آفتاب
گفت‌و‌گوی تفصیلی ایسنا با تابش،

مخالفان مذاکره، مقهور قدرت پوشالی آمریکا هستند/تکیه ما بر اقتصاد مقاومتی است

مخالفان مذاکره، مقهور قدرت پوشالی آمریکا هستند/تکیه ما بر اقتصاد مقاومتی است

محمدرضا تابش با اعتقاد به این که مذاکره هنر استفاده از زمان و ابزارها با هدف چانه زنی برنامه‌ریزی شده در جهت منافع ملی است، آنهایی را که نگران از بین رفتن توان هسته‌ای کشور با مذاکره هستند مقهور قدرت پوشالی آمریکا می‌داند.

نماینده اردکان در مجلس شورای اسلامی همچنین معتقد است باید انقلابمان و خودمان را باور داشته باشیم و در جهت منافع و امنیت خود در مذاکرات نیز مانند انقلاب و دفاع مقدس به پیش برویم.

او با اشاره به آغاز مذاکرات ایران و آمریکا در دولت دهم اعتقاد دارد به علت عدم تجربه لازم و تیم مذاکره کننده آن دولت، حتی زمانی که دستشان برای مذاکره با آمریکا هم باز بود نتوانستند از آن بهره‌ای ببرند، اما دولت یازدهم توانست با حمایت مقام معظم رهبری و تدبیر لازم در همان اوایلِ کار به خوبی از این اختیارات داده شده استفاده کند و آن را به نتیجه برساند.

نماینده اردکان در مجلس شورای اسلامی در ایام الله دهه فجر در گفت‌وگویی تفصیلی با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) درباره سیاست‌های دولت در مذاکره با 1+5 برای خاتمه دادن به تحریم‌ها و هجمه‌هایی که دولت و تیم مذاکره کننده در این زمینه با آن مواجه شده نظرات خود را بیان کرده است که متن آن در پی می‌آید:

سوال: چرا برخی مخالف مذاکره با آمریکا و گروهی دیگر موافق مذاکره هستند؟

به نظر برخی چون آمریکا با ایران خصومت دارد و خیرخواه جمهوری اسلامی ایران نیست نباید حتی در زمینه هسته‌ای هم با آن مذاکره کرد. همچنین برخی نگران این هستند که این مذاکره سبب شود توان هسته‌ای کشور از بین برود. این افراد مقهور قدرت پوشالی آمریکا هستند.

از یکسو متاسفانه برخی منافع جناحی را بر منافع ملی ترجیح می‌دهند و محاسبه می‌کند که چگونه از منافع ملی به نفع منافع جناحی و شخصی خود هزینه کنند.

نگران این هستند که با پیشرفت مذاکرات منافع اقتصادی و یا سیاسی آنها از دست برود و یا در روند توافق جناح رقیب در عرصه سیاست استفاده بیشتری ببرد و این اقدامات کاملا خلاف منافع ملی است و همانگونه که مردم و جناح‌ها یکصدا از حق استفاده صلح آمیز هسته‌ای حمایت کردند باید همواره از تیم مذاکره کننده حمایت کنند.

اما در مقابل برخی دیگر با اعتقاد و اطمینان از قدرت کشور در همه زمینه‌ها مخصوصا دیپلماسی واهمه‌ای از مذاکره مستقیم با آمریکا ندارند و برعکس معتقدند چون مشکل ساز اصلی در زمینه پرونده هسته‌ای آمریکاست می‌توان با این کشور مستقیما مذاکره کرد. آنها مذاکره مستقیم با آمریکا را از این رو ضروری می‌دانند که اقدام اصلی در لغو تحریم‌ها مربوط به آمریکاست چون بخش اعظم تحریم‌های ظالمانه علیه کشورمان توسط آمریکا صورت گرفته است. بنابراین مذاکره مستقیم با این کشور جهت لغو همه تحریم‌ها در جریان توافق جامع را ضروری می‌دانند و این کار از طریق مذاکره ممکن است و باید انقلابمان و خودمان را باور داشته باشیم و در جهت منافع و امنیت خود در مذاکرات نیز مانند انقلاب و دفاع مقدس به پیش برویم.

سوال: عده‌ای بر نوع مذاکره آقای دکتر ظریف و قدم زدن وی با جان کری خرده می‌گیرند آیا اینها موضوعی اساسی است؟

مذاکره باید چارچوب‌دار و هدفمند و در راستای حفظ منافع ملی باشد، در مذاکره و دیپلماسی دستیابی به هدف مهم است؛ از روش‌های مختلف می‌توان به این هدف رسید.

باید به تشخیص مقامات مسئول در نحوه عمل دیپلماسی برای رسیدن به هدف احترام گذاشت. انتقادات باید تخصصی باشد نه از موضع تخریب و خدای ناکرده عقده گشایی سیاسی؛ با توجه به اینکه رهبری معظم چارچوب توافقات؛ ورود به مذاکرات با 1+5 و آمریکا؛ همچنین تیم مذاکره کننده را تایید کرده‌اند وظیفه همه و موضع یکپارچه جمهوری اسلامی ایران حمایت از تیم مذاکره کننده و روند مذاکرات است تا طرف مقابل بداند که این موضع ملی ماست.

سوال: آیا مذاکره با آمریکا در دولت گذشته هم انجام شده است؟

در اواخر دولت دهم عمانی‌ها پیامی آوردند برای جمهوری اسلامی که آمریکایی‌ها مایل هستند همکاری بیشتری درباره مساله هسته‌ای داشته باشند. در شورای عالی امنیت ملی مصوب شد و گروهی موظف شدند با آمریکایی‌ها مذاکره کنند که در مسقط توسط آقای خاجی، معاون وقت وزیر خارجه مذاکره صورت گرفت. آقای جلیلی دبیر وقت شورای امنیت ملی نیز در مذاکرات 1+5 با یک مقام آمریکائی دیدار داشت.

سوال: نظر شما درخصوص مذاکره و عملکرد تیم مذاکره کننده چیست؟

من معتقدم ایران یک ابرقدرت منطقه‌ای است. عمود ژئوپلتیک تشیع و اسلام، ایران است. آقای کیسینجر در سخنان اخیر خود گفته ایران یک ابرقدرت منطقه‌ای است که باید مورد توجه ایالات متحده قرار بگیرد.

همانگونه که اشاره کردم؛ مذاکرات ایران و ایالات متحده از دولت دهم شروع شده است. اما به علت عدم تجربه لازم و تیم مذاکره کننده حتی زمانی که دستشان برای مذاکره با آمریکا هم باز بود نتوانستند از آن بهره‌ای ببرند، اما می‌بینیم که دولت یازدهم توانست با حمایت مقام معظم رهبری و تدبیر لازم در همان اوایل کار به خوبی از این اختیارات داده شده استفاده کند و آن را به نتیجه برساند و توفیقات حاصله به این دلیل بود که تیم جدید واقعا می‌دانستند به چه نحوی مذاکره کنند. این موضوع دقیقا موید حرف‌های قبلی است که مذاکره هنر استفاده از زمان و ابزارها با هدف چانه زنی برنامه‌ریزی شده در جهت منافع ملی است. خوشبختانه تیم فعلی به حد کمال در دیپلماسی تبحر دارد و اجرا می‌کند.

سوال: آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند که ایران به دنبال سلاح هسته‌ای است؛ استدلال ما در این باره چیست؟

سیاست خارجی آمریکا ابعاد مختلفی دارد که شامل بعد رسانه‌ای، بعد اطلاعاتی و نهایتا بعد سیاسی و امنیتی است که بر مبنای آن تصمیم گیری می‌شود.

بر اساس آنچه سازمان امنیت ملی آمریکا که متشکل از 21 نهاد امنیتی است، رسما اعلام کردند ایران به دنبال سلاح هسته‌ای نیست اما بخشی از کنگره که تحت تاثیر لابی صهیونیستی و اعراب هستند، می‌گویند که هدف ایران دستیابی به سلاح‌های نامتعارف است. به نظر می‌رسد این دولت مخصوصا وزارت خارجه آمریکا و شخص جان کری، وزیر خارجه معتقدند که ایران به دنبال سلاح هسته‌ای نیست اما هدفشان این است که که از طریق مطرح کردن این موضوعات اولا به عنوان یک تاکتیک مذاکراتی تا حد ممکن اطمینان حاصل کند. ثانیا در مذاکرات به نحوی عمل کنند که بهانه به دست مخالفین مذاکرات ندهند و در واقع به آنها بگویند هدف مذاکرات این است که ایران به سلاح هسته‌ای دست نیابد. اگر آمریکا در بخش سیاسی و رسانه‌ای خود هم همان ارزیابی بخش اطلاعاتی را می‌پذیرفت همه چیز حل بود و دیگر نیازی به مذاکرات پیچیده نبود.

به هر حال ما خود کاملا آگاهیم که جهت گیری سیاست جمهوری اسلامی به سه دلیل برای دستیابی به سلاح هسته‌ای نیست. اول آموزه‌های دینی که بر همین اساس مقام معظم رهبری که واضع استراتژی کلان کشور هستند، تاکید کرده‌اند که سلاح هسته‌ای به هیچ وجه جایگاهی در دکترین جمهوری اسلامی ندارد؛ دوم: محاسبات استراتژیک مبتنی بر امنیت و منافع ملی و پرهیز از ورود به مسابقه بد فرجام تسلیحاتی و سوم: موانع حقوقی ناشی از عضویت در معاهدهNPT که ما آن را پذیرفته‌ایم.

سوال: عده‌ای پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را سیاسی می‌دانند و عده‌ای فنی. نظر شما در این باره چیست؟

پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران ماهیت فنی داشته است و از ابتدا همه تلاش کشورمان از جمله اولین تیم مذاکره کننده این بود که این پرونده ماهیت سیاسی و امنیتی پیدا نکند. جمهوری اسلامی ایران همکاری خوبی را با آژانس بین المللی انرژی اتمی آغاز کرد و بسیاری از قصورات پادمانی که آژانس در مورد آنها ابراز نگرانی کرده بود را حل و فصل نمود. اگر آمریکا همین رهیافتی که الان داشت را آن زمان پیش گرفته بود هیچگاه پرونده هسته‌ای ما بعد سیاسی- امنیتی پیدا نمی‌کرد و موضوع در همان سال 2005 حل و فصل و پرونده روال عادی خود را طی می‌کرد؛ کما اینکه قصورهای کره جنوبی در امر هسته‌ای به خاطر حمایت آمریکا به همین شکل رتق و فتق شد و ما شاهد ارجاع پرونده کره جنوبی به شورای امنیت نبودیم. اما مشکلات مواضع تندروانه در سیاست خارجی آمریکا در آن زمان و اعمال فشار در دوران جورج بوش سبب شد تلاش‌های ایران و اروپا به نتیجه نرسد. البته محاسبه اشتباه اروپائی‌ها در خصوص انتخابات ایران هم مزید بر علت شد. به هرحال انتخابات سال 84 ایران و خشم و نگرانی ما از ناتوانی اروپائی‌ها در خصوص مقابله با آمریکا و عمل به تعهدات خود، پرونده را وارد فاز تقابلی کرد. نئو محافظه کاران آمریکا و رژیم صهیونیستی که از همان ابتدا خواستار امنیتی کردن پرونده هسته‌ای ایران بودند از برخی ناپختگی‌های داخلی و اعلام مواضع نسنجیده دولت وقت، سوء استفاده کردند و پرونده را به صورت غیر قانونی به شورای امنیت ارجاع دادند و از آن پس با صدور شش قطعنامه در فصل هفتم منشور ( که تهدید علیه صلح و امنیت جهانی است ) ماهیت پرونده را به شدت سیاسی و امنیتی کردند. به هر حال با سوء استفاده رژیم صهیونیستی و نئو محافظه کاران آمریکا از کم‌تجربگی دولتمردان دولت‌های نهم و دهم در زمینه مذاکره و سیاست خارجی، پرونده ماهیت سیاسی و امنیتی پیدا کرد و به تبع آن پیشرفتی هم در حل مسائل فنی و حقوقی آن صورت نگرفت و پرونده هسته‌ای کشورمان تبدیل به یک گره کور تهدیدزا شد.

سوال: در این زمینه بیشتر خارجی‌ها مقصر بودند یا دولت وقت هم قصوراتی داشت؟

هر چند برخی همه مشکلات را به عهده طرف خارجی می‌اندازند اما باید در این زمینه منصف بود و حقایق را با دقت مورد بررسی قرار داد. در دولت دهم بیشترین کاری که انجام گرفت ارسال پیام بود و ماهیتا مذاکره در عرفِ معمول نبود. بنابراین در این دوره اساسا مذاکره‌ای صورت نمی‌گرفت. البته باید اذعان کرد در زمان ریاست آقای دکتر لاریجانی بر شورایعالی امنیت ملی موضوع متفاوت بود و ایشان تلاش‌هائی جهت مذاکره انجام دادند و نهایتا هم به علت عدم همخوانی با جریان اصلی دولت نهم مجبور به استعفا شدند.

اما بعد از ایشان مذاکره به معنای واقعی کلمه صورت نگرفت. باز هم تاکید می‌کنم که مذاکره با اعلام موضع و پیام رسانی متفاوت است. مذاکره یعنی هنر چانه‌زنی هدفمند در جهت تامین منافع ملی کشور با هدف تامین منافع حداکثری و کاهش ضررها به حداقل. آنچه امروز توسط آقای دکتر ظریف و تیم مذاکره کننده صورت می‌گیرد مذاکره است، تیم مذاکره کننده فعلی با استفاده از همه ابزارها به صورت هدفمند و با برنامه چانه زنی می‌کنند و همه قدرت‌های اصلی دنیا را یک سال است با اشتیاق پای میز مذاکره کشانده‌اند. اما اگر به سال‌های قبل نگاه کنیم، پرونده هسته‌ای ایران در دولت قبل بخاطر برخی شعارها از پرونده سیاسی تبدیل به پرونده امنیتی شد و در حال تبدیل به پرونده نظامی بود. اما گویا دوستان هیچ برداشتی از میزان آسیب برخی تندروی‌ها نداشتند و همان روش را ادامه می‌دادند.

سوال: آیا غربی‌ها دنبال نابودی برنامه هسته‌ای صلح آمیز ایران هستند؟

باید موضوع را دقیق‌تر بیان کنیم. غربیها اساسا با بهانه ترس از گسترش سلاح‌های هسته‌ای دنبال این هستند که استفاده صلح آمیز را در زمینه هائی که از نظر آنها دارای جنبه‌های حساس هست مانند غنی سازی، محدود کنند و این شامل بسیاری از کشورها حتی برخی متحدین آمریکا هم می‌شود. در این زمینه کشور ما هم استثنا نبوده است. اما در مورد ایران به خاطر وجود اختلافات دیدگاه‌های سیاسی کشورمان با غرب، موضوع حالت شدیدتری به خود گرفته و تقابل رو به تزایدی را موجب شده است.

آنها دنبال این موضوع بوده‌اند که به هر طریق ممکن از اجرای حق کشورمان در زمینه غنی سازی جلو گیری نمایند و در فرآیند اتمی‌زدایی از ایران، استراتژی غرب، گرفتن دانش هسته‌ای از ایران بود. اما استراتژی جمهوری اسلامی و در راس آن استراتژی هوشمندانه مقام معظم رهبری، حفظ این فناوری بوده است که در این خصوص خوشبختانه موفق عمل کرده ایم و الان در قلب و فکر دانشمندان ایرانی این فناوری وجود دارد و هیچ چیز نمی‌تواند آن را نابود سازد. خود سران غرب هم به صراحت به این موضوع اذعان کرده‌اند، بنابراین دوستانی که شعارهای تند مخالفت با آمریکا می‌دهند نباید در این زمینه مرعوب قدرت پوشالی آمریکا شوند. واقعیت این است که مقاومت بی‌بدیل مردم کشورمان، سبب بومی شدن این فناوری شده است و آمریکا و هیچ کشور دیگری نمی‌تواند این موفقیت و موقعیت را از ما سلب کنند. پس نباید خود و توان کشور را در این زمینه دست کم بگیریم و نگران باشیم مذاکره با فلان قدرت پوشالی ممکن است به نابودی ما بینجامد.

سوال: آیا بین قطعنامه‌های شورای امنیت و شورای حکام تفاوت وجود دارد؟

ما باید بر اساس مستندات صحبت کنیم و دقیق باشیم؛ قطعنامه شورای حکام به عنوان یک نهاد تخصصی بین المللی، یک وزن دارد و اصلا قابل مقایسه با قطعنامه‌های الزام آور شورای امنیت نیست. قطعنامه‌های شورای حکام حاکی از ابعاد فنی حقوقی موضوع پرونده ما است اما قطعنامه شورای امنیت کاملا دارای ماهیت سیاسی و امنیتی است؛ آنهم چنانچه در فصل هفتم صادر شود که مربوط به صلح و امنیت بین المللی است و اجرای آنها را برای همه الزام آور می‌سازد. چه ما این قطعنامه‌ها را رد کنیم یا بپذیریم طبق منشور ملل متحد اجرای آنها برای همه کشورها حتی نزدیکترین متحدان ما هم الزامی است.

سوال: در دولت هشتم هم قطعنامه‌ای از طرف شورای امنیت علیه ما صادر شد؟

خیر. در دوران اصلاحات موضوع در سطح آژانس در حال بررسی بود و ماهیت فنی و حقوقی داشت. بنابر این قطعنامه‌های شورای حکام آژانس هم در همین حد وزن داشتند. تیم مذاکره کننده آن زمان نگذاشت موضوع به شورای امنیت ارجاع شود و به همین دلیل موضوع کاملا ماهیت فنی و حقوقی خود را حفظ کرد.

سوال: برخی می‌گویند تعلیق در دولت نهم شکسته شد. آیا این امر صحت دارد؟

این موضوع از اساس باطل و غیر واقعی است که دولت نهم برای اولین بار تعلیق را شکست. مردم عزیز کشورمان خیلی دقیق اطلاعات را پیگیری می‌کنند و به خوبی استحضار دارند که در سایه برنامه هدفمند مذاکراتی با اروپا بعد از اینکه طرف اروپائی به تعهدات خود عمل نکرد اواخر دولت اصلاحات به دستور رئیس جمهور وقت جناب آقای خاتمی و با ابلاغ دکتر روحانی پلمب‌ها شکسته شد و غنی سازی ادامه یافت. به هر حال برای اولین بار تعلیق در زمان دولت اصلاحات شکسته شد.

سوال: با این حال برخی می‌گویند دستیابی به دانش غنی سازی حاصل کار دولت نهم است و دولت اصلاحات در این خصوص اقدام آنچنانی انجام نداده است؟

باید عرض کنم برای اولین بار کشورمان در دولت اصلاحات توانست به دانش غنی سازی دست یابد، اما بدون سرو صدا و فقط با ثبت در گزارش‌های آژانس بین المللی انرژی اتمی. برای اولین بار در دوران اصلاحات همه تاسیسات لازم برای غنی سازی ایجاد و راه‌اندازی شد و بدین ترتیب دانش غنی سازی محصول دوران اصلاحات است. اما جشن و پایکوبی هسته‌ای در زمان دولت نهم برگزار شد به هرحال سیاست دولت نهم ایجاد سرو صدا در همه زمینه‌ها بود.

سوال: صدور قطعنامه‌های شورای امنیت از کی شروع شد؟

قطعنامه‌های شورای امنیت، همگی مربوط به دولت نهم و دهم است. تحریم‌ها در این دوره تشدید شد. مشکل اصلی این بود که راهبرد سیاسی دولت نهم و دهم تحریک دیگران با اتخاذ مواضع تندروانه بود. غرب هم از خدا خواسته با سوء استفاده از گسترش ایران هراسی در مواجهه با خود؛ از این مسئله از موضع تکنیکی، حقوقی و سیاسی خود به موضع امنیتی رسید؛ مواضعی مثل هولوکاست و غیره در این زمینه فوق‌العاده نقش مخربی داشت.

نتیجه سیاست تقابل گرایانه دولت نهم و دهم 6 قطعنامه شورای امنیت در فصل هفتم منشور بود که چه بخواهیم و چه نخواهیم با استفاده از تبلیغات صهیونیستها جمهوری اسلامی ایران را تبدیل به مهمترین تهدید صلح و امنیت کردند؛ حتی کشورهائی که دولت نهم و دهم روی آنها حساب ویژه باز کرده بود و پای آنها را وارد مذاکره کرده بودند مثل چین و روسیه در تصویب ظالمانه‌ترین قطعنامه‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران کوچکترین رحمی به دل راه ندادند و با آمریکا در تصویب قطعنامه‌ها علیه ایران همگام شدند.

سوال: ارزیابی شما از مذاکرات در دولت دهم چیست؟ به هرحال تیم مذاکره کننده 9 دور مذاکره کردند. نتیجه آن چه بود؟

همان طور که گفتم ما در دولت دهم مذاکره نداشتیم. چون تیم مذاکراتی تجربه و تخصص لازم مذاکرات بین المللی را نداشت و نمی‌توانست در حیطه اختیاراتی که برای آن تعریف شده بود وارد یک تعامل هدفمند و مذاکرات پیچیده با طرف خارجی شود.

و به نظرم اساسا چنین تعاملی را قبول نداشت و لذا یا از اساس وارد مذاکره نمی‌شد یا برعکس آنقدر زیاده روی می‌کرد که خلاف دستورالعمل تعیین شده بود. برداشت تیم قبلی از مذاکره بیشتر اعلام مواضع بود و شاید توان تحقق نظرات مقام

معظم رهبری را نداشت. به عنوان نمونه؛ مذاکرات استانبول یکی از بدترین نمونه‌های تاریخ مذاکرات هسته‌ای بود که رهبری تذکر دادند و جلوی این کار را گرفتند.

سوال: آیا با رفتن پرونده به شورای امنیت افزایش کشورهای طرف مذاکره با ایران ضرورتی داشت؟

البته چون پنج عضو دائم شورای امنیت برای تصویب قطعنامه‌ها علیه ایران اتفاق نظر داشتند؛ مذاکره با آنان نیز ضروری بود اما خطای استراتژیک دولت دهم در نحوه عملی بود که موجب شد پرونده هسته‌ای از اروپا و آژانس به آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل متحدد منتقل شود. درحالیکه آمریکا در آن مقطع نقش محوری نداشت و ما از چین و روسیه هم خدمتی در این قضیه ندیدیم.

در ژنو آقای جلیلی با طرف آمریکایی دیدار کرد، روزنامه کیهان آن زمان نوشت که آمریکایی‌ها کشان کشان صندلی خود را پیش جلیلی بردند. در همان ژنو به آقای جلیلی تذکر داده شد که شما بیش از حد جلو رفتید. اینها قبل از پیام ویژه عمان و تصویب مذاکره آمریکا در شورایعالی امنیت ملی بود. در تمام ادوار مذاکره با آمریکایی‌ها، رهبری کف و سقف گذاشتند. معظم له به درستی بر این باورند که نمی‌شود به آمریکایی‌ها اعتماد کرد. رئیس دولت قبل در همان زمان موضع متفاوتی داشت که می‌خواست در چارچوب آن مسائل دیگری را حل و فصل کند و کف و سقف دیگری غیر از نظر رهبری را مطرح می‌کردند.

سوال: اگر آمریکا نقش محوری نداشت عامل اصلی ارجاع پرونده به شورای امنیت کدام کشور بود؟

قبلا عرض کردم موضع گیری‌های تند و تیز دولت سابق؛ انفعال و به تعبیری ناکارآمدی در مذاکرات برای توافق با آژانس از یک طرف و از سوی دیگر لابی صیهونیست‌ها و اعراب مجموعا آمریکا و اروپائی‌ها را به موضعی رساند که نتیجه اش ارجاع پرونده به شورای امنیت بود.

سوال: تقید آقای دکتر ظریف نسبت به رعایت چارچوب و کف و سقف مذاکرات چیست؟

من با آقای دکتر ظریف چندین سال است که آشنایی دارم. ایشان را متدین و مخلص و وفاداربه انقلاب اسلامی و حرفه‌ای می‌دانم وی کسی است که خلاف نظر رهبری گامی بر نمی‌دارد و حرفی نمی‌زند. آقای دکتر ظریف در اولین دور مذاکرات با فرانسوی‌ها که کار را مشکل کردند، مذاکرات ژنو را عقب انداختند. امکان ندارد مذاکرات ایران و 1+5 فقط با یک کشور به نتیجه برسد.

سوال: عده‌ای از توافق ژنو به عنوان وادادگی و کوتاه آمدن از منافع ملی یاد می‌کنند اثرات مثبت این توافق چه بوده است؟

توافق ژنو مسیر جدیدی را شروع کرد که آثار مختلفی داشت، از جمله نتایج آن خاتمه دادن به پروژه ایران‌هراسی و خنثی کردن اتهام تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات اتمی بود. همچنین زمینه راستی آزمایی و حسن نیت غرب خاصه آمریکا را فراهم نمود، تا استفاده صلح آمیز انرژی هسه‌ای ایران را به رسمیت بشناسد و از یک جانبه گرایی و تهدید ایران دست بردارد؛ آرامش نسبی در داخل کشور به وجود آمد، تحریم‌های جدید وضع نشد؛ زمان خرید و آمادگی برای اجرای اقتصاد مقاومتی را در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار داد.

فرآیند مذاکرات هسته‌ای ما در ژنو نشان داد توانایی‌های جمهوری اسلامی بسیار بالاست که توانست موازنه قدرت جدیدی را پدید آورد. مذاکرات ما با 1+5 طولانی است و ممکن است طولانی‌تر هم بشود چون برداشت ما این است که زمان لازم است تا تضمین برای دو طرف بوجود آید. توافق ژنو یک توافق کلی است. جاهای متعدد توافق ژنو موکول شده به مذاکرات کارشناسی بین طرفین. به صورت قاطع نمی‌شود گفت طرفین غربی به تعهدات خود پایبند نبودند.

این امر بصورت نسبی است. در مذاکرات وین آمریکایی‌ها عقب نشینی کردند. مهم این است که مذاکره کنندگان ما بتوانند در چارچوب برنامه‌ای که مقام معظم رهبری ارائه کردند و مورد اجماع ملی است عمل کنند.

توافق ژنو آغاز فصل جدیدی در مناسبات ایران با غرب بود. غرب دنبال منافع خودش هست ما هم دنبال منافع خودمان هستیم. اگر امروز برخوردار از قدرت نبودیم غربی‌ها با ما مذاکره نمی‌کردند. مهمترین دستاورد توافق ژنو، بحران مخالفین ایران اعم از اعراب و اسرائیل بوده است. یکی از مدعیان مهم سیاست خارجی آمریکا در پنج دهه گذشته کیسنجر بوده که می‌گوید بیش از 3000 میلیارد دلار در خاورمیانه هزینه کردیم، برنده‌اش ایران شد. این مهم در بستر توانایی یک ملت تحت مدیریت یک دولت با تدبیر صورت گرفته است. باید اهداف خودمان را در مواضع ملی خودمان جستجو کنیم. توافق ژنو به نظر بسیاری از تحلیل گران نقطه عطفی بود که اجرای حق غنی سازی و حفظ دستاوردهای هسته‌ای نظام را تثبیت کرد و با افزایش چشمگیر زمینه بازیگری برای ایران این کشور را به مهمترین قدرت منطقه‌ای بدل کرد. اگر دستاوردهای این توافق محقق شود زمینه برای یک تغییر در نقشه استراتژیک منطقه فراهم می‌شود و ایران در رسیدن به اهداف مندرج در سند چشم انداز بیست ساله یک گام بسیار بزرگ بر می‌دارد.

سوال: آیا ایران با از دست دادن تولید 20 درصد همه توان مذاکراتی خود را در مرحله اول از دست نداد؟ آیا ایران تعهد نقد را قبول نکرد در حالیکه طرف مقابل تعهدات نسیه را پذیرفت؟

محدود کردن توان مذاکراتی کشور در موضوع 20 درصد یک ساده انگاری با هدف گمراه کردن مردم است. بیشتر ماهیت یک سفسطه دارد. یکی از ابزارهای بسیار کوچک مذاکراتی کشورمان موضوع پذیرش داوطلبانه عدم تولید 20 درصد بوده است که در توافق ژنو انجام شده است. تولید 20 درصد با هدف تولید سوخت نیروگاه تحقیقاتی تهران بود که با این کار سوخت این راکتور برای ده سال آتی تامین شده است. تبدیل اورانیوم غنی شده 20 درصد به اکسید هم قبل از توافق ژنو شروع شده بود. کما اینکه در زمان توافق ژنو نیمی از 400 کیلو اورانیم 20 درصد به اکسید تبدیل شده بود. چون نظام دیگر نیازش به تولید اورانیوم 20 درصد برطرف شده بود و مواد لازم برای سوخت را کتور تحقیقاتی تهران را داشت از این رو این تعهدات را پذیرفت.

اجازه دهید برای همه مردم مجددا موضوع را روشن‌تر نمایم که این تعهد ما به هیچ وجه به معنای از دست رفتن دانش فنی و یا امکان تولید مجدد اورانیوم 20 درصدی نیست بنا به اظهارات کارشناسان ما ظرف یک هفته می‌توانیم همین میزان اورانیوم 20 درصدی را مجددا تولید کنیم. پس منتقدان صحبت‌های مغلطه آمیز نکنند و ضعف‌های خود را پشت گمراه کردن مردم پنهان نسازند.

جمهوی اسلامی ایران به عنوان یک کشور قدرتمند و خودباور، ابزارها و امکانات متعددی در زمینه هسته‌ای دارد که و در شرایط و زمان مقتضی از آنها استفاده لازم را به عمل خواهد آورد. اگر توافق ژنو را ببینید ما شرایط برابری در پذیرش تعهدات داریم اما این تعهدات ماهیتا متفاوت است.

تعهدات ما در زمینه هسته‌ای است؛ تعهدات آنها در زمینه لغو تحریم‌ها. سال گذشته تحریم جدیدی علیه کشورمان وضع نشد. رئیس جمهور آمریکا می‌گوید اگر تحریم جدید سنا بیاید آن را وتو می‌کند، تحریمها در زمینه پتروشیمی، خودرو، خدمات و قطعات هواپیمائی مسافربری، تبادلات طلا و سنگهای قیمتی لغو شد. ماهیانه 700 میلیون دلار از درآمدهای نفتی وارد کشور می‌شود. یک حساب ویژه برای موضوعات انسان دوستانه ایجاد شده است که قابلیت دارد سالانه بیش از 10 میلیارد دلار تبادل ارزی در زمینه غذا و کالاهای اساسی و دامی و دارو انجام دهد. پس چرا منتقدان چشم‌هایشان را به روی حقایق می‌بندند و با یک سری کلمات کلیشه‌ای بازی می‌کنند که فلان تعهد نقد است و فلان نسیه. مطمئن باشید تحت تدابیر داهیانه مسئولین نظام و تخصص تیم مذاکراتی جائی برای این گونه اظهارات حتی با هدف شبهه افکنی هم نیست.

سوال: میزان پایبندی ایران آمریکا و غرب به تعهدات در برنامه اقدام مشترک چیست؟

ایران به اجرای توافق ژنو کاملا پایبند بوده و گزارش‌های متعدد آژانس بین المللی انرژی اتمی کاملا گویای این امر است.

همانگونه که اشاره کردم غرب و آمریکا معتقدند که با لغو تحریم‌ها در زمینه پتروشیمی، خودرو، خدمات و قطعات هواپیمائی مسافربری، تبادلات طلا و سنگهای قیمتی، آزادسازی ماهیانه 700 میلیون دلار از درآمدهای نفتی کشور، ایجاد یک حساب ویژه برای موضوعات انساندوستانه و عدم صدور تحریم‌های جدید علیه ایران به تعهدات خود در این زمینه عمل کرده است. هرچند ما برخی گلایه‌هایی به آنها داشته‌ایم که آنها در عمل به تعهدات خود حسن نیت به خرج نداده‌اند اما در کل جو غالب مذاکرات این است که اراده سیاسی دولت آمریکا و ایران عمل به توافق ژنو و تداوم مذاکرات تا رسیدن به توافق جامع است. رئیس جمهور آمریکا در اقدامی بی‌سابقه به صورت جدی مقابل سنای این کشور ایستاده و اعلام کرده است که هرگونه تحریم جدید را لغو خواهد کرد. نخست وزیر انگلیس و مقامات اتحادیه اروپا هم یک صدا مقابل تحریم‌های جدید کنگره ایستاده و با آن مخالفت می‌کنند. به هرحال همه اینها یک پیام دارد و آن این است که غرب خواهان تعهد به اجرای توافق ژنو و به نتیجه رساندن مذاکرات هسته‌ای در رسین به توافق جامع است.

سوال: عده‌ای معتقد هستند که این یک تقسیم کار بین کنگره و کاخ سفید در آمریکاست.

در هر صورت در عالم دیپلماسی این تقسیم کارها وجود دارد اما در این قضیه به نظر می‌رسد دولت آمریکا برای به نتیجه رسیدن مذاکرات جدی است و از اهرم‌های خود برای دستیابی به نتیجه استفاده کرده و می‌کند. در هر صورت آقای اوباما هم می‌خواهد در دوران ریاست جمهوری خود کارنامه‌ای برای ارائه داشته باشد و غرب هم با توجه به نقش تعیین کننده ایران در منطقه به این توافق نیازمند است در عین حال تغییر شرایط و مواضع در عالم سیاست یک امر بدیهی است بخصوص در شرایط تغییر دولت‌ها و سیاست‌ها به همین دلیل برخی صاحب نظران معتقدند زمان اوباما و روحانی برای توافق دیپلماسی هسته‌ای زمان مناسبی است و باید استفاده کرد.

سوال: در صورت اعمال تحریم‌های جدید توسط کنگره یا مجلس سنای آمریکا؛ موضع مجلس شورای اسلامی چه خواهد بود؟

دولت و مجلس شورای اسلامی هر کجا که خدشه به منافع ملی وارد شود از حقوق ملت کوتاه نخواهند آمد. همین امروز یک فوریت طرحی با آراء بالای نمایندگان به تصویب رسید که دولت را ملزم به حفظ دستاوردهای هسته‌ای و حقوق ملت می‌نماید.

بر اساس این طرح در صورت تصویب یا اعمال هرگونه تحریم جدید و یا افزایش تحریم‌ها توسط آمریکا؛ برنامه اقدام مشترک کان لم یکن شده و ایران در چارچوب معاهده NPT مراکزغنی سازی را فعال خواهد نمود و سوخت هسته‌ای به میزان مورد نیاز را تامین خواهد کرد و راکتور آب سنگین اراک و تاسیسات هسته‌ای فردو راه‌اندازی و نیاز جاری کشور را تامین خواهند نمود.

در این طرح اجراء توافق جامع هسته‌ای منوط به لغو تمامی تحریم‌ها شده است. رای بالای به این طرح نشان دهنده عزم نمایندگان بر ایستادگی در مقابل فشارها و کوتاه نیامدن از حقوق ملت در مقابل تحریم‌هاست.

آمریکا و قدرت‌های غربی بدانند یک اشتباه محاسبه و تصمیم نابجا می‌تواند به ختم مذاکرات بینجامد.

سوال: کدام طرف تاکنون مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات جهت دستیابی به توافق جامع شده است؟

به نظر می‌رسد زیاده خواهی‌های گذشته آمریکا و سوء محاسبات غرب در موثر بودن سیاست تحریمها سبب شده تا تحریم‌ها تشدید شود که مهمترین مانع رسیدن به توافق است. غرب تا زمانی که واقعیت‌های موجود در خصوص پرونده هسته‌ای ایران را به رسمیت نشناسد با زیاده‌خواهی به دنبال اعمال محدودیت علیه برنامه هسته‌ای ایران است. این کار نه مبنای حقوقی دارد و نه قابل اجراست؛ به همین دلیل مورد پذیرش جمهوری اسلامی ایران قرار نمی‌گیرد و مشکل ساز است. تاکنون آمریکا و غرب با اتخاذ این سیاست‌های غیر واقع گرایانه و زیادی خواهانه بیشترین مانع تراشی را در زمینه رسیدن به توافق ایجاد کرده‌اند اما شرایط کنونی نشان گر تغییر سیاست آمریکا نسبت به حل و فصل پرونده هسته‌ای است که از اختلاف نظر رئیس جمهور آمریکا با مجلسین سنا و کنگره مشهود است.

سوال: مشکلات و پیامدهای اقتصادی کشور چه میزان ناشی از تحریم است؟

به نظر من نباید گفت که تحریم‌ها در ایجاد مشکلات اقتصادی کشور بی‌تاثیر بوده‌اند چون در آن صورت داریم به عاملان این تحریمهای ظالمانه که آمریکا و غرب بوده‌اند پاداش می‌دهیم. آنچه مهم است اینکه این تحریم‌ها اگر چه درآمد ملی را کاهش و هزینه ملی را افزایش داده است تاثیری در برنامه هسته‌ای ایران نداشته‌اند و بیش از همه مردم عادی کوچه و خیابان را مورد هدف قرار داده‌اند. ملت ما هرگز این موضوع را فراموش نخواهد کرد. و به نظر من این حق قانونی مردم عادی کشورمان است که از این تحریمها و اثرات سوئی که بر آنها تحمیل کرده است در محافل بین المللی شکایت کنند و این موضوع را مستند کرده و از منظر حقوقی پیگیری نمایند کما اینکه در شرایط فعلی هم برخی از پرونده‌ها توسط شاکیان خصوصی در این زمینه تشکیل شده و موفق به اخذ رای در محافل قضائی غرب شده اند.

در عین حال باید اذعان کنم که برخلاف نظر غرب این تحریم‌ها به هیچ وجه اثری روی برنامه هسته‌ای ایران نداشته است و نخواهد داشت. بلکه بر عکس همانطور که اعلام کرده ایم در صورت تحریم جدید میزان غنی سازی ایران از همه ابعاد افزایش خواهد یافت. پس غرب در واقع با اعمال تحریم نقض غرض کرده است اما به ملت و مردم عادی ایران ظلم بسیار کرده است.

اگر از منظر داخلی هم به قضیه نگاه کنیم نباید همه مشکلات اقتصادی را به گردن تحریم‌ها بیندازیم سوء مدیریت گذشته عامل اصلی به هدر دادن سرمایه‌های کلان کشور زمانی که نفت آزادانه به قیمت بیش از 100 دلار در بشکه فروخته می‌شد بود. شاید اگر فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی در دولت قبل به خوبی اجرا می‌شد مردم فشار و آسیب کمتری می‌دیدند. البته ملت شریف ایران همواره حامی انقلاب بوده اند و همه سختیها را به جان می‌خرند، اما حاکمیت نیز باید در جهت تحقق خواسته‌های آنها و کم شدن فشار بر مردم همانگونه که روش دولت جدید است تدابیری بیندیشد.

سوال: چشم انداز آتی مذاکرات چیست؟

باید واقع بین باشیم نه خوش بین باشیم نه بدبین. باید مسیرهایی را در مذاکره تعیین کنیم که تضمین عینی بگیریم. امروز غرب به جمهوری اسلامی نیاز دارد. ایران یک کشور عادی منطقه‌ای نیست، یک موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوپلتیک و ژئواکونومیک دارد که باید بتواند از این مولفه‌های قدرت در مذاکرات استفاده کند.

توافقاتی به صورت ضمنی در مذاکرات صورت می‌گیرد، اما این توافق جامع نیست. هرگونه فرسایشی شدن مذاکرات به ضرر ماست که قدرت بازدارندگی و نقش آفرینی ما را کاهش می‌دهد. تیم مذاکره کننده هسته‌ای ما قوی‌ترین تیم مذاکره کننده تاریخ هسته‌ای بوده است. این تعهدات و امتیازات باید کنار هم قرار بگیرد که در اینصورت می‌توان به یک توافق جامع رسید.

این ساده اندیشی است که ما خودمان را محصور اندیشه آمریکایی‌ها کنیم که کدام توافق خوب است و کدام توافق بد. خوب و بد این توافق را ما تشخیص می‌دهیم. آمریکایی‌ها قطعا رقبا و دشمنان منطقه‌ای ما را بر ایران ترجیح می‌دهند. توافق ژنو که امضا شد؛ جان کری گفت هدف ما نابودی تکنولوژی هسته‌ای ایران بود اما نتوانستیم. آنها به این هدف نرسیدند چون هوشمندی رهبری و مذاکره کنندگان وجود داشت. آمریکایی‌ها در مناسبات داخلی خود دچار بحران هستند. بین حزب دموکرات و جمهوری خواه و حتی بین هم‌حزبی‌های اوباما در کنگره اختلاف وجود دارد. زبان دیپلماتیک با زبان عمل متفاوت است. آنها ناچارند مانور دهند ما هم مانور خودمان را می‌دهیم. آقای دکتر ظریف چند بار به نتیجه نرسید برگشت. دو بار تهدید کرد که با شما حرف ندارم، جای دیگر صحبت می‌کنیم. بنای ما احقاق حقوق ماست تا دستاوردهای هسته‌ای را حفظ کنیم.

اگر می‌خواهیم ملی فکر کنیم نباید مسائل ملی خودمان را به کف مباحثات داخلی بکشیم، چون بیشترین بهره برداری را طرف‌های خارجی از این دعواهای داخلی می‌برند. باید از مذاکره کنندگان دفاع کنیم. اینکه بخواهیم دیگری را تخفیف دهیم، در موقعی که سربازان ما در جبهه مقابله با استکبار است، مطلوب نیست. یکی از مهمترین تکنیک‌های سیاسی، جنگ روانی است. این جنگ روانی آمریکایی‌ها به هیچ وجه درباره ایران مصداق پیدا نمی‌کند. دولت یازدهم توانسته موازنه قدرت را تغییر دهد. قدرت چانه‌زنی ما در منطقه قابل مقایسه با گذشته نیست. تا دو سال پیش صحبت از تحریم می‌کردند امروز صحبت از رفع تحریم‌ها می‌کنند. دولت آقای روحانی با تمام توان؛ بدون هیاهو به فکر اقتدار ملی است.

غربی‌ها تعریف موسعی از تحریم‌ها کردند. در هیچ کجای توافق ژنو نیامده تمام تحریم‌ها لغو شود. گفتند باید برای لغو تحریم‌ها تلاش شود. تحریم‌های شورای امنیت، کنگره و دولت آمریکا و اتحادیه اروپا وجود دارد که می‌شود در یک بسته کامل تعریف شود تا لغو گردد. تحریم ابزاری برای مهار و کنترل ایران است. امروز بحث هسته‌ای است، فردا حقوق بشر، بعد از آن فلسطین و بعد مواد مخدر. هوشمندی نظام سیاسی ما اینست که گزک دست دشمنان ندهیم. حرف ما این بود که نباید به شورای امنیت می‌رفتیم. اینها سوءاستفاده می‌کنند. حقوقدانان برجسته ما می‌گویند اگر به تحریم‌ها سیاسی نگاه نکنند، تحریم‌ها قابل لغو است.

من نه با جشن‌های زنجیره‌ای هسته‌ای دولت قبل موافقم نه با حرف‌های خیال پروازانه آن دولت و نه با برخی اظهارت فعلی در نفی توانائی‌های تیم مذاکره کننده و تدابیر خردمندانه این دولت، باید با مذاکره کنندگان همراهی و از آنها به جد حمایت کنیم.

در شرایط فعلی تحریم‌های جدید عملی نمی‌شود. تصور نمی‌کنم دولت آمریکا چنین ریسکی را انجام دهد. آمریکایی‌ها از تمام ابزار خود برای ترساندن استفاده می‌کنند. ملاحظات من درباره مذاکرات طبق خط قرمزهایی است که مقام معظم رهبری تعیین فرموده‌اند.

پیش بینی من اینست که غرب چاره‌ای ندارد جز اینکه با جمهوری اسلامی قدرتمند کنار بیاید. با دولتی که شعار اعتدالی و عقلانی بدهد می‌تواند به موفقیت برسد. به عملکرد سیاست خارجی دولت امیدوارم و نتایج آنرا مثبت می‌دانم و در صورت هرگونه کارشکنی آمریکا؛ ما چیزی را از دست نداده ایم و آمریکا در برابر هم پیمانان خود در موضع انفعالی قرار می‌گیرد که به اعتبار آمریکا لطمه می‌زند.

در ایام الله دهه فجر آرزومندم این اقدامات ان شاالله به تحکیم هر چه بیشتر پایه‌های انقلاب بینجامد و برای مردم عزت و سرافرازی و پیشرفت و رنج کمتر و آسایش افزون تر به همراه داشته باشد.

سوال: در صورت عدم حصول توافق، این مذاکرات چه دستاوردی برای ما داشته است؟

در عرصه خارجی قدرت دیپلماسی ما و اینکه اهل تعامل و مذاکره هستیم و به دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم را نشان می‌دهد و در داخل کشور نیز اگر عده‌ای عدم مذاکره ما با قدرت‌های استکباری را مانع برون رفت کشور از چالشها می‌دانند به این باور رسیدند که غرب از حربه دموکراسی و حقوق بشر و صلح جهانی برای پیشبرد اهداف جاه طلبانه خود و دخالت در امر کشورها استفاده می‌کند.

ما از ابتدای انقلاب اسلامی با تحریم مواجه بوده‌ایم و یاد گرفته ایم که در دوران تحریم چگونه مشکلات خود را حل کنیم. هنر ما بی اثر کردن تحریم‌ها در هنگام سختی‌هاست. امام می‌فرمودند: ما را تحریم کنید روزه می‌گیریم و مقام معظم رهبری نیز بر اقتصاد مقاومتی تکیه و تاکید دارند. موقعیت ممتاز کشور و پایداری مردم و ظرفیت‌های فراوانی که از نظر معنوی و مادی در این سرزمین مقدس وجود دارد؛ ما را در مقابله با تحریم‌ها موفق خواهد ساخت.

انتهای پیام

کد N710333

وبگردی