آفتاب

چگونه به جنگ غول‌های تروریست برویم؟

چگونه به جنگ غول‌های تروریست برویم؟

حسین طالبی

حسین طالبی

حملات تروریستی پاریس یکبار دیگر نشان داد که بدون عزم جدی برای مبارزه با تفکر تفکیری نمی توان تنها به بمبارانهای کور و بدون حاصل اکتفا نمود. به خصوص آنکه ائتلاف بزرگی که علیه این گروه تروریستی در دو سال قبل تشکیل شد نتوانست و یا نخواست که ریشه این گروه تروریستی را در منطقه خاورمیانه بخشکاند؛ فراموش نکنیم در این ائتلاف کشورهایی بودند که از این گروهها حمایت کرده و حتی در راستای تقویت و گسترش آنها گام بر میداشتند.

از سوی دیگر همین کشورها نیز از این گروههای تروریستی ضربه خوردند اما بر اساس تئوری هزینه و منفعت حضور این تروریستها را گامی در جهت توازن قدرت درمنطقه ارزیابی مینمودند. هنوز هم باید به این نکته توجه داشت تا هنگامی که ریشه تفکر تفکیری از میان برداشته نشود گروههای تروریستی به راحتی خواهند توانست نیرو جذب کنند.

علاوه بر آن رفع تبعیض و بهبود وضعیت اقتصادی کشورهای ضعیف منطقه خاورمیانه نیز باید در دستور کار قرار گیرد. واقعیت اینست که امروز کشورهای زیادی در معرض خطر این تفکر قرار دارند. بنابراین پیش از آن که منطقه و جهان به مخاطره بیشتری افتد باید جلوی گسترش چنین تفکراتی را گرفت و مسدود ساخت.

نباید از نظر دور داشت که فرانسه و کشورهای اروپایی نیز نقش مهمی در گسترش این تفکر داشتند. تخریب ساختارهای سنتی خاورمیانه بدون در نظرگرفتن آلترناتیوی برای این کشورها، مأمن مناسبی را برای تفکر تکفیری در اختیار آنان قرارداد.
حمله به لیبی باعث شد که داعش و القاعده در این کشورها فعال شده به گونه ای که حتی سفیر آمریکا نیز قربانی این تحولات شد. اکنون لیبی مأمن مناسبی برای گروههای افراطی تروریستی است.

در یمن، حمله عربستان به این کشور علاوه بر تفرقه میان اعراب باعث افزایش قدرت داعش در این کشور شد و ادامه این جنگ نیز تنها به سود تروریستهای داعش و القاعده خواهد بود تا همچنان بر آتش تفرقه دینی و قومی بدمند.
اینگونه تحولات میتواند در بسیاری از کشورهای منطقه که دارای دولتهای ضعیفی هستند اتفاق بیافتد.

سوریه و عراق نیز چندین سال است که مقر گروههای تروریستی داعش و القاعده گردیده اند. این گروهها با سوءاستفاده و تعبیر نادرست از قوانین دین مبین اسلام و ضعف اقتصادی مالی مردم منطقه توانسته اند مردم این کشورها را دچار تفرقه و تشتت مذهبی نموده و آنان را گمراه سازند. برخی از کشورهای منطقه غولی را از شیشه بیرون آوردند که اکنون موجودیت خود آنان را به مخاطره انداخته است . اکنون باید با تمهیدات مقتضی و لازم غول تروریسم و افراط گرایی را دوباره در حصار قرار داد.

اما پیامدهای حادثه ترورریستی فرانسه چه خواهد بود؟ شاید بتوان در چند بند مهمترین تبعات این حادثه را خلاصه کرد:

1- افزایش گرایشهای اسلام هراسانه: این حادثه محملی برای ناسیونالیستهای افراطی در کشورهای اروپایی خواهد بود که از طریق آن بتوانند منویات خود را به منظور کسب کرسیهای قدرت به پیش ببرند. بنابراین افزایش محبوبیت راست گرایان در کشورهای قدرتمند اقتصادی اروپا قابل پیش بینی است.

2- محدودیت برای مهاجرین و تبعیض میان آنان: دور باطل تبعیض میات مهاجرین و افزایش محدودیت بر افرادی که از خشونت این گروه تروریستی فرار کرده اند افزایش خواهد یافت و به نوعی آنهایی هم که طرفدار چنین گروههایی نیستند بر اثر فشارهای وارده به سمت این گروههای تروریستی جذب خواهند شد.

3- افول اقتصادی اروپا: این حادثه تا مدتی پیشرفت اقتصادی و صنعت توریسم اروپا بویژه فرانسه را دچار خدشه خواهد نمود .

4- محدودیت در رفت و آمد و تجدید نظر در مقررات شینگن: کشورهای منطقه شینگن در اروپا محدودیتی برای رفت وآمد و استقرار در کشورهای دول عضو شینگن ندارند اما این حادثه باعث خواهد شد مقررات سختگیرانه تری اعمال شده و ایستگاهای ایست و بازریسی مجددا در بسیاری از کشورهای اروپایی برپا خواهد گردید.

5- تلاش بیشتر برای حل بحرانهای منطقه ای: به نظر می رسد با چنین اقدامی در فرانسه دول غربی به این نتیجه خواهند رسید که باید هرچه سریعتر راه حلهایی را برای کاهش تنش در مناطق بحرانی خاورمیانه از جمله عراق، سوریه، لیبی و یمن انجام دهند. این مساله فرصت خوبی برای دول عاقل و خردمند جهت مدیریت بحران در منطقه خواهد بود.

در این راستا شاید برخی از کشورهای اروپایی از جمله فرانسه درصدد استفاده از سازمانهای بین المللی برای مقابله با این گروه برآیند. سازمان ملل، ناتو، گروه 20، جی 8 و سازمان امنیت و همکاریهای اروپا از جمله سازمانهایی هستند که ممکن است فرانسویها و یا دول اروپایی برای اقدمات بعدی خود مد نظر قرار داشته باشند.

اکنون بسیاری از سیاستمداران غربی نیز بر این باورند که باید برای حل مشکلات منطقه خاورمیانه و مبارزه با تروریسم با ایران، روسیه، سوریه و عراق همکاری کرد.

در پایان باید افزود ضعف کشورهای غربی و سازمانهای بین المللی در خصوص عدم مدیریت بحرانهای فوق و عدم محکومیت حمله به یمن و یا تلاش برای تضعیف تفکرات منطقی جمهوری اسلامی ایران منجر به وقوع چنین حوادثی گردیده است. اکنون مهار این امر برعهده، سیاستمداران و اندیشمندان سیاسی و مذهبی جهان است تا با همراهی با طرحهایی از جمله طرح مبارزه با خشونت و افراط گرایی که ایران در سازمان ملل پیشنهاد کرد و همچنین لزوم از سرگیری گفتگوهای بین الادیانی میان نحله های فکری مختلف تفکرات تروریستی را محدود و در محاق قرار داد.

5252

کد N1033162

وبگردی