آفتاب
استاد دانشگاه بردفورد در گفتگو با مهر:

رقبای ایران در جایگاه ضعف هستند/ عربستان و اسرائیل بازندگان توافق

رقبای ایران در جایگاه ضعف هستند/ عربستان و اسرائیل بازندگان توافق

استاد دانشگاه بردفورد انگلستان معتقد است: توافق هسته ای، ایران را به عنوان برنده بلامنازع و عربستان و اسرائیل را به عنوان بازندگان آن به منصه ظهور رسانده است.

به گزارش خبرنگار مهر، جمع بندی مذاکرات وین در روز ۲۳ تیرماه محقق شد. امری که برای تبدیل به قانون شدن باید به تصویب مجالس کشورهای متعهد برسد. در گفتگو با دکتر افشین شاهی استاد روابط بین الملل دانشگاه بردفورد انگلستان به بررسی جمع بندی مذاکرات وین و بازندگان این توافق پرداخته ایم که در ادامه از نظر می گذرد.

ارزیابی شما از جمع بندی مذاکرات وین میان ایران و کشورهای گروه ۱+۵ چیست؟

بالاخره ایران و کشورهای ۱+۵ توانستند به یک توافق تاریخی دست یابند. اگر به حدود ۳ سال پیش برگردیم، کامیابی کنونی برای همه طرف های حاضر، مقوله ای ناممکن به نظر می رسید. ایران تحت فشارها و تحریم های بی سابقه ای قرار گرفت تا اقتصاد ایران را فلج کنند. با این وجود، عوامل متعددی از قبیل ایستادگی دولت نوپای روحانی به همراه نقش تعیین کننده  وزیر امورخارجه یعنی دکتر ظریف راه را برای به وجود آمدن نقطه عطف مهمی فراهم ساخت.

طرف های دیگر مذاکرات مانند دولت اوباما در این موفقیت بزرگ نیز نقش آفرینی کردند. اوباما توافق هسته ای کنونی را یک موفقیت مهم در حوزه سیاست خارجی خود به حساب می آورد به گونه ای که برای حصول آن مجبور بود با جمهوریخواهان کنگره و سنا مواجه شده، به لابی های قدرتمندی مانند آیپک بی توجهی کرده و روابط گرمی را با متحدین دیرینه خود مانند رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی حفظ نماید. به نظر من می توان گفت، توجه اوباما در جهت تلاش برای دست یابی به این توافق، انگیزه ای برای تصمیم سازان سیاسی ایران محسوب می شد تا به مذاکرات ادامه دهند.

این توافق چه آثاری بر روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران اعم از روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی خواهد داشت؟

 اکنون توافقی حاصل شده است که همه طرف ها از آن به عنوان پیروزی یاد می کنند. از سویی ایرانی ها از این توافق برای بازتعریف جایگاه خود در منطقه و جهان بهره خواهند برد و از سوی دیگر و از بُعد جهانی، توافق کنونی از توان بالقوه ای برای بسترسازی در راستای پیوستن ایران به اقتصاد بین الملل برخوردار است. توافق هسته ای به دست آمده می تواند زمینه های خوبی برای توسعه سرمایه گذاری، همکاری های فیمابین و تجارت را متبلور سازد.

تصور اینکه ارتباطات اقتصادی عمیق تر تنها می تواند به شکوفایی اقتصادی بیانجامد، صحیح نیست. روابط اقتصادی بیشتر می تواند فواید امنیتی، سیاسی و راهبردی ویژه ای را نیز با خود به ارمغان بیاورد. به عبارت دیگر، کشورهایی که ارتباطات اقتصادی آنها از عمق بیشتری برخوردار است، می توانند از مناسبات سیاسی با ثبات تری نیز متنعم شوند؛ این درست همان چیزی است که ایران در نظام آشفته بین المللی کنونی نیازمند آن است. بر همین اساس، ایران نیز می تواند از فرصت ایجاد شده کنونی برای تعمیق هر چه بیشتر جایگاه خود در اقتصاد جهانی استفاده کند.

 هم اکنون، ایران از موقعیت و جاگاه ممتازی در منطقه برخوردار است.

چه کسانی بازندگان اصلی این توافق بودند؟

توافق حاضر که میان ایران و کشورهای ۱+۵ منعقد شد، سیگنال های منفی را به عربستان و رژیم صهیونیستی القاء می کند.

 آنچه برای عربستان سعودی بیش از ایران هسته ای خطرناک به نظر می رسد، ایرانی با اقتصاد توانمند و پویا است. عربستان از ارتقاء نفوذ  ایران در منطقه به ویژه در حوزه سوریه، عراق و یمن بیمناک است. تهاجم ناموفق عربستان سعودی به یمن، جایگاه یابی آینده این کشور را در منطقه در معرض تهدید جدی قرار داده و برای سعودی ها به مثابه یک «بازی با حاصل جمع صفر» نمایان شده است. اکنون آن ها به این درک رسیده اند که جایگاه جدید ایران در اقتصاد جهانی و همچنین روابط نزدیکتر آن با شرکاء غربی به مفهوم تضعیف بیشتر موقعیت آن ها خواهد بود.  

با ظهور افق های اقتصادی جدید در ایران، عربستان با مشکلات اقتصادی بیشتری در داخل کشور خود مواجه شده است. به عنوان مثال، برای برطرف نمودن کسری بودجه، ریاض مجبور شد تا ۱/۶۵ میلیارد دلار از خزانه عمومی پولی خود را در ۵ ماه نخست سال ۲۰۱۵ استخراج کرده و به مصرف برساند. این اقدام به تنش های موجود در منافظ قدرت در ریاض افزوده است.

پیش از حصول توافق کنونی، عربستان تلاش های دیپلماتیک زیادی را برای تحت الشعاع قرار دادن مذاکرات به کار برد. این کشور برای رسیدن به مطامع خود، از محرک های اقتصادی برای موفقیت خود نیز بهره برد و حتی کوشش نمود تا از آمریکا امتیازاتی را اخد نماید، اما شکست خورد. دست یابی به این توافق استدلال خوبی است تا به اثبات برساند، عربستان دیگر نمی تواند به اتحاد دیرینه خود با آمریکا به عنوان یک نقطه اتکاء نیرومند دلبستگی داشته باشد.

توافق حاصل عربستان را به تلاش برای ائتلاف سازی با کدام کشورهای سوق می دهد؟

 این شواهد به وضوح مؤید این حقیقت است که در شرایط کنونی، دل مشغولی سعودی ها بیش از هر زمان دیگری در ۳ دهه گدشته به امنیت معطوف شده است. اکنون آن ها ناگزیرند تا پیمان های منطقه ای خود را بازتعرف نمایند. عربستان علاقه زیادی را برای تحکیم روابط امنیتی خود با ترکیه نیز نشان می دهد. به ویژه زمانی که نوبت به سوریه و احساسات ضد بشار اسد می شود، عربستان و ترکیه دارای نقاط مشترک زیادی با هم هستند، اما ترکیه به تقابل با ایران هیچ علاقه ای از خود نشان نمی دهد. از سوی دیگر، ریاض اخیراً تلاش می کند تا مناسبات خود با روسیه را گسترش دهد. مثلاً در جولای سال ۲۰۱۵، سرمایه گذاری ۱۰ میلیارد دلاری صندوق سرمایه گذاری عمومی عربستان برای مشارکت با صندوق سرمایه گذاری مستقیم روسیه در پروژه های این کشور موافقت خود را اعلام نمود.

مسکو به خاطر مسأله الحاق کریمه تحت تحریم های غرب قرار گرفته است. بنابراین جای تعجب نیست که این کشور برای کاهش اتکاء به اروپا و آمریکا، تمایل بیشتری را به شرق از خود نشان دهد. از آنجاییکه روسیه از روابط مستحکمی با ایران برخوردار است، اعتماد ریاض به مسکو به عنوان یک شریک امنیتی معتمد قطعی به نظر نمی رسد. از سوی دیگر، پاکستان با تصمیم به عدم مشارکت نظامی در ائتلاف تهاجم به یمن ثابت کرد که نمی تواند نقطه قابل اتکاء مهمی برای عربستان سعودی به شمار آید.

اگرچه تا کنون شواهدی مستدل برای اثبات تلاش عربستان در راستای به دست آوردن تسلیحات هسته ای از پاکستان مشهود نبوده است، لیکن گمانه زنی هایی نیز در این خصوص وجود دارد. با وجود اینکه ریاض به لحاظ اشتراک با اسرائیل در دشمنی با ایران تلاش می کند از نظر راهبردی به تل آویو نزدیک شود، اما اسرائیل هرگز تحمل پذیرش عربستان هسته ای را نخواهد داشت.

 ریاض خود به خوبی آگاه است که به دست آوردن بمب اتم به هر شکل ممکن ناقض خط قرمزهای آمریکا و اسرائیل است. با این وجود، چشم پوشی از سلاح هسته ای هم گزینه آسانی برای عربستان نخواهد بود.

با توجه به توضحات جنابعالی، علاوه بر عربستان اسرائیل نیز قاعدتا خیلی از توافق ناخشنود خواهد بود؟

اسرائیل و بالاخص شخص نتانیاهو از دیگر بازندگان توافق هسته ای جاری هستند. در جریان مذاکرات هسته ای، نتانیاهو از هر اقدامی برای از بین بردن این توافق فروگذاری نکرد. او در این راه حتی از مقابله با اوباما نیز نهراسید. وی تلاش کرد تا از یک طرف کنگره را در برابر کاخ سفید قرار داده و از طرف دیگر افکار عمومی جامعه این کشور را علیه رئیس جمهورشان تحریک نماید که البته شکست خورد. حتی برخی مخالفان نتانیاهو در اسرائیل استعفای او را فریاد می زدند. برخی نیز رویکردهای او را دارای تبعات منفی اعلام کرده و ساز مخالفت سر می دادند. استدلال آن ها این بود که او توانایی گرفتن کمترین امتیاز از اوباما را نیز نداشته و به دلیل اتخاذ سیاست های ناثواب، منافع اسرائیل را نیز به مخاطره انداخته است.

در جمع بندی می گویم که در عصر حاضر ایران از موقعیت ممتازی برخوردار است. رقباء اصلی این کشور اکنون در ضعیف ترین جایگاه نسبت به سال های اخیر قرار دارند. جمهوری اسلامی ایران از یک فرصت طلایی برای تجدید موقعیت خود در نظام بین المللی برخوردار است تا از این رو نه تنها متحدین جدیدی را برای خود ایجاد نماید، بلکه به شکل بازیگر جهانی مهمی در مراکز قدرت اقتصادی منطقه ای عرض اندام کند. البته بدیهی انگاشتن همه تحولات نیز امری ساده لوحانه است؛ زیرا اگرچه افزایش چشمگیر فرصت ها وجود دارد، لیکن بهره برداری مدبرانه از آن ها از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود. در حالیکه رسیدن به توافق موفقیتی بزرگ است، اما تلاشی بس عظیم تر پش روی سیاست گذاران ایرانی قرار دارد؛ به این معنی که تنها نوع تصمیم گیری و نحوه عملکرد آنان می تواند فصل جدیدی را در آینده ایران رقم بزند.

گفتگو: مهدی ذوالفقاری

کد N893932

وبگردی