آفتاب

عربده‌کشی قبیله نیمه‌عریان + فیلم

عربده‌کشی قبیله نیمه‌عریان + فیلم

مردانی نیمه‌عریان با صداهایی نخراشیده و هیکل‌هایی نتراشیده، آرتیست‌های ویدئوهایی چند ثانیه‌ای هستند که این روزها به ویژه در بین اهالی مازندارن در فضای مجازی دست به دست می‌شوند. تصاویری سرشار از عربده‌کشی و ادبیات رکیک که محتوایشان خط و نشان کشیدن و حریف‌طلبی است.

کافی است چشم‌هایمان را ببندیم و فقط صداها را بشنویم تا یک‌راست برویم به چند دهه قبل در دل هزار توی گذرهای قرق‌شده مستان لایعقل و جاهلان نامرد و باجگیران بی‌باک که در سایه فرهنگ «گنده‌لاتی»، قد می‌کشیدند و لات‌تر و گنده‌تر می‌شدند و چهار قدم آن طرف‌تر هم گزمه‌های بی لیاقت، کشیک می‌دادند. اما چشم‌هایمان باز است و این بار نه در پس کوچه‌های محله‌های کم جمعیت دهه 20 و 30 که در شاهراه پر ترافیک جهان ارتباطات و عصر دیجیتال، صدای نالوطیان نه در خلوت گذرهای کهنه که درکانال‌های شلوغ تلگرامی می‌پیچد. حالا اراذل از کوچه‌ها و خیابان‌های شهرمان گذشته‌اند و به آیفون‌ها و گلکسی‌هایمان خزیده‌اند؛ آن هم در میان انبوهی از قوانین و مجریان.

دیروز یک روزنامه نوشت که «بیشتر سازندگان این کلیپ‌ها اهل شهرستانی‌ در شرق مازندران هستند» ولی چه فرقی می‌کند متعلق به کجا باشند؟ وقتی یکی از اهالی آمل می‌گوید «ساخت این کلیپ‌ها با موبایل در شهر ما مد شده»؟ این یعنی اپیدمی شدن یک ناهنجاری و سرایت سریع به نقاط دیگر. دقیقا به همین خاطر است که همان شهروند آملی معتقد است «خیلی از آن‌ها (بازیگران این ویدئوها) جوانانی هستند که هیچ نسبتی با خلافکارها ندارند و صرفا تقلید کرده‌اند.»

سناریوی این کلیپ‌ها مشترک است. ظاهرا گروهی از گنده لات‌ها عکسی از گنده لات گروه دیگر در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده‌اند که نشان می‌دهد او تیر خورده است. حالا گنده لاتی که متهم به تیرخوردگی شده است، مقابل دوربین موبایل دوستش ایستاده و در یک مونولوگ پر از فحش‌های منشوری، می‌خواهد ثابت کند که صحیح و سالم است و در پایان هم تاکید می‌کند که اگر مرد هستید به جای منتشر کردن عکس بیایید دعوا کنیم! دیگری در کلیپ مشابه با بر شمردن افتخارات و ارائه رزومه سنگین خود می‌گوید که در عمر 33 ساله‌اش تاکنون 44 بار به زندان رفته و از ساری تا شهسوار هر زندانی که بوده را تجربه کرده و همه او را می‌شناسند! در یکی دیگر از ویدئوها، جلوه‌های ویژه‌ای مثل تفنگ شکاری و قمه هم به کار اضافه شده و حتی آخر جملات، دو تیر هم شلیک می‌شود که این یکی خیلی تاثیرگذار است! آن دیگری که پیژامه‌ای گشاد به پا دارد با معرفی کامل خود و حتی اعلام محل سکونتش، بدخواهان بچه محل‌هایش را تهدید می کند و در پایان، چند حرکت ناقص رزمی به نمایش می‌گذارد. به جز یکی دو تا از ویدئوها که مخاطبشان خاص است و از جوانی به اسم «سجاد» نام می‌برند، بقیه مخاطب مشخصی ندارند و فرد خاصی را تهدید نمی‌کنند بلکه یک اعلام عمومی است مبنی بر این که «من قوی و پر زورم و اگر کسی حرفی دارد بیاید دعوا کند.!»

در فیلم منتشر شده دیگری یکی از همین آقایان گنده لات فرد نسبتا نحیفی را همراه با رکیک‌ترین الفاظ و با قمه به شدت کتک می‌زند تا هرچه ترسناک‌تر به نظر برد.

براساس آنچه که روز گذشته منتشر شد، رضا عنایتی مدیر کل انتظامی استانداری مازندران گفته است که «پلیس با این مسائل برخورد می‌کند.»

او همچنین اعلام کرده که «یکی از این افراد، از شرورهای آمل است که مدتی پیش به زندان افتاده و حکم تبعید برایش صادر شده است». ظاهرا این فرد با هویت «س.ش» چندی پیش به جرم شرارت از سوی نیروی انتظامی در سطح شهر چرخانده شده است. این یعنی پلیس و مسوولان استانی هم در جریان ماجرا هستند و مطمئنا بیکار ننشسته‌اند. از جمله این که سرهنگ ولی‌الله گنجیان فرمانده انتظامی آمل می‌گوید همان جوان 44 بار زندان رفته را هفته پیش دستگیر کرده‌اند. رییس پلیس آمل با برشمردن جرائم این فرد که 44 بار حبس را تنها در طول 11 سال تجربه کرده است، از او با عنوان «شروری با چهره کشوری» یاد می‌کند.

ظاهر این ماجرا شاید چندان بزرگ و پیچیده نباشد. ممکن است همان گونه که یک منبع آگاه گفته است همگی این افراد شناسایی و پس از مدتی دستگیر شوند و به مجازات برسند، اما این فقط ظاهر قضیه است چرا که اصل فاجعه آنجایی رقم می‌خورد که اولا یک فرد، کاملا بی‌پروا، جسور و بی حیا نسبت به قانون، پلیس و جامعه، چهره و بدن خود را آشکارا به نمایش می‌گذارد و بی هیچ ترسی رجز می‌خواند. ثانیا باید دید چه مجازاتی می‌تواند این روند را اصلاح کند؟ چرا که نهایتا آن فردی که 44 بار زندان رفته، حالا برای چهل و پنجمین بار به زندان می‌رود و نه تنها زندان برای او اثر اصلاحی ندارد بلکه مدال دیگری است بر سینه شرارت‌ها و ملی‌تر شدن چهره‌اش!

از طرف دیگر، اقدام این افراد را با کدام ماده قانونی می‌توان تطبیق داد؟ محاربه؟ ماده 279 قانون مجازات اسلامی مصوب 92 محاربه را «کشیدن سلاح به قصد ارعاب مردم» می‌داند، آن هم «به نحوی که موجب ناامنی در محیط شود». در ادامه این ماده آمده است که «هر گاه کسی با انگیزه شخصی به سوی یک یا چند شخص خاصی سلاح بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد... محارب محسوب نمی‌شود». براساس این ماده، شرط تحقق محاربه کشیدن سلاح با قصد ارعاب مردم به نحوی است که ایجاد ناامنی کند. با این فرض، اولا فضای مجازی در این ماده ذکر نشده است و براساس فقه نیز محاربه در یک فضای عمومی واقعی رخ می‌دهد. علاوه بر این، بسیاری از این افراد اساسا سلاحی ندارند و تنها سلاحشان هیبت و فریاد و ناسزاست. با توجه به لزوم تفسیر مضیق قوانین جزائی، اطلاق «محاربه» به این افراد، کمی دور از ذهن است.

در مورد فحاشی نیز ماده 608 قانون مجازا اسلامی مصوب 75 مقرر می‌دارد که «استعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد» مستوجب «شلاق تا 74 ضربه یا 50 هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی» خواهد بود. در این مورد که مخاطب خاصی برای الفاظ رکیک نیست، طبعا شاکی خاصی هم ندارند و این جرم هم واجد جنبه عمومی نیست که بتوان بدون شکایت شخصی، آن را پیگیری کرد.

نزدیکترین مواد قانونی به اقدامات این افراد، آن هم با کمی سختگیری حقوقی، مواد 617 و 618 قانون مجازات اسلامی مصوب 75 است. ماده 617 برای «قدرت‌نمایی و تظاهر با چاقو یا هر نوع اسلحه دیگر» مجازات شش ماه تا دو سال حبس و 74 ضربه شلاق در نظر گرفته است. ماده 618 نیز اخلال در نظم و آسایش و آرامش عمومی با انجام حرکات غیر متعارف را مستوجب حبس از سه ماه تا یک سال و تا 74 ضربه شلاق دانسته است. استناد به ماده 617 در مورد آنهایی که سلاح ندارند، منتفی است و درمورد هر دو ماه نیز همان خلاء جرم انگاری این اعمال در فضای مجازی به چشم می‌خورد.

صرف نظر از قانون مجازات اسلامی، توقع این است که وقتی اتفاقی در فضای مجازی رخ می‌دهد، قانون جرائم رایانه‌ای به حمایت ازجامعه بپردازد، اما مروری بر این قانون نیز نشان می‌دهد که عمل این افراد با هیچ یک از مواد فعلی قانون جرائم رایانه‌ای قابل مجازات نیست چرا که در این قانون از جاسوس رایانه‌ای، جعل، سرقت، کلاهبرداری و انتشار تصاویر مستهجن و مبتذل نام برده شده اما اثری از این قبیل پدیده‌های ناهنجار نوظهور نمی‌یابیم. مجموع اینها یعنی این‌که کمیت قانون در برخورد با چنین پدیده‌ای تا حد زیادی لنگ است.

عزت‌الله یوسفیان ملا نماینده مردم آمل در مجلس درباره این ماجرا به ایسنا می‌گوید: معلوم است که این کار عده‌ای خاص با مقاصد معینی است تا به انتخابات خدشه وارد کنند و هدفشان آلوده کردن فضای انتخابات است چون حرفی برای گفتن و برنامه‌ای برای ارائه ندارند از این طریق وارد می‌شوند.

وی ادامه می‌دهد:عمل این افراد بسیار نادرست است و‌ آن را محکوم می‌کنیم.

نماینده مردم آمل در مجلس اضافه می‌کند: انتظار این بود که شورای تامین استان و مقامات شهرستان اقدامی در این زمینه داشته باشند زیرا خواسته آن افراد ایجاد دعوا و سرگرم کردن مردم است لذا دستگاههای امنیتی نباید اجازه می‌دادند فضا به این سمت برود و باید به این افراد پاسخ مناسب را می‌دادند تا این وضع ادامه پیدا نکند.

یوسفیان‌ملا درباره فضای عمومی شهر پس از انتشار این کلیپ‌ها اظهار می‌کند: در حال حاضر فضا بسیار خوب و آرام است.

وی خاطرنشان می‌کند: این جوان‌ها یک عده عناصر بی اطلاع هستند که دانایی لازم را ندارند اما کسانی که به این فضا دامن می‌زنند، کسانی هستند که با سبق تصمیم و تمهیدات کامل و در پشت صحنه حضور دارند و مطمئنا آن‌ها با اصل نظام مشکل دارند.

نماینده مردم آمل در مجلس درباره خلاء قانونی در این زمینه نیز می‌گوید: در این امر تردیدی نیست اما به هر حال اقدام این افراد باعث تشویش اذهان و ارعاب مردم شده است و امنیت جامعه را به خطر انداخته‌اند. شاید اساسا این اقدامات مقدمه جرم باشد.

با این حال، قوانین همه ابعاد ماجرا را پوشش نمی دهند و ما بدون شک نیازمند تمهیداتی برای جامعه پذیر کردن آدم‌ها هستیم. شاید لازم است به بازیگران این ویدئوها به چشم گروه‌های حساس نگاه کنیم؛ حساس از این جهت که روند جامعه پذیری آنان با پیچیدگی‌ها و ظرایف خاصی همراه است و شاید لازم است برای قضاوت در مورد راه رفتنشان، کفش‌های آنان را بپوشیم.

شاید هم این قبیل پدیده‌ها ریشه در اقداماتی در گذشته داشته باشد. شاید لازم بود آن روز که برخی دستور گرداندن اراذل و اوباش با گردن آویز‌های آفتابه‌ای را صادر می‌کردند، فریادها شنیده می‌شد که این راهش نیست. گره زدن «حقوق» به عنوان عالی‌ترین دستاورد جامعه مدرن با وسیله‌ای به نام «آفتابه» نه تنها ریشه‌های اوباش‌گری را نمی‌خشکاند بلکه درخت شرارت را تنومندتر می کند و از شرور، قهرمان می‌سازد؛ قهرمانی که دیگران هم به تاسی از او حالا از خود فیلم هم می‌گیرند و باجسارت و بدون ترس منتشر می‌کنند. شاید ماده اولیه بازتولید این خشونت، همان رفتارهای فرا قانونی برخی مجریان قانون در دوره‌های گذشته است؛ از یک مقام عالی اجرایی گرفته تا یک مقام قضایی. چرا که اولین بار دیگرانی بودند که جسارت‌ورزی در برابر قانون را به نمایش گذاشتند و کسی اعتراضی نکرد.

به هر حال نمی‌توان همه چیز را به اقدامات پیشگیرانه موکول کرد اگرچه این مهم قطعا برای آینده نه تنها مفید، بلکه ضروری است اما امروز را باید دریابیم که انتشار این ویدئوها علاوه بر ایجاد رعب در میان مردم و به ویژه مردم آن منطقه، بر چهره‌ مردمان پاک و نجیب مازندران چنگ می‌زند و از همه مهمتر این که یک قطب مهم گردشگری ایران را ناامن جلوه می‌دهد.

انتهای پیام

کد N1117841

وبگردی