آفتاب
سخنانی منتشر نشده از شهید بهشتی:

مردم قهرمانانه «مرگ برآمریکا و مرگ بر سازشکار» را فریاد می‌زنند

مردم قهرمانانه «مرگ برآمریکا و مرگ بر سازشکار» را فریاد می‌زنند

مرور مواضع شهید بهشتی نشان می‌دهد آن شهید هرگز به سازش با شرک و کفر و در یک کلام با آمریکا تن نداد اما لیبرال‏ها تلاش داشتند وی را همچون خود سازشکار معرفی کنند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه قدس، مرور مواضع و اقدامات شهید آیت‏ الله بهشتی در دو سال نخست پیروزی انقلاب از روز ۲۲ بهمن تا روز فاجعه هفت تیر، نشان از آن دارد که آن شهید هرگز به سازش با شرک و کفر و نفاق و در یک کلام با آمریکا تن نداد. عده‏ ای در سال‏ های ابتدایی پیروزی انقلاب با علم به سازش‎ناپذیری شهید آیت‏ الله بهشتی، دشمنی با ایشان را آغاز و دست به سندسازی علیه آن شهید زدند.

منافقین و لیبرال‏ها تلاش داشتند شهید بهشتی را همچون خود سازشکار و مرتبط با آمریکا نشان دهند؛ همان تلاش مذبوحانه ‏ای که این روزها بی‏ بی‏ سی، ارگان رسانه‏ ای روباه پیر انگلیس، علیه امام خمینی(ره) آغاز کرده و در این مسیر از جعل سند و... نیز ابایی ندارد.

در ادامه، به بخش‏های نادیده و ناشنیده‏ای از مواضع شهید آیت‏ الله بهشتی در دو سال نخست پیروزی انقلاب علیه سازشکاران و در رابطه با دشمنی انقلاب با آمریکا و همچنین تعیین خط کلی انقلاب از سوی رهبری و امام امت می‏پردازیم تا کژراهه ضد انقلاب بیشتر آشکار شود.

 پاسخ به یک شایعه

آیت ‏الله بهشتی در ۲ اسفند ۱۳۵۸ با حضور در جمع بازاریان تهران، در پاسخ به این سؤال که «آیا درست است که شما با هایزر آمریکایی در تماس بوده‎اید؟ » می‏گویند: با هرگونه ارتباط با شرق و غرب و با این اشخاص که جنبه کمک خواهی یا جنبه تبانی و سازش باشد، همیشه مخالف بوده و خواهم بود و هیچ وقت هم نداشته‎ام.   اما اگر آنها بخواهند با ما ارتباط بگیرند و تقاضای ملاقات کنند، مطالعه می‎کنیم. ، اگر دیدیم این ارتباط لازم یا مفید یا لااقل جایز است خودداری نکرده و می‏پذیریم. اگر دیدیم مضر و یا در مظان زیان و ضرر است، نخواهیم پذیرفت.
آیت‏ الله بهشتی در پاسخ به این سؤال که «شما سرمایه‏ دار هستید؟ » نیز می‎گویند: الحمدلله سرمایه و ثروتی ندارم و به سهم خود اجازه هم نمی ‏دهم که جامعه‎ام در آینده به سرمایه ‏داری کشانده شود. «اطلاعات، ۲ اسفند ۱۳۵۸، صفحه ۲».

 انقلاب کردیم تا ارباب نداشته باشیم

آیت ‏الله بهشتی در بهمن ۱۳۵۹ طی سخنانی در اجتماع عظیم مردم قم می‎گویند: امروز به شکر خدا آمریکا در ایران هیچ نماینده سیاسی ندارد، انگلیس هم ندارد. ولی نمایندگان سایر کشورهای به‎اصطلاح قدرتمند مثل شوروی و جاهای دیگر وقتی می‏آیند تا با مسؤولان مورد علاقه و اعتماد شما مردم صحبت بکنند، توی آن صحبت کاملاً معلوم است که جو مذاکره و گفت‎وگو چگونه است.

شهید بهشتی همچنین درباره رابطه با آمریکا می‎گویند: «آمریکایی‎ها با خود گفتند باید کاری بکنیم که در ایران حکومتی سرکار بیاید که رابطه با ما را یکسره کنار نزند، تفکر آن حکومت طرز فکری باشد که آمریکا و سیستم آمریکا را تا حدودی قبول کرده باشد. شروع کردند به نقشه‏ کشیدن و شخصیت‏های مقاوم اسلامی را ترور کردند و توطئه‏ های دیگر با شکل‎های دیگر آغاز کردند.

این شهید در سخنرانی افشاگرانه خود ادامه می‎دهند: «در شهریور ۵۸ ساندرز گزارشی می‏نویسد به نیوسام. در این گزارش، این مطلب هست که ما می‎خواهیم برای ایرانی کاری کنیم که میانه‏رو باشد و ناسیونالیست‏های مخالف مذهب تسلط بیشتری بر اداره کشور داشته باشند»

آیت‎الله بهشتی با حمله به آمریکا می‎گویند: «تو کی هستی که برای ما کار کنی و برای این کار هم شرط بگذاری!؟ حضور مردم در این روزها نشان داد که ای آمریکا! تو خیلی چیزها را می‏ خواستی و می‎خواهی ولی باید بدانی ملت ما قیام کرد، خون داد، شهید داد، حرکت کرد، سال‏ها رنج برد تا دیگر ارباب نداشته باشد. ما می‎خواهیم همچنان استقلالمان را در برابر توطئه‎های آمریکا با تمام وجود نگهبانی کنیم»

شهید بهشتی در بخشی دیگر از سخنان خود اظهار می‏ دارند: ای مردم! اگر امروز از شما بپرسند که آیا می‎خواهید در برابر مشکلات مقاومت کنید و با توکل بر خدا تا آخرین نفس با دشمنان بجنگید و یا حکومتی ملی‏ گرا و میانه‏ رو و طرفدار آمریکا در ایران سر کار بیاید، نظر شما چیست؟ آیت‏ الله بهشتی پس از اینکه مردم با شعار مرگ بر آمریکا واکنش نشان دادند، اظهار داشت: آقای ریگان! بشنو، این فریاد خشمگینانه ملت ما را ببین. آیا می‎شنوی این ملت هنوز با همان شکوه و با همان خروش که در ماه‏ های دوم سال ۵۷ شعار مرگ بر آمریکا سر می‎داد، امروز هم با همان خروش و با همان قهرمانی فریاد دارد که مرگ بر آمریکا و مرگ بر سازشکار؟ «جمهوری اسلامی، ۲۹ بهمن ۱۳۵۹، صفحه ۵».

خط انقلاب را رهبر تعیین می ‏کند نه رئیس ‏جمهور

شهید آیت‏ الله بهشتی ۱۸ شهریور ۱۳۵۹ در یک مصاحبه رادیو و تلویزیونی درباره مسأله خط و خطوط می‎گویند: در قانون اساسی ما ابهامی نداریم. در قانون اساسی گفته شده است که خط کلی جامعه و انقلاب را ملت و امام تعیین می‎کند، یعنی امام مورد قبول امت و رهبری و امامت در قانون اساسی ما همان جای خودش را دارد. در مرحله بعد تشخیص اینکه آیا قوانین با این خط کلی سازگار است یا نه،   را هم مجلس و شورای نگهبان تعیین می‎کنند. شورای نگهبان است که باید بگوید آیا این تصویب دولت یا این قانون مجلس مطابق با ایدئولوژی اسلامی هست یا نه؟

در جمهوری اسلامی ایران رئیس‏ جمهور تعیین‏ کننده خط نیست. رئیس‏ جمهور باید بر طبق این خطی که از طریق رهبری و شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی تعیین می‎شود، حرکت کند. شهید بهشتی اظهار میکند: «آیا آقای بنی‎صدر با التزامی که به قانون اساسی دارند، عمیقاً به این نکته توجه کرده‎اند که بر طبق همین قانون اساسی، آن مقامی که از نظر قانونی و برنامه ‏ریزی در رابطه با مشخصات مکتبی، خطوط را مشخص می‎کند، صرفاً رهبری است و فقهای شورای نگهبان و نه رئیس‏ جمهور؟ و آن مقامی که خطوط و برنامه‏ ها را از نظر زمینه‎های اجرایی در حد قانون‏گذاری معین می‎کند، مجلس است و نه رئیس‏ جمهور؟ و باز، آن مقامی که تفاسیر بیشتر را در مرحله سوم در زمینه‏ های اجرایی و تصویب نامه‏ ها مشخص می‎کند، هیأت دولت است و نه رئیس‏ جمهور؟ این بر طبق قانون اساسی ما است» «جمهوری اسلامی، ۲۰شهریور ۱۳۵۹، صفحه ۱».

کد N1316370

وبگردی