آفتاب

شورای نگهبان، در شطرنج انتخاباتی اصلاح طلبان چه نقشی بازی می کند؟

شورای نگهبان، در شطرنج انتخاباتی اصلاح طلبان چه نقشی بازی می کند؟

اصلاح طلبان در آستانه هر انتخابات، یک شیوه تبلیغاتی ثابت و تکراری دارند: «انتقاد از شورای نگهبان». پایه این نقد به «بررسی صلاحیت‌ها» برمی گردد.

محمد مهاجری: هرچند رد صلاحیت‌ها منحصر به اصلاح طلبان نیست و گاهي دامن گير اصولگرایان هم شده است. اما تعداد نامزدهای اصلاح طلبی که شورای نگهبان صلاحیتشان را احراز نمی کند، در میان اصلاح طلبان، فراوانی بیشتری دارد و طبیعی است که انتقادهای این جناح تندتر باشد.

از چندماه پیش و در آستانه انتخابات مجلس دهم، بحث ها بر سر چند و چون بررسی صلاحیت‌ها آغاز شد. نقدها تکراری اند و پاسخ های شورای نگهبان تکراری تر. انتقادها حتی با تصمیم شوای نگهبان برای جایگزینی تعبیر «عدم احراز صلاحیت» به جای «رد صلاحیت» که از بار معنایی منفی کمتری برخوردار است، کمتر نشده و البته مقاومت شورای نگهبان هم از اصرار بر اصولش کاهش نیافته است. در اين فضا روشی که برخی چهره های شاخص سیاسی برگزیده اند، لابی با شورای نگهبان درباره کاندیداهای خاص است. لابی ای که در دوره های پیش در موارد متعددی جواب داده است.

شوای نگهبان و روش اصلاح طلبان در انتخابات اسفند 94

شاخه های مختلف اصلاح طلبان، بسته به میزان تندروی یا اعتدال شان، روشهای متفاوتی را برای فضاسازی انتخابات مجلس دهم ترسیم کرده اند. دست کم در مورد تعداد نامزدها دو روش برشمرده شده است.

نخست اینکه سونامی داوطلبان را راه بیاندازند و با استفاده از عدم تایید صلاحیت بسیای از آنها، با بهره گیری از روش مظلوم نمایی، بازار انتخابات را به سود خود گرم کنند. 

شورای نگهبان در برابر این فرایند که اجرای آن توسط تندوهای اصلاح طلب متصور است، دو راه در پیش رو  خواهد داشت: یا مقهور فضای ناشی از تکثر نامزدها خواهد شد (که فرضی بعید است) و یا صلاحیت تعداد زیادی را احراز نخواهد کرد (که فرضی واقعی تر است). به نظر می رسد در هر دو حالت، توپ در زمین شورای نگهبان است و فرصت فضاسازی برای تندروهای اصلاح طلب فراهم خواهد شد.

دومین روش اصلاح طلبان، معرفي کاندیداهاي محدود است. همانگونه که برخی اصلاح طلبان معتدل گفته اند این روش به منظور پرهیز از التهاب سیاسی در انتخابات و نیز کاهش مانور شورای نگهبان در رد صلاحیت‌هاست. حتی برخی چهره های شاخص اصلاح طلب از جمله محمدرضا عارف از لابی با اعضای شوای نگهبان سخن گفته اند که برداشت عمومی از این حرف آن است که جریان اصلاح طلب به دنبال اخذ تضمین‌هایی در این زمینه است.

اگر اصلاح طلبان چنین روشی را پیشه کنند، به احتمال زیاد با اعتراض بخش تندرو خود مواجه خواهند شد. اما بخش اعتدالی اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری اخیر دریافته اند، تن دادن به حداقل‌ها می تواند برای آنها بیشترین منفعت را داشته باشد. اینکه جسته گریخته بعضی اصلاح طلبان از حمایت خود از معتدل‌های اصولگرا سخن می رانند، ناظر به این نکته است که در پی آنند که با کمترین هزینه، بالاترین بهره را ببرند. طبعا شورای نگهبان در چنین فضایی اولا با حجم کمتری از کاندیداها روبرو خواهد بود و هم هجمه کمتری را متوجه خود می کند. در عین حال اصلاح طلبان به هدف خود به طور نسبی دست می یابند.

کدام حالت بیشتر به سود اصلاح طلبان است؟

اگر فرض کنیم اصلاح طلبان با تعداد زیادی نامزد وارد انتخابات شوند و تایید صلاحیت شده های آنها زیاد باشد، با توجه به اختلافات نسبتا گسترده ای که میان آنها وجود دارد و توافق بر سر نامزدها برایشان بسیار مشکل است، تصور سونامی شکست برای آنها اصلا دور از انتظار نیست. در این حالت شورای نگهبان، ناخواسته عملا شکست را به اصلاح طلبان هدیه داده است.

در فرض دوم (محدود بودن کاندیداها) هر چند بخشی از تندروهای این جناح ممکن است از شرکت در انتخابات صرفنظر کنند، اما بخش معتدل این جناح تلاش خواهد کرد با جمع آوری پتانسیل های خود، به حداکثر وحدت و بیشتین آرا دست پیداکند. هرچند که در بین بخش اعتدالی و شبه اعتدالی اصلاح طلبان نیز اختلافاتی به چشم می خورد.

1717

کد N1031499

وبگردی