آفتاب

سفیدی کتاب چشمم را اذیت می‌کند/ گفتگو با کودکی که چشمش بر اثر انفجار بمب آسیب دید

سفیدی کتاب چشمم را اذیت می‌کند/ گفتگو با کودکی که چشمش بر اثر انفجار بمب آسیب دید

سایت ماهانامه شبکه آفتاب نوشت:

۲۴ آذرماه، در روستای گاگل از توابع مریوان، کوسار و شش پسربچه‌ی دیگر شی‌ء عجیبی را نزدیک پایگاه مخروبه در حوالی مدرسه پیدا کردند و به خانه آوردند.

ناصر شادمهر پدر کوسار: «ما شب مهمان برادرم بودیم. من و زنم رفتیم، بچه‌ها در خانه ماندند. حوالی ساعت هشت شب بود.»

کوسار: «یه آهن بود حدود ده دوازده سانتی‌متر. نمی‌دونستم چیه. یه سوراخ داشت، آوردم خانه و قایمش کردم. شب که بابا رفت، برش داشتم. اما همین که به اون سوراخ دست زدم منفجر شد.»

صدای انفجار تا خانه‌ی همسایه‌ها رسید. یکی از بچه‌ها خبر را به مادر کوسار رساند که در حال کمک برای تدارک شام بود. وقتی رسیدند خون صورت پسرک را سرخ کرده بود و ناله می‌کرد. بهورز روستای گاگل بعد از شیفت کاری، ساعت پنج عصر، به مریوان برمی‌گردد. آن ساعت شب پزشک و پرستاری در ده نبود پس ماشینی از هم‌ولایتی‌ها کرایه کردند و راهی شهر شدند. چشم چپ کوسار آسیب دیده بود. دکتر عزتی پسر را بستری کرد تا ساعت هشت صبح فردا عمل شود. چشم کوسار عمل شد ولی بینایی چشم تا حد زیادی از دست رفت و حالا فقط شبحی تار از اطرافیانش می‌بیند.

دکتر برای پسر عینکی تجویز کرد و قطره‌ی چشم که بعد از دو ماه درمان هنوز سی قطره باید در این چشم بریزد تا کمی التیام پیدا کند. کوسار یک ماه از مدرسه و هم‌شاگردی‌ها هم عقب ماند. پدرش می‌گوید: ‌«شب‌هایی که چشم چپش اذیت می‌کند، چشم راست هم درد می‌گیرد. سرش هم درد می‌گیرد. دکتر گفته شبکیه‌ی چشم آسیب جدی دیده. او احتمال داده با جراحی و گذاشتن لنز وضعیت بهتری پیدا کند اما پدر کوسار از دو ماه پیش تا حالا برای درمان پسرش در بیمارستان‌های مریوان، سنندج و کرمانشاه دو میلیون تومان هزینه کرده و این عمل هم بیش از چهار و نیم میلیون تومان هزینه دارد.

کوسار بیشتر وقت‌ها در اتاقی تاریک می‌نشیند. حتی با عینک هم نمی‌تواند زیاد زیر نور آفتاب بماند. شب‌هایی که چشم‌درد پسرک را آزار می‌دهد پدر و مادر لامپ‌ها را خاموش می‌کنند.

در آن تاریکی کوسار به دوماه پیش فکر می‌کند که بی‌خیال و خوشحال آن جسم عجیب فلزی را به خانه آورد. «من نمی‌دونستم چیه. اصلاً شبیه مین نبود.

ناصر شادمهر دهیار روستای گاگل است. این روستای مرزی از توابع بخش خاوومیرآبادِ شهرستان مریوان در استان کردستان است و دو کیلومتر تا عراق فاصله دارد. ۸۹ خانوار در این روستا زندگی می‌کنند.

پایگاه متروکه‌ای که بچه‌ها شیء منفجره‌ی باقی‌مانده از جنگ را در آن پیدا کرده‌اند دویست متر با تنها مدرسه‌ی روستا فاصله دارد. شادمهر می‌گوید: «سال گذشته اکیپ‌ مین‌یاب به این روستا آمدند و منطقه را بازرسی کردند. نهار هم مهمان خانه‌ی من بودند.»

سال پیش انفجاری در نزدیکی همین پاسگاه یک الاغ را تلف کرد. پدر کوسار می‌گوید: «ما بارها اعلام کرده‌ایم که این منطقه هنوز صددرصد پاک نشده، نامه‌ای هم به بخشداری نوشتیم که باز هم برای پاکسازی بیایند.»

پدر کوسار هم مطمئن نیست شیء منفجرشده چه بوده اما حدسش این است که چاشنی بمب یا نارنجک بوده باشد. به گفته‌ی او در چند سال گذشته چندین اکیپ برای آموزش اهالی و بچه‌های مدرسه آمده‌اند اما باز هم این اتفاق نشان می‌دهد آموزش‌ها کافی نیست.

جاده‌ی روستای گاگل تازه آسفالت شده و روستاییان از کوتاه شدنِ مسیر روستا تا مریوان راضی هستند. حالا پدر کوسار و دیگر مردان روستا می‌توانند صبح‌ها برای کارگری به شهر بروند و شب به خانه برگردند. این روستا دوازده سال پیش هم چنین انفجاری را تجربه کرده است. سیداحمد خودرنگ از اهالی گاگل هم بر اثر انفجار مهمات باقی‌مانده از جنگ هر دو چشمش را از دست داد. به‌جز این‌ها، در همه‌ی این سال‌ها انفجار مین بارها باعث تلف شدن دام روستاییان شده است.

کوسار کلاس ششم است. تازه از مدرسه برگشته. امروز درس ریاضی و علوم و اجتماعی خواندند. می گوید: «سفیدیِ کتاب و دفتر چشمم را اذیت می‌کند.»

می‌گوید آن روز شش نفر بودیم که حوالیِ پاسگاه به آن شیء فلزی برخوردیم. او و هم‌سن‌وسال‌هایش آموزش مواجهه با مین دیده‌اند اما «اون جسم عجیب مین نبود. یه سوراخ داشت.»

عثمان مزین، وکیل دادگستری، حادثه‌ی یک سال پیش در روستای شریف‌آباد ارومیه را یادآوری می‌کند. لیلا و غزال فیروزی هم یک نارنجک را به خانه بردند که جانشان را گرفت.

مزین معتقد است آموزش‌ها به کودکان باید مستمر و دقیق باشد. در بسیاری از این حوادث کودکان قربانی می‌شوند که نشان می‌دهد آموزش‌ها کافی نیست. بروشور به‌تنهایی نمی‌تواند کودکان را از این خطر آگاه کند. حتی باوجود آموزش هم نمی‌توانیم مطمئن باشیم که کودکان دیگر به این مواد دست نمی‌زنند.

او می‌گوید در کشور کانادا، با وجود این‌که در پانزده سال گذشته انفجاری رخ نداده، هنوز در مدارس به بچه‌ها آموزش مواجهه با مین و مواد منفجره می‌دهند. باید به جای بیمه و هزینه‌ی درمان به فکر پیشگیری باشیم.

نشکاشی‌ها همدرد کوسار

مجروحیت همه‌ی کسانی که در پنج استانِ آلوده به مین (آذربایجان غربی، کردستان، خوزستان، کرمانشاه و ایلام) دچار حادثه می‌شوند باید به تأیید کمیسیون فرمانداری (کمیسیون ماده دو) برسد. دو ماه بعد از حادثه‌ای که برای کوسار اتفاق افتاده، این کمیسیون تشکیل نشده و او هنوز درصد جانبازی نگرفته و مورد حمایت نیست. پدر کوسار این مسأله را در دیدار با نماینده‌ی مریوان در مجلس هم، که هفته‌ی گذشته به دیدن کوسار رفت، گفته و قول رسیدگی گرفته است. این تأخیر در تأیید جانبازی مشکل بسیاری از حادثه‌دیدگانِ مین و مهمات باقی‌مانده از جنگ است.

دویست کیلومتر دورتر از گاگل، در بخش مرکزی مریوان، شش کودک با درد زندگی می‌کنند. این کودکان در پاییز ۱۳۹۲ در نزدیکی یک پایگاه نظامی متروکه دچار حادثه شدند. گشین پایش را از دست داد. چشم و صورت سینا و آلا و تن خبات، متین، بهنوش و زانا پر از ترکش‌ شد.

بر اساس اعلام سایت مرکز مین‌زدایی کشور، نیروهای فعال در عملیات مین‌زدایی بشردوستانه در ۱۳۸۷ محل انفجار، پایگاه نظامی متروکه، را پاکسازی کردند اما باد و باران و فرسایش زمین دوباره مینی را نمایان کرد که زیر پای کودکان روستا منفجر شد. بعد از سؤال و تذکر شفاهی و کتبی امید کریمیان، نماینده‌ی مردم مریوان و سروآباد در مجلس، نیروهای مرکز مین‌زدایی کشور به منطقه رفتند و سیزده مین دیگر را از پایگاه نظامی متروکه جمع‌آوری و منهدم کردند. به گفته‌ی اهالی، نیروهای مرکز مین‌زدایی پس از انفجار نزدیک سی مین را از آن پادگان جمع‌آوری کردند و گفتند برای جمع‌آوری باقی مین‌ها و خاکریزی پایگاه باز خواهند گشت.

کودکان مصدوم نشکاش پیش از این اتفاق مین را نمی‌شناختند. به گفته‌ی پدر یکی از کودکان بعد از انفجار بروشورهای آموزشی میان مردم توزیع شد تا بدانند که مین چیز خطرناکی است.

کودکان نشکاشی در چند ماه گذشته بارها به تهران آمدند تا پیگیر نتیجه‌ی کمیسیون و تعیین درصد جانبازی و درمانشان باشند. وزیر بهداشت چشم آلا را معاینه کرد و گفت کار از کار گذشته. با انعکاس مشکلات این کودکان در رسانه‌ها برخی بیمارستان‌ها و افراد خیر به آنها کمک کردند و کارت‌های خدماتی هم برای آنان صادر شده اما داستان کمیسیون ماده دو برای این کودکان هم به درازا کشید.

عثمان مزین، وکیل دادگستری که پیگیر پرونده‌ی بسیاری از مصدومان بوده، معتقد است تشکیل نشدن کمیسیون فرمانداری مشکل بسیاری از مصدومان است. «بررسی‌هایی که در پیرانشهر داشتیم نشان می‌دهد ۶۴ پرونده در این منطقه از هفت سال پیش بدون صدور رأی بلاتکلیف مانده است.» او پیشنهاد می‌کند که مهلتی برای صدور رأی در قانون تعیین شود تا کمیسیون موظف به صدور رأی در زمان مشخص باشد تا مجروحان بیش از این دچار مصیبت نشوند.

۴۷۴۷

کد N732122

وبگردی