آفتاب

تصاویر دیده‌نشده از تنها بمباران اتمی تاریخ

تصاویر دیده‌نشده از تنها بمباران اتمی تاریخ

شاید شما هم «ساداکو» را بشناسید. دخترک ژاپنی که عاشق دویدن بود و می‌خواست قهرمان دوومیدانی شود، اما به دلیل قرار گرفتن در معرض تشعشعات بمب اتمی هیروشیما به سرطان خون مبتلا شد.

او برای مبارزه با بیماری‌اش، راه افسانه «هزار درنای کاغذی» را پی گرفت تا با ساختن 1000 درنا بتواند به آرزویش برسد، اما تنها 644 درنا ساخته بود که از دنیا رفت.

دوستان ساداکو، درناهای کاغذی را به هزار عدد رساندند و آن‌ها را با ساداکو به خاک سپردند و بعد نامه‌های او را در کتابی چاپ کردند و ساداکو به عنوان نمادی برای صلح بدل شد. از او چند تندیس ساخته شد و هنوز هم بسیاری به یاد و برای برآورده شدن آرزوهاشان درناهای کاغذی می‌سازند.

عکس از Gonichi Kimura

فاصله تا مرکز انفجار: 4160 متر

«سرباز با دانه‌های مرگ»؛ عکس در بیمارستان ارتش در 3 سپتامبر 1945 هیروشیما گرفته شده است. سرباز 21 ساله در خانه‌ای چوبی با فاصله‌ای زیاد از محل اصابت بمب، در معرض تشعشعات قرار گرفته است. او اول موهایش را از دست داد، بعد دانه‌های ارغوانی روی پوستش ظاهر شد و سپس تب کرد. کمی بعد از انفجار، در اوایل سپتامبر، او دیگر نمی‌توانست چیزی بخورد، چراکه گلویش دردناک شده بود و لثه‌هایش خونریزی داشت. کم‌کم دانه‌های ارغوانی همه صورت و تنش را پوشاند و هوشیاری‌اش را از دست داد و در ساعت 9:30 صبح روز 3 سپتامبر درگذشت.

عکس از ارتش آمریکا

فاصله تا مرکز انفجار: 260 متر

تالار استانی هیروشیما که تخریب شده است. اینجا اکنون در نزدیکی یادمان موزه صلح قرار دارد.

عکس از ONUKA Masami

فاصله تا مرکز انفجار: 9000 متر

«مرد با سوختگی در سرتاسر بدنش»؛ عکس از مرکز قرنطینه ارتش در جزیره نینوشیما گرفته شده است. هزاران نفر از بازماندگان انفجار برای درمان به این قرنطینه آورده شدند که اکثر آن‌ها مُردند. مرد تمام بدنش جز قسمتی که بانداژ نشده سوخته که این امر در اثر جریان مستقیم گرما بوده است. عکس در 7 آگوست 1945 گرفته شده است. افرادی همچون او، با این درجه از سوختگی، بلافاصله بعد از انفجار یا چند روز بعد از آن کشته شدند.

عکس از ارتش آمریکا

ابر قارچی شکل مربوط به لحظات انفجار بمب اتمی در هیروشیما

عکس از Shigeo Hayashi

فاصله تا مرکز انفجار: 130 متر

نمای شرقی - غربی از خیابان Sarugaku-cho. ساختمان‌های اطراف این خیابان کاملاً تخریب شده است. در عکس، مردی را می‌بینید که دارایی‌اش را بر دوش دارد و دیگری هرچه را برایش باقی‌مانده با کامیون می‌برد.

عکس از Shigeo Hayashi

مرکز انفجار

اینجا اکنون پارک یادمان صلح قرار گرفته است. گروهی در حال اندازه‌گیری تشعشعات انفجار هستند. دو نفر گودالی در کنار بیمارستان شیما در مرکز انفجار کنده‌اند تا میزان تشعشات خاک این ناحیه را اندازه‌گیری کنند. این دو نفر از مرکز مطالعات فیزیک و شیمی هستند و با این اندازه‌گیری، نقشه‌ای از تشعشات رادیواکتیو تهیه کردند.

عکس از Shigeo Hayashi

فاصله تا مرکز انفجار: 130 متر

«پُل موتویاسو و تالار سوخت»؛ بخش جنوبی پل فرو ریخته و آتش ناشی از بمب، ساختمان تالار سوخت را هم سوزانده و فقط زیربنای آن باقی مانده است. بعد از جنگ، ساختمان تعمیر و بازسازی شد و مورد استفاده قرار گرفت و به ساختمان پارک یادمان صلح بدل شد.

عکس از Shigeo Hayashi

مرکز انفجار

«تابلوی فردی کارئو شیما رئیس بیمارستان شیما»؛ در زمان بمباران دکتر شیما برای ویزیت بیماری از شهر بیرون بوده، وقتی او خبر انفجار را شنید با همه کمک‌های اولیه‌‎ای که می‌توانست با خودش بیاورد به شهر برگشت و شروع به درمان بیماران کرد. امیدهای او در زمان آماده کردن تابلو نقش بر آب شده بود، چون هیچ‌کس در بیمارستان زنده نمانده بود.

عکس از Shigeo Hayashi

مرکز انفجار

«ورودی بیمارستان شیما»؛ بمب بالای این بیمارستان در فاصله 600 متری در آسمان منفجر شد. اگرچه دیوار ضخامت یک متری داشت، تحت فشار انفجار ویران شد. همه کسانی که در بیمارستان بودند، شامل پرسنل بیمارستان، دکترها، پرستارها و بیماران، جان خود را از دست دادند.

عکس از Yoshita Kishimoto

فاصله تا مرکز انفجار: 280 متر

«خشم آتش»؛ داربست فلزی بخاطر گرمای آتش، پیچ خورده و سقف فلزی شرکت هیروشیما الکتریک، نابود شده است. عکس در پاییز سال 1946 گرفته شده است.

عکس از ارتش آمریکا

مرکز انفجار

«هیروشیما تلی از خاکستر»؛ عکس در اکتبر 1945 گرفته شده است.

عکس از ارتش آمریکا

مرکز انفجار

«هیروشیما تلی از خاکستر»؛ عکس در اکتبر 1945 گرفته شده است.

عکس از Yotsugi Kawahara

فاصله تا مرکز انفجار: 260 متر

مردم در لیست بیماران مرکز امداد جستجو می‌کنند. 10 آگوست 1945. نگرانی از سلامتی افراد خانواده و فامیل که گم شده‌اند، نام کسانی که شناسایی شده‌اند اینجا آورده شده، اما بسیاری از اجساد قابل شناسایی نبودند و بسیاری از افراد، نشانی از گمشدگان خود نیافتند.

عکس از Shigeo Hayashi

فاصله تا مرکز انفجار: 620 متر

«جواهری شیمومورا» این جواهرفروشی در سال 1873 تأسیس شد و این ساختمان سال 1928 ساخته شد. برج ساعتی بر بالای ساختمان قرار داشت که از چهار طرف قابل دیدن بود. اگرچه پایین برج بر اثر بمباران اتمی نابود شد، اما دیوارهایی فروریخته از برج ساعت و طبقه بالایی باقی مانده است.

عکس از Yotsugi Kawahara

فاصله تا مرکز انفجار: 1150 متر

داخل ایستگاه کمک‌های اضطراری در کنار رودخانه اوتاگاوا؛ 7 آگوست 1945.

عکس از Shigeo Hayashi

فاصله تا مرکز انفجار: 450 متر

نمایی از درختان سوخته که پشت آن استادیوم بیسبال هیروشیما قرار داشته است.

عکس از Shigeo Hayashi

فاصله تا مرکز انفجار: 160 متر

ورود یک تیم فنی و صنعتی به کارخانه‌ای که بر اثر انفجار، تخریب شده است.

عکس از Masami Oki

فاصله تا مرکز انفجار: 840 متر

قالب فولادی پیچ‌خورده بر اثر آتش و گرمای شدید. فروشگاه اوداماسا؛ 20 آگوست 1945.

عکس از Masami Oki

فاصله تا مرکز انفجار: 500 متر

«دشتی از قلوه سنگ»؛ شهری که بر اثر انفجار، به بیابان تبدیل شد. 20 آگوست 1945.

عکس از Toshio Fukada

فاصله تا مرکز انفجار: 2600 متر

گوشه‌ای از یک «ابر قارچی»؛ این عکس 20 دقیقه بعد از انفجار گرفته شده است.

عکسی از لباس یک دانش‌آموز دبیرستانی

«تروایچی آساهی» دانش‌آموز سال اول دبیرستان بود. او و 235 دانش‌آموز دیگر مدرسه و معلم‌های مدرسه در معرض انفجار قرار گرفتند. تقریباً همگی آنها بلافاصله بعد از انفجار کشته شدند. او به رودخانه افتاد و توسط یکی از همسایه‌ها پیدا شد و به خانه‌شان برده شد. اگرچه خیلی زخمی شده بود، ولی توانست درباره انفجار حرف بزند و آنچه را برای دوستانش رخ داد، توصیف کند. او صبح روز 9 آگوست، درگذشت.

عکسی از ظرف غذای یک دانش‌آموز

فاصله تا مرکز انفجار: 600 متر

«شیگرو اوریمن» دانش‌آموز سال اول دبیرستان بود. مادرش جسد او را صبح روز 9 اگوست در کنار ظرف غذایش در مدرسه پیدا کرد. غذای خورده‌نشده شیگرو هم کاملاً سوخته بود.

عکسی از سه‌چرخه‌ای که در بمباران سوخت

فاصله تا مرکز انفجار: 1500 متر

«شینیچی تتسوتانی»، سه سال و 11 ماه داشت و عاشق دوچرخه‌سواری (سه‌چرخه‌سواری) بود. در آن روز، صبح، در مقابل خانه بازی می‌کرد که نوری در آسمان درخشید. او و سه‌چرخه‌اش سوختند. او همان شب کشته شد. پدرش فکر می‌کرد او کوچک‌تر از آن است که تنها و دور از خانه به خاک سپرده شود، پس او را با سه‌چرخه‌اش در حیاط پشتی خانه خاک کرد. در تابستان 1985، یعنی 40 سال بعد، پدرش او را به گورستان خانوادگی منتقل کرد. این سه‌چرخه بعد از 40 سال به موزه صلح بخشیده شد.

عکس از Gonichi Kimura

فاصله تا مرکز انفجار: 4160 متر

«سرباز با زبان زخمی»؛ 28 آگوست 1945.

ایسنا - آزاده شمس

انتهای پیام

کد N912094

وبگردی