آفتاب

«قرق اختصاصی» به کمک حیات‌وحش ایران می‌آید؟ / اینانلو: ترکیه به اندازه درآمد ما از نفت، از شکار درآمد دارد

«قرق اختصاصی» به کمک حیات‌وحش ایران می‌آید؟ / اینانلو: ترکیه به اندازه درآمد ما از نفت، از شکار درآمد دارد

اینانلو معتقد است که با قرق اختصاصی می شود شکار غیرمجاز را کنترل کرد، اما به شرطی که قرق اختصاصی توسط افراد متخصص انجام شود.

امید کریمی: هرچند که بحث روز محیط زیست ایران، گرد و خاک در استان های غربی، آلودگی هوای شهرهای بزرگ و بی آبی در تمام کشور است، اما محیط زیست با موضوع تنوع جانوری و خطر از بین رفتن گونه های جانوری هم مواجه است. سازمان محیط زیست حداقل در یک سال و نیم گذشته، چند طرح برای حفظ گونه های جانوری داشته است؛ از ممنوعیت شکار تا طرح قرق اختصاصی. روز گذشته خبری احمدعلی کیخا، معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست اعلام کرد که با واگذاری قرق های اختصاصی شکار به جوامع محلس موافق است ( اینجا ) قرق اختصاصی همان ایده ای است که مخالفان ممنوعیت شکارِ،‌ از آن به عنوان راهکاری برای کنترل شکارهای بی رویه و همچنین حفاظت از گونه های جانوری حرف می زنند.

محمدعلی اینانلو، کارشناس محیط زیست در گفتگوهای مختلفی دراین باره حرف زده است. از او درباره ایده جدید سازمان محیط زیست برای قرق های اختصاصی پرسیدیم. اینانلو به خبرآنلاین گفت که باید قرق های اختصاصی به جوامع محلی که تخصص در نخجیرداری دارند، واگذار شود.

سازمان محیط زیست اعلام کرده موافق قرق اختصاص برای شکار است. این همان پیشنهاد قبلی شما برای حفظ گونه های جانوری و همچنین تعطیل نشدن شکار و البته درآمدزایی از شکار است؟

اولا که همکاران جوان مطبوعاتی من، دوستداران محیط زیستی در فضای اینترنتی، ان‌جی‌او ها و جوانان احساساتی فورا به من به عنوان شکارچی پیر حمله نکنند. حرف‌هایی که من می زنم به هیچ عنوان موافقت و ترویج با شکار نیست. بلکه یک اتفاقی است که بین دولت و مردم می افتد. من به عنوان کسی که عمرش را در طبیعت صرف کرده، تجربیات خودم را در اختیار می گذارم که این موضوع به نحو احسن انجام بگیرد و تالی فاسد نداشته باشد. و جنبه آزمون توام با خطا به خودش نگیرد. به این دلیل که طبیعت و حیات وحش ما، به هیچ وجه، به هیچ وجه، به هیچ وجه، تحمل آزمون و خطا را ندارد. به همین دلیل است که وقتی خانم ابتکار برای سازمان محیط زیست انتخاب شد، من با انتخاب ایشان در آن شرایط موافق بودم چون ایشان دو دوره مدیر بودند و هر آزمون و خطایی که قبلا داشتند،‌ انجام دادند و امیدوار بودم و هنوز هم امیدوارم، که در این دوره آزمون و خطایی صورت نگیرد. دوم اینکه منبع خبری من، منحصر به خبری است که در خبرانلاین و پایگاه اطلاح رسانی سازمان محیط زیست خواندم، این خبر چندان کامل و مفصل نبود که بتوانم با آن برداشت عمیق و دقیق از موضوع داشته باشم.

بنابراین در حد اظهارات چند جمله ای آقای کیخا اظهار نظر می کنم. همانطور که از گذشته مطالب من پیداست، سپردن این امر فوق‌تخصصی به بخش خصوصی، همیشه مورد تایید من بوده است. اما اسم این کار را مدیریت نخجیرداری که این کشور از حدود ۲هزار سال پیش داشته، می گذارم و مدیریت مناطق. به معنای نگهداری، رسیدگی، تکثیر و آنگاه بهره برداری. این موضوع اگر بخواهد درست انجام شود، یک امر کاملا تخصصی و حتی فوق تخصصی است. بنابراین این موضوع در نشستی مفصل مثلا در کافه خبر مورد بررسی قرار بگیرد.

شما با پیشنهاد معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست دراین باره موافقید؟

اگر این موضوع را یک عملکرد و عملیات کاملا تخصصی بدانیم، باید روشن شود که منظور آقای کیخا از جوامع محلی، کدام جوامع محلی است. آیا شوراهای روستاها هستند؟ آیا ان‌جی‌او ها هستند؟ آیا گروه هایی از شکارچیان هستند که دور هم جمع شده اند؟ کدام جوامع محلی است؟ مسلما باید جوامع محلی یا هرگروه دیگری که این مسوولیت را به عهده می گیرند، جوامع و گروه های کاملا آموزش دیده باشند. من در ایران به جز معدودی از موارد، جوامع آموزش دیده دیگری را سراغ ندارم. به عنوان مثال یکی از همین جوامع آموزش دیده، در همین استان یزد هست که جلسه آقای کیخا در آنجا برگزار شده بود. اینها گروهی از شکارچیان و علاقمندان به طبیعت هستند که سابقه و عملکردشان درباره منطقه ای که تحت مدیریت گرفته اند، برای من روشن است. این گروه به خاطر تخصص تجربی و سوابقی که داشته اند، توانسته اند از یک منطقه خالی از حیات وحش طی چند سال منطقه ای غنی بسازند که الان حدود ۳۰۰ قوچ،‌ میش و کل و بز دارند. اما نمی شود این موضوع را به تمام کشور تسری داد. من در دیگر مناطق کشور،‌ جوامع محلی آموزش دیده سراغ ندارم. بنابراین کاملا باید مشخص باشد منظور آقای کیخا از جوامع روستایی، کدام جوامع است.

چیزی که مسلم است، طبیعت به اندازه بساز و بفروشی سود ندارد. بنابراین کسانی که به عنوان متقاضیان قرق های اختصاصی پا به میدان می گذارند، اگر زاده رانت نباشند، حتما انسان های عاشق و علاقمندی هستند. که می خواهند عمر و راحتی و سرمایه خود را در بیابان بریزند، سودآوری در طبیعت می تواند در میان مدت در دسترس باشد. به شرط انکه مدیریت درستی داشته باشد. کاری که هم اکنون ترکیه در حال انجام آن است و نزدیک به پول فعلی نفت ما، از طبیعت و حیات وحش خود درآمد دارد.

چند ماه پیش آقای کیخا در گفتگویی با خبرآنلاین درباره شکار، گفتند «چه ایرادی دارد که بومی ها به جای پرورش گوسفند، قوچ و کل پرورش دهند که چندین برابر ارزشمندتر از گوسفند است؟» (اینجا). گمانم اشاره ایشان به بومی هایی بود که همیشه یکی از متهمان شکار غیرمجازند.

اگر آقای دکتر کیخا به عنوان معاون سازمان حفاظت محیط زیست، چنین اظهار نظری کرده اند، اظهار نظری بسیار غیر علمی و غیر کارشناسانه بوده است. ما در این مورد الگوی ۵۰ ساله در دنیا داریم. در آفریقا، در کشورهای مختلف اروپایی،‌در امریکا و در کانادا. با ارتباطات دهکده جهانی امروز، حتی بدون مسافرت های طولانی هم می شود این الگوها را بدست اورد و انجام داد. مسلما سپردن حیاط وحش بدست یک چوپان معمولی چاره کار نیست. موضوع گله های گوسفند و دام اهلی و حیات وحش، موضوع دیگری است که باید در جای خود مورد بحث قرار گیرد. مسلما یکی از معضلات مناطق ما مانند توران، خوش ییلاق و دیگر مناطق، چرای بی رویه، بیش از ظرفیت و پیش از موعد است. که به هرحال آن موضوع دیگری است. اینجا درباره مدیریت علمی نخجیرداری حرف می زنیم. و باید با این پدیده کاملا علمی و کارشناسانه برخورد کرد. وگرنه مانند تیر دو لبه، خود موضوع به ضد خود بدل می شود.

پس چاره کار چیست؟

ما ایرانی ها معمولا انتقادکننده های خوبی هستیم، به شرط اینکه از ما راه حل نخواهند. اما سابقه ۵۰ سال در طبیعت بودن من اجازه انتقاد بدون راه حل به من نمی دهد. بنابراین انچه در این مطلب مختصر می گنجد، به طور خلاصه عرض می کنم، اما باز هم بررسی راه حل ها را به جلسه ای مفصل تر واگذار می کنم. این موضوع باید در درجه اول به دور از رانت باشد. که من همیشه نگران رانت بوده ام. اما دقیقا مانند عملیاتی که دولت یا هر نهاد بزرگ دیگری می خواهد برای یک پروژه عمل کند، مثلا یک پروژه پل سازی بزرگ، پروژه ساختمان سازی و ... باید توان علمی و فنی پیمانکار مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد. همانطوری که ما در مورد پروژه جاده سازی و پل سازی با سنجش توان علمی، تجربی و عملی پیمانکار را می سنجیم و گریدبندی می کنیم، در اینجا هم باید جوامع منظور نظر آقای کیخا از نظر توان علمی و عملی، سنجیده شده و گریدبندی شوند و همزمان توسط کارشناسان آموزش داده شوند و همواره از سوی مسوولان ذی‌ربط حرفه ای، مورد نظارت و پایش قرار گیرند.

گمان می کنید با قرق اختصاصی تا چقدر بشود گونه های جانوری را از انقراض نجات داد؟

طبق قانون اصولا شان و دلیل بوجود آمدن بخش محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، حفاظت، نگهداری و تکثیر حیات وحش است. روی کلمه تکثیر مجددا تاکید می کنم. وظیفه ای که در طی ۳۰ سال گذشته همیشه مورد غفلت سازمان محیط زیست قرار گرفته و اقدامی درمورد آن انجام نشده است. به همین دلیل است که تعداد حیات وحش ما روبه نخسان بوده و خطر انهدام آن می رفته و می رود. به عنوان مثال طبق اظهار نظرهای جسته و گریخته برخی از مسوولان محیط زیست، حدود ۲۰ سال پیش در ایران ۱۱۶هزار قوچ،‌ میش، کل و بز و آهو (چهارپایان قابل شکار) داشته ایم،‌ هنوز هم ۱۱۶ هزار داریم. این آمارها ممکن است یکی از این چند معنی را بدهد؛

- حرف مرد یکی است و امار بالا و پایین نمی شود
- آمارگیری درست انجام نشده.
- سازمان محیط زیست به وظیفه خود در مورد تکثیر و پایش عمل نکرده

یعنی این تقصیر شکار غیرمجاز نیست؟

البته عوامل از بین برنده چهارپایان، از جمله حیوان کشی، شکارهای بی رویه و از همه مهمتر از بین رفتن زیستگاه ها هم بسیار موثر بوده اند. اما جواب سوال شما به طور کلی؛ من با قرق های اختصاصی و مدیریت علمی نخجیرداری موافق بوده و هستم.

از قرق اختصاصی می شود درآمدزایی هم کرد؟

چیزی که مسلم است، طبیعت به اندازه بساز و بفروشی سود ندارد. بنابراین کسانی که به عنوان متقاضیان قرق های اختصاصی پا به میدان می گذارند، اگر زاده رانت نباشند، حتما انسان های عاشق و علاقمندی هستند. که می خواهند عمر و راحتی و سرمایه خود را در بیابان بریزند، بی آنکه اطمینان بازگشتی داشته باشند. بنابراین به این گونه انسان ها باید احترام گذاشت، از آنها استقبال کرد و به آنها کمک کرد. سودآوری در طبیعت می تواند در میان مدت در دسترس باشد. به شرط انکه مدیریت درستی داشته باشد. کاری که هم اکنون (جای دور نرویم) ترکیه در حال انجام آن است و نزدیک به پول فعلی نفت ما، از طبیعت و حیات وحش خود درآمد دارد. و ما فقط کاری که می کنیم، با دلسوزی های سانتی مانتال و احساساتی، از این درآمد چشم می پوشیم،‌ درحالی که جوان های ما، هزار هزار بیکارند.

۴۷۴۷

کد N734529

وبگردی