آفتاب

طنز/ نمایش در یک پرده !

طنز/ نمایش در یک پرده !

محمدرضا احمدی

  یک جریان ضد تولید شکل گرفته که باید با آن مقابله کرد.

" رئیس سازمان پدافند غیرعامل"

 

پرده بالا می رود . صحنه روشن می شود . " ما" هستیم و " آنها" ... گرداگرد صحنه نشسته ایم و ما بر

بلندایی نه چندان بلند . با دست چند ضربه به روی  میز جلویمان می زنیم  و شروع می کنیم:

"با عنایت به فرمایش این عزیز دل برادرکه به نقل از خبرگزاری فارس آوردیم و قرائت شد...

 ما دیدیم اینجور نمی شود ما هی بنویسیم و این "جریان ضد تولید" دست هایش را بکند توی  

جیبش و سوت بزند و راه برود و انگار نه انگار. !!

لذا گفتیم عناصر مشکوک ماجرا را جمع کنند یک جا .. تا یکجا به موضوع رسیدگی شود .

از جناب " واردات بی رویه " شروع می کنیم :

ما :شما بودی اقا جان ؟

واردات بی رویه : کی ؟ ما؟ نه به جان شما . کار کار همون "حلقه "بود .

ما: " حلقه " ! تو بودی شیطون؟

حلقه: خیر . همه می دانند که عزیزمون "  ع . ر " بودند

"ع . ر " : اعتراض دارم ! حاجی ما اینجا این گوشه نشستیم ماستمان را  می خوریم.بی خیال شین بابا.

ما: خیله خب خودتو لوس نکن ... بشین . ... خانم " پ. ت . ن " ! تو بودی ؟

"پ . ت .ن " : وا ...!!! ما رو چه به تولید حاجی جون. ما فقط می ریم باشگاه "ورزش" می کنیم.

ما: ببینم ... حضرت آقای آقا زاده ! شما بودی ؟

آقا زاده : ما؟!! حاج آقا مارو چه به جریان  تولید ؟ ما فقط در جهت خدمت به خلق خدا ..خدمت

           به این  مملکت . به این مردم عزیز . به این "همیشه در صحنه " این کارو کردیم

           ما فقط سر مون به ساخت و ساز ه که خودش تولیده حاجی . کدوم جریان ضد تولید؟

ما: " همیشه در صحنه " تو بودی؟ ( یک لحظه مردد می شویم می گوییم بشیند سر جاش این فلک زده

....کلا" به قیافه اش هم نمی خورد اهل این حرف ها باشد .).

ما: شما ! .... بله شما !  با شما هستم  جناب  " فیلترینگ هوشمند" ! با خودتونم . شما بودی؟

فیلترینگ : ببخشید برادر ما که کارمون چیز دیگس. تولیدمون کجا بود که ضدش بخوایم عمل کنیم؟!

// ما یک لحظه عصبانی می شویم و داد میزنیم : // : یعنی چه آقا این نبود اون نبود ...کی بود کی بود؟

پس عمه من بوده؟ آی غلام تو بودی؟!

غلام: کی؟ ( با لهجه مشهدی )  مو ؟! حاجی شوخیت گرفته؟ ما قبلش ... قبل ایی حرفا  یک زمین داشتم

      با یک تراکتور و همی رستوران زنجیره ایی که از اول مال بابامان بود ... بعدش برگشتم

       نه تراکتورمان  بود و نه اوو رستورانمان ... اگه گیر شما همی زمین خرد مایه ... خب

       ایی رم  مصادره کنن ببینم کجاتان راحت مره .... ( همه می خندند ) ...

ما : // داد می زنیم // سکوت ! غلام جان ...! اینجور که نمیشه ....ما نبودیم ... تو نبودی  ... اینا نبودن ....

... پس بفرما  لابد  کار کار "خط کشی کف خیابونه" .

// همه فیکس می شوند . نور صحنه می رود . پرده پایین می آید  . صدایی از بیرون صحنه در سالن

شنیده می شود //:

گوینده : دو روز بعد " خط کشی کف خیابان " همراه با وکیل خود از "ما" شکایت می کند."ما" وکیل

          نداریم . مدرکی دال بر وابستگی او به "جریان ضد تولید"  هم نداریم . پرونده در دست

         " بررسی" است . تلفن روی میز " بررسی " زنگ میخورد.

صدای "زنگ تلفن " در سالن شنیده می شود .

 

 

1717

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کد N685917

وبگردی