آفتاب

سیری در آموزه‌های اخلاقی امام حسن عسکری(ع) از نگاه آیت‌الله مکار‌م‌

سیری در آموزه‌های اخلاقی امام حسن عسکری(ع) از نگاه آیت‌الله مکار‌م‌

مصادیق و مضامین اخلاقی در کلام امام حسن عسکری (علیه السلام) نشان می‏‌دهد که آن امام همام تا چه حد در این زمینه تأکید و اصرار داشتند که همه در برخوردهای خود نهایت حسن خلق را رفتار کنند.

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله مکارم‌شیرازی یادداشتی با عنوان "سیری در آموزه‌های اخلاقی امام حسن عسکری(ع)" را منتشر کرده ‌است.

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

«در وهلۀ نخست باید گفت هر یک از پیامبران و امامان‏ و بندگان خاص خدا به حکم شرائط زندگیشان در یک یا چند جهت الگو بودند، و هر یک به عنوان میزان سنجش در آن قسمت مورد توجه می‌باشند.1 به نحوی که تبعیت و بهره گیری از آموزه های اسلام ناب، مؤمنان را می ‏سازد، آنها را تهذیب می‏ کند، و به آنها تعلیم می‏ دهد که در هر قدم، نیکان و پاکان مخصوصاً پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و امامان‏ معصوم علیهم السلام را اسوه و قدوه و سرمشق خود قرار دهند و این از گام های مؤثّر برای وصول به هدف آفرینش انسان یعنی تهذیب نفس و پرورش فضائل اخلاقی‏ است.2

از این رو امامان معصومین(علیهم السلام) نه تنها باید از آن چه اسباب تنفر است خالی باشند بلکه باید جاذبه ‏های اخلاقی‏ به مقدار کافی برای جذب قلوب افکار در وجودشان باشد،3اینگونه است که امام حسن‏ عسکری‏ (علیه السلام) می‏‌فرماید: شیعیان ما کسانی هستند که از سنّت های ما پیروی کرده و تمام اوامر و نواهی ما را اطاعت کنند، پس اینان شیعیان ما هستند، امّا کسانی که در بسیاری از چیزهایی که خداوند واجب کرده، ما را مخالفت می‏ کنند از شیعیان ما نیستند،4 لذا با ذکر این فراز نورانی از آن حضرت، ضرورت واکاوی گفتارهای اخلاقی و تربیتی امام حسن عسکری (علیه السلام) با بهره گیری از آراء و اندیشه های متعالی مرجع عالی قدر جهان تشیع آیت الله العظمی مکارم شیرازی بیش از پیش احساس می گردد که در این نگاشته به مخاطبان گرامی ارائه می‌شود.

تواضع و آثار بی بدیل آن

باید اذعان نمود اوّلین صفت از صفات شایسته بندگان خاصّ خداوند، تواضع و فروتنی است.5 در تبیین مفهوم «تواضع» باید گفت این واژه از مادّه‏ «وضع» و در اصل به معنی فرونهادن است، این تعبیر هنگامی که به عنوان یک صفت اخلاقی گفته می‏ شود6 مفهومش این است که انسان خود را پایین‏‌تر از آنچه موقعیّت اجتماعی اوست قرار دهد، بر عکس تکبّر که مفهومش برتری‌جویی و قرار دادن خویشتن برتر از موقعیّت فردی و اجتماعی اوست.7

لذا تواضع و فروتنی نقطه مقابل تکبّر و فخرفروشی است،‏8بلکه باید اذعان نمود تواضع‏ هم در زندگی علمی و فرهنگی انسان اثر می گذارد (چرا که افراد متکبّر به خاطر تکبّرشان از رسیدن به حق محجوبند)، و هم در زندگی اجتماعی بسیار موثر است (چرا که افراد متواضع از محبوبیّت فوق ‏العاده‏ای در اجتماع بهره می‏ گیرند و همه مردم برای آنها احترام خاصّی قائلند)، و هم در رابطه انسان با خدا مؤثّر است چرا که روح عبادت، تواضع و کلید قبولی آن فروتنی‏ است،‏9 از این رو تواضع‏ و فروتنی‏ آثار و برکات مثبت و بی بدیلی را به ارمغان می ‏آورد،10 از جمله آن آثار می توان به کلام امام حسن‏ عسکری‏ علیه السلام استناد نمود که فرمود: «التَّوَاضُعُ نِعْمَةٌ لَایُحْسَدُ عَلَیْهَا؛ تواضع نعمتی است که سبب حسادت دیگران نمی‏ شود».11،12

در تشریح این کلام نورانی از امام حسن عسکری(علیه السلام) باید گفت: معمولًا هر نعمتی نصیب انسان می‏شود مزاحمت‏ های حسودان افزوده می ‏گردد و گاه این حسادت چنان فضای زندگی را تنگ می ‏کند که زندگی بر صاحب نعمت مشکل می‏ شود، ولی تواضع از این قاعده کلّی مستثنی است، بلکه نعمتی است که حسادت حسودان را برنمی ‏انگیزد.13

ناگفته پیداست حقیقت عبادت نهایت خضوع در برابر پروردگار است. کسی که شیرینی خضوع و تواضع در برابر خدا را دریابد در برابر خلق خدا نیز متواضع است.14 بنابراین باید گفت بندگان خدا جز تواضع‏ و فروتنی‏ در برابر خداوند و نسبت به یکدیگر، راهی ندارند.15

شهادت طلبی در سایۀ آخرت محوری

امروزه دشمنان اسلام بیشترین وحشت را از فرهنگ شهادت و شهادت‏ طلبی‏ دارند... زیرا آنها توان مقابله به مثل، نسبت به فرهنگ شهادت را ندارند و سلاحی که بتوان از آن در برابر این فرهنگ دفاع کرد در خود نمی ‏بینند.16از این رو امام حسن‏ عسکری‏ علیه السلام در این زمینه می‌فرماید: «خَیْرٌ مِنَ الْحَیاتِ ما إِذا فَقَدْ تَهُ أَبْغَضْتَ الْحَیاتَ! وَ شَرُّ مِنَ الْمَوْتِ مَا إذا نَزَلَ بِکَ أَحْبَبْتَ الْمَوْتَ!17؛ از زندگی بهتر، چیزی است که اگر آن را از دست دهی از زندگی بیزار می ‏شوی! و بدتر از مرگ چیزی است که هرگاه بر تو نازل گردد از مرگ استقبال می‌‏کنی!.18

در تبیین گفتار نورانی آن حضرت باید گفت: بعضی تصور می‏ کنند بالاترین ارزش‏‌ها ارزش این زندگی مادی است در حالی که از آن ارزشمندتر فراوان است، در زندگی لحظاتی پیش می‏‌آید که انسان آرزوی مرگ می‏‌کند و حقایقی وجود دارد که با رضایت کامل جان شیرین خود را فدای آن می‏ سازد.19

شهدای راه خدا، صاحبان راه فضیلت و حق پرستی، آنها بودند که حقیقت این گفته پر معنای امام عسکری علیه السلام را دریافته بودند و آن جا که زندگی را ناگوار و مرگ را دریچه ‏ای به جهانی وسیع‏‌تر، به خشنودی و رضای پروردگار می ‏دیدند با آن وداع، و از این استقبال می‏‌کردند.20

عفو بر پروردگار و رسالت خطیر انسان‌ها

نخست باید واژۀ «عفو» را تشریح نمود که به معنای محو و نابودی است،21 این واژه وقتی در مورد خداوند به کار می‏ رود به معنای بخشش گناهان و ترک مجازات و محو آثار معصیت است.22

تکیه بر این وصف خداوند به خاطر آن است که اگر عفو او نباشد کسی از آثار گناه رهایی نمی ‏یابد، زیرا عفو بر پروردگار به قدری گسترده است که هیچ حد و مرزی برای آن متصوّر نیست،23 و قرآن مجید نیز تنها چیزی را که از آن استثناء کرده همان شرک است،24 لذا در روایتی نورانی ازامام حسن‏ عسکری‏ علیه السلام آمده است که فرمود: «انَّ اللَّهَ لَیَعْفُو یَومَ القیامَةِ عَفْواً یُحیطُ عَلَی العِبادِ حَتّی یَقُولَ اهْلُ الشِّرکِ وَ اللَّهِ رَبّنا ما کُنّا مُشْرِکِینَ؛ خداوند در روز قیامت آنچنان عفو می‏ کند که بندگان را احاطه می ‏نماید، تا آنجا که مشرکان طمع می‏‌کنند و می ‏گویند به پروردگارمان سوگند که ما مشرک نبوده‏ ایم».25،26

لذا این آموزۀ اخلاقی در کلام امام حسن عسکری (علیه السلام) به همگان درس عفو و بخشش را می ‏آموزد، و به آنها توصیه می‏ کند که تا می ‏توانند از گناهان یکدیگر بگذرند، به این امید که خدا از گناهان‏ آنان صرف نظر کند.27 هم چنین به انسان‏ها می آموزد که در برابر گناه زیردستان سختگیر نباشند، و راه بازگشت و اصلاح را به روی آنها بگشایند، و همان امیدی را که به عفو خدا دارند به دیگران نیز در عفو و بخشش خود بدهند.28

تفکر؛ مهمترین اصل در اجتناب از لغزش های زبان

بدیهی است اگر انسان پیش از آن که شروع به سخن گفتن کند در محتوا و انگیزه و نتیجه سخنان خود کمی بیندیشد، بسیاری از لغزش های زبان و گناهان، از او دور می ‏شود.29 زیرا بی‏ مطالعه سخن گفتن انسان را در انواع گناهان که از این عضو مخصوص سرچشمه می‏گیرد، غوطه‏ ور می ‏سازد!30

لذا در فراز ارزشمند از امام حسن‏ عسکری‏ علیه السلام چنین می‏ خوانیم: «قَلْبُ الْاحْمَقِ فی فَمِهِ وَ فَمُ الْحَکِیمِ فی قَلْبِهِ31؛ قلب (و فکر) احمق در دهان او و دهان شخص حکیم در قلب اوست!».32

بی شک مراد از قلب در این کلام نورانی همان عقل و فکر است، و بودن زبان در جلوی قلب، یا در عقب آن، کنایه از تفکّر و اندیشه درباره محتوای سخن یا عدم آن است.33

به راستی چه می‏ شد اگر همیشه ما پیش از آغاز سخن به نتایج و محتوای سخنان خود می‏ اندیشیدیم و زیانبار بودن آن سخن و یا خطر هتک حرمت یک مؤمن، هم چنین پیامد حمایت از ظالم و مانند آن را مورد بررسی قرار می دادیم و در راستای کسب رضای خداوند، تحقق امر به معروف و نهی از منکر و حمایت از مظلوم و مبارزه با ظالم، و خوشنودی بندگان خدا اندیشه و سخن خود را به کار می گرفتیم!.34

لذا ره‌یافت عبارت لطیف آن حضرت چنین است، انسان عاقل نخست اندیشه می‌کند سپس سخن می‌گوید در حالی که احمق نخست سخن می گوید و بعد در اندیشه فرو می رود به همین دلیل سخنان عاقل حساب شده، موزون، مفید و سنجیده است؛ ولی سخنان احمق ناموزون و گاه خطرناک و بر زیان خود او.35

هم چنین نباید فراموش نمود کلام آن حضرت به عقل و حماقت اکتسابی اشاره دارد.36 کسی که ذاتاً احمق است در واقع نوعی بیماری دارد که در صورت امکان باید به وسیله دیگران معالجه شود، ولی گاه انسان حماقت را با اراده خود فراهم می‏ سازد، با نیکان و پاکان و عاقلان و خردمندان معاشرت نمی‏‌کند و بر عکس به دنبال هوای نفس می‏ رود و با افراد نادان و شرور طرح دوستی می‏ ریزد، تحصیل علم را رها می‏‌کند و با اختیار خود در وادی جهل گام بر می‏ دارد و هنگامی که مسئله سرنوشت‏‌سازی پیش آید با این‏که می‏ تواند تأمل کند، به مشورت بپردازد و از این و آن نظر بخواهد همه اینها را ترک کرده و بی‏ گدار به آب می‏ زند و گرفتار غرقاب می‏‌شود. نکوهش حضرت از چنین حماقتی است.37

دروغ؛ منشأ همۀ رذایل اخلاقی

بی شک دروغ از جمله رذایل اخلاقی است که سرچشمه گناهان بسیاری از قبیل، رشوه‏ خواری، ظلم، غش در معامله، پایمال کردن حقوق مردم، اهانت به اشخاص و کمک به ظالمان می باشد،38 به همین دلیل در روایت معروفی که از امام حسن‏ عسکری‏ علیه السلام نقل شده است می‏ خوانیم: «جُعِلَتِ الْخَبائِثُ کُلُّها فی‏بَیْتٍ وَجُعِلَ مِفْتاحُها الْکِذْبَ؛ تمام زشتی ها و بدی ها در اطاقی‏ قرار داده شده (که درِ آن بسته است) و کلید آن دروغ است.»39

در تبیین این روایت و ترسیم رابطه دروغ و گناهان می توان گفت انسان گناهکار هرگز نمی‏ تواند، راستگو باشد، چرا که راستگویی موجب رسوایی او است، و برای پوشاندن آثار گناه معمولاً باید متوسل به دروغ شود.40

هم چنین در تشریح چگونگی شمولیت و گستردگی دروغ بر ایجاد گناهان مختلف، باید به روایتی دیگر از امام حسن‏ عسکری‏ علیه السلام استناد نمود که فرمود: «إنَّ اللَّه جَعَلَ لِلشَّرِ أَقْفَالًا وَجَعَلَ مَفاتِیح تِلْکَ الأَقْفالِ الشَّرابَ، وَالْکِذْبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرابِ‏41؛ خداوند برای شرور و بدی ‏ها قفل‏ هایی قرار داده که کلید آنها شراب است و دروغ گفتن از شراب هم بدتر است!».42

شکی نیست که بزرگترین و مؤثرترین مانع بر سر راه زشتی‏ ها و بدی ها عقل و خرد است و این قفل محکمی است که بر آنها زده شده، و به هنگامی که قفل «خرد» با کلید «شراب» گشوده می‏ شود همه زشتی‏ ها و بدی‏ ها آزاد می‏ گردند و ممکن است انسان در حال مستی آلودۀ به هرگونه جنایت و گناه و تبهکاری گردد.43

لیکن وقتی شخص «شرابخوار» از روی «جنون مستی» دست به گناه می‏ آلاید، «دروغگو» آگاهانه سازمان زندگی اجتماعی را بهم می‏ ریزد و روح اعتماد را می‏ کشد و سرچشمه انواع گناهان و مفاسد می‏ گردد. پس دروغ از شراب هم خطرناک‏‌تر است.44

به عبارت دیگر دروغ سرچشمه نفاق است،45 زیرا فقدان صداقت میان زبان و دل و تفاوت ظاهر و باطن انسان، فرد دروغگو را تدریجاً بسوی نفاق کامل سوق می دهد به نحوی که این رذیلت اخلاقی بستر ساز بسیاری از گناهان خواهد شد.46

لجاجت خصمانه؛ به بهای نابودی اخلاق

در اسلام جدال و مراء یا به تعبیر دیگر بحث های تعصب آلودی که برای برتری جویی برطرف مقابل و نه برای تبیین حق صورت می‏ گیرد شدیداً نکوهش شده است و از آن بعنوان یکی از گناهان کبیره یاد شده چرا که بزرگترین سد راه حق و رسیدن به واقعیت ها است.47

لذا امام‏ عسکری‏ علیه السلام در روایتی که ابن شعبه حرانی آن را در تحف العقول نقل کرده می‏ فرماید: «لَا تُمَارِ فَیذْهَبَ بَهَاؤُکَ؛ مراء نکن که شخصیت تو را از بین می ‏برد».48

گفتنی است واژه «مِراء» به معنای گفتگوهای لجاجت‏‌آمیز و توأم با خصومت به منظور پیروزی بر حریف است هر چند حق نباشد، و سرچشمه آن تعصب و لجاجت و برتری‏‌جویی است که مانع از پذیرش سخن حق می‏ شود.49

لذا باید گفت هر کس می‏ خواهد آبرو، شخصیت، اصالت و قداست نفس خویش و آنچه مربوط به اوست را حفظ کند باید مِراء را کنار بگذارد. زیرا به ‏هنگام مراء، افراد بر سر لجاجت می ‏افتند و گاه انواع توهین‏‌ها را به طرف مقابل روا می‏‌دارند و عیوب پنهانی او را برمی ‏شمارند و هتک حرمت می‏‌کنند، از این رو همین که بحث آن‏ها با طرف مقابل به مرحله مراء رسید باید کلام را قطع کنند و او را رها سازند.50

ترک عادات ناپسند به مثابۀ معجزه

عادت یکی از مواهب بزرگ الهی است،51 زیرا کارهای مشکل را برای انسان آسان می‏ کند و بسیاری از کارهای پیچیده و ضروری زندگی (مانند سخن گفتن، راه رفتن و امثال آنها) را به طور خود کار در می ‏آورد.52 لیکن اگر عادت، در کارهای غلط و ناپسند مورد سوء استفاده قرار گیرد، شکل اعتیاد خطرناکی را به خود می ‏گیرد که ترک آن غالباً مشکل است، تا آن‏جا که امام حسن عسکری علیه السلام آن را در سر حد یک معجزه قرار داده و فرمود: «رَدُّ الْمَعْتادِ عَنْ عادَتِهِ کالْمُعْجِزْ53؛ ترک دادن اعتیادهای غلط افراد، همانند معجزه است!».54

در تشریح این مسأله باید دانست که هر چه انسان بر معصیتی متعود و معتاد گردد ترک‏ آن مشکل‏‌تر است،55 زیرا رهایی از عادت‏ و انس و الفت با معصیت به ویژه دوری از قرابت و الفت با گناهانی که سرچشمه آن قلب است مثل فکرهای غیر صحیح و وساوس و بدگمانی و سوءظن به غیر، بسیار مشکل و حتی غیر ممکن است،56 بنابراین باید کوشید، پیش از آن که اعمال زشت به صورت عادت در آید، آن را ترک گفت.57

اجتناب از معصیت؛ راهکار بنیادین در تهذیب نفس

بی تردید بازگشت به فطرت صاف و زلال خدایی، نیازمند مجاهدت و تهذیب نفس، تزکیه، مبارزه با هوای نفس، و پاکسازی است ،58 هم چنین باید از ورود به مجالس‏ آلوده به گناه و معصیت اجتناب ورزید تا درون جان از هوا و هوس و رذائل اخلاقی شستشو گردد،59 از این رو امام‏ عسکری‏ علیه السلام می فرماید: «لا تُطِیعُوا اهْلَ الْفِسْقِ مِنَ الْمُلُوکِ فَانْ خِفْتُمُوهُمْ انْ یَفْتِنُوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ فَانَّ ارْضِی واسِعَةٌ؛ از زمامداران گنه کار پیروی نکنید و اگر می ‏ترسید شما را از آیین پاکتان منحرف سازند (مهاجرت کنید) زیرا زمین من وسیع و گشاده است.60

با تأمل در این فراز نورانی باید گفت؛ عدم شرکت در مجالس معصیت و گناه که در دستورات اسلام وارد شده و نیز عدم خلوت با اجنبیّه و امثال اینها نیز یک نوع مهاجرت کوتاه از منطقه معصیت و لغزشگاه و خطر محسوب می ‏گردد و مسلماً برای جلوگیری از سرایت مفاسد اخلاقی و آلوده نشدن به گناه می‏ باشد.61

بنابراین طبق عبارت لطیف امام حسن عسکری (علیه السلام)، مهاجر واقعی کسی است که از زشتی‏ ها و گناهان و آلودگی‏ ها به سوی اطاعت و بندگی و تقوی و پاکی‏ ها هجرت کند. مهاجر راستین کسی است که از دوستان ناباب و مجالس‏ آلوده‏ به‏ گناه‏، هجرت و دوری گزیند. هجرت از مال حرام، از مقام حرام، از گناهان، واجب و لازم است.62

سخن آخر

در خاتمه می توان کلام ارزشمند مرحوم‏ «کلینی» در کتاب شریف‏ «اصول کافی» درباره سیرۀ اخلاقی و تربیتی حضرت امام حسن‏ عسکری‏ علیه السلام را متذکر شد که وقتی بنی عباس شخصی به نام‏ «علی بن نارمش»‏که از دشمن‏ ترین مردم نسبت به آل ابی ‏طالب بود را به عنوان نگهبان زندان مأمور نمود تا بر آن حضرت سخت بگیرد و ایشان را آزار و شکنجه کند،63 لیکن بیش از یک روز نگذشته بود که آن مرد (ناصبی خشن) چنان در برابر امام(علیه السلام) نرم شد که صورت بر پای مبارکش می‏ گذارد و به عنوان احترام و بزرگداشت چشم به زیر می ‏انداخت و نگاه به حضرت نمی ‏کرد. هنگامی که از نزد امام بیرون آمد به کلی دگرگون شده بود و سخت به امام اعتقاد پیدا کرده و بهترین سخنان را درباره حضرت می ‏گفت‏.64 این نشان می‏‌دهد که رفتار امام(علیه السلام) از نظر عبادت و اطاعت و حسن خلق و حسن رفتار به قدری عالی بوده که در این مدت کوتاه، سرسخت‏‌ترین دشمنان را به بهترین دوستان مبدل ساخت.65

از این رو مصادیق و مضامین اخلاقی در کلام امام حسن عسکری (علیه السلام) نشان می‏ دهد که آن امام همام تا چه حد در این زمینه تأکید و اصرار داشتند که همه در برخوردهای خود نهایت حسن خلق را رفتار کنند. و آنچه را قرآن مجید درباره پیغمبر صلی الله علیه و آله فرموده، عملًا نشان دهند. آری دعوت آن حضرت به حسن خلق تنها با زبان روایات نبود، بلکه با عمل عالی‏ ترین پیام را به ما منتقل نمودند.66

یازدهمین پیشوای شیعه، حضرت امام حسن‏ عسکری‏ علیه السلام در سال دویست و شصت هجری قمری دیده از دنیا بربست و مقام امامت و رهبری امّت به فرمان خداوند بزرگ به فرزند ارجمند وی حضرت مهدی (عج)، موعود جهانیان انتقال یافت.67»

دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی (دام ظلّه) makarem.ir

1 تفسیر نمونه ؛ ج‏14 ؛ ص329.

2 اخلاق در قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص375.

3 پیام قرآن ؛ ج‏9 ؛ ص106.

4 مشکات هدایت ؛ ص44.

5 والاترین بندگان ؛ ص55.

6 اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص76.

7 اخلاق در قرآن، ج‏2، ص: 77.

8 اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص69.

9 اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص76.

10 والاترین بندگان ؛ ص64.

11 تحف العقول، صفحه 363.

12 اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص74.

13 اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص74.

14 اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص74.

15 پیام امام امیرالمومنین علیه السلام ؛ ج‏7 ؛ ص357.

16 پیام امام امیرالمومنین علیه السلام ؛ ج‏5 ؛ ص248.

17 تحف العقول، صفحه 368.

18 یکصد و پنجاه درس زندگی (فارسی) ؛ ص112.

19 یکصد و پنجاه درس زندگی (فارسی) ؛ ص112.

20 یکصد و پنجاه درس زندگی (فارسی) ؛ ص112.

21 پیام قرآن ؛ ج‏4 ؛ ص369.

22 همان.

23 پیام قرآن ؛ ج‏4 ؛ ص370.

24 همان.

25 بحارالانوار، جلد 6، صفحه 6، حدیث 12، باب 19 عفواللَّه ... .

26 پیام قرآن ؛ ج‏4 ؛ ص370.

27 همان.

28 پیام قرآن ؛ ج‏4 ؛ ص373.

29 اخلاق در قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص320.

30 اخلاق در قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص320.

31 بحارالانوار، جلد 75، صفحه 374.

32 اخلاق در قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص321.

33 اخلاق در قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص321.

34 اخلاق در قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص321.

35 پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج‏12 ؛ ص269.

36 پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج‏12 ؛ ص275.

37 همان.

38 پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج‏15 ؛ ص528.

39 بحار، جلد 69، صفحه 263.

40 انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی ؛ ص374.

41 کتاب وسایل الشیعه، جلد 2، صفحه 223.

42 یکصد و پنجاه درس زندگی (فارسی) ؛ ص36.

43 یکصد و پنجاه درس زندگی (فارسی)؛ ص36.

44 یکصد و پنجاه درس زندگی (فارسی) ؛ ص36.

45 انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقی ؛ ص375.

46 زندگی در پرتو اخلاق ؛ ص87.

47 اخلاق در قرآن ؛ ج‏3 ؛ ص267.

48 تحف العقول، ص 486.

49 پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج‏15 ؛ ص24.

50 پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏15، ص: 25.

51 یکصد و پنجاه درس زندگی (فارسی) ؛ ص105.

52 همان.

53 بحارالانوار، جلد 17، صفحه 217.

54 یکصد و پنجاه درس زندگی (فارسی) ؛ ص105.

55 اخلاق اسلامی در نهج البلاغه (خطبه متقین) ؛ ج‏1 ؛ ص376.

56 همان.

57 یکصد و پنجاه درس زندگی (فارسی) ؛ ص105.

58 سوگندهای پر بار قرآن ؛ ص90.

59 سوگندهای پر بار قرآن ؛ ص91.

60 زندگی در پرتو اخلاق ؛ ص41.

61 زندگی در پرتو اخلاق ؛ ص41.

62 آیات ولایت در قرآن ؛ ص301.

63 اخلاق در قرآن ؛ ج‏3 ؛ ص161.

64 اصول کافی، جلد 1، صفحه 508، حدیث 8.

65 اخلاق در قرآن، ج‏3، ص: 161.

66 اخلاق در قرآن ؛ ج‏3 ؛ ص163.

67 پاسخ به پرسشهای مذهبی ؛ ص218.

انتهای پیام

کد N1071695

وبگردی