به عنوان نخستین گام برای آزادسازی جنوب سوریه از افراد مسلحی که در خدمت اسرائیل و نظام اردن هستند، نیروی زرهی ارتش سوریه به همراه نیروهای دیگر این ارتش و مبارزان و افسرانی از حزب الله در جنوب سوریه مستقر شدهاند. در مقابل نیز افراد مسلح سوری و اعراب در اتاق عملیاتی که اردن با مشارکت آمریکا، فرانسه و عربستان آن را مدیریت میکند، در این منطقه مستقر هستند. نیروهای رژیم صهیونیستی نیز وظیفه ارائه اطلاعات ضروری را برعهده گرفتهاند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، روزنامه لبنانی الاخبار در گزارشی در خصوص محور مقاومت در جنوب سوریه و آمادگی ارتش سوریه و مبارزان حزب الله برای آزادسازی مناطق جنوب نوشت: از مدتها پیش طرح و نیروی مقابله فراگیر در خاک سوریه شکل گرفته است. جنگ علیه هویت ملی دیگر به ملیگرایی سوریه در داخل مرزها محدود نمیشود بلکه همان جنگ علیه هویت ملی فلسطین، لبنان و اردن است.
درگیریها میان جریانی به حاشیه رانده شده که از سوی اسرائیل و غرب حمایت سیاسی، نظامی و مالی میشود با مقاومتی است که روز به روز استقلال واقعی را ثابت میکند؛ استقلالی که شکست اشغالگری و حامیان غربی آن و نابودی مزدوران آنها در کشورهای عربی را میطلبد.
اما جنگ جنوب سوریه میتواند تصویر و شرایط واقعی را برای کسانی که هنوز آن را درک نکردهاند روشن کند. چه بسا این جنگ مسائل مهمتری را از نظر ارتباط میان طرحهای محور مقاومت روشن کند.
این مسالهای است که سوریها، شهروندان و مسئولان این کشور را واداشت تا به راحتی و با شفافیت از حضور اعضای مقاومت لبنان در این جنگ سخن بگویند. تا جایی که شام تنها سرزمین عرب باقی نمیماند بلکه سرزمین مقاومت نیز خواهد بود. مساله تنها مربوط به کسانی نمیشود که هویت سوری دارند بلکه مربوط به کسانی است که مساله مقاومت را در عقل و قلب خود کاشتهاند.
جبهه حفاظت از دمشق
در جبهه جنوب محور مقاومت درک کرده است اقداماتی که افراد مسلح طی یک سال و چند ماه اتخاذ کردهاند تحقق پیشرویهای چشمگیر در مناطق درعا و قنیطره را به همراه داشته است؛ اقدامی که به گروههای مسلح اجازه میدهد ارتباط خوبی با حومه جنوبی دمشق داشته باشند؛ دمشقی که تنها دهها کیلومتر از این منطقه دورتر است.
چارچوب جدید درگیریها با دشمن و آزمون سخت قواعد جدید درگیری
افراد مسلح به دلایل مختلف سیاسی، امنیتی، اطلاعاتی و نظامی توانستند تا پایان سال گذشته میلادی به پیشرویهای زیادی دست یابند و باعث شد به مسیر بین ریف درعا و قنیطره از یکسو و جنوب پایتخت از سوی دیگر نزدیک شوند. همچنین توانستند منطقهای را که مهمترین خط حمله علیه دمشق محسوب میشود اشغال کنند. این مسالهای بود که محور مقاومت را به تهیه طرح و برنامهای طی چند هفته واداشت تا بتواند از طریق آن اعضایی را مسئول بررسی حقایق بر روی خاک سوریه کند و تجهیزات نظامی و لجستیکی را برای نیروهای خود فراهم آورد. همچنین پس از آن طرحی را برای جنگ تهیه کنند که افسران ارشد ارتش سوریه و برخی افسران برجسته مقاومت در لبنان رهبری آن را برعهده دارند. براساس این طرح قرار شد پیش از پیشروی سریع دست به حمله شدیدی علیه افراد مسلح زده شود.
نیروهای مقاومت ارتش سوریه و دیگر نیروها میدانستند که عملیات تا روزهای آتی طول خواهد کشید این را هم میدانستند که پیشرویهای خوبی را با مصون کردن جبهه حفاظتی دمشق و تثبیت مراکز استراتژیک به همراه خواهد داشت همچنین میتوانند از این طریق به مناطق تحت سیطره نیروهای اشغالگر اسرائیل و مناطق فعالیت اعضای وابسته به سازمان اطلاعات اردن، آمریکا، فرانسه، انگلیس و عربستان دست یابند.
براساس نتایج، پیامدهای این عملیات تنها به پیشروی در مناطق جنوب محدود نمیشود بلکه بر روحیه گروههای مسلح در حومه جنوبی دمشق و برخی مناطق غوطه دمشق که از مدتها پیش صحنه درگیریهای شدید میان ارتش و افراد مسلح بوده تاثیر خواهد گذاشت. همچنین موفقیت پیروزی در آزادسازی این مناطق از لوث وجود افراد مسلح را در پی دارد. تمامی گروههای مسلح در حال حاضر مشغول بازسازی نیروهای خود برای مقابله با موج جدید عملیات ارتش سوریه و همپیمانان آن هستند.
در مقابل آماده باش غیرعادی در اتاق عملیات اردن و مراکز گروههای مسلح در جولان سوریه اعلام شده است. در امان نظام تلاش میکند تا باز هم بگوید نقشی در اتفاقات حاصل شده ندارد.
امان همچنین نامههای زیادی را ارسال و تلاش کرده تا از برعهده گرفتن مسئولیت خود در قبال رخدادهای جنوب سوریه شانه خالی کند. به گفته مسئولان برجستهای در دمشق رهبران سوریه با درایت و آگاهی برخورد میکنند و میدانند که دولت اردن در معرض فشارهای زیادی از سوی غرب و برخی کشورهای عربی قرار گرفته اما دیگر نمیتوانند ساکت بنشینند و پاسخهای ساده لوحانه عبدالله دوم، پادشاه اردن را بپذیرند. همچنین مشخص شد، که دمشق بارها گزارشات مفصل و موثقی را در خصوص عملیات آموزش و مجهز کردن مخالفان در خاک اردن و اعزام آنها به سوریه برای امان ارسال کرده است اما همواره مسئولان اردنی این مساله را تکذیب کردهاند و زمانی که از پادگانهای آموزش نظامی سخنی گفته میشود دفتر پادشاهی اردن پاسخ میدهد که ارتش اردن در این پادگانها آموزش میبینند.
طبیعتا نه سوریه و نه طرفهای مقاومت هیچ کدام نمیتوانند در قبال برخورد دولت اردن سکوت کنند. به ویژه رخدادهای هفتههای گذشته همزمان با عملیات نظامی دلیلی بر دست داشتن اردن و ایفای نقش شریک کامل در دشمنی علیه سوریه است. در واقع آرزوهای دور و دراز پادشاه اردن و حامیانشان در نهادهای سیاسی، نظامی و امنیتی رویای سلطه بر مناطقی در سوریه از طریق سرپرستی کامل بر گروههای مسلح در آنجاست که مداخله مستقیم در منطقه را میطلبد.
هدف محور مقاومت مقابله با طرفی خارج از مناطق درگیر نیست مقاومت میداند که گروههای مسلح در این مرحله و مراحل آتی از حمایت اضافی برخوردار خواهند بود و این حمایت شامل حمایت نظام اردن و اسرائیل است پس مقاومت هرگز از برنامههای خود در این منطقه منحرف نخواهد شد و چگونگی برخورد با طرفهایی را که تلاش میکنند از طریق گروههای مسلح بر دمشق فشار بیاورند زیر نظر میگیرد.
نگرانی دشمن: چگونه برخورد کنیم؟
در حال حاضر دشمن نگران امنیت استراتژیک خود است. نیروهای اشغالگر رخداد استراتژیکی را در مقابل خود میبینند که تنها با عملیات نظامی آغاز نمیشود. جنایت اسرائیل در قنیطره علیه حزب الله این عملیات را در معرض آزمون جدی قرار میدهد. عملیات مقاومت در شبعا علیه نیروهای اسرائیلی و پس از آن اعلام سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در خصوص قواعد درگیری و پس از آن عملیات نظامی کنونی در جنوب سوریه آزمونهای جدی هستند. تمامی این اقدامات به این دلیل رخ داد که به دشمن گفته شود محور مقاومت در مقابل ایجاد هرگونه رخداد سیاسی و جنگ جدید در منطقه دست بسته باقی نمیماند و احتمال قوی حماقت دیگری از سوی دشمن را میدهد که چالشهای جدیدی را بر منطقه تحمیل میکند؛ چالشهایی که میتواند موجب گشودن جبهه جدیدی میان اسرائیل و مقاومت در شمال شود. اما مسالهای که موجب نگرانی اسرائیل شده است این است که شمال دیگر یک بخش جغرافیایی، نظامی و امنیتی جدا از مناطق دیگر نیست. بلکه جبهه واحد و کاملی از نظر هماهنگی نظامی، سیاسی و امنیتی است.
در همین راستا میتوان به این مساله اشاره کرد که اقدامات محور مقاومت در جنوب سوریه تاکید بر فهم مقاومت از جنگ آتی با دشمن است؛ جنگی که مطمئنا شبیه جنگ سال 2000 یا 2006 نیست بلکه آمادگی برای مقابله با هرگونه تحرک اسرائیل چه به صورت مستقیم و چه از طریق گروههای مسلح است. این جنگی است که اسرائیل نمیتواند با اقدامات خود در آن پیروز شود.
چالش جدیدی که نیروهای اشغالگر اسرائیل با آن مواجهند چگونگی برخورد با تحولات میدانی در جنوب و رابطه آن با قواعد درگیری پس از جنگ 1973 است.
اسرائیل طی دو سال گذشته همزمان با خروج نیروهای حافظ صلح تلاش کرده تا از نیروی بازدارندگی خود در قبال ارتش سوریه استفاده کند.
اما سوال کنونی این است: در صورتی که جنگی میان اسرائیل با ارتش سوریه و هم پیمانان آن رخ دهد اسرائیل چگونه برخورد خواهد کرد آیا دشمن به نیروهای سوری حمله هوایی میکند؟ آیا به احتمال پاسخ فوری از سوی نیروهای مقاومت فکر میکند و آیا آماده وقوع جنگی هست؟
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است