آفتاب
مهر گزارش می دهد؛

گرمابه های قدیمی درجدال باسرمای روزگار/ لزوم احیای حمام های سنتی زنجان

گرمابه های قدیمی درجدال باسرمای روزگار/ لزوم احیای حمام های سنتی زنجان

زنجان-گرمابه های سنتی و قدیمی امروزه درحالی به سرعت روند زوال را طی می کنندکه به رغم پیشرفت وتوسعه تکنولوژی بسیاری از مردم بازهم خواهان استفاده ازاینگونه حمام ها هستند.

به گزارش خبرنگار مهر، شاید به جرات بتوان گفت هیچ آبتنی ای لذت بخش تر از ابتنی در حمام های عمومی نیست، این لذت را پدر ها و مادرها و پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها بیشتر در ك می كنند.استشمام بوی سفید آب، صابون و شامپو تخم مرغی، كاسه مسی و سدر و حنا و قطیفه و لنگ، زدن یك بقچه ای تمییز و گل دوزی شده زیربغل عزم آدمی برای استحمام و پاكیزگی را می نمایاند و كودكانی كه همراه والدین عازم گرمابه می شدند تا دو ساعتی كیسه های بافته شده از پشم پوست آن ها را نوازش كند.

آبتنی های آن روزگار گرچه بسیار طولانی می شد و گاه كاسه صبر كودكان را لبریز می كرد اما برای بزرگترها فرصتی بود برای پاكی و رهایی از آلودگی ها، گرد هم آمدن و به گفت و گو نشستن و دلچسب تر می شد وقتی با روز جمعه مقارن بود.

در حمام های نمره بلیط می گرفتند و داخل حمام های كوچكی می شدند كه به صف دور تا دور سالنی آماده پذیرش مشتری بودند و در حمام های عمومی همگی در یك سالن بزرگ استحمام می كردند  و دلاك آن قدر پوست مردم را با كیسه و سفید آب و پس از آن با لیف و صابون نوازش می داد كه پوست های لطیف همچون گل سرخ می شدند، اگر لازم بود حنازدن و سدر زدن و حجامت هم آنجا انجام می شد.

 كودكان نیز به این ترتیب زیر دست والدینشان آنقدر كیسه كشی می شدند تا نفس كم می آوردند و بعد از حمام بود كه شال و كلاه  سرمی كردند و راهی خانه می شدند تا با ساعتی خوابیدن خستگی از تنشان درآید.

گرمابه ها نقش قابل توجهی در انتقال آداب و رسوم و آیین ها و مناسک ، ادبیات شفاهی و سایر ابعاد فرهنگی جامعه نیز  ایفا می کردند، دیدار مردم در این محل تازه می شد و انتقال اخبار صورت می گرفت. گرمابه ها نقش قابل توجهی در انتقال آداب و رسوم و آیین ها و مناسک، ادبیات شفاهی و سایر ابعاد فرهنگی جامعه نیز  ایفا می کردند، دیدار مردم در این محل تازه می شد و انتقال اخبار صورت می گرفت.

گرمابه ها امروز نیز  از نظر معماری دارای ارزش و اعتبار هستند و هویت معماری بومی هر منطقه را به نمایش می گذارند، زنجان نیز در طول سالیان متمادی دارای حمام های تاریخی بسیاری بوده که درچند دهه اخیر بخش قابل توجهی از این میراث تاریخی به بهانه های مختلف تخریب شده یا تغییر کاربری یافته است و اکنون تعداد محدودی ازآن ها به جا مانده است.

یكی از گرمابه های به جا مانده از روزگاران دور، گرمابه تاریخی حاج ابراهیم سرمدیان است، گرمابه ای كه در جدال با سرمای روزگار هنوز پا برجاست و مشتریان اهل ذوق خود را دارد.

در  كوچه سقالر یكی از كوچه های معروف منتهی به خیابان فردوسی و در همسایگی كاروانسرا  ناصریه  كاروانسرای بهجت واقع شده است، در چوبی قدیمی با گل میخ هایش همچنان باقیست اما دیگر خبری از  دو سكویی كه دو سوی در، برای نشستن تعبیه شده بود خبری نیست، دیوارها بازسازی و نقاشی شده است.

در را كه می گشایی بخار و رطوبت صورتت را نواش می دهد یك متر از پایین دیوار ها با رنگ نارنجی و آبی به طرح آجر نقاشی شده است چهار پله  می آیی پایین وارد دالانی باریك به ابعاد دو متر مربع می شوی، در دیگری هست كه  غبار تاریخ ندیده، جدید است و چشمی دارد.

 كمد های چوبی دور تا دور سالن چیده شده اند و مقابل آن ها سكویی برای نشستن، كف سالن با تكه موكت های مختلف پوشانده شده، یك بخاری با دودكش بلند كه از وسط سقف خارج شده روبروی در است و یك حوض هشت ضلی با ماهی های قرمز كه سقف بالای آن گنبدی است و سه نورگیر دارد كه وقتی به جهت تعبیه آن ها دقت می كنی می بینی یك فلش به سمت قبله است.

انتهای سالن یك تخت با روكشی مندرس و یك خمره بسیار بزرگ و قدیمی كه تكیه گاه سماور كوچك گرمابه است و در سوی دیگر یك یخچال یك و نیم متری كه حداقل عمرش سه دهه است، اسفندها به شكل لوستر به نخ كشیده شده و لامپ ها را احاطه كرده اند.

پیشخوان هم سمت چپ ورودی در جای گرفته است و سر در آن با عكس حاج ابراهیم و پدرش كه دو نسل از گرمابه دارن هستند مزین شده است. دور تا دور سالن كه "سربینه" نام دارد اشیا قدیمی چیده شده، لوازم چوبی، سماور، ترازو، دستگاه نخ ریسی، قلیان، چراغ نفتی، خمره و حتی كتاب هایی كه به گفته صاحب گرمابه متعلق به عهد صفویه است "مشك اب"، حصیرها و ده ها وسیله دیگر دور تا دور سقف طاق ضربی كوبیده شده اند، بسیاری از وسایل ها روی ۴۳ كمد چوبی كوچك كه با رنگ آّبی روشن نقاشی شده اند چیده شده و حتی عكس هایی از شمایل ائمه (ع) و لوطی های قدیمی زنجان چسبانده شده، بخشی از اشیا ریز مثل انگشتری  و كتاب های قدیمی درون یك ویترین جدید چیده شده اند و قفس های قناری روی كمدها قرار گرفته اند تا مشتری ها همراه با عطر خوش حمام از آواز زیبای آن ها نیز بهره مند شوند.

از ناهمگونی برخی لوازم متوجه می شوی سرپا ماندن گرمابه دشوار و هزینه بر است و ناگزیر با حداقل لوازم نگهداری می شود.

به گفته محمد رضا سرمدیان نسل سوم از خانواده گرمابه دار، ۶۰۰ قطعه از اشیا قدیمی در این سالن به نمایش گذاشته شده اند و همه آن ها را طی هشت سال با ذوق و اهتمام شخصی اش جمع آوری كرده است و قدیمی ترین آن ها همان خمره بزرگ زیر سماور است كه حدود چهار قرن قدمت دارد.

  "لنگ " های قرمز رنگ تا شده و مرتب در یكی از قفسه ها روی هم چیده شده اند، شامپو، صابون و حتی كیسه در قفسه ای برای فروش صف كشیده اند.

در كمد كوچك روبروی در چشمی دار، را كه باز می كنی به "سردابه" می رسی جایی شبیه انبار با سقف كوتاه كه در گذشته برای خنك نگه داشتن آب و خوراكی استفاده می شد و در داخل كمد مخفی شده است.

نرسیده به انتهای سالن و سماور و تخت، ورودی دیگری  هست كه از طریق یك محوطه یك متر مربعی هدایتت می كند به سمت سرویس بهداشتی و حمام.

دمپایی ها در ورودی صف كشیده اند تا مشتری آن را به پا كند وچهار پایه ها و سطل های پلاستیكی كه برای نشستن و آب برداشتن استفاده می شوند.از یك حوضچه كوچك محتوی آب سرد به دالان و بعد حمام وارد می شوی.

صاحب گرمابه می گوید این حوضچه علاوه بر اینكه پاهارا پیش از ورود پاك می كند هنگام خروج از حمام نیز اگر پاها با آب سرد در تماس باشند فرد را از سرما خوردگی و سردرد ناشی از بخارات حمام حفظ می كند.

دالان ها یا دهلیزها هم یكی از ویژگی های جذاب معماری گرمابه هاست، این دهلیزها در تعدیل هوای محیط موثرند و با معتدل كردن هوای گرم و سرد مانع سرماخوردگی می شوند.

وارد دلان كه می شوی یك در كوچك هست كه درآن نیم دیواری دو سرویس بهداشتی را از هم جدا كرده و در كوتاه و باریك دیگری  كه طول و عرض آن یك در یك و نیم متر هم نمی شود به سالنی باز می شود  كه دور تا دور آن درهای حمام های كوچك و دوش دار هست.

سالن با سرامیك كف پوشی شده در این سالن مردم كیسه می كشند و سپس در حمامك ها دوش می گیرند، دو حمام جداگانه كه  دیوارهای آن نیز با مصالحی شبیه آهك پوشیده شده محل جداگانه ای برای نظافت های خاص است، نورگیرهای سقف سالن مشابه نورگیرهای سربینه  است.

سكوی مربوط به نماز خواندن طی زمان تخریب شده و جای آن خالی است  همین طور جای  سه خزینه آب سرد، گرم و ولرم  سالهاست در این سالن خالی است، گرچه هنوز آب جاریست، آب تنی هست و دلاك و مشت و مال ...

گرمابه حاج ابراهیم كه در دل بازار قدیمی زنجان جا خوش كرده است حالا علاوه بر مشتری های ثابت و سن و سال دار مشتری های جوان هم دارد كه  با علاقه به  مشت و مال می آِیند و در گرمابه آبتنی می كنند.

هر روز ساعت هفت صبح در گرمابه به روی مشتریان گشوده می شود و روزانه به طور میانگین بیست نفرمراجعه كننده دارد، بازدید كننده هایی هم هر هفته از خارج از استان برای بازدید می آِیند، از هفت سال پیش تاكنون شنبه ها گرمابه مختص بانوان است و مشتری ها پرو پا قرص هستند حتی یك مشتری دارد كه به هوای آبتنی از تهران به زنجان عزیمت می كند. دلاك و مشت و مال ده، برای آقایان یك نفر است و برای خانم ها سه نفر.

فیروز اسكندری پنج سالی هست كه دلاك و مشت و مال ده، این گرمابه است فوت و فن كار را از دلاك قبلی كه بازنشسته شد آموخته است، گرم بودن و تنفس بخارات حمام برای او كار كردن را دشوار كرده اما علاقه مند است و به ناچار باید كار كند.

سرمدیان: مشتری ها با علاقه خاصی می آیند اینجا و گرمابه علاوه بر اینكه محلی برای نظافت آن هاست محلی برای گفت و گو و تجدید دیدار و لذت بردن از مشت و مال است تنها دلاك مردانه گرمابه حاج ابراهیم از ساختار سنتی حمام خوشش می آید، او هم دلاك است هم مشت و مال ده و هم پذیرایی از مشتریان با چایی را به عهده دارد جوانان بیشتر به مشت و مال علاقه مندند و روزی بیشتری برایش دارند.

محمد رضا سرمدیان نوه حاج محمد و فرزند حاج ابراهیم، سومین نسل از گرمابه داران در این خانواده است. او كه علاقه مند به فعالیت در محیطی آرام است از هفده سال پیش پس از فوت پدرش مدیریت حمام را عهده دار شده و دلسوزانه تمام امورات آنجا از تعمیر و بازسازی تا جمع آوری كلكسیونی برای ایجاد موزه درگرمابه را انجام می دهد.

سرمدیان می گوید: آن طور كه پدرم تعریف می كردند در یكی از تعمیرات گرمابه متوجه شده روی یك  قطعه سنگ حفاری شده «تعمیرات اساسی به سال ۱۱۳۳» گرچه او نیز در این تاریخ تردید دارد اما معتقد است هر چه هست گرمابه متعلق به عهد صفوی است.

وی به نقل قول هایی از پدرش استناد می كند و می گوید: قبلا لوله كشی آب نبود و آب را از داخل «گوی» كه چیزی شبیه خمره های سفالی است به حمام هدایت می كردند سوخت حمام كه سیستم گرمایشی آن زیر حمام تعبیه شده، در طی تاریخ با فضولات حیوانی، چوب، نفت سیاه، گازوییل، نفت سفید و- اكنون - گاز تامین می شده است.

سرمدیان: پدرم در مرمت هایی كه داشت متوجه شده بود پی ساختمان از جنس سرب است و استحكام بسیار بالایی دارد. صاحب این گرمابه تاریخی ادامه می دهد: پدرم در مرمت هایی كه داشت متوجه شده بود پی ساختمان از جنس سرب است و استحكام بسیار بالایی دارد.

این گرمابه دار یادآور می شود: قبلا به جای كمدها میخی روی دیوار بود كه بقچه لباس را به آن می آویختند پدر بزرگم مجبور شد از یكی از جنگل های اطراف زنجان چوب ببرد و آن را دو سال در موتور خانه نگهداری كند تا پس از ساخت تغییر حالت نداشته باشد، پس از آن چوب ها را با كمك نجار به كمدهای چوبی تی تبدیل كند كه اكنون مشاهده می كنید.

سرمدیان می گوید: مشتری ها با علاقه خاصی می آیند اینجا و گرمابه علاوه بر اینكه محلی برای نظافت آن هاست محلی برای گفت و گو و تجدید دیدار و لذت بردن از مشت و مال است.

وی با اشاره به اینكه در گذشته حمام عروس و داماد و حمام زایمان در گرمابه ها برگزار می شد، خاطر نشان می كند: طی سال های اخیر حمام عروس و داماد رونق گرفته است عروس ها و دامادها با همراهانشان و ساز و دهل می آیند برای آبتنی و جشن.

نرخ های هر سانس آب تنی را پنج هزار تومان اعلام می كند البته دلاكی و مشت و مال دادن نیز تعرفه هایشان به تفكیك  سه و چهار هزار تومان است، برای حمام عروسی هم هر سانس متناسب با تعداد نفرات از ۱۷۰ هزار تومان تا ۳۲۰ هزار تومان تعیین شده است.

سرمدیان اسناد ثبت گرمابه را می آورد پوشه ای كه وعده ها و قوانین در آن بوی رطوبت گرفته اند...

ملك گرمابه را حاج محمد وقف كرده اما سرقفلی متعلق به خانواده سرمدیان است با مساحت ۴۵۶ متر مربع، سال ۸۸ در زمره آثار ملی ثبت شده است  و گرچه باید پیرو این رویداد از مالیات های متعلق به درآمد معاف می شد و علاوه بر مساعدت های فنی و  كارشناسی در حفاظت و تغییرات بخشی از هزینه های آن از سوی میراث فرهنگی تامین می شد اما به گفته سرمدیان تاكنون این وعده ها محقق نشده است.

سرمدیان خاطر نشان می كند قرار بود سال ۸۵ میراث فرهنگی گرمابه ها را تملك كند اینجا تبدیل به موزه صنایع دستی شود و گرمابه میرلی تبدیل به موزه مردم شناسی اما این وعده هم محقق نشد.

به گفته سرمدیان اكنون دو گرمابه دیگر در سطح شهر زنجان فعال هستند گرمابه های "میرلی" و "فراش باشی" اما گرمابه حاج ابراهیم سرمدیان قدیمی سنش بالاتر از آن هاست.

وی  اظهار می كند: سالانه حدود ۱۰ میلیون تومان هزینه نگهداری و عوارض شهرداریست، با وجود اینكه علاقه زیادی به گرمابه دارم اما منتظرم سریعتر  میراث فرهنگی تعیین تكلیف كند كه درنگهداری آن مرا حمایت می كند یا قصد تملك دارد.

صاحب این گرمابه تاریخی مشاهده تخریب این گرمابه را رنجی بزرگ می داند و می افزاید: همه امور مربوط به تعمیر و مرمت را خودم انجام می دهم، هر در خواستی كه به میراث فرهنگی داشته ام پاسخی نداشته و تلخ تر اینكه وقتی به یكی از مدیران كل اسبق میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مراجعه كردم و نگرانیم را از تخریب بنا اعلام كردم به من گفت اشكالی ندارد می خواهی كلنگ بدهم خودت تخریب را شروع كنی!؟.

گزارش از سولماز شهبازی

کد N704105

وبگردی