم در سال تحصیلی برنامه ریزی شده است.
ارتقای سطح سواد رسانه ای باعث می شود که دانش آموزان و والدین کاربرد استفاده از فضاهای مجازی را تشخیص دهند و بتوانند فعالیت های خود را بر اساس برنامه ریزی صحیح و بدون داشتن آثار مخرب دنبال کنند.

**سعید مدرسی یک مدرس سواد رسانه ای است که طبیعتا بر آموزش کاربری رسانه ها تاکید دارد.
_سوال: تخصص در حوزه سواد رسانه ای چه معنایی چه سطحی و چه سودی دارد؟
_ جواب: وقتی ما در فضای رسانه ای قرار می گیریم به یک مهارتی نیاز پیدا می کنیم که اسم آن را سواد رسانه ای می گذاریم. دلیل اینکه ما پی به سواد رسانه ای بردیم و در این روزگار اهمیت بیشتری یافته شکل گیری دهکده جهانی است.
کسی که فارغ التحصیل حوزه سواد رسانه ای می شود باید چند مهارت را کسب کند اول اینکه از هر ابزار رسانه ای به چه مقدار استفاده کند و در وهله بعدی فرد بتواند یک پیام رسانه ای فاخر را تولید کند.
یکی از کارهایی که باید در عرصه فرهنگی انجام شود این است که زبان تخصصی سواد رسانه ای به گفت و گوی عمومی مردم تبدیل شود. کشورهای پیشرفته به سمت افزایش سواد رسانه ای در حرکت و در این زمینه از ما جلو هستند. سواد رسانه ای در بدنه نخبگان آن ها به یک مطالبه عمومی و گفت و گوی جدی تبدیل شده است در حالیکه در کشور ما مدیران فرهنگی هنوز خیلی توجیه نیستند که سواد رسانه ای بنیان یک جامعه را تشکیل می دهد.

** جبار کوچکی نژاد نماینده مردم رشت و نایب رییس دوم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، عضوی از قوه قانونگذار است.
_سوال: اهمیت تدوین و قانونمند کردن سواد رسانه ای را احساس کرده اید؟
_ جواب: وقتی بحث رسانه های کشور می شود شامل تمام مجموعه های اطلاع رسانی و خبر و تحلیل است که به مردم خوراک فکری می دهند خوشبختانه فضای مثبتی بین مردم و مسئولین است و خیلی از گره هایی که در بین مردم وجود داشته با یک خبر و یا تحلیل حل شده است و برای رفع بسیاری از نگرانی هایی که مردم داشتند یا دارند توسط رسانه ها به خوبی مساعدت کرده اند یک نمونه از این نگرانی ها و مشکلات بحث فیش های حقوقی بود که رسانه ها خوب اطلاع رسانی کرده و مسئولان را وادار به ورود پیگیری کردند.
مردم متوجه شده اند که رسانه ها کمک مردم هستند و مسئولان هم هماهنگ با مردم و با دستگاه های دیگر هستند. بجز آن عده از مسولانی که خطاکارند و نمی خواهند مطلبی درباره آنها منتشر شود .
در کشور ما رسانه هایی هم هستند که برخی مسایل را غیر واقعی جلوه می دهند که البته کم هستند به نظرم در جامعه کنونی ما رسانه ها حضور پررنگ و اثر گذار دارند .

_ سوال: محصول سواد رسانه ای در کشور چگونه است ؟
_ جواب: به نظرم اینکه چه عاملی باعث شده که بسیاری از رسانه ها از کیفیت خوبی برخوردار باشند یکی توانایی رسانه هاست و دوم سطح علمی خبرنگاران است که بسیاری از این خبرنگاران در سطح علمی خوبی قرار دارند و خیلی ها حرفه ای عمل می کنند و در این بین آن چه که نگران کننده است این است که خبرنگاران در جایگاه رسانه ای نتوانند به رشد مطلوب دست یابند که دلیل آن نیز نداشتن امنیت مالی وشغلی خبرنگاران است. اگر در رسانه امنیت نباشد نوآوری و کیفیت به حد پایینی می رسد .در این یخش وزارت ارشاد می تواند با ارایه لایحه ای شرایط و وضعیت خبرنگاران را در مجلس مطرح کند و نماینگاه مجلس درباره آن طرح دهند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و آموزش و پرورش از بانیان سواد رسانه ای در کشور هستند. وزارت ارشاد بایستی در حوزه کاری اش از روش های آموزشی لازم در حوزه رسانه استفاده کند و سواد رسانه ای اصحاب رسانه را به تعادل و استاندارد نزدیکتر کند اینکه ما در چه وضعی از سواد رسانه ای در سطح بین الملل هستیم تاکنون وزارت ارشاد چیزی را عنوان نکرده و یا نگفته که رسانه های ما نسبت به رسانه های همسایه و یا اروپایی و دیگر کشورها چه تفاوتی دارد و آیا استاندارد دارد یا خیر .
از آن جایی که بدون سواد رسانه ای، نمی توان گزینش های صحیح از پیام های رسانه ای داشت؛ به گمان من نهادهای آموزشی، مدنی و رسانه ای در ایران باید به این امر کمک کنند.
نهادهای آموزشی مثل مدارس، دانشکده ها، دانشگاه ها و آموزشگاه های مختلف می توانند مفهوم سواد رسانه ای را در کتب درسی ارائه کنند، نهادهای مدنی و صنفی می توانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینه سواد رسانه ای قرار دهند.
در نهایت سواد رسانه ای در تمام عرصه ها اعم از آموزشی؛ فرهنگی و اجتماعی به تمام افراد می تواند بگوید که چه مقدار از وقتتان را در رسانه ها ؛ استفاده از کامپیوتر ؛ سایت های مجازی ویا در چت روم ها بگذراید و در مقابل زمان و هزینه ای که صرف می کنید چه منافعی به دست می آورید؛این مفهوم سواد رسانه ای است.
گزارش از الهام تقی زاده
فراهنگ**1823
کد N1425807

وبگردی