آفتاب
نشست فیلم «در مدت معلوم» در مهر-۲

مذهب را برای توجیه ناآگاهی نسبت به پدیده‌های اجتماعی سپر نکنیم

مذهب را برای توجیه ناآگاهی نسبت به پدیده‌های اجتماعی سپر نکنیم

فیلمنامه‌نویس و کارگردان فیلم «در مدت معلوم» تاکید دارند دین اسلام برای پدیده‌های اجتماعی راهکار دارد و نباید مذهب را برای توجیه جهل نسبت به پدیده‌های اجتماعی مدرن، سپر کرد.

خبرگزاری مهر- گروه هنر:  فیلم سینمایی «در مدت معلوم» روایت محقق جوانی است که مسائل و  مشکلات جنسی در جوانان ۱۵ تا ۳۰ سال را مورد بررسی قرار داده است و در این مسیر به مسائلی برخورد می کند که اساسا ربطی به مسائل جنسی ندارد بلکه این مسائل بستری برای بروز مشکلات جنسی هستند.

وحید امیرخانی کارگردان و مهدی علی میرزایی نویسنده این فیلم سینمایی با حضور در خبرگزاری مهر درباره دلایل ساخت فیلم «در مدت معلوم» صحبت کردند.

بررسی مسائل مربوط به بلوغ پسران و دختران نوجوان و دست یافتن به موقعیت ازدواج از فاکتورهای مهم و اساسی فیلم سینمایی «در مدت معلوم» است. فاکتوری که به گفته وحید امیرخانی به دلیل وجود خط قرمزها نتوانسته آنگونه که لازم است به این موضوع ورود پیدا کند.

مهدی علی میرزایی فیلمنامه نویس این اثر سینمایی ضمن تایید صحبت های امیرخانی عنوان کرد که بهترین راه برای بیان مسائل جنسی در بین نوجوانان رجوع به عقلانیت است چراکه می توان در زمان مناسب بهترین پاسخ ها را به آنها داد.

در بخش نخست از نشست فیلم «در مدت معلوم» وحید امیرخانی کارگردان و مهدی علی میرزایی درباره چگونگی طرح مسائل مهم در حوزه نوجوانان و دلایل مسکوت ماندن موضوعاتی از این دست در سینمای ایران را بازگو کردند و در بخش پایانی از این نشست درباره مرزبندی میان پسران و دختران نوجوان، اردواج موقت و نشانه گذاری های بسیار برای طرح موضوع در این فیلم سینمایی صحبت کردند.

وحید امیرخانی در بخشی از صحبت های خود به این نکته اشاره کرد که فیلم «در مدت معلوم» تنها اثر در سینمای ایران است که جامعه را دعوت کرده ازدواج موقت را به عنوان یک فرهنگ جدی بگیرند.

بخش دوم از گفتگو با وحید امیرخانی کارگردان و مهدی علی میرزایی نویسنده فیلم «در مدت معلوم» که این روزها در سینماهای کشور اکران است، با هم می خوانیم:

* در روایت داستان یک مرز بندی بین دختران و پسران دیده می‌شود و داستان «در مدت معلوم» اساسا به خانم ها اشاره ای نمی‌کند.

وحید امیرخانی: قصه ای که مهدی نوشته بود اساسا قصه دختر ها و یا حتی پسرها نبود بلکه داستان میثم بود. فیلم «در مدت معلوم» یک قصه تک قهرمانی داشت که از نگاه دو رفیق روایت می شد بنابراین به هیچ کاراکتری نمی توانستیم به اندازه قهرمان فیلم یعنی میثم بپردازیم.

«در مدت معلوم» قصه زندگی پسری در جامعه است که به شکل اغراق شده در مقابل محدودیت های غیرطبیعی و عرفی، واکنش های عجیب و غریب نشان می دهد و از مساله ای حرف می زند که همه می خواهند بدون دلیل آن را نادیده بگیرند. مساله ای که همه کاراکترهای فیلم در دوران نوجوانی و تا حدودی جوانی به نوعی با آن درگیر بودند و کاراکترهایی را که دچار این مساله بودند به انحای مختلف در فیلم نشان داده ام. به عنوان مثال یک کارشناس کتاب در فیلم وجود دارد که سرکه خوردن را تجویز می کند و یا جوان دیگری وجود دارد یک زمانی دچار بحران بوده و نمی خواهد خود را متهم کند و در نهایت تماشاگر شاهد است که این شخصیت پس از آنکه جذب همین سیستم فکری و عرفی شده به طور کامل صورت مساله را پاک می کند. بنابراین  فضایی وجود نداشت تا به مساله دخترها هم به اندازه پسرها پرداخته شود.

* حتی اشاره هم نمی کنید.

امیرخانی: نه اینطور نیست بلکه به قدر کفایت داستان اشاره می کنیم. مثلا در فیلم، دخترها کتاب میثم را می خوانند و نوشته های کتاب را تصدیق می کنند و تمایل به خواندن بقیه کتاب دارند. حتی شعله به عنوان کارشناس ژنتیک وقتی کتاب را می خواند می گوید که حرف های درستی در کتاب میثم مطرح شده است. حال اینکه تعریف شعله از کتاب مصداق زنی تحصیل کرده و مرتبط با دنیای مدرن است که البته تجربه زندگی مشترک را داشته است. شعله کسی است که به بازگشت به نمونه اصلی و بازسازی بهشت می اندیشد و اتفاقا او تنها کسی است که درک می کند که به بازتعریف روابط ابتدایی انسانی در جامعه نیاز داریم. نکته دیگر اینکه نشانه گذاری ها و کدهای زیادی در فیلم وجود دارد که با نگاه دقیق می توان متوجه این نشانه ها شد. به عنوان مثال برخی تماشاگران بعد از دیدن فیلم می گفتند ما بیشتر از اینکه بخندیم، به انرژی جوانی از دست رفته خود افسوس خوردیم که در صورت مدیریت درست فردی و اجتماعی امکان بهره روری بیشتری برایمان فراهم می کرد.

* به نکته خوبی اشاره کردید. چون بیننده از یک سو قسمت طنز را می بیند و منتقدان فیلم از سوی دیگر تنها موضوع ازدواج موقت را مطرح می کنند.

امیرخانی: نه اینطور نیست که تماشاگر فقط طنز را می بیند و از محتوای کار غافل باشد. اتفاقا تماشاگر با دقت بیشتری تمام نکته های فیلم را دریافت می کند و خیلی جلوتر است از بعضی‌ها که با پیش‌داوری وارد می شوند و فیلم را ارزیابی می کند.

* به هر حال ازدواج موقت در جامعه ما حساسیت برانگیز است.

امیرخانی: فیلم های زیادی درباره ازدواج موقت ساخته شده است و هر ساله در جشنواره فیلم فجر آثاری داریم که به نوعی به این ماجرا پرداخته اند و اغلب آثار هم این امر را سرکوب می کنند و با پرداختن به جنبه های منفی آن نهایتا آسیب های احتمالی را به رخ می کشند. این اولین بار است که فیلمی دعوت کرده ازدواج موقت را به عنوان یک فرهنگ جدی بگیرید و به جای حرف های کلیشه ای و احساسی و بعضا مغرضانه آن را تحلیل کرده و به آن درست نگاه کنید.

مهدی علی میرزایی: دیالوگی در فیلم وجود دارد که یکی از دانشجویان دختر می گوید اگر پدران ما کوتاه قد بودند لازم نیست ما هم کوتاه قد باشیم. در این جمله قد کوتاهی کنایه به کوته بینی فرهنگی و فکری است که این کوته بینی به واسطه نبود عقلانیت و حذف تفکر حاصل شده است. این در حالی است که نجات و تعالی جامعه در روی آوردن به خردگرایی است. هر زمان ما به عقل رجوع کنیم، می توانیم از زنجیره خامی و ناپختگی گذشته رها شویم. اگر در گذشته برای ارتباط های ناگزیر جهان مدرن فکر نکرده بودیم و یا منابع فرهنگی خود را برای امروز تحلیل و به روز نکرده و معطل گذاشته بودیم، دلیل نمی شود تا دهه ها و سال های آتی نیز همین سرنوشت را دنبال کنیم . عقلانیت به صورت مستقل و گسسته از زمان خود را به ما می شناساند. هر وقت به عقل رجوع کنیم در لحظه، زنده و پویا می شویم. همین الان اگر با رویکرد عقلانی به منابع دینی خود رجوع کنیم، بی شک راه حل های مترقی برای امروز می یابیم.

شما توجه کنید اگر سال های دور، سبک زندگی و عرف ما به گونه ای دیگر بوده و در زندگی جمعی مدرنیته را تجربه نکرده بودیم، الان دیگر لازم نیست که پوسته ظاهری آن عرف را به عنوان میراث فرهنگی خود دو دستی بچسبیم و برای آن ارزش قایل شویم. میراث فرهنگی ما عقلانیت و منابع دینی است و با پوسته عرف صد و پنجاه سال پیش نمی توان پیش رفت.

بنابراین تنها راه نجات ما این است که عقلانیت را به عنوان چشمه زاینده و زنده در راس ارزش های خود قرار دهیم تا در زمان مناسب روش ها و پاسخ های مناسب داشته باشیم. شرایط و معضلات جامعه مدرن‌نمای نامدرنیته جامعه ما از جمله مسائلی است که مدیران فرهنگی آنها را معطل گذاشته و راه های عرفی صد و پنجاه سال پیش را به جامعه توصیه می کنند در صورتی که فضای جدید اقتضا می کند ما سفر جدیدی به سوی حضرت عقل دست و پا کنیم و از این سفر جواب های عاقلانه امروزمان را تحفه بیاوریم.

* شاید به همین دلیل شخصیت میثم به عنوان کاراکتر اصلی و طرح کننده سئوال درباره مسائل جنسی در فیلم، ذهنیتی مستقل دارد.

میرزایی: چه خوب که مستقل است. دقیقا او هم پرسش می کند و این پرسش کاری بسیار اخلاقی است. او پرسش می کند و در کلیت فیلم درباره دو فاصله و شکاف هشدار می دهد. شکاف بین گفتمان رسمی درمورد مسائل جوانان و گفتمان غیررسمی و خودمانی که بین خود جوان ها رایج است. دومین شکاف، فاصله بین بلوغ زیستی و بلوغ اجتماعی است که جامعه شناسان می دانند هر دو این شکاف ها برای جامعه خطرناک است و باید فکری به حال آن کرد.

حرف فیلم این است که فرد نسبت به زمان خود تحلیل و شناخت داشته باشد. پدیده هایی چون نیاز، فکر، فرهنگ، خواست و شرایط جامعه خود را بشناسد و بعد تصمیم گیری کند. حال در چنین شرایطی، انسان هایی که دیانت برای آنها اهمیت دارند، از دین پرسش می کنند که آیا خداوند به ما رخصت داده تا نیازهای طبیعی خود و یا میل به خلاصی از استرس های جامعه مدرن و فشارهای طبیعی شهرنشینی را از طریق مشروع ارضا کنیم؟ که در پاسخ باید گفت که بله خداوند رخصت هایی را برای ما قرار داده است و اگر جلوی این رخصت ها به هر بهانه ای گرفته شود، نه عقل آدم، نه دین و نه حتی جامعه هچیکدام درست کار نمی کنند.

متاسفانه یاد گرفته ایم در توجیه جهل نسبت به پدیده های جامعه، بعضا مذهب را سپر کنیم. مثلا ممکن است یک فرد ناآگاه این همه نیاز سرگردان و طبیعی در جوانان امروز نشناسد و تحلیل درستی از آن نداشته باشد، بعد به جای تفکر کردن و یا رجوع به آدم های متفکر و عمیقا دیندار، خودش را با دو سه کلمه مذهبی خلاص کند و بگوید ممنوع است. در صورتی که کسانی که با رویکرد دینی آشنا هستند، می دانند دین و مذهب رخصت های مورد نیاز انسان ها را خصوصا در ناحیه نیازهای جسمانی به رسمیت شمرده و رفتارهای بسیار آزاداندیشانه تری نسبت به برخی قرائت ها دارد اما شرط درک آن تفکر و باور آن در سطح مدیریتی است.

* بازتاب شرایطی که در صحبت های خود طرح کردید هیچ ما به ازای عینی در فیلم ندارد.

میرزایی: نه اتفاقا اینگونه نیست. چون برای نارسایی های موجود در جامعه و احمال زیاد وقوع بحران جنسی در آینده دائم در حال کد دادن هستیم .مثلا در سکانسی که به نظر من یکی از سیاسی ترین قسمت های فیلم است میثم به یک مسئول مراجعه می کند که به نظرم خیلی از مسئولان تیپ رفتاری او را خوب می شناسند. این مسئول قبل از ورود به سیستم مدیریتی، یک سطح از واقع گرایی و آرمان گرایی داشته اما بعد از پست گرفتن هضم فضا و شرایط شده و خودش به آدمی تبدیل شده که حتی برای رفیق قدیمی خود، میثم  که یک حرف راهگشا و جدید دارد مانع سازی می کند. آدم های دیگر هم به نوعی مانع میثم هستند. مانع حرف جدید او هستند و سعی در خاموش کردن هیجان او برای توضیح یافته های عینی اش دارند. او به کوچه رخصت سر می زند اما او را دستگیر می کنند.

امیرخانی : ساختار خود فیلم سند محکمی بر این است که مسائل جنسی در جوانان نادیده گرفته می شود چراکه به دلیل نادیده گرفته شدن این مساله ما نیز نتوانستیم در فیلمنامه و در اجرا صریح به این موضوع اشاره کنیم. برخی به این فیلم ایراد وارد می کنند و می گویند که فیلم می توانست جسورانه تر ساخته شود. انگار چنین چیزی امکان داشت و همه شرایط اداری دخیل در تولید فیلم مهیا بودند تا ما حرف صریح بزنیم اما ما خودمان نخواستیم صریح باشیم! این ها ایرادات کسانی است که بالای گود ایستاده اند و از روند تصویب و تولید فیلم در زمان کنونی بی خبرند. به هر حال ما تا همین جا هم بسیار مبارزه کردیم و گرنه خود ما بیان صریح تر موضوع را در نظر داشتیم. به همین دلیل است که ما در فیلم مساله را کمی از مرکز ماجرا دور می کنیم و مساله چاپ کتاب را مطرح می کنیم تا ببنیم که مشکل میثم چیست. در واقع در طول فیلم مجبور به نشانه گذاری و به کار گرفتن کنایه ها و نمادها بوده ایم.

* به شکل مصداقی درباره نشانه گذاری های فیلم «در مدت معلوم» توضیح دهید.

امیرخانی: سراسر فیلم نشانه گذاری بود. پوشیدن لباس سفید وقتی مشکل حل می شود، وجود بادکنک سرخ کم باد و پلاسیده ای که همیشه در خانه دیده می شود، صدای زنگ خانه درست در وقت استراحت، وجود پیرزنی که هیچ گاه دیده نمی شود و فقط خرده فرمایش به میثم می کند؛ خود این پیرزن نمادی از آدم له شده در میان سنت و مدرنیته است. ما در پیش تولید درباره این که صورت پیرزن صاحبخانه را ببینیم و به او تشخص چهره ای بدهیم یا نه فکر می کردیم.

میرزایی: دقیقا. سوال خوبی است که بپرسیم چرا چهره ا او را نمی بینیم؟ من در پاسخ شما می پرسم مگر ما زن های مسنی در این سن و سال را در اطراف خود می بینیم؟ منظورم دیدن چشمی نیست، منظورم مگر جامعه ما برای مردها و زن های بالای شصت سال حقی برای لذت زیستی قائل است. اگر یک زن شصت هفتاد ساله بخواهد از تنهایی درآید عرف فعلی ما به او می خندد در صورتیکه در یک کشور اروپایی، زن در این سنین هم که باشد، دیده می شود و برای نیازهایش برنامه ریزی می کنند. من در یکی از کشورهایی که برای نیازهایشان فکر می‌کنند  برنامه ای دیدم برای آشنا شدن مردها و زن‌هایی که بالای شصت سال دارند. این همان عقلانیتی است که مبنای آن را بر شناخت انسان و نیازهای او و طراحی روش برای رفع نیازهای او قرار می دهند.

* به عنوان آخرین سئوال کاراکتر هومن سیدی در فیلم «در مدت معلوم» شبیه فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» است. چه اصراری به استفاده از این تیپ در فیلم داشتید؟

امیرخانی: تیپ سازی یکی از خاصیت های خوب یا بد سینماست. فیلم «در مدت معلوم» خیلی زودتر از فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» ساخته شد و اگر در صف صدور مجوز نمایش باقی نمی ماند خیلی زودتر از این فیلم اکران می شد اما به دلیل حساسیت بسیار، کنار گذاشته شد و پنج ماه بعد «من دیه گو مارادونا هستم» اکران شد و هومن سیدی بر اساس تیپ شخصیت خود در «در مدت معلوم» در این فیلم نیز ایفای نقش کرد.

گفتگو از پریسا ساسانی

کد N1115446

وبگردی