آفتاب

سفیر ایران در روسیه در گفتگو با خبرآنلاین: روسیه در بوشهر نیروگاه جدید می سازد

سفیر ایران در روسیه در گفتگو با خبرآنلاین: روسیه در بوشهر نیروگاه جدید می سازد

سفیر ایران در روسیه در گفتگو با خبرآنلاین می گوید: ایران و روسیه، در موضوعات متنوع منطقه‌ای و بین‌المللی از دیدگاه مشترک برخوردارند. یکجانبه گرایی در عرصه بین‌المللی را نمی‌پذیرند و متمایل و معتقد به جهان چند قطبی هستند.

متین مسلم- روند تقابل میان روسیه و ایالات متحده با شدت یافتن مسئله اوکراین جدی تر شده  و حالا دیگر نمی توان به سادگی چشم انداز معینی برای آینده روابط طرفین ترسیم کرد. برخی از شروع جنگ سرد جدید سخن می گویند و عده ای هم بحران مسکو - واشینگتن را زودگذر می خوانند. مهدی سنایی معتقد است، ریشه های بحران اوکراین تنها به اتفاقات یک سال گذشته محدود نمی شود و باید نگاهی جامع تر به تحولات در این سرزمین داشت تا بتوان به تحلیلی دقیق تر در این رابطه دست پیدا کرد. در ادامه مشروح گفتگوی خبرآنلاین با سفیر ایران در روسیه را می خوانید.

دولت روسيه بيش از يك سال است خود را عميقا درگير بحران اوكراين كرده و چشم اندازي هم براي برون رفت در پيش رو ندارد. كرملين با چه استراتژي و تحليلي خود را درگير اين بحران ويرانگر كرد؟ و تا كجا پيش خواهد رفت؟

ريشه‌هاي بحران اوكراين محدود به يكسال گذشته نيست و آن را مي‌توان در تحولات دو دهه اخير جستجو كرد. رقابت‌هاي ژنو پولیتیک جاری در منطقه، تلاش غرب براي گسترش حوزه نفوذ خود، حل نشدن برخي مشكلات مانند توسعه ناتو و برنامه دفاع موشكي ميان روسيه و غرب، به توافق نرسيدن روسيه و اروپا بر سر ساختار جديد امينتي اروپا، عقيم ماندن توافقات آقايان اوباما و مدودوف در چارچوب برنامه‌ "ری استارت"، روي كار آمدن مجدد آقاي ولاديمير پوتين در سال 2012 و مخالفت آشكار غرب با آن و نهايتا ممانعت و مخالفت روسيه و ساير كشورها از حمله غرب به خاك سوريه، از جمله عوامل دخيل و قابل ذكر مي توانند باشند. شبه جزيره كريمه و جمعيت روس هاي شرق اوكراين، اكنون بيش ازيك مفهوم جغرافيايي براي روسيه معني هويتي و اهميت يافته‌اند. برداشت بسياري از مقامات و نخبگان روس اين است كه آغاز منازعه از سال گذشته نيست و اوكراين صرفا يك مقطع حساس در اين روند و فرايند است. روابط آمريكا و روسيه حدود سه سال است كه از هيچ دستور كاري برخوردار نيست. برداشت مسكو اين است، مناقشه اوكراين بلند مدت بوده و براي همين تكيه بر منابع ملي و كاهش وابستگي به غرب از جهت اقتصادي و مالي سياست غالب روسيه در شرايط كنوني شده است.

ظاهرا از ديد روسيه رابطه اي ميان بحران اوكراين و حل پرونده اتمي ايران وجود دارد . آيا واقعا اينچنين است؟ آنها حداقل 2 بار به اين موضوع اشاره كرده اند .

در بيانيه پايان سال 2014 وزارت خارجه روسيه اشاره شده بود "اگر آمريكا و اروپا فشارها و تحريم ها را بر روسيه تداوم و افزايش دهند، اين موضوع مي‌تواند به همكاري روسيه با غرب در حل و فصل پرونده هسته‌اي ايران و همچنين موضوع سوريه تأثير منفي بگذارد". رسانه‌هاي ما در ايران از اين بيانيه برداشت دوگانه‌اي كردند، كه فكر مي كنم توضيح بيشتر در اين زمينه را در آينده بايد از مقامات روسيه شنيد. به هر حال بخش‌هاي مختلف سياست خارجي يك كشور از هم تأثير مي‌پذيرند. در عين حال مواضع روسيه از گذشته در پرونده هسته‌اي ايران موضعي متعادل و سازنده بوده است. در سال هاي گذشته، براي اولين بار ميان كشورهاي 1+5، اين روسيه بود كه حق ايران براي برخورداري از غني سازي هسته‌اي صلح آميز را يادآوري كرد. روابط تهران - مسكو از مباني محكمي برخوردار بوده و دو كشور در مباحث مختلف از جمله سوريه و پرونده هسته‌اي در تماس مداوم ميان خود هستند.

با توجه به شرايط كنوني، 2 اولويت در برابر سياست خارجي ايران قرار دارد. اول، همكاري با جامعه بين المللي بر مبناي مناسبات تجاري و اقتصادي. دوم، بر اساس سياست هاي نظامي و دفاعي. مبناي همكاري و روابط تهران و مسكو بر كداميك از اين دو اولويت استوار شده است؟

اگر به سند برنامه‌هاي چشم انداز و توسعه كشور(ايران) نظري بياندازيم و برنامه‌هاي دولت يازدهم و شخص وزير امور خارجه آقاي دكتر ظريف را كه به مجلس ارائه شد بررسي نماييم، به اين برداشت مي‌رسيم كه دولت به دنبال تعامل گسترده در عرصه سياست خارجي و بازي فعال در اين زمينه است. اين برنامه ها، در عين حال تقويت هم زمان تعاملات اقتصادي و تجاري و همچنين تقويت پايه‌هاي امنيت ملي و دفاعي كشور را دنبال مي‌كنند. در دنيای معاصر و در شرايط بحران زاي كنوني، دو مقوله ياد شده از هم تفكيك ناپذيرند. يكي از مشخصه‌هاي اصلي روابط ايران و روسيه همه جانبه بودن اين روابط است. هم از جهت موضوعي و هم جغرافيايي اين روابط در همه عرصه‌هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و منطقه‌اي و بين المللي فعال است. مشورت‌ها و رايزني هاي دو كشور در موضوعات مختلف گاهي نه تنها در مقاطع كمتر از چند روز و يك هفته، بلكه به صورت روزانه در جريان است.اكنون نيز تلاش هاي گسترده‌اي براي تعميق اين روابط و مناسبات در جريان است. طي ماههاي گذشته در عرصه اقتصادي گام‌هاي بلندي برداشته شده كه بخش از آنها عبارتند از" امضاي يادداشت تفاهم بزرگ اقتصادي، عقد قرارداد ساخت دو نيروگاه جديد هسته‌اي در بوشهر، صدور مجوز براي 18 شركت ايراني براي صادرات آبزيان به روسيه، تمهيدات صدور مجوز براي شركت‌هاي ايراني توليد كننده محصولات لبني و دامي، تفاهم دو كميسيون مشترك بر طرح‌هايي در حدود هفتاد ميليارد دلار و مواردي ديگر. البته اين تفاهم ها و توافقات بايد به سرعت اجرايي شده و هم زمان مشكل تصفيه مالي و نقل و انتقالات بانكي ميان دو كشور نيز حل شود.اينكه در طور يك سال رؤساي جمهور دو كشور چهار بار ديدار و چندين نوبت تماس تلفني داشته‌اند خود حاكي از سطح عاالي روابط ميان دو پايتخت است.

مهمترين منافع امنيتي و استراتژيكي كه تهران و مسكو را به هم نزديك مي كند چيست؟ در حالي جايگاه و موقعيت دو طرف در نظام بين المللي از وزن يكساني برخوردار نيست؟

ايران و روسيه، در موضوعات متنوع منطقه‌اي و بين‌المللي از ديدگاه مشترك برخوردارند. يكجانبه گرایی در عرصه بين‌المللي را نمي‌پذيرند و متمايل و معتقد به جهان چند قطبي هستند. تهران و مسكو بر رعايت قواعد بين‌المللي تأكيد و بسياري از معضلات كنوني جهان را ناشي از تصميمات برخي قدرتها خارج از چارچوب قواعد و قوانين سازمان ملل و نيز متاثر از مداخلات خارجي آنها مي‌دانند. ديدگاه دو كشور در مسائل خاورميانه به هم نزديك است. در حوزه قفقاز، منطقه آسياي مركزي، موضوع افغانستان، تروريزم و همچنين مواد مخدر مشورت و همكاري دارند. ايران و روسيه همزمان بهره‌گيري از استانداردهاي دوگانه توسط غرب در موضوعات تروريزم و حقوق بشر و آثار مخرب اين رويكرد را يادآوري مي‌كنند، در عين حال از سياست مستقلي هم برخوردارند. تهران و مسكو به دنبال ارتقاء جايگاه خويش در نظام بين الملل هستند.

از همراهي در صدور6 قطعنامه عليه ايران تا عدم تحويل سامانه دفاعي موشكي اس -300 و مواضع مقامات وزارتخارجه روسيه،به خودي خود به نگراني هاي مربوط به سياست مسكو در قبال پرونده اتمي ايران دامن زده است. شايد قدري عوامانه به نظر برسد، اما افكار عمومي بخشي مهم از ديپلماسي است. افكار عمومي در ايران در اين خصوص چه قضاوتي بايد بكنند؟

روسيه در قطعنامه‌هايي كه عليه ايران صادر شد در تلاش براي ايفاي نقشي تعديل كننده بود. در عين حال اين دوره مواجه بود با عصر "ری استارت" يا دوره بازسازي روابط آمريكا و روسيه كه آقاي مدودوف رييس جمهور وقت روسيه تلاش مي‌كرد پيوندهاي عميقي با آمريكا و اروپا برقرار كند. در اين دوره همكاري با اروپا اولويت عمده در سياست خارجي روسيه تعريف شده بود. روسيه در همين چارچوب با صدور قطعنامه در موضوع ليبي همراهي كرد اما آثار مخرب اين قطعنامه و اقداماتي كه مهاجمين علاوه بر آن انجام دادند و همچنين پايان يافتن بي‌نتيجه دوره "ريستارت" روسيه را متوجه اين واقعيت كرد كه در خاستگاه اينگونه تصميمات و همراهي‌ها مي‌بايست ترديد كرد. به همين دليل روسيه در موضوع سوريه چندين بار به همراه چين از حق وتو استفاده كرد.در مورد سامانه دفاعي ايران، معتقد است، قرارداد مربوط به آن به دلايل مختلف مشمول تحريم‌ها نيست و انتظار مي‌رود اجرا‌ء شود.

روسيه تجربه تلخ باخت و عقب ماندن از تحولات ليبي را فراموش نخواهد كرد. بسياري از تحليل گران علت اصلي حمايت مسكو از اسد را درهمين تجربه تلخ مي دانند. آيا فكر ميكنيد حمايت از اسد يك تاكتيك است يا استراتژي؟

روسيه به خوبي مي‌داند كه بحث سوريه بخشي از يك رويكرد و سناريوي طولاني از سوي غرب است. براي همين موضع خود را در اين زمينه حفظ كرده است. بدون ترديد عدم همراهي روسيه با غرب در بحران سوريه، بخشي از استراتژي كلي اين كشور در حال حاضر است.

308

 

کد N679099

وبگردی