آفتاب
مدیر مراکز تخصصی حوزه های علمیه در گفتگو با مهر:

تشکیل حکومت جهانی جلوه‌ای از نگاه بین المللی اسلام است

تشکیل حکومت جهانی جلوه‌ای از نگاه بین المللی اسلام است

مدیر مراکز تخصصی حوزه های علمیه گفت: نگاه اسلام محدود به یک منطقه یا قوم نیست. آموزه های اسلام به­ ویژه در حوزه مهدویت نشان می دهد که تشکیل حکومت جهانی جلوه هایی از نگاه جهانی و بین المللی اسلام است.

به گزارش خبرنگار مهر، نظام اسلامی از نظر برونگرایی و جهانی نگری بسیار وسیع بوده و از ابتدای رسالت رسول خدا(ص) هدف، هدایت همه جوامع بشری بود. رسول الله(ص) در اولین اقدام پس از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه، نامه هایی را به سوی پادشاهان بزرگ دنیا از جمله ایران و رم فرستاد و به این وسیله مبانی نظری خود را برای جهانی سازی اسلام تبیین کرد. در طول سالهای بعد از بعثت افت و خیزهای زیادی در دنیای اسلام رخ داد؛ یک بار از سوی بنی امیه حکومت اسلامی به فساد کشیده شد و رو به زوال گذاشت و یک بار توسط افرادی چون صلاح الدین ایوبی اسلام تا قلب اروپا نفوذ کرد.

در قرن های اخیر اسلام نتوانست موفقیتهای مهمی به دست آورد و بعد از سقوط سلسله عثمانی و تجزیه آن، کشورهای غربی مالک اندیشه شرق و غرب شدند و با اشاعه اندیشه های خود موفق شدند بر جهان از نظر فرهنگی، هنری و سبک زندگی نسبتاً مسلط شوند، حتی خاورمیانه که مهد اسلام به شمار می رود، به شدت تحت تأثیر اندیشه غربی قرار گرفت. از عربستان گرفته تا ایران همه تحت تأثیر فلاسفه غرب بودند، اما در سال ۱۳۵۷این معادله تغییر کرد و اولین کشور در منطقه خاورمیانه به اندیشه غربی نه گفت و با شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، حکومت دست نشانده غرب را سرنگون کرد و آغازی دوباره برای تشکیل حکومت اسلامی با تکیه بر آرای مردمی شد.

از آن زمان تاکنون بیش از ۳۶ سال گذشته است و سوال این است که ایران تا چه اندازه موفق شده است به اندیشه اسلامی در حوزه جهانی شدن کمک کند. در این راستا گفت و گویی داشتیم با حجت الاسلام والمسلمین مجتبی کلباسی مدیر مراکز تخصصی حوزه های علمیه که در ادامه می خوانید؛

*نظام اسلامی بر اساس دایره برنامه ریزی و اجرا، درونگراست یا نگاهی جهانی دارد؟

اسلام و قرآن حامل یک تفکر جهانی هستند. ما هر چه در متون دینی کنکاش کنیم هیچ اثری از تفکر منطقه ای یا شمال و جنوب و شرق و غرب نمی بینیم. بعثت پیامبر یک بعثت جهانی است و در قرآن آمده است که ای پیامبر ما تو را برای همه مردم فرستادیم. از طرف دیگر برتری برای هیچ نژاد یا رنگ و قومی تعیین نکرده است. در حالی که در دین یهود ادعا بر این است که آنها نسل ویژه و برگزیدگان خدا هستند. این چنین پندارهایی در قرآن یافت نمی شود. با اینکه قرآن به زبان عربی است اما هیچ تمجیدی از قوم عرب نکرده است. این نشان می دهد که نگاه اسلام محدود به یک منطقه یا قوم نیست. از طرف دیگر آموزه های اسلام به­ ویژه در حوزه مهدویت نشان می دهد که تشکیل حکومت جهانی بر پایه عدل و داد، جلوه هایی از نگاه جهانی و بین المللی اسلام است.

امروز تمام خسارات در دنیا بر اساس رنگ و نژاد و خود برتربینی حاصل می شود. در تفکر اسلامی و قرآنی اساساً چنین خطوطی دیده نمی شود و همانگونه که آب و هوا بین المللی است آموزه ها و تعالیم قرآن و نگاهی که دارد، بین المللی است به این معنی که هیچ مرزی در این آموزه ها نمی توان تصویر کرد. به همین دلیل زمانی که پیامبر دعوتش را شروع کرد به تمام دولت های جهان نامه نوشت و آنها را به دین اسلام دعوت کرد. امروز هم این رسالت پا برجاست و نگاه محدود به هیچ مرزی ندارد.

*براساس قانون اساسی وظیفه نظام اسلامی آماده سازی جامعه برای ظهور و تحویل پرچم اسلام به دست مهدی موعود است، در این زمینه چه وظایفی بر عهده مسئولان است؟

این یک استراتژی درازمدت است. طبیعتاً مجریان قانون اساسی چه در مرحله تقنین و چه در مرحله اجرا باید این هدف را در برنامه تربیتی، اقتصادی و اجتماعی خودشان اعمال کنند. یعنی این آینده ولو بسیار بلندمدت، باید دیده شود و در برنامه ریزی بلندمدت برای نسلها اعمال شود. ابزارها باید برای این منظور در نظام تعلیم و تربیت و قوانین دیده شود. این الزامات متنوع است و بایستی با کارشناسی افراد خبره که دارای دانش دینی و سیاسی هستند برنامه ریزی ها صورت گیرد و جامعه به سوی این اهداف سوق داده شود.

*شما به این مسأله معتقدید که باید ابتدا در داخل تقویت شویم سپس به سراغ محیط بیرونی برویم یا همزمان با هم باید این مسائل را اجرا کنیم؟

اینها از هم تفکیک ناپذیرند. ما یک استراتژی داریم و یک تاکتیک. ممکن است که به مرور زمان و تغییر متغییرها مجبور به تغییر تاکتیکها باشیم اما در استراتژی‌ها این ممکن نیست. آنچه که روشن است این است که در راهبرد یکی بیشتر نداریم اما در تاکتیک ممکن است به اقتضای زمان تغییرات ایجاد کنیم.

*فکر می کنید کشورهای غربی برای القای تفکرات ­ شان از ابزارها چگونه و چه اندازه استفاده می کنند؟

آنها از همه ابزارهای­شان استفاده می کنند. اما واقعیت این است که عملکرد ما ترقه در برابر توپ است. از نظر ادبی، هنری و فنی آنها به شدت رو به جلو حرکت می کنند. آنها از نوزاد گرفته تا کودک و نوجوان و سایر رده های سنی از طریق رسانه های دیداری، شنیداری و نوشتاری اندیشه خود را ترویج می دهند. امکانات و سرمایه های لازم را هم دارند. اینکه ما چه باید بکنیم این است که ما اول باید خودمان را بشناسیم.

درست است که ما در زمینه اسلام و جهان، وظیفه شناساندن داریم و کسی منکر آن نیست اما این شناساندن توانایی می خواهد و این توانایی امکانات و برنامه ریزی نیز می خواهد. از جمله اینکه اگر الگو طراحی نکنیم بعدا نمی توانیم ادعا کنیم که ما به این ادعاها رسیده ایم. ما نباید تصور کنیم که ما شده ایم مجسمه اسلام و می خواهیم به دیگران اسلام را معرفی کنیم این اشتباه بزرگی است. اسلام می گوید اول خودتان سپس خانواده و با همین روند می توانیم رو به رشد برویم. اینکه ما آن الگوی لازم را پیاده نکنیم و تنها در حوزه نظر اقدام کنیم دستاورد خاصی حاصل نمی شود.

به عنوان مثال ما مدعی می شویم که قرآن برای مسیر اصلاح جامعه است و قوانین برجسته برای جامعه دارد اما از ما می پرسند آیا نمونه اجرا شده هم داریم. در این زمان می بینیم که خیر همه در حد تئوری است و تنها قوانین قرآن از جنبه نظری تاکنون بررسی شده اند. عدالت در قرآن تأکید شده اما چقدر از آن در جامعه امروز ما پیاده شده است. در اینجا یک افراط و تفریطی وجود دارد. یک عده فقط به درون نگاه می کنند و یک عده فقط به بیرون اما در این بین باید اولویت بندی شود و هر دو بخش را به تناسب پیش ببریم.

*از نظر شما چقدر تاکنون در اجرای این برنامه هایی که فرمودید موفق بودیم؟

این احتیاج به طراحی معیارهای صحیح و تحقیق اجتماعی دارد. اما آنچه مسلم است ما فاصله زیادی با معیارهای اسلام در جامعه داریم. درست است که یک سری ظواهری در جامعه اجرا کرده ایم اما تا قله راه بسیاری مانده است. تحلیل دقیق­تر در این زمینه نیازمند بررسی و تحقیق میدانی است. ما در اخلاق با آنچه در اسلام آمده فاصله زیادی داریم. در عدالت و رفاه هم فاصله زیادی با برنامه های اسلامی داریم.

*موانع نرسیدن به مقصد اسلام چیست که بعد از گذشت سی و اندی سال از انقلاب هنوز به معیارهای کاملی از اسلام نرسیده ایم؟

این سوال دشواری است ولی اجمالاً می توان گفت دشمنی ها با انقلاب بسیار عمیق بود و زمان زیادی از کشور را به خود اختصاص داد و مانع از اجرای برنامه ها شد. دوم پرداختن به مسائل فرعی به جای مسائل اصلی از سوی مسئولین و دولت­ها است. همه به دنبال فعالیت کم هزینه هستند، یعنی اگر یک کار از نظر بازده و نتیجه صد است و دیگری پنج اما اولی قابل حصول است، مسئولان دومی را اجرا می کنند نه اینکه برای اجرایی کردن اولی برنامه قوی ارائه کنند.

گفتگو از: فاطمه طاهری شلمانی

کد N958804

وبگردی