شرکت ماناساز در هفت کیلومتری جاده آبیک در استان قزوین واقع شده است. این شرکت روزگاری نه چندان دور حرف اول را در تولید بتن منطقه میزد. روزگاری که به گفته کارگران آن، ساخت بسیاری از زیربناها و روبناها ی توسعه درون شهری و برون شهری به دست کارگران این واحد تولیدی شکل میگرفت: «بتنسازی بخشهایی از ساختمان جدید خانه ملت در قرارداد شرکت ما بود روزگاری عملکرد این شرکت به عملکرد بهترینها پهلو میزد....»
اما این روزها کارگران از شرایط حاکم بر محیط کار خود راضی نیستند و میگویند دوران عظمت ماناساز سپری شده و گویا اوضاع سالهاست که دیگر چندان مساعد نیست.
مدتهاست که مطالبات مزدی کارگران به موقع پرداخت نمی شود و بسیاری از کارگران بیکار شدهاند. شاید میشود گفت در چند سال گذشته، تعداد کارگران به زیر نصف کاهش پیدا کردهاست. برای کارگران باقیمانده نیز خبری از رضایت شغلی نیست. تعویق در پرداخت دستمزدها تبدیل به یک رویه شدهاست، رویه ای که برای بیش از صد کارگر باقیمانده این شرکت، مشکلات بسیاری به وجود آورده است.
این کارگران یکی از علل این اوضاع فعلی را واگذاری های فعالیتهای شرکت به پیمانکاران متعدد میدانند: «این روزها شرکت را چند تکه کردهاند و هر تکه را به یک شرکت واگذار کردهاند. هر ده، پانزده کارگر به یک پیمانکار واگذار شده و این پیمانکاران گرچه از عملکرد مدیریت شرکت راضی نیستند خودشان هم در پرداخت حقوق زیردستانشان اهمال میکنند».
جدا از این مسئله بر اساس تشخیص اداره کار شهرستان آبیک، کارگران شرکت ماناساز در زمره کارگران مشاغل سخت و زیانآور محسوب میشوند اما با این حال ساعات کار به جای 6 ساعت، بیش از نه ساعت است و همین اداره کار نیز به نامهنگاریهای متعدد کارگران این شرکت وقعی نمیگذارد. از قرار معلوم بارها کارگران و نمایندگانشان با مقامات این اداره مکاتبه کردهاند اما تا کنون هیچ پاسخی نگرفتهاند و همین باعث دلخوری بیشتر آنها شده است: « ساعات طولانی کار میکنیم. ساعت کار ما از 7:15 صبح شروع میشود و تا ساعت پنج عصر ادامه دارد. چند وقتی است که یک هفته درمیان پنج شنبه ها هم کار میکنیم.»
سرگردانی نماینده پیشین کارگران برای وصول مطالبات
در این میان مشکلات تنها محدود به کارگران شاغل نمیشوند و از قرار معلوم دایره این گرفتاریها تا پس از بازنشستگی ادامه دارد که نمونه آن وضعیت کنونی «صدرالـله افشار فتحی» رئیس سابق شورای اسلامی کار کارگران این کارخانه است. او اسفند سال گذشته بازنشست شده اما هنوز مطالبات خود را از شرکت وصول نکرده است. فتحی میگوید: «بابت سنوات و مزایای شغلی از شرکت طلبکارم ودر ماههای گذشته این مطالبات پرداخت نشده، بنابراین به اداره کار شکایت کردهام و در انتظار صدور حکم هستم. علاوه بر اینها، حقوق بازنشستگی من در ماههای سال جدید پرداخت نشده چرا که همچنان در گیرودار شکایت و پیگیری مطالباتم هستم».
فتحی که به قول خودش سالها به دنبال مطالبات کارگران این شرکت بتنی بوده است، از مدیریت شرکت و افول کار این واحد گلایههای بسیار دارد. او از اهمال پیمانکاران و مدیریت شرکت میگوید و از این که با وجود تخصص کارگران فنی، بسیاری از آنها حداقل بگیر هستند و از مزایای شغلی محرومند.
او در پی راهی است که شاید بتواند مطالبات خود را وصول کند. او همچنین در پی روزنه ای است که شاید گشایشی در کار فروبسته کارگران ماناساز حاصل شود.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، در بسیاری از کارگاهها و کارخانهها قانون کار به طور ضمنی زیر پا گذاشته میشود و این در بسیاری از موارد، معلول همین واگذاریهای خرد و درشت به شرکتهای پیمانکاری است. کارفرما از خود سلب مسئولیت میکند و پیمانکار در پی سودآوری هرچه بیشتر است و تنها چیزی که در این میان فراموش میشود حق و حقوق کارگرانی است که اگر براساس قانون کار باآنها رفتار شود، مشمول بسیاری از مزیا و خدمات میشوند.
در پایان، شاید بتوان گفت ماناساز فقط مشتی است نمونه خروار، چرا که حلقه مفقوده این خصوصی سازیهای بی ضابطه که این روزها باب شده، اعمال سازو کارهایی در خور، برای رعایت حقوق صنفی کارگران و دستمزدبگیران است.
نسرین هزاره مقدم
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است