آفتاب
یادداشت؛

دوره‌های تاریخی مغرب زمین و شکل‌گیری رنسانس

دوره‌های تاریخی مغرب زمین و شکل‌گیری رنسانس

تمدن مغرب‌ زمین را به سه دوره تقسیم می­ کنند که دوره اخیر آن رنسانس نام دارد. در دوره رنسانس، تفکر غالب موجود در این دوره، گسترش می ­یابد و به بسیاری از فرهنگ­های دیگر سرایت پیدا می ­کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، یادداشت پیش رو، بخشی از سخنرانی دکتر عبایی است که به تقسیم­ بندی دوره ­های تمدن غرب و معرفی رنسانس می ­پردازد.

دوره ­های تاریخی تمدن غرب و گسترة رنسانس!

تاریخ تمدن مغرب زمین به سه دوره تقسیم شده است. دوره کهن یا دوره یونانی ـ رومی، قرون میانه یا قرون وسطی و عصر جدید. در واقع هفتصد سال پیش از میلاد را قرون کهن یا یونانی ـ رومی نامیده ­اند. این تقسیم ­بندی از «ویل دورانت» آغاز می­ شود. وی در کتاب «تاریخ تمدن» این تقسیم­ بندی را به کار گرفته و پس از او بسیاری از متفکران و فرهنگ ­پژوهان، همین تقسیم ­بندی را قبول کردند و بر اساس همین تقسیم­ بندی، تاریخ مغرب زمین را تحلیل نمودند.

تقریباً پس از صد سال از طلوع مسیحیت در خاورمیانه، امپراتور بزرگ روم، «کنستانتین کبیر» به دین مسیحیت درآمد و پس از یکی دو قرن، مسیحیت دین رسمی و پذیرفته شده کلیه ممالک اروپایی شد. این دوره را از آن جهت که بین عصر کهن یونانی و عصر جدیدِ پس از رنسانس قرار گرفته است، «قرون وسطی» نامیدند.

قرون وسطی تقریباً چهارده قرن به طول انجامید که عمر نسبتاً طولانی هم داشته است. از ویژگیهای اصلی و خاص این دوران، نظامِ زندگی فئودالی، نظام سیاسیِ پادشاهی و نظام دینی مسیحی است که بر اساس سنت­های کلیسایی اداره می ­شد.

در پایان قرون وسطی، اتفاق­هایی در اروپا ­افتاد که منجر به تغییر و تحول فرهنگی، فلسفی، اجتماعی و هنری ­شد که به آن دورۀ «رنسانس» گفته می ­شود. در دائرةالمعارف، رنسانس به زبان فرانسه، به معنی «تولد دوباره، نوزایی و حیات مجدد» است.

حادثۀ رنسانس علاوه بر آن که در وضع زندگی مردم اروپای آن دوره تغییرات کلی و بنیادین به وجود آورد، به تدریج نوعی سبک زندگی ارائه کرد که امروزه در همه جای جهان مشاهده می­ شود. در خاورمیانه، ایران، کشورهای آسیایی و خاور دور، ژاپن، چین، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، آفریقا و حتی در غرب کشورهای اسلامی، این تغییرات را می­ توان مشاهده کرد.

تغییرات به وجود آمده از نظر روحیة تمدنی، محصول همان حادثه بزرگ رنسانس است که بسیار اهمیت دارد. برای شناخت دنیای معاصر، حتماً باید زادگاه و قرارگاه این تمدن را شناخت. در دوران رنسانس، اومانیسم، روحی است که در قالب­های گوناگون تمدنی اعم از صنعت و اقتصاد، در قالب علم، حقوق، هنر، فلسفه و سایر مظاهر تمدنیِ بشر امروز به ظهور و بروز رسیده است.

کالاهایی که آفریده شده­ است، روحیۀ تمدنی جهان معاصرِ امروز را به خود اختصاص داده و از شرق، غرب، شمال و جنوب عالم، از کشور­های سنتی توسعه یافته یا در حال توسعه وجوه مختلف فرهنگ و تمدن غربی را که روح پنهان اومانیسم است، آشکار می­ سازد.

کد N866839

وبگردی