آفتاب

بعیدی نژاد در کافه خبر: ایران از هیچیک از حقوق خود صرف نظر نکرده است/ منتقدان به برجام تسلط ندارند

بعیدی نژاد در کافه خبر: ایران از هیچیک از حقوق خود صرف نظر نکرده است/ منتقدان به برجام تسلط ندارند

حمید بعیدی نژاد در کافه خبر با اشاره به نقاط عطف برجام تاکید کرد: در مهم‌ترین اقدامی که دستگاه سیاست خارجی آمریکا اعمال کرد و از آن به عنوان shift policy یاد می‌شود، این بود که غنی‌سازی را در ایران پذیرفت. اتفاقی که در عمان و توسط آقای برنز اعلام شد.

سعید جعفری

یکی دو روز بعد از ماجرای پر سر و صدای بازگرداندنش از گفتگوی ویژه به درخواست علیرضا زاکانی رئیس کمیسیون برجام به خبرآنلاین آمد. هر چند این قرار این گفتگو از پیشتر با حمید بعیدی نژاد تنظیم کرده بودیم ولی این همزمانی را به فال نیک گرفتیم و سوالاتی را پیرامون چرایی و چگونگی حاضر نشدن زاکانی برای صحبت با مدیر کل سیاسی و بین المللی وزارت خارجه آماده کردیم. به سبب جایگاه و محبوبیتی که در میان رسانه های مختلف دارد از روزنامه های و خبرگزاری های معتبر هم دعوت کردیم تا در این نشست حضور داشته باشند و همه از این پیشنهاد استقبال کردند و جلسه مصاحبه رسمی به نشستی دوستانه و گپ و گفت میان حمید بعیدی نژاد با برخی از خبرنگارانی تبدیل شد که در وین و ژنو و لوزان همراه تیم مذاکره کننده حضور داشتند و آخرین تحولات مربوط به گفتگوهای سانتریفیوژ و آب سنگین و تحریم را از نزدیک رصد کرده بودند.  از او خواستم در مورد ماجرای دعوت تلوزیون از رفتارهای بعدی زاکانی هم صحبت کند، اما همانطور که پیش بینی می کردم از پذیرش این موضوع استنکاف کرد. «بنای وزارت خارجه وارد شدن در چنین فضاهایی نیست. برخی از دوستان به درست یا غلط می توانند نظر دیگری داشته باشند ولی مجموعه وزارت خارجه و همچنین شخص من علاقه چندانی ندارم وارد چالش ها و تنش های بی فایده و حتی پر هزینه داخلی شویم» جمله دیگری می گوید که حجت را بر من تمام می کند. «ما به قدری برای نتیجه بخشی این برجام زحمت کشیده ایم که از بی اخلاقی ها می گذریم. اینکه آقای زاکانی چه گفته و چرا نخواسته در آن جلسه با من صحبت کند چندان مهم نیست و سعی می کنیم از اظهارات ناصحیح آنها به دل نگیریم. برجام برای همه اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای مانند فرزندشان است و می خواهیم از با تمام توان تلاش کنیم که سلامت نگاهش داریم. حال اینکه در این میان صدماتی هم به ما وارد شود، توهین هایی هم صورت گیرد، اظهارات ناصحیحی هم به ما نسبت داده شود، در صورتی که به سلامت برجام آسیبی وارد نکند چندان مهم نیست. برای ما اولویت حفظ و نگهداری از توافقی است که دو سال از زندگی مان را روی آن گذاشته ایم.»

حمید بعیدی نژاد از آن دسته دیپلمات های محجوب و با اخلاقی است که کمتر کسی عصبانیت او را دیده، تن صدایش بالا نمی رود، با خبرنگاران رابطه نزدیک و صمیمی و همراه با احترامی دارد. در حساب کاربری اش در اینستاگرام با مخاطبان ارتباط برقرار می کند و گاها پست های چند قسمتی اش خود به مقاله ای تحلیلی در خصوص وضعیت مذاکرات هسته ای تبدیل می شود. رئيس تیم کارشناسی مذاکره کننده هسته ای کشورمان برای دور آخر مذاکرات هسته ای ۳ ماه در وین ماند تا بتواند گفتگوها را به توافق نزدیک کند. 

بعیدی نژاد دانش آموخته روابط بین الملل از دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه است و سابقه حضور در دفتر ایران در سازمان ملل در نیویورک هم دارد. مدیر کل سیاسی و بین المللی وزارت خارجه به دعوت خبرآنلاین چند ساعتی را در کافه خبر مهمان ما بود و به سوالات ما و دیگر رسانه های مکتوب و آنلاین برجسته کشور پاسخ داد. 

مشروح آن گفت و شنود پیش روی شماست.

بحث را با نظر شما درباره ساز و کار برخورد مجلس شورای اسلامی با برجام آغاز کنیم. چرا اساسا تیم مذاکره کننده علاقه ای ندارد این موضوع به مجلس برده شود؟ ضمن اینکه رهبری هم تاکید کردند کنار گذاشتن مجلس از این فرآیند صحیح نیست. 

البته نظر وزارت خارجه این نیست که مجلس از این فرآیند کنار گذاشته شود. فرمایشات مقام معظم رهبری هم در این باره کاملا شفاف و روشن بود و با این که اظهارات ایشان روشن و گویا بود برخی رسانه‌ها بلافاصله از آن این برداشت را کردند که برجام باید در مجلس تصویب شود در حالی که ایشان به صراحت گفتند در این امر دخالتی ندارند که مجلس چه تصمیمی در رابطه با برجام می‌گیرد. حرف تیم مذاکره کننده این است که مجلس به این توافق به صورت یک لایحه نگاه نکند که بخواهد آنرا تصویب نماید. در واقع تنها بحث ما بر سر تصویب یا عدم تصویب آن است. چرا که به خوبی روشن است همین حالا هم جو عمومی مجلس به نحوی است که این توافق می تواند رای مثبت قابل توجهی را از نمایندگان ملت کسب نماید. اما ما به دلیل برخی ملاحظات حقوقی می گوییم که نباید این توافق در مجلس تصویب شود. به دلیل اینکه وقتی کشورهای دیگر چنین کاری نکرده اند ما چرا این موضوع را به الزام برای خود تبدیل نماییم؟

این مسوولیت ما صرفا نیست چرا که تیم هسته‌ای از طرف نظام در مذاکره شرکت کرده است. هم‌چنین مذاکرات یک مساله است و تفاهمی که امروز به دست آمده مساله دیگری است و نباید خود را در چنبره بحث‌های فنی و تکنیکی گم کنیم و یا فکر کنیم که نمی‌توانیم درباره آن نظر دهیم. اصول این تفاهم روشن است و پیچیدگی خاصی ندارد و کسی نباید از آن بترسد و یا فکر کند نمی‌تواند درباره آن نظر دهد چون از آن چه در مذاکرات گذشته بی‌اطلاع است.

آن چه که ما در میان مردم می‌بینیم این است که در کوچه و خیابان آن‌ها خیلی خوب برجام و تحولات را تحلیل می‌کنند.اساتید دانشگاه‌ها و مراکز مختلف پژوهشی و تحقیقاتی باید در مساله برجام وارد شوند و آن را به بحث بگذارند، اگر کارشناسان یا نخبگان کشور یا حقوقدانان درباره برجام الان بحث و بررسی نکنند پس چه وقت می‌خواهند وارد این موضوع شوند. من قبول دارم که در زمینه ارائه توضیح درباره برجام ضعف داریم اما این لزوما وظیفه ما نیست. شاید برجام برخی ابعاد فنی داشته باشد اما جالب است که بدانیم بخش‌های فنی خیلی مورد سوال نیست و سوالات نیز در جاهای مختلف مشابه هم است. برجام موضوعی ملی است و همه باید در آن مشارکت کنیم.

در مورد بحث برجام و نقش مجلس در این رابطه چه سناریوهایی وجود دارد؟ شما معتقدید مجلس چه برخوردی با برجام داشته باشد؟

 این که در نهایت برجام چگونه بررسی می‌شود چند سناریوی محتمل وجود دارد؛ اول آن که مجلس نقشی نداشته باشد و همان طور که بسیاری از کشورهای 1+5 برجام را به مجالس خود نبردند ما هم این کار را نکنیم. سناریوی دیگر این است که موضوع به مجلس برده شود تا تصویب شود که در این صورت عالی‌ترین و کامل‌ترین نوع اقدامی است که می‌توانیم در برابر برجام انجام دهیم که البته به نظر ما این دو دیدگاه دقیق و کامل نیست. ما نیاز داریم مجلس به طور کامل در بحث برجام درگیر باشد و در تمام زمینه‌های آن مشارکت کند. ما همواره از روز اول مذاکرات مجلس را در جریان مذاکرات قرار دادیم و حتی آقای بروجردی در جلسات هسته‌ای حضور داشته و مراحل کار را دنبال کرد.

پس از تفاهم وین ما بیش از آن که بخواهیم در کمیسیون برجام وقت بگذاریم در مجلس و در کمیسیون‌های انرژی، حقوقی، سیاست خارجی و امنیت ملی وقت گذاشته‌ایم.

ما نسبت به این دیدگاه که می‌گوید نقش مجلس باید رسمی و کامل باشد یعنی تصویب برجام را مدنظر دارد، ملاحظات کارشناسی و حقوقی داریم، چرا که اصولا برجام یک معاهده بین‌المللی نیست و هیچ یک از اعضای گروه 1+5 هم به این سند به عنوان یک معاهده نگاه نکرده‌اند بلکه برجام سندی سیاسی است و واجد تعهدات داوطلبانه است از این رو ضرورتی در تصویب آن نمی‌بینیم.

ما اطمینان داریم با بحث‌هایی که بین تیم مذاکره کننده، نمایندگان مجلس، شخصیت‌های سیاسی و با نفوذ کشور در نهادهای مختلف صورت خواهد گرفت در نهایت به این نتیجه می‌رسیم که به تصویب برجام نیاز نیست. در عین حال اگر به این جمع‌بندی برسیم که باید تصویب شود و نهادهای رسمی کشور از این دیدگاه نیز حمایت کنند ما هم به عنوان تیم مذاکره کننده و دولت با تصویب آن در مجلس موافقت خواهیم کرد. این اقدام را نه به اعتبار این که مخالفت با تصمیم مجلس برای تصویب برجام مشکل‌ساز است بلکه برای ما مجلس در راس امور است و هر تصمیمی بگیرد قابل اجراست اما تصویب برجام در مجلس ایران به این معنی نیست که سایر اعضای 1+5 به آن نگاهی دیگر داشته باشند بلکه آن‌ها به برجام نگاه سیاسی خواهند داشت.

آقای بعیدی نژاد مخالفت های آمریکایی با این توافق را چگونه ارزیابی می کنید؟ با اینکه در مرحله اول اوباما توانست بر مخالفین خود در سنا پیروز شود ولی همچنان برخی تهدیدها علیه برجام در محافل سیاسی آمریکا شنیده می شود.

از نظر مخالفان برجام، بدترین سیاست اوباما این بوده است که ایران را از انزوا خارج و مخالفان یا همان جمهوریخواهان را منزوی کرده است. امروز بین جناح‌های میانه‌رو در آمریکا یا جناح‌های منتسب به لابی صهیونیست اختلاف‌های جدی وجود دارد و معتقدم ما در ایران نباید با طرح مسائل اختلافی یا مقایسه دوره‌های مختلف مذاکرات، کشور را متوجه یک التهاب کنیم بلکه باید با وحدت نظر ولو اینکه انتقاداتمان را مطرح می‌کنیم این بحث را اثبات کنیم که موضوع هسته‌ای همیشه فراتر از دولت‌ها در ایران بوده است. از این‌رو ما طرح سوالات و موضوعاتی که باعث شود بین جریان‌های کشور و نهادها اختلاف ایجاد شود را مناسب نمی‌دانیم. اینکه چنین انتقاداتی در آمریکا و از سوی جمهوری خواهان علیه برجام مطرح باشد هم طبیعی است. به هر حال شما می دانید آنها از ابتدا با هر نوع مذاکره ای با ایران مخالف بودند و خواهان برچیده شدن تمامی تاسیسات هسته ای و اتمی ایران بوده اند. اما به هر حال آنها تنها بازیگر تاثیرگذار در معادلات سیاسی آمریکا نیستند.

سوال دیگری که در این میان مطرح می شود این است که ایران قرار است چه زمانی پاسخ خود را در رابطه با برجام اعلام کند. مثلا فرض بفرمایید ددلاین ۱۷ سپتامبر در کنگره آمریکا سپری شود و برجام تایید کنگره را کسب نماید. ایران چه زمانی می خواهد نظرش را ابراز دارد؟

این منوط به نظر مجلس است. باید ببینیم که در نهایت آنها تصمیم به تصویب برجام می‌گیرند یا بررسی‌های خود را تکمیل می‌کنند. در عین حال کمیسیون برجام گزارشش را به طور خاص به مجلس خواهد داد و احتمالا اواخر شهریور این گزارش ارائه می‌شود. بعد از آن هم بستگی دارد که مجلس چه موضعی در برابر گزارش برجام بگیرد و نتیجه از الان قابل پیش‌بینی نیست.

از طرفی بحث شورای عالی امنیت ملی است. همان طور که می‌دانید شورای عالی امنیت ملی از ابتدای شکل‌گیری موضوع هسته‌ای در جریان این مساله بوده است و در دوره اخیر هم این روند ادامه داشته بنابراین شورا در این خصوص صاحب‌نظر است و حتی می‌تواند سریع‌تر به جمع‌بندی برسد و نظرش را اعلام کند. پس از اعلام نظر شورا و مجلس، نظر نهایی اتخاذ خواهد شد و تا جایی که می‌دانم آقای لاریجانی رئیس مجلس اعلام کردند که نهایتا در مهرماه نظر نهایی مجلس ارائه خواهد شد. در عین حال هرچه به جلو پیش می‌رویم فضا روشن‌تر می‌شود. فکر می‌کنم کمیسیون برجام بعد از تعطیلات مجلس نظر خود را ارائه دهد.

آقای بعیدی نژاد یکی از مباحثی که به شدت در اظهارات مخالفان مطرح می شود موضوع برگشت پذیری ایران به شرایط پیشین است. مخالفین مدعی هستند طرف غربی به سادگی می توانند تحریم ها را علیه ایران فعال کنند در حالی که بازگشت ما به وضعیتی که امروز در آن قرار داریم مدت ها زمان می برد. سوال اینجاست ما چقدر زمان نیاز خواهیم داشت که در صورت نقض تعهدات طرف غربی به شرایطی که امروز در آن قرار داریم بازگردیم؟

اگر مجبور به بازگشت به فعالیت‌های قبلی‌مان شویم و نقض برجام صورت گیرد لزوما به وضعیتی که از آن عبور کرده‌ایم برنمی‌گردیم و می‌توانیم گزینه‌های دیگری را جلوی روی خود داشته باشیم که از شرایط فعلی ایران بسیار جلوتر است. برگشت‌پذیری امر بسیار دشواری است و بیشتر ضمانت تداوم برجام است نه نقطه ضعف آن. طرف مقابل همواره در مذاکرات به ما می‌گفتند که شرایط با اجرای برجام و لغو تحریم‌ها برای ما سخت‌تر از ایران خواهد شد چرا که از روز اول ایران پول‌هایش را می‌گیرد و شرکت‌ها شروع به کار می‌کنند و محدودیت‌ها برداشته می‌شود و اجماعی که در سطح جهانی علیه ایران ایجاد شده از بین می‌رود.

ما این نگرانی را داریم که ممکن است آمریکایی‌ها از مواضعی که در رسیدن به تفاهم اتخاذ کرده بودند عقب‌گرد کرده باشند و سعی دارند موضع جدیدی ارائه کنند که در این صورت خلاف برجام است یا اینکه این اظهارنظرها را برای آرام کردن مخالفان خود بیان می‌کنند. نکته‌ای که مقام معظم رهبری به درستی فرمودند این است که نباید در قبال این اظهارات مقامات آمریکایی سکوت کنیم چون این اظهارات به هر دلیلی که صورت گیرد می‌تواند باعث سوءاستفاده شود. اگر بخواهند در عمل در برجام دست‌اندازی کنند یا روش‌هایی اتخاذ کنند که با تفاسیر مختلف، تعهداتشان را زیر پا بگذارند از برجام فاصله گرفته‌اند و اگر در صحنه عمل مشاهده کنیم که به تعهداتشان عمل نمی‌کنند، متقابلا باید انتظار واکنش ما را داشته باشند.

چنانچه بعد از اجرای توافق آمریکایی‌ها زیر توافق بزنند و به شگردهایی تعهداتشان را انجام ندهند ایران چه واکنشی در قبال آن خواهد داشت؟

 ما متناسب با نقض تعهدات اقدام متقابل را انجام می‌دهیم. تردیدی نداریم که ابزار کافی برای اقدام متقابل در هر بخش و در هر سطحی را در اختیار داریم. اگر نقض جدی صورت گیرد ایران به تعهدات خود در برجام وفادار نخواهد ماند و این مساله صراحتا در برجام آمده است.

ما اظهارات خلاف واقع مقامات آمریکایی را پاسخ خواهیم داد و آن را نمی‌پذیریم. در عین حال استنباط ما این نیست که آنها از همین حالا تصمیم دارند که به تعهداتشان وفادار نباشند. ما پاسخ خود را به مقامات آمریکایی به طور رسمی و غیررسمی اعلام خواهیم کرد و می‌گوییم که به هیچ‌وجه در صورتی که برجام نهایی شود به کمتر از لغو تحریم‌ها در روز اول اجرا رضایت نخواهیم داد.

از نظر ایران ضمانت اجرایی‌شدن تعهدات آمریکا در چارچوب برجام چیست؟ 

اعلام رئیس‌جمهور آمریکا در چارچوب‌های حقوقی و قانونی خودش و نیز اعلام نظر اتحادیه اروپا برای ما مبنای اجرایی شدن تعهدات طرف مقابل است که این ضمانت را به ما می‌دهد که آنها قبل از رسیدن به روز اجرای توافق به تعهدات خود عمل می‌کنند.

برخی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا تهدید کردند که اگر رئیس‌جمهور شوند برجام را رد خواهند کرد. این تهدیدها نباید ما را نگران کند؟

این اظهارات نباید موضع قطعی تلقی شود. هیچ رئیس‌جمهوری به راحتی نمی‌تواند در آینده زیر تعهدات دولت آمریکا در برجام بزند چرا که ما با دولت آمریکا صحبت کرده‌ایم، نه با شخص اوباما و این درباره ایران هم صادق است.

برخی از اعضای تیم مذاکره کننده پیشین دز اظهارتی بیان داشتند که در برجام حدود ۱۰۰ حق مسلم ایران زیر سوال رفته است. آیا واقعا چنین اتفاقی افتاده است؟

 ایران برخلاف برخی اظهارات از هیچیک از حقوق خود در معاهدات و اسناد هسته‌ای بین‌المللی صرف‌نظر نکرده است بلکه حقوق خود را تثبیت کرده است که مهم‌ترین آن در خصوص تثبیت حق غنی‌سازی و تداوم تمامی برنامه غنی‌سازی مطابق برنامه‌های ملی خود است. ایران بر اساس برنامه غنی‌سازی خود که مورد تایید ترتیبات تفاهم‌شده در برجام نیز قرار گرفته است، نهایتا دو یا سه سال پس از پایان دوره ده ساله تثبیت زیرساخت تولید ماشین‌های جدید خود به‌ویژه سانتریفیوژ IR-8، قادر خواهد بود وارد دوره صنعتی غنی‌سازی شود. دوستانی که فکر می‌کنند ایران بعد از 40 سال هم نمی‌تواند حتی با راه‌اندازی خط تولید ماشین‌های IR-6 و IR-8 به تولید میزان 190 هزار سو برسد، کاملا اشتباه می‌کنند و عمده دلیل این اشتباه آن است که یا به ریزه‌کاری‌های فنی متن برجام مسلط نیستند یا مورد مشورت‌های ناصحیح قرار می‌گیرند.

برخی مباحث هم بر برداشته نشدن تحریم ها تمرکز داشته است. به این معنا که در برجام به آن صورت و به صورت قوی به موضوع رفع تحریم ها توجه نشده است.

شدیدترین و گسترده‌ترین تحریم‌ها علیه ایران از سال ٢٠١٠ یعنی تابستان سال ۸۹ در سطح شورای امنیت با تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ شروع و در سال ۹۱ در سطح تحریم‌های آمریکا و اروپا به اوج رسید. قطعنامه ۱۹۲۹در 18 صفحه هر تحریمی که فکر کنیم علیه ایران وضع کرد و حتی زمینه مجوز تهدید انفرادی نظامی از سوی کشورها به ایران را هم صادر کرد. تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا و اروپا نیز درآمدهای صادرات نفت ایران و روابط مالی و بانکی را هدف گرفتند که در نوع خود در دنیا بی‌سابقه بوده‌اند.

غربی‌ها متاسفانه از همکاری و همراهی ایران در مذاکرات هسته‌ای نهایت سوءاستفاده را کردند. در حالی که ایران در مذاکرات سعی در ارائه طرح‌های پیشنهادی مذاکراتی داشت و همکاری‌های خود با آژانس را ادامه می‌داد و برای باز نگهداشتن باب مذاکره از اقداماتی که به وخیم‌شدن شرایط بینجامد خودداری می‌کرد، در همین دوران بدترین محدودیت‌ها و تحریم‌ها را علیه ایران تحمیل کردند. در حالی که ایران بیشترین خویشتنداری را در این دوران از خود نشان داد. در سال‌های ۸۹ - ۹۰ ایران تمامی مراحل غنی‌سازی از جمله غنی‌سازی 20 درصد و نصب تعداد زیادی سانتریفیوژ در نظنز را تکمیل کرده بود اما در این دوران با خویشتن‌داری کامل در حالی که هیچ تعهدی نداشت از نهایی‌کردن راه‌اندازی بیش از 10 هزار سانتریفیوژ نصب شده و متعاقبا تزریق گاز و وارد کردن آنها به مرحله غنی‌سازی خودداری کرد تا بدون آنکه هیچ تعهدی داشته باشد از تحریک غربی‌ها و وخامت شرایط خودداری کند. البته همان زمان یک نظر قوی وجود داشت که چرا در حالی که آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها سیاست تشدید فشارها و تحریم‌ها را در پیش گرفته‌اند ما به مذاکرات با آنها و خویشتنداری ادامه دهیم ولی حتما مسوولان محترم در آن مقطع صلاح کشور را براین می دانستند.

آقای بعیدی نژاد گفته شده ایران در برجام از 100 حق مسلم خود صرفنظر کرده است. آیا واقعا چنین است؟

 اگر حقی وجود داشته باشد هیچ نوشته‌ای نمی‌تواند آن را از بین ببرد. در حقوق بین‌الملل، حقی یا ذاتی است یا در یک معاهده بین المللی باید شناسایی شود. از این منظر، غنی‌سازی محل اختلاف است. ما آن را حق ذاتی خود می‌دانیم ولی غربی‌ها چنین اعتقادی ندارند. یکی از بحث‌های اختلافی در ان‌پی‌تی ماده 4 آن است که آیا به موجب آن حق غنی‌سازی به رسمیت شناخته می‌شود یا نه. ما به آنها گفته‌ایم اگر نباید غنی‌سازی ایران ادامه پیدا کند مذاکره نمی‌کنیم، ما با این فرض به مذاکره آمده‌ایم که شما این حق را به رسمیت بشناسید. اما اینکه این حق غنی‌سازی است یا اجرای غنی‌سازی، بین ما و آنها محل اختلاف بود. با این حال در برجام و طی تفاهمی سیاسی پذیرفتند که ایران غنی‌سازی را ادامه دهد و تمام حدود آن هم تعریف شده است.

در مهم‌ترین اقدامی که دستگاه سیاست خارجی آمریکا اعمال کرد و از آن به عنوان shift policy یاد می‌شود، این بود که غنی‌سازی را در ایران پذیرفت. بیل برنز در مذاکرات عمان به طور شمرده و با تاکید بر هر واژه که از روی متن قرائت می‌کرد گفت که حاضریم برای اولین بار غنی‌سازی ایران را بپذیریم اما درباره حدود آن باید صحبت کنیم.

يكي از بحث‌هايي كه جديدا مطرح شده، اين است كه مذاكرات در زماني شروع شد كه طرف مقابل آماده لغو تحريم‌ها و پذيرش غني سازي بود. آيا اين اظهارات به واقعيت نزديك است؟ 

يك اصل مهم كه بايد مد نظر قرار دهيم اينست كه هر مذاكره اي چه در سطح دوجانبه و يا چند جانبه سه مرحله را ميگذراند: ١- دوره گفتگوها وبحثهاي كلي، كه طي آن طرفها اصولا شرايط را بررسي ميكنند تا ببينند آيا ميتوانند نقاط مشتركي را بيابند كه مذاكره را آغاز كنند يا نه. ٢- مرحله پيش مذاكره، كه وقتي است كه دو طرف سعي ميكنند جنبه هاي و چارچوبهاي كلي تفاهماتي را كه ميخواهند بكنند مشخص نمايند. و ٣- دوره مذاكره كه به تعيين تمام جزئيات و دقايق تفاهم و همچنين تدوين تفاهم اختصاص دارد. از نقطه نظر كارشناسي مذاكرات گذشته را بايد به مثابه گفتگوهايي دانست كه به اولين مرحله اختصاص دارند يعني از نقطه نظر دقيق و فني حتي دو طرف وارد مرحله پيش مذاكره هم نشده بودند چه برسد به مرحله مذاكره. در آنزمان دو طرف در خصوص نحوه حل موضوع هسته اي حتي به رهيافت واحدي هم نرسيده بودند كه بر آن اساس بتوانند مرحله پيش مذاكره و بعد مذاكره را شروع كنند. بنابر اين دوره گفتگوهاي پيشين با مذاكرات هسته اي اين دو سال اصولا نميتوانند در يك گروه طبقه بندي شوند و به لحاظ ماهوي خيلي با هم فرق دارند. 

همچنين از نقطه نظر جزئيات روند گفتگوها و مذاكره، اگر دو سال مذاکره شبانه‌روزی، فشرده و بدون مترجم و بدون واسطه را از نظر کیفی و كمي، با مجموع روزهای که در دوره قبلي به گفتگو پرداخته مي‌شد را با هم مقايسه كنيم، فکر می‌کنم تفاوت نجومی وجود دارد. در دوره قبلي، مذاكره از طریق ترجمه انجام می‌شد، همچنین دورهاي مذاكراتي با فواصل طولاني برگزار مي‌شد. من این‌ها را به‌عنوان انتقاد عرض نمی‌کنم، بلكه تنها به عنوان ویژگی هر دور از مذاکرات اين دوره و گفتگوهاي آن دوره بايد به آن توجه کنیم. پس اصولا گفتگوهاي آن دوره به سطح جزییات و اصلا سطح مذاكره به معناي دقيق كلمه نرسید. البته نباید فراموش کنیم که باید مذاکرات هسته‌ای را به صورت یک مجموعه دید. در یک دوره ای کشور تصمیم گرفته بود به آن نحو برخورد کند و امروز به این نحو. ما بعد از دو سال مذاکره تا همین روزهای آخر هم در بحث لغو تحریم‌ها و حتی در خصوص حدود و ثغور غنی سازی، کشاکش داشتیم.

چرا مذاکرات در آن دوره زمانی که پیش بینی شده بود، تمام نشد؟ چون تا روزهاي آخر هنوز در مورد ابعاد غني سازي و لغو تحریم‌ها واینکه تمام تحریم‌های اقتصادی و بانکي باید یکجا برداشته شوند، مذاکره داشتیم. برای بنده به‌عنوان یک کارشناس، خیلی تصورش سخت است که بتوانم قبول كنم در دور قبلي گفتگوها كه اصلا به مرحله مذاكره هم نرسيديم، و با توجه به آنكه مدت اختصاص يافته به مذاكرات در آن زمان در مقايسه با این دوره بسیار كوتاه بود، اين امكان وجود داشت كه بتوانيم به چنین تفاهمی دست پيدا كنيم.

وقتي مذاكره شروع شد، ما در چه مرحله‌اي قرار داشتيم. در عمان كه مذاكره شروع شد یا ژنو، ما در چه مرحله‌اي بودیم؟

در عمان، مهم‌ترین عنصری که امریکایی‌ها به عنوان يك تغيير بنيادين سياست قبلي (shift of policy ) مطرح کردند، این بود که حاضریم برای اولین بار، غنی‌سازی اورانیوم را در ایران بپذیریم، ولی در مورد حدود و ثغورش باید صحبت کنیم. با اين اعلام بود كه مذاكره اصلا شكل گرفت.

اما تيم مذاكره‌كننده پيشين مي‌گويد كه در آلماتي 2 در مورد لغو تحريم‌ها به نتيجه رسيده بودند؟ 

همانطور كه همان مقطع در رسانه‌ها هم بازتاب پيدا كرد، بر اساس بيانيه پاياني خانم اشتون، آلماتی 2 به‌عنوان پایانی بر مذاکرات تلقی شده بود؛ چون هیچ وجه مشترکی برای دو طرف پیدا نشد. 

اما اينجا مايلم كه توجه شما را به این نکته مهم جلب کنم که طرح مباحث مربوط به مقايسه شرايط حال و گذشته نبايد بنحوي صورت گيرد كه خداي ناكرده باعث ايجاد اختلاف و دو دستگي بين نيروهاي كشور و نهادهاي كشور گردد. الان در امریکا، اوباما توانست کنگره را شکست دهد و دیدیم در روزهای آخر نمایندگان بیشتری به اردوگاه اوباما پویستند ت کار به فیلی باستر و وتوی اوباما کشیده نشود. چرا که نمي‌خواستند این موضوع به اختلاف تبديل شود، ما كه همواره بحث هسته اي را يك موضوع ملي دانسته ايم طبيعي است كه اول بايد وحدت و همبستگي همه نيروهاي سياسي كشور را بعنوان هدف مد نظر قرار دهيم. ما نباید کشور را دچار التهاب کنیم که تیم قبلی چگونه بود و تیم کنونی چگونه است؟ ما مناسب نمی دانیم که سوالات و موضوعات اختلاف‌انگیز مطرح شوند و بین جریان های کشور اختلاف ایجاد شود. هر دوره مختصات خود را داشته است و بررسي هر دوران بايد با در نظر گرفتن واقعيتهاي در صحنه در همان دوره صورت گيرد.

در مجموع من فکر می کنم کمی نگاه ملی تر و فراجناحی تر باید به موضوع توافق هسته ای حکمفرما شود تا بتوانیم این موضوع که انصافا هم مقوله ای ملی است را به بهترین شکل ممکن پیش ببریم.

30849

کد N959659

وبگردی