باید تسلیحات را به کرانه باختری انتقال داد

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - حنیف غفاری: «سهیل ناطور» مدیر کل مرکز توسعه انسانی و عضو جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین در سخنانی عنوان کرد که روز «قدس» هدیه ای از سوی رهبر انقلاب اسلامی به مردم فلسطین است؛ هدیه ای به معنای تقدیر و تمجید. این هدیه بدین معناست که اسلام حقیقی بدون قدس معنا ندارد و مسلمانان باید در کنار قدس بمانند. مردم فلسطین هم باید احساس کنند که این هدیه یکی از بهترین هدایایی است که برای حمایت از مقاومتشان به آنها تحویل داده می شود. این موضوع همچنین برای تکریم شهدای قهرمانی است که در جریان مبارزه با اشغالگران صهیونیستی به شهادت رسیده اند.

به علاوه در این راستا ۲ بُعد را شاهد هستیم: نخست مردمی که ندای قدس را در آخرین جمعه ماه رمضان لبیک می گویند و در نقاط مختلف از تهران تا غرب کشورهای عرب زبان، در راهپیمایی این روز شرکت می کنند.

دوم نیز کوتاهی و سستی برخی دولت ها را مشاهده می کنیم که در صدد هستند روز قدس را فرقه ای و مختص به گروهی خاص جلوه دهند؛ یعنی اینگونه وانمود کنند که روز قدس متعلق به ایران است و هر کس که سیاست های ایران را بپذیرد. آنها تلاش می کنند با شیعه و سُنی نشان دادن روز قدس، اهل تسنن را از بُعد اسلامی و عربی بودن آن غافل کنند.

در این روز همچنین بسیاری از دروغ ها که از سوی مدعیان حمایت از فلسطین مطرح شده است، آشکار می گردد. بنابراین روز قدس فقط برای مسلمانان نیست. ما حامیان فلسطین از جمله غربی ها، اعراب و مسلمانان را مشاهده می کنیم که در چنین روزی راهپیمایی برگزار می کنند و در خیابان های لندن، آلمان و سوئیس شاهد حضور حامیان فلسطین هستیم. در نتیجه روز قدس به یک روز ملی و جهانی مبدل گشته است و باید این اقدامات افزایش و ادامه یابد تا قدس آزاد گردد.

در ادامه گفتگوی خبرنگار مهر با «سهیل ناطور» در خصوص این موضوعات از نظر می گذرد.

*در رابطه با تسلیح کرانه باختری نظرتان چیست؟

معتقدم که تنها در صورت قدرتمند شدن می توانیم با دشمن صهیونیستی مقابله کنیم؛ همچنین این مقاومت اگر بدون تسلیحات باشد، نشان از ضعف آن دارد. بنابراین هر دعوتی از مردم فلسطین برای تسلیح مردم دعوت مبارکی است. این موضوع به هیچ وجه مشکل قانونی ندارد؛ حتی مشکل قوانین بین المللی. زیرا طبق قانون بین الملل در صورتی که مردمی از سوی کشوری دیگر تحت اشغال باشند، قوانین بین المللی به آنها یعنی مردم فلسطین و هر کشور دیگری این اجازه را به آنها می دهد که با عناصر اشغالگر مقابله کنند. متاسفانه باید بگوییم که رهبری فلسطین که توافق نامه اسلو را به امضا رسانید، از مبارزه مسلحانه دست کشید و پس از آن نیز بر موضع فلسطینی ها فشار وارد آورد و بیان داشت که مذاکره تنها راه است ولی این گزینه با گذشت ۲۰ سال تاکنون فایده ای نداشته است. بنابراین پاسخ به این روش باید به صورت مقاومت همه جانبه از سوی مردم باشد. به عنوان مثال وقتی که اسرائیل برای جلوگیری از ورود مردم به مسجد الاقصی موانع و ایست و بازرسی در برابر مردم قرار می دهد، متقابلا مردم نیز باید همگی با این اقدام مقابله کنند و از سوی دیگر رسانه های محلی و جهانی نیز با انعکاس این واقعه، آن را در معرض دید جهانیان قرار دهند. به علاوه ما باید از لحاظ اقتصادی خود را تقویت کنیم. زیرا ثبات در فلسطین باید در سطح تامین و فراهم کردن حداقل امکانات برای مردم انجام گیرد.

در توافق نامه اسلو پیوستی اقتصادی وجود دارد که پروتکل پاریس نامیده می شود و بر اساس آن اسرائیل بر تمام واردات فلسطین اشراف دارد. بنابراین این اقتصاد برای ما فلسطینی ها نیست و ما را تضعیف می کند. در نتیجه برای غلبه بر ضعف کنونی در توافق اسلو، باید قوی گردیم. از سوی دیگر باید توان نظامی خود را نیز افزایش دهیم تا با اشغالگران مقابله کنیم و آنها را تضعیف کنیم.

نوار غزه همانگونه که آیت الله خامنه ای تاکید کردند، نمونه است. درست است که در جریان ۲ و یا ۳ بار حمله اسرائیل به نوار غزه، ما خسارت های بسیاری را متحمل شدیم اما این بهای آزادی است. همچنین ما مانع از پیروزی اسرائیل شدیم. زیرا ما هم سلاح داریم و هم اصول، اراده و توانایی. درک می کنیم که باید تسلیحات را به کرانه باختری انتقال دهیم و برخی سازمان ها را در این نقطه بازسازی کنیم و جوانان را آموزش دهیم ولی این در حالی ممکن است که تشکیلات خودگردان همکاری امنیتی خود را با اسرائیل قطع کند و اطلاعات جوانان ما را به آنها ندهد. جوانان ما در جریان انتفاضه اخیر به جهان اعلام کردند که با یک چاقوی کوچک قادر به انجام عملیات علیه سلاح های دشمن هستند. من معتقدم که فراهم کردن سازوکارهایی برای آموزش به اهالی کرانه باختری شرط ضروری برای پیروزی آینده است.

*دیدگاه و تحلیل شما از مجامع سیاسی در منطقه و وضعیت کنونی چیست؟

پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی، سرمایه داری بر جهان حاکم شد و پس از آن نیز آمریکا قوانین و شروط مدنظر خود را بر دیگر کشورها تحمیل کرد. درست مانند تحریم هایی که بر ایران اعمال کرد. ما نیز از جمله این مردم و ملت ها هستیم و به عنوان افراد فلسطینی اعلام می کنیم که در اهداف ضد استعماری و ضد سرمایه داری متوحش غربی که به نام جهانی شدن اقدام می کند، وحدت داریم. مردم فلسطین از طریق گروه های مختلف که دارای مکانیسمی واحد برای مبارزه با اشغالگران نیستند، امکان چندانی ندارند؛ حتی ممکن است این امر به جنگ های داخلی منجر شود. باید گفتگوهای سیاسی را برای همسو شدن در مقابله با اشغالگری آغاز کنیم و ما به این گفتگوها برای حل اختلاف دیدگاه ها نیاز داریم. برخی کشورها نیز در صدد دخالت در امور منطقه و اختلافات آن هستند. مانند فرانسه که امروز با بهره وری از اختلافات در راستای منافع آمریکا فعالیت می کند.

*دیدگاه و نظر شما در رابطه با درگیری های موجود در منطقه و همچنین گسترش تروریسم چیست؟

قدرت های سرمایه داری تمایل دارند که بر منطقه مسلط شوند و نفت آن را مالک شوند. گروه هایی مانند داعش و جبهه النصره نیز با کمک ترکیه و دیگر کشورهای عرب زبان فعالیت می کنند. همگان در وهله نخست به دنبال منافع اقتصادی خود هستند. همانگونه که غربی ها به ترکیه فشار وارد می کنند تا برای تحکیم روابط اقتصادی خود با اسرائیل آشتی کند. طبیعتا برای ترکیه رفع محاصره نوار غزه اهمیت ندارد و این موضوع پیروزی آمریکا محسوب می شود و به نفع اسرائیل است. از سوی دیگر اعراب نیز امکان مقابله با اسرائیل را ندارند بلکه آلت دست آن هستند. تروریسم نیز مهره ای است که غرب برای دستیابی به منافع خود با آن بازی می کند؛ در همین راستا حتی اگر داعش و دیگر گروه ها نابود شوند، بهانه های دیگری را ایجاد می کنند.

*نظر شما در خصوص آشتی ترکیه و اسرائیل چیست؟

معتقدم که سیاست منافع ملی در این معامله نیز وجود دارد. به عنوان مثال اردوغان رئیس جمهور ترکیه بیمارستانی را در غزه احداث خواهد کرد اما این موضوع به نفع ترکیه است.

*موضع حماس و فتح در رابطه با آشتی اسرائیل و ترکیه چیست؟

فلسطینی ها همگی با دیدگاه بد به این توافق نگاه می کنند اما جنبش حماس در قبال این موضوع سکوت می کند؛ زیرا منفعت این جنبش در وارد کردن کالا به غزه است تا بدین صورت در میان اهل تسنن جایگاهش را تحکیم کند و از کرانه باختری دور شود. از سوی دیگر نیز تشکیلات خودگردان در رام الله ضعیف است و از طرف سازمان آزادی بخش سخن نمی گوید بلکه به عنوان بخشی از فتح موضع گیری می کند. این تشکیلات که مدعی دائمی نمایندگی از فلسطین را دارد، همچنین تلاش می کند که سهم ها را تقسیم کند و پس از آن نیز تسلط خود بر فلسطین را ادامه دهد. هر گروه و کشوری در صدد تثبیت منافع خود در منطقه است.