آفتاب
در گفت‌وگو با ایسنا

سفیر ایران در یونان: جلوگیری از کمک‌رسانی به داعش مانع کوچ اجباری پناه‌جویان می‌شود

سفیر ایران در یونان: جلوگیری از کمک‌رسانی به داعش مانع کوچ اجباری پناه‌جویان می‌شود

از سفر نخست وزیر و وزیر خارجه یونان به تهران تا قبل از پایان سال جاری خبر می‌دهد و به بررسی روابط ایران با دروازه بالکان از گذشته تا امروز می پردازد.

سفیر کشورمان در آتن، یونان را از نظر نظامی کشوری قوی می‌داند که در مقام دوم اعضای ناتو از نظر هزینه‌های نظامی قرار دارد.

به گفته وی با توجه به دگرگونی و تحولات جدید و با اندکی تسامح در دو پایتخت (با تغییر دولت‌ها در هر دو کشور) مناسبات در همه زمینه‌ها و نه تنها در زمینه سیاسی بلکه برمبنای روابط محترمانه و صحیحی که همیشه وجود داشته و گسترش خواهد یافت . صرف نظر از خرید نفت، میزان مبادلات دو کشور ناچیز است یکی از علت های اصلی آن هم عدم آگاهی از امکانات یکدیگر است.

بهنام بهروز در گفت‌وگو باخبرنگار سیاسی خارجی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، به بررسی روابط تهران و آتن پس از برجام و آینده تعاملات دو کشور پرداخت.

جایگاه فعلی یونان در عرصه بین‌الملل را چطور ارزیابی می‌کنید؟

اگر جایگاه کشورها بر مبنای موقعیت ژئواستراتژیک ، ژئواکونومیک ، قدرت اقتصادی و نظامی تعیین شود می‌توان گفت یونان دروازه بالکان و با اندکی آسان‌گیری در جنوب و شرق اروپا و در کنار دریای مدیترانه و اژه واقع است .

شاید طول سواحل هیچ کشوری به اندازه سواحل یونان با جزایر بی شمارش نباشد . به خاورمیانه بسیار نزدیک است . کوهستانی و بعضی مناطق آن ویژگی های سرزمینی مشابهی با استان های غربی ما دارد .

یونان عضو ناتو ، اتحادیه اروپا و حوزه پولی یورو، با همه امتیازات و محدودیت هایی است که عضویت در چنین سازمانهایی به دنبال دارد . صنایع " به روز" مشخصی در سطح نخست بین المللی جز کشتی سازی و صنایع مربوط به حمل و نقل دریایی ندارد . با این همه در زمینه‌های دیگر صنعتی هرچند نه در سطح قدرت‌های درجه اول جهانی یا اروپایی ، ولی از سایر کشورها چه اروپایی و چه آسیایی هم عقب تر نیست.

یونان از لحاظ نظامی کشوری ضعیف نیست و در مقام دوم اعضای ناتو از نظر هزینه های نظامی قرار دارد و سالهاست که با ترکیه بر سر آب های ساحلی ختلافات بسیاری دارند هرچند که هر دو عضو ناتو هم هستند .

همچنین از نظر اقتصادی نیز، مشکلات و ورشکستگی این کشور مدتهاست تیتر اول روزنامه هاست بخشی از مشکلات اقتصادی آنها ، با سایرکشورهای جنوب و مدیترانه ای اروپا مثل پرتغال ، اسپانیا ، ایتالیا و . . . مشترک است و همه در درجاتی متفاوت مشکلاتی مشابه دارند که به نظر بسیاری از متخصصان علوم انسانی ناشی از تفاوت های مذهبی کشورها یا مثل آلمان یا شمال اروپا با کشورهای کاتولیک، آب و هوا و شرایط اقلیمی و . . . است.

دلیل عمده مشکلات یونان به چه مسائلی بازمی‌گردد؟

به نظر صاحب‌نظران یونانی بسیاری از مشکلات به ویژه در یونان به دلیل سوء مدیریت رهبران کشور، به خصوص پس از عضویت یونان در اتحادیه اروپا است . به عنوان فردی که طی سه سال و نیم گذشته ناظر بودم باید بگویم در حال حاضر و در 20-15 سال آینده انبوهی از مشکلات در یونان وجود خواهد داشت که قطعا بر موقعیت این کشور و نحوه رفتارهای آنها در مناسبات بین‌المللی موثر خواهد بود.

مختصر این که یونان به عنوان عضو ناتو و اتحادیه اروپا ، با توجه به موقعیت جغرافیایی‌اش همیشه در مناسبات بین‌المللی از نظر سیاسی ، اقتصادی و نظامی جایگاهی مشخص داشته و خواهد داشت، اما سئوال اصلی این است که آتن چطور بخواهد و یا بتواند همزمان از امکانات و محدودیت هایش باتوجه به شرایط اقتصادی که در آن قرار دارد استفاده کند که مطالعه و تعقیب این موضوع وظیفه هر سفارت خانه است .

از سوی دیگر انتخاب اولین دولت چپ گرا پس از جنگ جهانی در یونان از یک سو و مشاهده نشانه های جدید در فرموله شدن سیاست خارجی این کشور که می تواند به معنای فاصله گیری از سیاست های همیشگی باشد را از سوی دیگر شاید بتوان دلایلی دانست که شاید به واسطه این دگرگونی ها بتوانیم حتی در جایگاه یونان و در مناسبات بین المللی شاهد تغییراتی باشیم .

روابط تهران_آتن طی سال‌های گذشته چطور بوده است؟

روابط دو کشور همیشه دوستانه و خالی از تشنج بوده است. شاید یکی از اصلی ترین دلایل آن را بتوان تاریخ دیرینه روابط بیش از دو هزار ساله دو کشور دانست. اگرچه دو کشور حدود 5 قرن قبل از میلاد مسیح با هم جنگیده و پایتخت های یکدیگر را هم آتش زده‌اند اما نوعی شناخت مبهم همراه با احترام ، علاقه و حتی کنجکاوی در طول سده ها و حتی هزاره ها همچنان در بین مردم دو کشور وجود داشته و دارد.

به عبارت دیگر مردم کوچه و بازار در هر دو کشور چیزی از یکدیگر می‌دانند و هرچه می دانند باعث برانگیختن حس و فکر منفی از آنها نمی شود و بر همین مبنا هم روابط شکل گرفته است . هر دو کشور اگر به دلایل متفاوت و گوناگون هیچ وقت روابط ویژه نداشته‌اند ، اما هیچ گاه شاهد مشکلی در روابط نبوده اند و به عبارت دیگر ایران و یونان تا آنجا که منافع ملی و اصول اعتقادی شان اجازه می‌داده ، علایق ، ملاحظات و نگرانی‌های یک دیگر را در هر زمینه‌ای در برخوردها و موضع‌گیری‌ها در نظر داشته‌اند.

در خلاصه ترین شکل و با توجه به اینکه منافع ملی دو کشور هیچ وقت به طور مستقیم و مشخص با یکدیگر در تضاد قرار نگرفته به طور کلی می‌توان روابط را به دور از تشنج و مشکل دانست. اما روابط سیاسی خوب، زمینه ساز روابط اقتصادی – تجاری گسترده – بدلایل مختلف – نشده است، یعنی صرف نظر از خرید نفت، میزان مبادلات دوکشور ناچیز است یکی از علت های اصلی آن هم عدم آگاهی از امکانات یکدیگر است.

علاوه بر این به نظر می‌رسد تعداد یونانی هایی که می دانند به جز نفت و محصولات پتروشیمی کدام یک از احتیاجات آنها قابل تامین از ایران است بسیار بسیار اندک باشد و در این زمینه هم تفاوتی بین بخش خصوصی و دولتی وجود ندارد. در همان حال در ایران هم کسی خبر ندارد که به جز زیتون و روغن زیتون چه چیز می تواند با کیفیت و قیمت رقابتی از یونان تامین شود و همین عدم شناخت دلیل اصلی این واقعیت است که روابط سیاسی محترمانه «صحیح» و خالی از تشنج دو کشور ، تاثیر مشخص و مثبتی برمناسبات اقتصادی و مبادلات بازرگانی در طول سالیان گذشته نداشته است.

روابط دو کشور فارغ از لفاظی و جمله پردازی و بازگشت به تاریخ می تواند از خوب تا عالی تغییرکند ، خلاصه ترین توضیح چنین است .

در مورد روابط در سطح دولت‌ها هم می توان اینطور گفت که با توجه به دگرگونی و تحولات جدید و با اندکی تسامح در دو پایتخت (با تغییر دولت ها در هر دو کشور) مناسبات در همه زمینه ها و نه تنها در زمینه سیاسی بلکه برمبنای روابط محترمانه و صحیحی که همیشه وجود داشته و به آن اشاره شد گسترش خواهد یافت .

باید توجه کرد که وضعیت و موقعیت جدید ما در مناسبات بین المللی و به رسمیت شناخته شدن ناگزیر واقعیت حضور ایران مستقل و باورمند به اصول اعلام شده اش در ابتدای انقلاب اسلامی است. وضعیت و موقعیت جدید ایران باید برای فعال تر شدن همه کشورها در تهران به عنوان اصلی واقعی و عمومی در روابط جدید با هر کشوری ملحوظ شود. اما بررسی آخرین تحولات در هر کشور به شناخت میزان انتظارات و شناخت زمینه های مشخص برای کار متمرکز جهت برآورده شدن این انتظارات (سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و . . . بخش دولتی یا خصوصی و در کدام شاخه و محلی) کمک می‌کند.

برای گسترش مناسبات اقتصادی با یونان نباید فقط بر ورشکستگی این کشور تاکید کرد؛ چرا که این موضوع گمراه کننده است . اینکه دولت یونان و نه الزاما قسمت بین المللی شده بخش خصوصی آن که سهام آنها در بورس‌هایی نظیر نیویورک و لندن هر روزه هر لحظه معامله می‌شوند گرفتار مشکلات عمده است شکی نیست. من هم معنا و تعریف ورشکستگی دولت‌ها را هم فراتر از عناوین روزنامه ای مطرح نمی کنم.

مقام‌ها و نخست وزیر یونان به «استقلال» جمهوری اسلامی ایران به عنوان منبعی که در قراردادهایش شرایط ویژه ای را تحمیل نمی کند و دنباله رو هیچ کشوری نیست، تاکید کرده و می کنند

پیشنهاد شما چیست؟

پیشنهاد مصرانه من این است که روابط با یونان فارغ از تیترهای گمراه کننده مطبوعات بین المللی بررسی شود که آیا اقتصاد ما می تواند موجب رهایی آتن حتی با شرایطی که همین الان وام دهندگان کنونی مطرح می کنند بشود ؟ و اینکه بررسی شود که آیا در شرایط بعد از تحریم هیچ یک از بخش های اقتصاد یونان قابل ترمیم به وسیله ما آن هم به طور انحصاری هست یا خیر؟ خلاصه اینکه اگر چه ایران جایگاهی ویژه در ذهنیت زمامداران یونانی، بویژه دولتمردان جدید و نخست وزیر این کشور دارد اما این امر تنها بدلیل احتیاج و نیاز یونان، به عنوان منبع انحصاری تامین کمبودهای این کشور نیست.

در صحبت های من با تمام مقامات یونانی به خصوص وزرا و شخص نخست وزیر همه به «استقلال» جمهوری اسلامی ایران به عنوان منبعی که در قراردادهایش شرایط ویژه ای را تحمیل نمی کند و دنباله رو هیچ کشوری نیست، تاکید کرده و می کنند و مهم‌تر اینکه دولت جدید با به رسمیت شناختن محدودیت های عضویتش در سازمانهایی نظیر اتحادیه اروپایی و ناتو سعی می کند تا نه تنها به عنوان کشوری متعلق به حلقه دوم یا سوم عضویت در این سازمانها و در نهایت دنباله روی از یکی دو مرکز قدرت ، بلکه به عنوان کشوری مساوی با همه اعضا عمل کند.

نشانه های این تغییر نظر و احتمالا رویه ای که در آینده می تواند باز هم مشاهده شود، مخالفت آتن با تمدید یک ساله تحریم های اتحادیه علیه مسکو، بدلیل تحولات کریمه بود که در نهایت اعضای اتحادیه نظر یونان را به شکلی جلب کردند و تحریم یک ساله تمدید نشد.

آیا سیاست های فعلی یونان ادامه خواهد یافت ؟

تعقیب چنین سیاستی نامحتمل نیست حتی اگر اقدامات مستقل خیلی پرسروصدا نباشد. در هر صورت با توجه به تغییرات مشخص ساختاری در وزارت خانه های یونان آغاز دوران جدیدی از مناسبات آتن با تهران ، مسکو – کاراکاس و بسیاری از پایتخت های آمریکای لاتین در چشم انداز است و در حال حاضر هم مدیران میانی، میزهای مدیران ارشد را با طرح و برنامه های جدید پر کرده اند.

در این فضا و با توجه به سوابق و دلایلی که قبلا اشاره کردم جمهوری اسلامی ایران جایگاهی ویژه دارد و زمینه های همکاری واقعا بسیار است که از جمله می توان به مواردی همچون «همکاری در زمینه های علمی و آموزشی، باستان‌شناسی و میراث فرهنگی، همکاری بین الادیان، انرژی، زیست محیطی، بهداشتی و دارویی، حمل و نقل هوایی، دریایی و جاده ای، ارتباطات، خدمات فنی و مهندسی، کشاورزی، جهانگردی، صنایع غذایی و کشاورزی» اشاره کرد.

مقامات ایران و یونان چه برنامه هایی برای سفر به کشورهای یکدیگر دارند؟

نخست وزیر یونان در آینده نزدیک و احتمالا قبل از پایان سال مسیحی جاری (3-2 ماه دیگر) عازم تهران است . وزیر خارجه زودتر از نخست وزیر راهی تهران می شود . برای ماههای بعد از سفر از هم اکنون برنامه ریزی های مقدماتی و گفت‌وگوهای لازم برای سفر 6 وزیر (مجموعا از دو طرف) صورت گرفته است .

کمک به داعش و طالبان از هر جنبه ای باید قطع شود. جلوی این کمک ها چه به وسیله دولت ها و افراد صورت بگیرد و چه از سوی موسسات موسوم به غیرانتفاعی در سوریه، عراق، افغانستان باشند باید گرفته شود و از کمک به گروه های تروریستی هرچند مخلوق های اروپا و آمریکا باشند و یا حاصل دخالت های نظامی مستقیم و آشکار کشورهای دیگر باشد باید ممانعت شود، این امر جلوی کوچ اجباری مردم و تقریبا همه مسلمان به مناطقی که فقط آنها را از کشته شدن حفظ می کند را خواهد گرفت.

تحلیل شما در مورد بحران پناهجویان و مشکلاتی که کشورهای اروپایی به ویژه یونان با آن دست به گریبان هستند چیست؟

بحران پناه جویان را اگر نتوان یک بحران کاملا بین المللی دانست ، قطعا یک بحران تمام عیار اروپایی خواهد بود که کشورهایی نظیر یونان کمترین سهم در ایجاد آن را داشته اند. دلایل ترک خانه و کاشانه، از سوی مردم مناطقی مثل سوریه، افغانستان که همراه با قطع ریشه ها و هویت آنهاست ، دلایل اقتصادی و یافتن موقعیت کاری در اروپایی که خود گرفتار بیکاری و رشد منفی اقتصادی است، نیست بلکه بمباران ها و کشتار وحشیانه مردم که اتفاقا مسلمان هم هستند چاره ای برای آنها جز کوچ آن هم با مصائب بی شمار و خطر واقعی مرگ به کشورهایی است که مردمش حتما اگر از آنها نفرت نداشته باشند به عنوان خارجی و دزد شغل، به آنها نگاه می کنند. در هرصورت مساله ای است که هزینه آن را باید کشورهایی بپردازند که با پول و اسلحه و تسلیحات و حمایت آنها این کشتار ها به راه افتاده است.

به نظرم کشورهایی مثل یونان که نه رسما و مستقیما درگیر این مسائل هستند و نه مقصد نهایی پناهجویان، باید کمتر مسئول تلقی شوند. اما اتحادیه و سازمان های بین المللی چه می توانند انجام دهند. به نظرم همه یک پاسخ دارند. به داعش کمک نشود. به هر شکل جلوی این کمک رسانی ها گرفته شود تا دیگر داعش نتواند با فروش نفت سوریه و عراق اسلحه بخرد .

چطور می توان مانع از کمک رسانی به گروههای تروریستی مثل داعش شد؟

کمک به داعش و طالبان از هر جنبه ای باید قطع شود. جلوی این کمک ها چه به وسیله دولت‌ها و افراد صورت بگیرند و چه از سوی موسسات موسوم به غیرانتفاعی در سوریه، عراق، افغانستان باشند باید گرفته شود و از کمک به گروه های تروریستی هرچند مخلوق های اروپا و آمریکا باشند و یا حاصل دخالت های نظامی مستقیم و آشکار کشورهای دیگر باشد باید ممانعت شود، این امر جلوی کوچ اجباری مردم و تقریبا همه مسلمان به مناطقی که فقط آنها را از کشته شدن حفظ می کند، خواهد گرفت.

گفت‌وگو از خبرنگار ایسنا: آزاده تهرانی

انتهای پیام

کد N1003746

وبگردی