آفتاب

برجام، خردگرایی رهبران و ملت ایران را ثابت کرد

برجام، خردگرایی رهبران و ملت ایران را ثابت کرد

اگر میراث گذشته ما، گاه دست و پای ما را می بندد، اما یک حُسن آن، وجود لایه ها و ارزش های خردگرایانه و مدبرانه ای است که در بسیاری از اوقات سخت بکار ما می آید. برگی از این خرد گرایی در برجام به فرجام رسید و ملت ما را به عنوان ملتی عقل گرا و در عین حال باورمند به ارزشها معرفی کرد.

این روزها پس از یک سال و نیم تلاش ماجرای پرونده هسته ای ایران مختومه شد و این بدون شک یک موفقیت بزرگ برای ملت ایران است که توانست در دنیای پرآشوب کنونی و در زمانی که خشونت ها و روش های زورگویانه از هر جهت بالا گرفته، با یک روش معقول سخن خود را به کرسی بنشاند.

اگر به صد و ده سال قبل برگردیم، درست در آستانه انقلاب مشروطه، شاهد بودیم که ایران نخستین کشوری بود که در خاورمیانه توانست نظام مشروطه را بپذیرد و با گذشته استبدادی خود وداع کند. درست است که این جریان با برآمدن رضا خان آن هم با حمایت غربی ها به مقدار زیادی ناکام ماند، اما ملت ایران که ترکیبی از مردم خردمند و رهبران فهمیده از روحانی و غیر روحانی بود، نشان داد که اگر فرصت در اختیار آنان گذاشته شود، می توانند تصمیم درستی بگیرند. طبیعی است که هیچ حرکت و جنبشی بدون مشکل و انحراف نخواهد بود، به ویژه که ساختارها در هم ریخته شده و اصلاح آن زمان بر خواهد بود.
درست زمانی که غربی ها در آشوب جنگ جهانی اول (1914 ـ 1918) سوختند، و روشن شد که هنوز افکار جنگ طلبانه و ایدئولوژیهای فاسد بر آمده از همان تحول جدید تا چه اندازه در میانشان حضور دارد، رهبران ایران، خردمندانه پای خود را از جنگ جهانی بیرون کشیده و با اعلام بیطرفی نشان دادند که تحت تأثیر تبلیغات هیچ یک از دو طرف جنگ نیستند.
البته یک کشور ضعیف، در این قبیل موارد، همواره پایمال خواسته های ظالمانه بیگانگان خواهد شد، اما این موضع عاقلانه، حتی برابر کسانی که گاه با داشتن به اصطلاح مواضع انقلابی قصد باز کردن پای ایران را به میادین این قبیل منازعات بی حاصل داشتند، نشان داد که در ذات ایرانی یک خرد استوار و محکمی هست که می تواند ملتی را از خطر نجات دهد. این در حالی بود که دولت های متجاوز شمال و جنوب ایران را اشغال کردند اما همین موضع بیطرفی مانع از اشغال بیشتر کشور و به ویژه پایتخت، و پس از پایان جنگ آنان را مجبور به خروج از کشور کرد.
در جریان جنگ دوم جهانی (1939 ـ 1945) نیز همین وضعیت تکرار شد و ایران موضع بی طرفی خود را میان متحدین و متفقین حفظ کرد. در این جنگ، دولت پوشالی رضاشاه و ارتش آن، بدون کمترین مقاومتی، راه فرار را برابر تجاوز نیروهای متفقین از شمال و جنوب پیش گرفتند و بدین ترتیب بخش های زیادی از کشورمان اشغال شد. اما در نهایت همین موضع بیطرفی اولیه، (گرچه زیر فشار متفقین و البته پس از آشکار شدن علایم پیروزی آنها به موضع اعلان جنگ علیه آلمان منجر شد)، توانست اساس کشور را حفظ کند. پس از رفتن نیروهای انگلیسی، دولت مرکزی توانست مذاکرات مهم و مدبرانه ای را برای خارج کردن نیروی های شوروری از ایران دنبال کند که با موفقیت به انجام رسید و آذربایجان که در حکم قلب تپنده ایران بود، هم رهایی یافت.
این شرح و توضیح برای آن بود که نشان دهم مردم ایران، ضمن این که باید اعتراف کرد در کار و تلاش روزانه و پیشرفت علمی سست هستند، همواره از عقل وخرد کافی برای عدم ورود به میادین نبردهای بی حاصل آنها هم با بهانه های افراطی برخوردار هستند.
این عقل و خرد، ناشی از تربیت ایرانی و تشیع است، تشیع امامی که همواره با درایت و عقل توانسته خود را از خطرات بیشمار و تجاوزات فراوان دولت های متعصب نجات دهد. رهبران ملت ایران، همواره و در اوج فشارهایی که آنان را به حرکت تند و انقلابی وا می داشت، به متانت و آرامش در تصمیم گیری توجه داشته و توانسته اند ایران را از خطرات قطعی برهانند.
خداوند امام خمینی را رحمت کند که تمام دوران سخت، انقلاب را همواره در مرز بین آرامش و فشار علیه رژیم پهلوی پیش برد و حداکثر تلاش خود را کرد تا با کمترین خسارت، رژیم پهلوی را از کار برکنار کند. پس از آن هم با درایت تمام، به تأسیس جمهوری اسلامی، با یک قانون اساسی متقن، روش مردم گرا، نظام مردم سالارانه و همزمان با تأکید روی شرع مقدس اسلام کار نظام اسلامی را پیش برد و برابر جریانی که می کوشید و الان هم می کوشد، مردم را حذف کند مقاومت کرد. همین ملت در برابر تجاوز صدام ایستاد و به هیچ روی کوتاه نیامد.
اکنون ماجرای برجام صفحه ای دیگر از این مسیر و حاکمیت خرد است. ایران از آغاز تلاش کرد تا در این زمینه به دانشی که استحقاق آن را داشت برسد. در این زمینه، همه ملت ایران همصدا بودند، اما دولت های متجاوز، برای محدود کردن ایران و استفاده از این ابزار برای منزوی کردن ایران و پس از آن، خرد و خمیر کردن کشورما و انقلاب ما، تلاش خود را آغاز کردند. دشمنان ما با امکاناتی که داشتند اجماع جهانی علیه ما ایجاد کردند و در این سوی ملت ما هم زیر سایه فرصتی که داشت، کار خود را پیش برد.
اما همزمان بالا گرفتن فشارها، و جدی تر شدن تهدید ها آنچنان که بر اثر تحریم ها و اقدامات احتمالی بعدی می توانست ملت ما را در مسیر ویرانی کامل سوق دهد، حرکت عاقلانه ملت ایران برای توافق آغاز شد. این حرکت که با توافق جمعی رهبران و ملت همراه بود، و تنها عده ای معدود با آن مخالف بودند، بالاخره به نتیجه رسید و ملت و کشور ما از دامی که دشمن برای آنان پهن کرده بود، نجات یافت.
بدون شک باید این پیروزی را یکی از بزرگترین پیروزی های سیاسی ملت ایران نامید که در جنگ جنود عقل و جهل، عقل برتری یافته و کشور از چنگ متجاوزانی که لحظه شماری می کردند تا به این بهانه، ما را نابود کنند، نجات داد.
اکنون ملت ما سربلند است که هم دانش هسته ای خود را دارد، هم از زیر بار فشارهای تحریم بیرون آمده، و هم اعتراف گرفته که از اول هم در صدد تولید بمب هسته ای نبوده و همه اینها اتهامی بیش نبوده است. مسلما این رویه غرب، نوعی محکومیت خود آنان و حق گرایی ملت ایران را ثابت کرد.
به نظر می رسد این حرکت، جدای از آن که در این مقطع، یک پیروزی به حساب می آمد، بار دیگر، نشان از همان موضع استوار خرد است که در طول تاریخ همواره بر تارک ملت ایران درخشیده است.
البته، پیروزی ملت ما وقتی تکمیل خواهد شد که تلاش کند تا در مسیر علم و پیشرفت علمی حرکت کرده و از این رخوت و سستی که متاسفانه آن هم یکی از ویژگی های ملی ما شده بیرون آمده و بیش از پیش در عرصه جهانی بدرخشد.

کد N1070465

وبگردی