آفتاب

کاکایی: ترکیه نگران سهم خود در آینده سوریه است/ نزدیکی اردوغان به اسرائیل با هدف تضعیف مسکو است

کاکایی: ترکیه نگران سهم خود در آینده سوریه است/ نزدیکی اردوغان به اسرائیل با هدف تضعیف مسکو است

یک کارشناس مسائل ترکیه در گفتگو با خبرآنلاین می گوید: ترکیه در پی تغییر توازن منطقه ای به سود خود به سمت اسرائیل نزدیک شده است.

سعید جعفری - سالهای زیادی نمی گذرد از روزهایی که اردوغان با سر و صدا کردن معروفش در اجلاس داووس بر سر شیمون پرز توجهات جهانی را به خود جلب کرد. برخی تحلیلگران بین الملل از حماقت اردوغان برای درگیر کردن بی مورد ترکیه با تل آویو سخن گفتند و جوامع عربی عکس او را چاپ و در تظاهرات های خود آن را بالا گرفتند. اردوغان یک شبه به چهره محبوب جامعه عربی به ویژه در غزه بدل شد. تنش های آنکارا و تل آویو پردامنه دنبال می شد و اردوغان استوار بر لزوم عذرخواهی و پرداخت غرامت از سوی اسرائيل تاکید می کرد. از آن روزها سالهای زیادی نگذشته است ولی حالا حرارت گرم شدن دوباره مناسبات ترکیه و آنکارا بیش از همه احساس می شود. پالس های مثبت در اظهارنظرها و واکنش های سران تل آویو و ترکیه به گوش می رسد. از سوی دیگر ترکیه تقریبا خود را در همه خاورمیانه و با تمام همسایگان و دوستانی که روزگاری نه چندان دور قرار بود تنش با آنها به صفر برسد دشمن کرده است. به عراق نیروی نظامی می فرستد، با ایران درگیری لفظی پیدا می کند، جنگنده روسی را منهدم می کند، اوضاع در سوریه که کاملا روشن و عیان است. اما پرسش کلیدی اینجاست که به راستی چرا اردوغان و داوود اوغلو چنین می کنند؟ چه راهبردی در پس این تغییر استراتژی نهفته است؟ سیامک کاکایی در گفتگو با خبرآنلاین معتقد است تغییر نظم منطقه ای و البته تغییر توازن سیاسی منطقه ای به ضرر ترکیه سبب شده آنکارا در سیاست های خاورمیانه ای خود تغییراتی را اعمال نماید تا از این طریق اوضاع را به سود خود تغییر دهد. اما راه این تغییر از مسیری که اردوغان در پیش گرفته می گذرد؟ پرسشی دشوار که بعید است پاسخش مثبت باشد. در ادامه مشروح گفتگوی خبرآنلاین با کارشناس مسائل ترکیه را می خوانید.  

سیاست خارجی ترکیه تغییرات زیاد و پر دامنه ای را تجربه کرده است. این تغییرات را چگونه تحلیل می کنید؟

همانطور که اشاره کردید دیپلماسی ترکیه در ماههای اخیر تحت شعاع وضعیت جدیدی قرار گرفته که توجه محافل سیاسی منطقه ای و بین المللی را به خود جلب کرده است.  بدان مفهوم که ترکیه از یکسو درگیر تنش با دو همسایه خود سوریه و عراق شده است و  از سوی دیگر کشمکش هایی با همسایگانی چون ایران پیدا کرده است و در عین حال اصطحکاک و تصادم منافع با بازیگران بین المللی در خاورمیانه هم دیده می شود و از سوی دیگر تغییر رویکردهایی در قبال بازیگران دیگر مانند روسیه و همچنین نسبت به اسرائيل مشاهده شده است. در عرصه داخلی درگیری ها بین نیروهای نظامی ترکیه و پ ک ک  در مناطق جنوب شرقی نگاه ها را به احتمال بروز و بازگشت ناآرامی ها در جنوب شرقی ترکیه جلب کرده است. شاید مجموعه این رخدادها بتواند تحلیلگر چرایی و چگونگی این تغییرات در سیاست خارجی ترکیه باشد. 

اما این پرسش مطرح است که آیا مجموعه تنش ها و اتخاذ شیوه نوین در رویکرد ترکیه نسبت به اسرائيل یک راهبرد سیاست خارجی ترکیه است یا آنکه تلاش برای خروج از تنگنای موجود در رویکرد منطقه ای این کشور ارزیابی می شود؟ 

در یک دهه اخیر تنش ها بین ترکیه و اسرائيل به ویژه پس از جریان مشهور داووس بالا گرفت و در ماجرای کشتی مرمره به طور جدی تیره تر شد و در سالهای اخیر همواره ترکیه خواستار عذرخواسی رسمی اسرائيل ار آنکارا شده است. ضمن اینکه  موضوع لغو محاصره غزه و البته پرداخت غرامت از سوی تل آویو برای آنکارا دیگر خواسته جدی این کشور برای عادی سازی روابط با این رژیم بوده است. بر این اساس  کمتر تصور می گردید که روابط ترکیه و تل آویو به یک مسیر گرمی برگردد. اما به نظر می رسد روند تحولات منطقه ای و ورود روسیه به عرصه معادلات سوریه سبب تغییر در نگرش ترکیه نسبت به مساسل منطقه ای شده است. در عین حال تنش های ترکیه با همسایگان و به ویژه ماجراجویی نظامی محدود ترکیه در عراق نگاه ها را از آن جهت به خود معطوف داشته است که این اقدامات چه ماه عسلی برای آنکارا دارد.

 آیا ورود ترکیه به چنین چالش هایی هزینه بیشتری را بر دستگاه دیپلماسی ترکیه و دولت این کشور نمی گذارد؟ 

به نظر می رسد که نگرانی ترکیه نسبت به آینده استراتژی این کشور در قبال سوریه و روابط با عراق و همچنین روند تقابلی و سیاست تقابلی با روسیه ـ آنکارا را بر آن داشته تا از گریزگاه هایی برای برون رفت از تارهای تنیده شده استفاده کند.   تحرک نظامی ترکیه در شمال عراق هم بخشی از این نگرش است اما در عین حال نوع رابطه ترکیه در منطقه کردستان عراق در شرایطی که تنش با بغداد افزایش پیدا کرده هم قابل تامل است. 

با این توضیحات شما فکر می کنید ذات نزدیکی ترکیه به اسرائيل راهبردی است یا تاکتیکی؟

در نگاه کلانتر چنین سیاست و رویکردهای ترکیه بر می آید که نگاه این کشور به سمت اسرائيل با هدف تحت شعاع قرار دادن حرکت و اقدامات روسیه است. ضمن انکه دولت مردان ترکیه به شدت نسبت به در حاشیه قرار گرفتن در آینده تحولات سوریه نگران هستند. 

برخی از تحلیلگران معتقدند از اساس این نزدیکی ترکیه به اسرائيل در تقابل با جمهوری اسلامی ایران تعریف می شود تا اینکه ناظر بر افزایش تنش های میان ترکیه و روسیه باشد. چرا که روسیه روابط گرمی با اسرائيل دارد و فقط ایران است که مناسبات تنش آلودی با تل آویو داشته است. در نتیجه نزدیکی به اسرائيل از سوی ترکیه می تواند بیشتر در جهت مقابله با تهران تحلیل و تبیین شود. 

از نگاه دیگر این نکته مورد توجه است که در شرایطی که موازنه سیاسی سوریه برهم خورده است  ترکیه با اتخاذ رویکرد نزدیکی به اسرائيل در صدد چینش جدید و تغییر در نوعی تغییر در موازنه منطقه ای است که بتواند با یار گیری و جلب حمایت های پشتیبیانی کننده آمریکا شرایط را در مسیری که می خوهد حرکت دهد. در واقع اوضاع در خاورمیانه تغییر کرده است و این تغییرات به سود ترکیه نبوده و نیست. در نتیجه آنکارا تلاش می کند این نظم جدید را دستخوش تغییر کند. برای این تغییر ساز و کارهای گسترده و متفاوتی هم وجود دارد. در شرایط کنونی صاحبان قدرت در آنکارا به این جمع بندی رسیده اند که یکی از اصلی ترین روش ها نزدیکی به تل آویو است.  

بر این اساس شما معتقدید اساس و ذات حرکت ترکیه به سمت اسرائيل را باید در تغییر در نظم جدید خاورمیانه تحلیل کنیم؟

دقیقا همینطور است. شما اگر به معادلات منطقه ای نگاهی داشته باشید می بینید که ترکیه در روابط خود با سوریه دچار چالش های اساسی شده است و هر آنچه سرمایه گذاری این کشور برای نتیجه دادن در بحران سیاسی و نظامی این کشور بی نتیجه باقی مانده است. از آنسو رقبای ترکیه بالعکس توانسته اند به موفقیت های فراوانی در این معادلات دست یابند. از سوی دیگر اوضاع در عراق هم برای ترکیه مساعد نبوده است. در نتیجه به نظر می رسد نقطه محوری و عطف در راهبردهای سیاست خارجی خاورمیانه ای ترکیه در بر هم خوردن توازن سیاسی در منطقه به زیان ترکیه باشد و مجموعه این سیاست ها را در این نقطه کانونی باید تحلیل و ارزیابی کرد.

کد N1082596

وبگردی