آفتاب

چشم بادامی‌ها، بزرگترین برنده توافق هسته‌ای

چشم بادامی‌ها، بزرگترین برنده توافق هسته‌ای

دیپلماسی ایرانی نوشت:

مهم‌ترین پیامد توافق تاریخی ایران و شش قدرت جهانی، گسترش همکاری‌های اقتصادی و امنیتی میان تهران و پکن خواهد بود. همکاری این دو کشور ممکن است هژمونی آمریکا در خاورمیانه را نیز به چالش بکشد.

مایکل سینگ در تحلیلی در مجله فارن افرز می نویسد:

توافق هسته ای اخیر میان ایران و 1+5 پیامدهای امنیتی مهمی برای خاورمیانه خواهد داشت اما اثرات آن فراتر از این منطقه خواهد رفت. یکی از اثرات این توافق حتی پیش از نهایی شدنش توسط سرگئی لاوروف مطرح شد. وزیر خارجه روسیه اظهار داشت که با این توافق دیگر نیازی به سامانه موشکی ناتو در اروپا نخواهد بود. این توافق احتمالاً سرمایه گذاری چندین میلیارد دلاری هند در بندر چابهار، پیشرفت پروژه خط لوله ایران-پاکستان و صادرات گاز ایران به اروپا را به دنبال خواهد داشت.

اما بزرگترین دستاورد توافق برای چین خواهد بود. چین هم مانند ایران خواستار رفع تحریم های آمریکا بوده است، تحریم هایی که نه فقط صنایع هسته ای و تسلیحاتی چین، بلکه نهادهای مهمتری مانند بانک ها و غول های نفتی این کشور را به مشکل انداخته اند. اگرچه چین در سازمان ملل به قطعنامه های تحریم رأی مثبت داده بود، اما در طول مذاکرات رابطه نزدیک خود را با ایران حفظ و سعی کرد برای این کشور سپری در مقابل تحریم ها باشد.

توافق اخیر باعث خواهد شد که روابط تهران و پکن بدون هیچ قیدوبندی به پیش برود. تحریم های آمریکا، اروپا و سازمان ملل تعلیق یا لغو خواهند شد، صادرات هسته ای به صورت کنترل شده آغاز خواهد شد و حتی تحریم های تسلیحاتی و موشکی هم پس از مدت مشخصی کنار خواهند رفت. ایران نیز به دنبال شرکای بین المللی خواهد بود تا بهره لازم را از توافق برای افزایش نفوذ دیپلماتیک و اقتصادی در منطقه و فراتر از آن ببرد.

برای «شی جین پینگ»، رئیس جمهور چین، توافق هسته ای با ایران در بهترین وقت ممکن اتفاق افتاد. طرح «یک کمربند، یک جاده» او قرار است زنجیره انرژی، زیرساخت و راه های دریایی را از شرق آسیا و از مسیر آسیای میانه و خاورمیانه به اروپا برساند. موقعیت ایران در محل تلاقی این دو مسیر، مشارکت این کشور را در طرح ضروری ساخته است. پکن به سرمایه گذاری در بخش زیرساخت های ایران نیز علاقه دارد. اخیراً یکی از مقامات ایران اعلام کرد که چین متعهد شده است 52 میلیارد دلار در زیرساخت های ایران سرمایه گذاری کند. بخش عمده ای از این سرمایه گذاری روی بخش انرژی متمرکز خواهد شد. چین علاقه دارد که در بخش بالادستی صنایع انرژی ایران سرمایه گذاری کند و امنیت خود را در بخش انرژی افزایش دهد. ایران تنها کشوری است که موقعیت جغرافیایی اش اجازه می دهد خطوط انتقال انرژی چین به منطقه نفت خیز و گازخیز خلیج فارس برسند.

پتانسیل گسترش روابط ایران و چین در حوزه راهبردی، حتی از حوزه اقتصادی هم بیشتر است. ایران که با چالش های منطقه ای روبرو است و تلاش دارد حوزه نفوذ خود را افزایش دهد، به همپیمان خارجی نیاز دارد. چین و روسیه دو نامزد این پست هستند، اگرچه ظرفیت چین بسیار بیشتر از روسیه است. بر اساس گزارشی که اخیراً توسط «موسسه پژوهش های دریایی آمریکا» (United States Naval Institute) منتشر شده است، چین قصد دارد امنیت منافع خودش را در دیگر مناطق جهان تضمین کند و در این راه، منطقی به نظر می رسد که با ایران همراه شود. ایران تنها کشور بزرگ و قدرتمند منطقه است که با آمریکا متحد نیست و مسیرهای دریایی و زمینی آن اهمیتی حیاتی برای چین دارند. عجیب نیست که مقامات نظامی طرفین هم به همکاری ابراز تمایل کرده اند.

تقویت پیوندهای تجاری و امنیتی ایران و چین برای ایالات متحده تبدیل به چالش خواهد شد، زیرا هر دو کشور می خواهند نظم بین المللی متکی به آمریکا را تضعیف کنند. چین نهادهای منطقه ای اقتصادی و امنیتی ای تأسیس کرده است که رقیب نهادهای تحت نفوذ آمریکا هستند. ایران نیز اقتدار شورای امنیت سازمان ملل و هژمونی آمریکا در خاورمیانه را صراحتاً به چالش کشیده است. از آن گذشته، هر دو با دیگر رقیب ایالات متحده، یعنی آمریکا اتحادی مصلحتی دارند.

افزایش همکاری چین و ایران برای آمریکا فقط مشکل دیپلماتیک ایجاد نمی کند. با برداشته شدن تحریم ها، چین می تواند فرایند تبدیل ایران به یک قدرت منطقه ای را تسریع کند. کمک چین به ایران همچنین به صورت غیرمستقیم باعث قوی تر شدن متحدان منطقه ای ایران می شود. اگر پکن بخواهد نفوذ آمریکا در این منطقه را به چالش بکشد، ایران نیز می تواند برای چین پایگاهی در منطقه فراهم کند. اما تقویت بیش از حد این روابط ممکن است برای چین مشکل ساز شود.

معروف است که کار کردن با ایران، حتی برای کشورهایی که با آن منافع مشترک دارند، سخت است. برای مثال، در ماه آوریل سال 2014 ایران قرارداد 2.5 میلیارد دلاری خود را با شرکت ملی نفت چین لغو کرد، آن هم وقتی که دیپلمات های ایرانی خواستار گسترش روابط اقتصادی دو کشور شده بودند. علاوه بر این، گسترش روابط با ایران ممکن است در تلاش های چین برای افزایش همکاری هایش با دیگر بازیگران منطقه خاورمیانه که رقیب ایران هستند، به خصوص کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و اسرائیل، خلل ایجاد کند. ایران به عنوان تولیدکننده نفت اهمیت زیادی دارد، اما بزرگترین صادرکننده نفت به چین عربستان سعودی است. با افزایش رقابت میان ایران و این کشورها در خاورمیانه، ممکن است چین مجبور شود که در نهایت یک طرف را انتخاب کند.

واکنش آمریکا به گسترش روابط ایران و چین احتمالاً تا حدی بر دیپلماسی فشار تکیه خواهد داشت. آمریکا سعی خواهد کرد تصویری منفی از افزایش نفوذ منطقه ای ایران برای چین ترسیم کند و در عین حال همکاری شرکت های چینی با ایران در زمینه های ممنوعه را پرهزینه کند. متحدان خاورمیانه ای آمریکا، به خصوص آنها که قرار است بخشی از طرح «یک کمربند، یک جاده» باشند، نیز می توانند رویکرد چین را تغییر دهند. البته هر چقدر ساختار امنیتی و نظام همپیمانی آمریکا در خاورمیانه قوی تر باشد، احتمال اینکه ایران و چین این کشور را به چالش بکشند کمتر است. هر چقدر هم که چین قانع شود که از بازی برد-باخت پرهیز کند و نظم متکی به آمریکا را برای منافع خودش سودمند ببیند، بهتر است. با این حال، ایالات متحده نباید از پیامدهای توافق هسته ای با ایران غافل شود.

5252

کد N896944

وبگردی