آفتاب
یادداشت مهمان؛

تطبیق سیره رهبر انقلاب با امام(ره)؛ عامل کلافگی دشمن

تطبیق سیره رهبر انقلاب با امام(ره)؛ عامل کلافگی دشمن

معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در یادداشتی نوشت: تطابق سيره رهبری و امام(ره) دشمن را كلافه کرده و عزت و اقتدار را براى ملت ايران به ارمغان آورده است.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت‌الاسلام ابوالقاسم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سراسر کشور به مناسبت آغاز ایام الله دهه فجر یادداشتی را پیرامون اصول انقلاب و امام خمینی(ره) و تطبیق آن با عملکرد و نوع مدیریت انقلاب توسط حضرت آیت‌الله خامنه ای(ره) در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد.

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است: 

قدسى بودن و آسمانى شدن و مقدس انگاشتن انقلاب اسلامى، ادبياتى بود كه تنها خود امام(ره) و آنانى كه پاى انقلاب اسلامى و آرمانها و ارزش‌هايش به ‌سان سالهاى ۴۲ و ۵۷ ايستادگى ورزيده و حتى ميلى‌مترى از آن فاصله و يا زاويه نگرفتند، هويت و جوهره آن ‌را درك كردند، آنان كه به هويت دينى،  مكتبى و ارزشى انقلاب اسلامى اصالت بخشيدن و همه‌ چيز را تحت تأثير آن باور داشتند و به جهت همين نوع نگاه الهى و معنوى به انقلاب بود كه براى حقيقت انقلاب اسلامى، روحى آسمانى قائل بوده و آن ‌را عنصرى مقدس و يا قدسى مى‌‌دانستند. چه آن‌كه روحيه تكليف‌‌مدارى و ولايت‌مدارى از سويى و استقامت و مجاهدت در راه خدا از سوى ديگر و در نهايت باورداشت نصرت و امدادهاى غيبى حضرت حق را مطابق با وعده‌‌هاى آسمانى كلام وحى، استراتژى و نقشه راه انقلابى خويش ترسيم مى‌‌نمودند. مهم نوع نگاه اوليه به جوهره انقلاب روح الله و انگيزه اوليه در لبيك ‌گويى به اين شخصيت الهى و وارسته بوده است كه مسير حركت و چگونگى همراهى با جريان زلال و پاك انقلاب اسلامى را تاكنون و بلكه تا ظهور منجى بشريت صاحب اصلى اين انقلاب(عج)، ترسيم و تنظيم مى‌نمايد.

 از اين‌ روست كه انقلاب اسلامى را هرگز نمى‌‌توان يك حركت و تحول زمينى دانست كه با هدف جابجايى قدرت سياسى به سرانجام رسيده باشد تا فرايند رو به رشد آن ‌را نيز زمينى انگاشته و هرگونه اقدام در دل آن ‌را عرفى و صرفاً خاكى تلقى نمود و بدين ‌سان زمينه را براى رشد انديشه ‌هاى انحرافى كه ريشه در ليبرال دمكراسى غربى و يا سكولاريزم و پلولاريزم و اومانيزم دارد، فراهم كرد چراكه اين نوع نگاه و يا برداشت با مبانى انديشه سياسى اسلام و تئورى ناب ولايت فقيه و حكومت داراى حرمت و تقدس دينى هرگز سازگارى و همخوانى نداشته و ندارد.

 انقلاب روح الله را از اين جهت كه ريشه در حماسه‌ هايى همچون بعثت و غدير و عاشورا داشته است مقدس مى‌دانيم چراكه در فرايند شكل‌ گيرى و پيروزى و تحقق و تثبيتش همواره آموزه‌‌هاى وحى و شريعت را اصل و پايه قرار داده است و تجلى‌‌بخش پيام وحى و آرمان نبوت و امامت بوده است و لذا ترجمان «هو الّذى ارسل رسوله بالهدى ودين الحقّ ليظهره على الدّين كلّه» و يا «يريدون ليطفؤوا نور اللّه بافواههم واللّه متمّ نوره...» و يا «و لن‌يجعل الله للكافرين على المؤمنين سبيلا» و يا «الّذين ان مكّنّاهم فى الارض اقاموا الصّلاة وآتوا الزّكاة» و يا «سوره والفجر» گرديد. از اين‌ روست كه پرچم پرافتخار كشور ايران مزين به نام «الله» است تا آرمان توحيدى بودن را گواه باشد و يادآور پرچم سرخ حسينى و جلوه‌‌اى از سپيدى آسمان دل مؤمنان غديرى و تجلى‌‌بخش نقطه اميد و بيرق سبز مهدوى(عج) باشد. تمام اين‌ها، نشانى از ادبيات آسمانى، نورانى و قدسى انقلاب اسلامى دارد و البته معتقدان واقعى اين هويت نيز همواره در مقابل امواج فتنه‌‌ها، تهديدات و تحريمها جانانه مقاومت كرده و حتى يك تلفات هم نداده است كه اگر ريزشى براى انقلاب بوده است، به افراد و جرياناتى برمى‌‌گردد كه از اول انقلاب اسلامى ايران را قدسى و آسمانى باور نداشتند و لذا در گذر زمان دچار آفت انفعال و يا ارتجاع گرديدند. روزى از عرفى بودن حكومت و تحولات اجتماعى و سياسى سخن بر زبان رانند تا چهره معنوى و چارچوبهاى شرعى و مكتبى انقلاب را مخدوش كنند و روزى از زمينى بودن حكومت دم زدند تا بعد آسمانى و دينى بودن انقلاب و حكومت جوشيده از آن‌ را بشكنند و بدين ‌سان همه‌ چيز را قابل خدشه و تحريف و تخريب القاء نمايند.

 گواه اين حقيقت، ۳۶ سال عمر با بركت اما پر فراز و فرود انقلاب اسلامى و عاقبت اشخاص و گروه‌هاى زاويه ‌گرفته با آرمانهاى انقلاب و امام مى‌باشد كه البته پر است از درسها و عبرتها. در فرهنگ و ادبيات قدسى وارثان حقيقى انقلاب، اصلى ‌ترين خميرمايه حركت و تغيير و تحول و پيشرفت، آموزه‌هاى وحى و دين و مكتب است و در نهايت رضاى خداى متعال! آرى تكليف و وظيفه الهى و شرعى و دينى است و لذا با باورى عميق به وعده‌هاى الهى در شور عاشورايى انقلاب ۵۷ و پس از آن در شكوه مقاومت و جهاد ۸ سال دفاع مقدس و بالاخره در مواجهه با فتنه‌ هاى مرموز ۷۸ و ۸۸، يك رنگ و با چهره و شعارى واحد، از هر آنچه داشتند عاشقانه و صادقانه در راه خدا ايثار كردند و البته نصرت الهى را نيز با همه وجودشان ديده و لمس نمودند چه آن‌كه «ان تنصروا اللّه ينصركم و يثبّت اقدامكم» نه دچار غفلت از وظيفه و تكليف شدند و نه از مرز بصيرت و رصد توطئه‌ هاى دشمن واماندند! زيرا به كلام نورانى وحى ازجمله آيه ۱۲۰ سوره بقره «و لن‌ترضى عنك اليهود ولا النّصارى حتّى تتّبع ملّتهم...» ايمان داشتند و هشدار حضرت حق جل جلاله را كه فرموده است: «ودّ الّذين كفروا لو تغفلون عن اسلحتكم و امتعتكم فيميلون عليكم مّيلة واحدة...» جدى گرفتند و لذا هرچه زمان گذشته و مى‌گذرد، عزت و اقتدار را با اتحاد و ايمان و بصيرت به آغوش كشيده و ذلت و خوارى و تلخى شكست را در عرصه‌هاى مختلف بر كام خصم نشانده‌اند.

 نمونه اين يگانگى در حركت توحيدى انقلاب اسلامى را در سيره و روش و مواضع امام خمينى(ره) و خلف صالح او امام خامنه ‌اى(مدظله‌ العالى) به‌ خوبى مى‌توان مشاهده كرد كه به‌ حق بايد با تمام وجود اين واقعيت را فرياد كرد كه «خامنه‌ اى خمينى ديگر است»؛ چه آن‌كه منويات و مواضع امام خامنه ‌اى(مدظله) ترجمانى دقيق از سيره و منش امام خمينى(ره) مى‌باشد. وقتى انگيزه‌ ها و نوع نگاه به قدرت، الهى و توحيدى و تكليف‌ مدارانه باشد، هيچ فرقى نمى‌كند كه بر بلنداى جايگاه رهبرى در نظام اسلامى، امام خمينى(ره) باشد و يا امام خامنه ‌اى(مدظله) و چه‌ بسا همين تطابق در راه و روش و سيره اين دو بزرگوار است كه خصم دون را اين‌گونه كلافه و مستأصل و سرگردان نموده است و البته عزت و اقتدار را براى ملت ايران و بيدارى و مقاومت اسلامى را همراه با اميد به فرداهاى رهايى از يوغ طاغوتيان و اهالى جبهه استكبار و صهيونيزم به ارمغان آورده است، نويد اضمحلال و نابودى اسرائيل را اگر امام(ره) در شرايطى داد كه هنوز اسرائيل قدرت برتر نظامى در منطقه بود اما امروز امام خامنه ‌اى(مدظله‌العالى) در حالى به احمد جبرئيل از شخصيت‌هاى برجسته فلسطين نويد آزادى قدس شريف را به‌وسيله جوانان فلسطينى دادند كه ايران اسلامى، قدرت نظامى برتر منطقه مى‌باشد و البته اسرائيل نيز در بدترين شرايط به ‌لحاظ امنيتى قرار دارد.

 اگر اسرائيل قبل از ظهور انقلاب اسلامى ايران در طى چند دهه به ‌لحاظ سرزمينى چندين برابر شد و به‌ لحاظ نظامى قدرت برتر منطقه، اما به بركت انقلاب اسلامى در اين ۳۶ ساله نه تنها يك وجب نتوانسته است به سرزمينهاى اشغالى خود اضافه كند كه به‌ لحاظ نظامى نيز در شوك آخرين عمليات حزب الله لبنان در تلافى زدن دو خودرو مقاومت و شهادت ۷ نفر از بهترين‌‌هاى جبهه مقاومت اسلامى ازجمله شهيدان الله ‌دادى و جهاد مغنيه، به سر مى‌برد؛ تازه اين اول كار است!

 كيست كه نداند، قبل از پيروزى انقلاب اسلامى، مسلمانان اعم از شيعه و سنى در انزوا بودند و علماى اسلامى از فرق مختلف شيعه و سنى نه موقعيتى داشتند و نه احترامى و اين اعجاز روح اللهى بود كه با انقلابش، علماى اسلام را اقتدار و جرأت بخشيد تا هم ‌اكنون بر بلنداى بام عزت منطقه‌ اى و بلكه بين ‌المللى حرف اول و آخر را در عرصه مبارزه با كفر و شرك و الحاد بزنند و خواب سران استكبار را آشفته نمايند. گواه اين استيصال، ايجاد فتنه تكفير و داعش است كه اين روزها با هدف مرموز و شوم آتش‌افروزى جنگهاى قومى و مذهبى به راه انداخته ‌اند و مى‌رود كه به فضل الهى خود زمينه‌ اى گردد براى صدور ارزشها و آرمانهاى انقلاب اسلامى كه عدو شود سبب خير گر خدا خواهد، چنان‌كه هتك حركت به ساحت مقدس پيامبر اعظم(ص) باعث گرديد حساسيتى در افكار عمومى دنيا به‌ ويژه جوانان اروپا به‌وجود آورد و اين امام خامنه‌اى(مدظله) بود كه هوشمندانه همچون امام خمينى(ره) موج فتنه و تهديد اسلام‌ هراسى را تبديل به فرصتى ساخت براى توجه بشريت تشنه عدالت و امنيت و معنويت، به سيره نبوى(ص) و ارزشهاى نورانى اسلام و انتقال پيام انقلاب اسلامى به قلب اروپا و كشورهاى غربى.

 حركت توفنده انقلاب اسلامى كه ريشه در آموزه‌هاى نبوى(ص) دارد با اميد به غلبه حق بر باطل با شتابى منطقى و با اخلاص و ايمان و اتحاد امت اسلام به پيش مى‌رود اگرچه در درون خويش آسيبها و چالشها و دغدغه‌ هايى نيز داشته باشد. قطعاً شرايط و اقتضائات روز چه با نگاه به داخل و چه منطقه و محيط بين المللى، موضوع اصلى راهبردها و برنامه ‌ريزى‌هايى است كه بايد هوشمندانه در تدارك بهترين تصميم براى پيشبرد آرمانهاى انقلاب اسلامى انديشه نمود، چه آن‌كه خصم دون نيز آرام نخواهد گرفت و متناسب با طبع درنده خويى و سلطه‌ گرى كه دارد، ممكن است فتنه‌ هايى مرموزتر از آنچه در گذشته و حال تدارك ديده است، در دستور كار خود داشته باشد كه از خصم و دشمن جز مكر و حيله و نيرنگ انتظارى نمى‌رود، به‌ ويژه اگر دشمن، اسرائيل و آمريكا باشد كه بارها از جبهه مقاومت به‌ويژه ملت شريف ايران سيلى خورده است. اشكال اصلى از كسانى است كه به گرگان در لباس ميش اميد مى‌بندند و حتى در جريان ديپلماسى نيز خصم بودن طرف مذاكرات را به فراموشى مى‌سپارند كه گرگ اگر گله گوسفند چوپان خواب رفته ببيند و ندرد، گرگ نيست و حال از شيطان بزرگ آمريكا چه توقعى كمتر از خصومت و دشمنى مى‌رود!؟

 لذا بايد هم‌چنان توكل به خدا داشت و با ايمانى راسخ و با خودباورى، بر روى ارزشها و سرمايه‌هاى مادى و معنوى خود پاى فشرد تا همواره و پيوسته با انقلاب اسلامى همراه بود تا بدين‌سان سعادت و رستگارى در دو سرا نصيبمان گردد، ان‌شاءالله چه آن‌كه فرمود: «يا ايها الذين امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلكم تفلحون».

کد N708881

وبگردی