آفتاب

داعش،به مثابه یک ایدئولوژی

داعش،به مثابه یک ایدئولوژی

شاید رهبران داعش نسبت به جامعه جهانی تحلیل بهتری از اوضاع آشفته بین المللی دارند. آنها با انگیزه های مقدس و بهره گیری از نابسامانی ها و سرخوردگی های اجتماعی، به دور از چشم وحساسیت های جامعه جهانی مشغول کادر سازی،تربیت نیرو و تعمیق باورهای مذهبی برای توجیه اعمال "امر خشونت مقدس" در میان مردم عادی خصوصا جوانان در سراسر جهان هستند. در حالی که زیرکانه نگاه ها را معطوف اقدامات در خاورمیانه کرده اند.

آیا داعش واقعا یک خطرمحسوب میشود؟قبول دارم سوالی نه چندان متعارف ، تردید محور و تعجب برانگیزاست.پاسخ به این سوال اگرچه منفی نیست، اما مسلما گزینه مثبت هم پاسخ چندان دقیقی به آن نخواهد بود.بسته به اینکه از چه زاویه ایی به موضع نگاه کنیم ،ارزیابی توان و تاثیر داعش بر تحولات منطقه ایی و بین المللی با معیارهای شناخته شده کنونی ،ما را به یک برداشت مشترک از اهداف این گروه سوق نمی دهد،آنگاه که این نیروی شگفت آور تروریستی صرفا از جنبه قدرت نظامی و عملیاتی آن مورد توجه قرار گیرید.در واقع با چنین معیاری نه تنها بستر سیاسی ،بلکه خاستگاه ایدئولوژیکی و مشروعیتی آن و در تحلیل نهایی خواست متقابل نیروهای اجتماعی و مذهبی سرخورده جوامع هدف داعش که حد و مرز ندارد،مورد بی توجهی آشکارقرار می گیرد.لطفا اجازه دهید قدری واقع بین باشیم.این بی توجهی به باور های ایدئولوژیک جریان داعش می تواند ناشی از2 عامل باشد.یا متاثر از تصمیم فرماندهان داعش است که پنهان و به دور از توجه جامعه جهانی مشغول سرمایه گذاری های مذهبی و سیاسی  روی نیرو های اجتماعی در سراسر جهان هستند ،اما با زیرکی اذهان جامعه بین المللی را منحرف و متوجه عملیات نظامی خود در عراق،سوریه و بخش هایی از خاورمیانه عربی کرده اند. یا می تواند ناشی از تسامحی باشد که نسبت به متحدان عرب واشنگتن در خلیج فارس به عنوان حامی اصلی و معنوی آنها اعمال می گردد که مشروعیت مذهبی داعش در این کشورها باز تولید شده و به سراسر جهان صادر می شود.یک دیپلمات ارشد غربی مقیم ریاض که مایل به افشای نام خود نیست اما دولت متبوعش روابطی بسیار نزدیک و استراتژیک با عربستان دارد می گوید" مقابله با ایدئولوژی بین المللی داعش به عنوان موتور محرک و مشروعیت زای این گروه، بالقوه ما را در برابرساختار سنتی ،اجتماعی و مذهبی متحدانمان در منطقه قرارمیدهد. موضوع تنها به تحت فشار گذاشتن آنها برای بستن راه های کمک به داعش محدود نمی شود.مسئله بیشتر  به وجود باور ها در یک ساختار عمومی مربوط می شود".
تا آنجا که به تحولات امروز مربوط می شود ،داعش ممکن است یک نیروی مخرب و خطر آفرین برای صلح و امنیت بین المللی باشد،که حتما هست.اما علیرغم رعبی که درمیان اعضای جامعه جهانی ایجاد کرده، آنها را در برخورد موثر با خود با ناکامی روبرو و موجب شده دولت های جهان  نتوانند برای مقابله جدی با داعش، به یک اجماع و ادراک مشترک از مفهوم امنیت کاربردی و راهبردی دست یابند. مضحک به نظر می رسد،اما اکنون وجود این خطر  به جای اتحاد،عملا به انشقاق در نظام بین المللی منجرشده است.شاید رهبران داعش نسبت به جامعه جهانی تحلیل بهتری از اوضاع آشفته جهان دارند،نمی دانم!. اما آنها با انگیزه های مقدس و بهره گیری از نابسامانی ها و سرخوردگی های اجتماعی، به دور از چشم وحساسیت های جامعه جهانی مشغول کادر سازی،تربیت نیرو و تعمیق باورهای مذهبی برای توجیه اعمال "امر خشونت مقدس" در میان مردم عادی و نه فقط جوانان ،بلکه کودکان و نوجوانان بین 7 تا 15 سال در سراسر جهان هستند؛ در حالی که زیرکانه نگاه جامعه بین المللی را معطوف به اقدامات خونبارنظامی شان در خاورمیانه کرده اند.حساسیت ذاتی خاورمیانه چنین موجبی را فراهم آورده؟ شاید !.اما بی توجهی همراه با خوشبینی این طنز تلخ ایرانی که "آتش همیشه در خانه همسایه روشن خواهد شد"،موجب شده از مخاطره اصلی یعنی باورهای تبشیری این گروه غافل شویم.در یک مورد افشا شده و حیرت آور،هفته گذشته 2 شبکه خبری سی ان ان و بی بی سی گزارش هایی از وجود اردوگاه های مخفی آموزشی داعش در مناطقی نامعلوم از اندونزی و سنگاپور پخش کردند که نشان می داد چگونه کودکان و نوجوانان زیر 15 سال آسیائی که به زبان مالایایی صحبت می کردند آموزش های مذهبی ونظامی غیر متعارف،جنگ تن به تن ،سر بریدن،آتش زدن و انجام قتل های شنیع را فرا می گیرند. در این فیلم جوانی حدودا 18 ساله در دفاع ازآموزش های ضد انسانی و تروریستی در این اردوگاه ها می گوید" مرد بودن نر بودن نیست. یک مرد باید بتواند اسلحه دست بگیرد، بجنگد ، بکشد و یا کشته شود".آنگونه که در این گزارش دیده شد، به نوجوانان زیر 14 سال، فیلم های نحوه سربریدن آموزش داده می شودو این نوجوانان از آنچه می دیدند خوشحال بودند.

آموزش جنایت باورمدارانه به کودکان و نوجوانان به این دلیل که ممکن است آنان به جبهه های نبرد در خاورمیانه اعزام شوند چندان موجب نگرانی نیست.به 3 دلیل.نخست، به نظر نمی رسد داعش در تامین نیروی موثر برای جنگ های خاورمیانه با مشکل خاصی روبرو باشد.دوم،کودکان ونوجوانانی در این گروه سنی فعلا امکان حضور موثر در میدان نبرد هارا ندارند.سوم،جابجائی و انتقال آنها به خاورمیانه به هر صورت و بهانه ایی که صورت گیرد بسیار مشکل و دردساز است. پس منطقا هدف کادر سازی برای آینده است.
در یک مورد لو رفته،روز 4 شنبه 11 ژوئن، "لی هسین لونگ" نخست وزیر سنگاپور افشا کرد ، مقامات امنیتی  کشورش دو نوجوان 17 ساله که قصد داشتند در صورت عدم موفقیت به پیوستن به داعش در خاورمیانه، مقامات دولت سنگاپور را ترور کنند بازداشت کرده اند. او گفت"جنوب شرق آسیا تبدیل به یکی از مراکز سربازگیری کلیدی برای داعش شده است.داعش دارای تعداد زیادی مبارز اندونزیایی و مالزیایی است که خودشان را واحد کتیبه نوسانتارا یا واحد شبه جزیره مالایی می نامند. چندین گروه جهادی در جنوب شرق آسیا با داعش بیعت کرده اند.گروهی مانند جماعت اسلامی از اندونزی که رهبر آن" ابوبکر بشیر" سال گذشته بیعتش رابا داعش از درون زندان انجام داد،آماده همکاری با داعش شده اند".
تمامی مولفه ها نشان می دهد جنگ با داعش در منطقه خاورمیانه ادامه خواهد یافت،اما این واقعیت تلخ دیری نخواهد پایید که با واقعیت تلخ تر"داعش از شرق آسیا تا غرب خاورمیانه"تکمیل تر خواهد شد.فروپاشی سیاسی اتحاد جهانی علیه تروریسم و در برابر "داعش به مثابه یک ایدئولوژی، جنبه فاجعه بارتر این واقعیت روبه تکامل است[email protected]

کد N857842

وبگردی