كاهش ساعت كار زنان؛ نمايشگاه كتاب و افزايش آمار سقط جنين

گروه اطلاع رساني دفتر پژوهش و بررسي هاي خبري ايرنا؛ موضوع هاي يادشده را كه انعكاس قابل توجهي در روزنامه هاي صبح چهارشنبه داشت؛ با هدف آگاهي بخشي و اطلاع رساني مورد بررسي قرار داده است.

***كاهش ساعت كار زنان شاغل
روزنامه «ايران» در گزارشي با عنوان «كاهش ساعت كار بانوان شاغل داراي شرايط خاص» به تصويب كاهش ساعت كار بانوان شاغل داراي شرايط خاص اشاره كرد و آورد: نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در مصوبه‌اي با كاهش ساعت كار بانوان شاغل داراي شرايط خاص موافقت كردند.
به گزارش «ايران»، اين لايحه در جلسه علني مجلس شوراي اسلامي با 101 رأي موافق، 22 رأي مخالف، 11 رأي ممتنع با جزئيات لايحه كاهش ساعت كار بانوان شاغل داراي شرايط خاص مورد تصويب نمايندگان مجلس قرار گرفت.
روزنامه «اعتماد» نيز خبر تصويب لايحه كاهش ساعت كاري بانوان با شرايط خاص را بازتاب داد و نوشت: لايحه كاهش ساعت كار بانوان با شرايط خاص بالاخره به عمر مجلس نهم رسيد و تصويب شد. رئيس فراكسيون زنان مجلس، ‌در خبرهاي پيشتر اعلام كرده بود كه قطعا اين لايحه را در همين مجلس تصويب مي‌كنند و همين هم شد.
اين روزنامه در ادامه آورده است: هفته‌هاي پاياني مجلس نهم، ‌شاهد تصويب مصوباتي هستيم كه پيش از اين با اين حجم تعجيل مواجه نبوده است.
روزنامه «فرهيختگان» هم در خبري با عنوان «حاشيه‌هاي مجلس» نوشت: ديروز نمايندگان مجلس در يكي از مهم‌ترين مصوباتي كه مورد بررسي قرار گرفت، با كاهش ساعت كار زنان شاغل داراي شرايط خاص موافقت كردند.
در ادامه اين مطلب مي خوانيم: براين‌اساس زنان شاغل رسمي، پيماني و قراردادي كه «داراي معلوليت شديد يا فرزند زير شش سال تمام، همسر يا فرزند معلول شديد يا مبتلا به بيماري صعب‌العلاج مي‌باشند يا زنان سرپرست خانوار شاغل... » ساعت كارشان به 36 ساعت در هفته تقليل مي‌يابد.
همچنين مصوب شد براي تامين امنيت شغلي مشمولان اين قانون در دوران استفاده از مزاياي آن، دستگاه‌هاي اجرايي و كارفرمايان بخش غيردولتي مشمول اين قانون نمي‌توانند به صرف استفاده بانوان از مزاياي كاهش ساعت كار، آنان را اخراج كنند يا محل خدمت جغرافيايي آنان را تغيير دهند. هرگونه اخراج و جابه‌جايي آنان ممنوع است.

***برگزاري نمايشگاه كتاب و موضوع كتاب خواني
روزنامه «اعتماد» در يادداشتي با عنوان «كودكان را به كتاب عادت بدهيم» نوشت: برخي نويسندگان در بررسي راه‌ها و روش‌هايي كه مي‌تواند با سرانه پايين مطالعه مبارزه كنند، اين راه و روش را پيشنهاد مي‌دهند: بايد در دوره دبستان تمام كتاب‌هاي درسي را حذف كرد و با كتاب‌هاي ديگر كودكان را براي كتابخواني تشويق كرد.
در اين يادداشت مي خوانيم: سيستم آموزشي كه تنها به كودكان ياد مي‌دهد كه كتاب و درس يك تكليف است و نه يك اندوخته مهم براي بزرگسالي، باعث مي‌شود تا كودكان از سنين پايين نسبت به كتاب و كتابخواني، ديد نادرستي داشته باشند و به همان اندازه كه از كتاب‌هاي درسي فراري مي‌شوند، از كتاب‌هاي ديگر هم فراري باشند.
نگارنده در ادامه مي نويسد: وقتي در كودكي ياد بگيريم كه كتاب و كتابخواني يك تكليف است و ياد نگيريم كه خواندن كتاب مي‌تواند به معلومات ما و دانش ما نسبت به زندگي بيفزايد، در بزرگسالي هم كتاب و كتابخواني را فراموش مي‌كنيم و اين‌چنين مي‌شود كه نياز ما به كتاب از بين مي‌رود. در جامعه‌اي كه كودكانش ياد مي‌گيرند كه كتاب تكليف است، سرانه مطالعه هم پايين مي‌آيد و بازار نياز به كتاب، بازاري سرد و خاموش مي‌شود.
روزنامه «ايران» نيز در خبري با عنوان «ركوردشكني فروش‌كتاب درنمايشگاه» به برگزاري اين رويداد بزرگ فرهنگي در كشور پرداخت و نوشت: كتابخوان‌ها با خريد 35 ميليارد توماني تا روز ششم، ركورد زدند فروش 8 ميليارد توماني دوشنبه، بالاترين رقم فروش روزانه در تاريخ 29 ساله نمايشگاه كتاب را ثبت كرد.
در ادامه آمده است: آخرين روزهاي نمايشگاه كتاب تهران در شرايطي سپري مي‌شود كه ديگر متوليان از استقبال قابل توجه مردم از اين رويداد بين‌المللي علمي و فرهنگي متعجب نيستند. استقبالي كه در روز بازگشايي موجي از شگفتي را ميان مديران فرهنگ و ارشاد اسلامي و شهرداري به پا و تمام پيش‌بيني‌هاي قبلي را نقش برآب كرد.
روزنامه «آرمان» هم در يادداشتي در ارتباط با برگزاري نمايشگاه كتاب به نقل از قباد آذرآيين داستان‌نويس مي نويسد: «غرفه‌هاي ناشراني كه مسقيما با مقوله كتاب، به‌معناي حقيقي آن مرتبط نيستند، يا از نمايشگاه حذف شوند يا در فضايي دورتر از نمايشگاه «كتاب» برگزار شوند. مثل سيل كتاب‌هاي آموزشي و كمك‌آموزشي و از اين قبيل به‌اصطلاح كتاب‌ها. تجربه نشان داده كه بيشترين سروصداها و ازدحام و نابه‌ساماني نمايشگاه‌هاي پيشين از سوي همين بنگاه‌ها بوده است.»
اين يادداشت در ادامه آورده است: اين تفكيك يكي از مواردي است كه مترجم‌ها و نويسنده‌ها به آن تاكيد مي‌ورزند، اما مورد ديگري كه نيز همه به آن اذعان دارند، اين است كه نمايشگاه دقيقا شكل نمايشگاه به خود بگيرد: يعني ارائه دستاوردهاي سالانه ناشران. آذرآيين پيشنهاد مي‌دهد: «فضاهايي براي ديدار نويسندگان و اهالي قلم با خوانندگان و علاقه‌مندان به آثارشان درنظر گرفته شود تا در اين جلسات و نشست‌ها نويسنده و خواننده رو‌در‌رو باهم گپ‌وگفت كنند.»
روزنامه «آرمان» همچنين در خبري با تيتر «تلاش براي درآمدزايي‌از نمايشگاه كتاب» به نقل از سيدعباس صالحي رئيس بيست و نهمين نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران مي نويسد: جمعيت استقبال‌كننده از نمايشگاه كتاب امسال مجموعه مديريتي نمايشگاه را غافلگير كرده است چرا كه پيش‌بيني 30 درصد كاهش جمعيت را داشته‌اند.
وي با اشاره به اينكه در موضوع برگزاري نمايشگاه كتاب امسال، در بخش‌هايي از آنچه پيش‌بيني‌ مي‌شده جلوتر و البته در بخش‌هايي هم عقب‌تر از انتظار هستيم، اظهار كرد: درباره بخش‌هايي كه فراتر از باورما بود و غيرقابل انتظار، حضور مردم در فضاي نمايشگاه بود. به‌طور طبيعي وقتي بحث نقل و انتقال نمايشگاه مطرح بود، هم در ميان مديران ارشاد و هم تشكل‌هاي نشر و هم نخبگان، اين احساس وجود داشت كه اين نقل و انتقال به افت فاحش جمعيتي مبدل مي‌شود.
روزنامه «اطلاعات» در خبري با عنوان «گرمترين روزهاي شهر آفتاب» به موقعيت و مكان برگزاري نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران اشاره كرد و نوشت: اين نمايشگاه براي نخستين بار است كه در فضايي نمايشگاهي در شهر آفتاب برگزار مي‌شود. شهر آفتاب اكنون نقطه تلاقي مترو تهران با مكاني فرهنگي شده كه ميزبان علاقه‌مندان كتاب است.
اين روزنامه در ادامه آورده است: حضور 1700 ناشر داخلي و 130 ناشر خارجي در 170 غرفه، بخش‌هاي كودك و نوجوان و دانشگاهي و لاتين و عمومي، همگي بهانه‌هاي رنگارنگي است كه اين مكان توانايي پذيرايي از رنگين‌كماني از سلايق و سنين و اقشار را داشته باشد.
نگارنده در ادامه اين مطلب مي نويسد: مهم‌ترين نكته‌اي كه به نظر مي‌رسد، اين است كه نمايشگاه كتاب علاوه بر اين‌كه به مكاني جادار پناه برده، از ترافيك تهران فرار كرده است. ولي تعجيل مسئولان در برگزاري نمايشگاه كتاب در شهر آفتاب، به رغم آب‌نماي زيباي ورودي، برنامه‌هاي جنبي موسيقي و شاد محوطه مترو و فضاي ورودي،گل‌كاري مفرح و ميني‌وَن‌ها و اتوبوس‌هاي بدون سقف آن، نتوانسته است حداقل در پنج روز ابتدايي، نمايشگاه را به عنوان يك ويترين براي هويت فرهنگي كشور ايران، نشان بدهد.
روزنامه «اطلاعات» همچنين در مقاله ديگري با عنوان «سرماخوردگي و كتاب نخواني!» مي نويسد: عنوان اين مقاله قدري تعجب بر انگيز است كه چه ربطي بين سرماخوردگي و كتاب نخواني وجود دارد؟ اگر كتاب بخوانيم مثلا سرما نمي‌خوريم! ابن سينا، فيلسوف شهير مشايي، در كتاب قانون بيماري سرماخوردگي را «ام الامراض» مي‌داند و معتقد است كه بسياري از بيماري‌ها از سرماخوردگي ناشي مي‌شود.
نويسنده در ادامه مي نويسد: به نظر مي‌رسد بيماري كتاب نخواني ما هم شبيه همين سرماخوردگي است كه بسياري از بيماري‌هاي ما از اين وضعيت بر‌مي‌آيد. سال هاست كه درباره فرهنگ مطالعه و ترويج مطالعه و كتابخواني در محافل مختلف صحبت مي شود و عده اي هم انصافا راهكارهاي خوب و ارزشمندي ارائه كردند اما به بهانه برگزاري نمايشگاه كتاب تهران كه شعار خوبي هم براي آن انتخاب كردند كه «فردا براي خواندن دير است» كه چيزي شبيه شعار «دير رسيدن بهتر از هرگز نرسيدن است» مطالبي را مي‌آورم.
روزنامه «آفرينش» هم با درج عنوان «نمايشگاه بيست و نهم» به بازديد وزير ارشاد از سالن ناشران عمومي اشاره كرد و نوشت: علي جنتي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در بخش غرفه‌هاي ناشران عمومي بيست و نهمين نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران، حاضر شد. جنتي در اين بازديد از تك تك غرفه‌ها بازديد كرد و از نزديك در جريان روند كار و فعاليت آن‌ها و همچنين شرايط آن‌ها در نمايشگاه آگاه شد.
اين روزنامه در ادامه آورده است: در حاشيه اين بازديد وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ضمن ديدار با محمود فرشچيان گفت: شما نه تنها براي ما يك هنرمند كه فردي ارزشي براي كشورمان هستيد.

*** افزايش آمار سقط جنين در كشور
روزنامه «آرمان» به عنوان «قربانيان سقط جنين 15برابر تصادفات» به سالانه 220 هزار سقط غيرقانوني در كشور اشاره كرد و نوشت: اين آماري است كه در سال‌هاي اخير بارها توسط مسئولان و كارشناسان مورد تاييد قرار گرفته است.
اين روزنامه در ادامه آورده است: اين رقم نجومي سقط جنين غيرقانوني نشان مي‌دهد قربانيان اين عمل 15 برابر قربانيان تصادفات رانندگي درسال هستند. اين درحالي است كه برخي از كارشناسان تسهيل مجوز براي سقط قانوني را يكي از راه‌هاي جلوگيري از سقط‌هاي غيرقانوني مي‌دانند.
روزنامه «ابتكار» هم در تيتري با عنوان «مرگ «ناخواسته» ها» نوشت: بر اساس آمار در سالي كه گذشت، 220 هزار سقط در كشور صورت گرفته است كه از اين مقدار فقط 6 هزار مورد به صورت قانوني صورت گرفته است.
به گزارش ابتكار، ايران با جمعيت 80 ميليون نفر، در سال 94 قريب به 700 هزار مورد ازدواج و بيش از 150 هزار مورد طلاق درآن صورت گرفته است. نگاه به مقوله توليد مثل نه از منظر افزايش جمعيت و يا جواني و پيري جمعيت بلكه از لحاظ استحكام نظام خانواده و ايجاد نوعي وحدت در آن در اين ميان بسيار حائز اهيمت است.
همچنين روزنامه «مردم سالاري» با انتشار گزارشي با عنوان «220 هزار سقط جنين دركشور»، نوشت: حسين مروتي پژوهشگر بحران جمعيتي با اشاره به اينكه 220 هزار سقط جنين در سال گذشته انجام شده است، گفت: كمتر از 6 هزار سقط در كشور قانوني بوده است.
اين روزنامه به نقل از اين پژوهشگر به بحث پيرامون آمار سقط جنين و دلايل آن در كشور پرداخت و اظهار داشت: متاسفانه با تبليغاتي كه در طول سه دهه اخير صورت گرفت، ديگر فرزند تا حد زيادي مطلوبيتش را از دست داده است و بچه كه در نسل گذشته ما نعمت تلقي مي‌شد، اكنون عامل نقمت، بدبختي و بيچارگي شمرده مي‌شود.
گروه اطلاع رساني
پژوهشم **2059**9131