آفتاب
در مناظره‌ای علمی مطرح شد

تعریف «کرامت انسانی» از نگاه دو استاد حوزه و دانشگاه

تعریف «کرامت انسانی» از نگاه دو استاد حوزه و دانشگاه

مناظره علمی با موضوع «کرامت انسانی از دیدگاه اسلام» عصر روز دوشنبه با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین غرویان و حجت‌الاسلام والمسلمین سروش محلاتی از استادان حوزه و دانشگاه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

مناظره علمی با موضوع «کرامت انسانی از دیدگاه اسلام» عصر روز دوشنبه با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین غرویان و حجت‌الاسلام والمسلمین سروش محلاتی از استادان حوزه و دانشگاه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در ابتدای این نشست حجت‌الاسلام والمسلمین غرویان با بیان این‌که «هدف از این مناظره یک بحث علمی است» اظهار کرد: ما نمی‌توانیم بحث کرامت را تنها با آیات قرآنی بیان کنیم؛ چراکه در دنیا کسانی هستند که آیات قرآن را قبول ندارند، ما اگر می‌خواهیم کرامت انسانی را از منظر آیات قرآنی بیان کنیم باید این آیات را تفسیر و بحث فلسفی در مورد آن‌ها داشته باشیم.

وی در ادامه با بیان این‌که «مهم است که بدانیم کرامت انسانی ذاتی است یا اکتسابی» گفت: این‌که کرامت انسان از چه نوعی است نیازمند تفسیر است؛ در دین اسلام و سایر ادیان از کرامت انسانی تفسیرهای مختلفی ارائه می‌شود. ما باید این تفسیرها را بپذیریم و بدانیم که قرائت‌های مختلف در مورد کرامت انسانی وجود دارد اما این‌که کدام یک از آن‌ها برای خود برگزینیم بستگی به استدلال و برهان ما از کرامت انسانی دارد. دنیای امروز دنیای استدلال است و ما هم باید با استدلال‌ها پیش برویم.

وی تصریح کرد: در کرامت انسانی تحلیل‌های لغوی و اصطلاحی لازم است؛ مراد از فلسفه هستی شناسی و نگاه انسان به عالم هستی است و در بحث کرامت انسانی هم ما باید یک تعریف ارائه بدهیم.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: ملاصدرا فیلسوف انسانی نظریه کرامت و کتاب «جسمانیه الحدود و روحانیه البقا» را ارائه می‌دهد و در آن مطرح می‌کند که جسم بر روح مقدم است. ابن سینا نظریه دیگری دارد که می‌گوید روح انسان از جای دیگر حلول می‌کند. این‌که می‌گویم باید از کرامت انسانی تعریف داشته باشیم یعنی این‌که مشخص شود کرامت ذاتی است یا اکتسابی. برای این‌که این امر مشخص شود در دنیای امروز چاره‌ای نداریم جز این‌که مباحث مختلف را بررسی کنیم و آن‌ها را مورد نقد و بررسی قرار بدهیم.

وی تاکید کرد: کرامت یک مفهوم نسبی دارد. ما کرامت را می‌توانیم نسبت به سایر موجودات مقایسه کنیم. برای روشن شدن بحث وقتی می‌گوییم انسان ذاتا کرامت دارد یعنی این‌که انسان نسبت به چه چیزی کرامت دارد. آیا کرامت انسان نسبت به خداوند، نباتات و جمادات است و یا نسبت به سایر موارد هم کرامت و بزرگی دارد؟

وی ادامه داد:‌ بنده معتقدم تمامی انسان‌ها یک کرامت ذاتی دارند؛ چراکه خداوند وجود خود را در انسان متجلی کرده و آن صفت حی و حیات است؛ بنابراین تمام انسان‌ها کرامت دارند و پس از آن در مرحله پایین‌تر حیوانات هم همین گونه هستند.

غرویان در ادامه با اشاره به نگاه مقایسه‌ای انسان‌ها در کرامت اظهار کرد:‌ در برخی منابع دینی وارد شده که انسان در مواردی می‌تواند به حدی پایین بیاید که حتی از چهارپایان هم کمتر شود و این یک بحث نسبی است که مطرح می‌شود. کرامت اکتسابی در آن‌جایی مطرح می‌شود که انسان‌ها علم و فضایل اخلاقی را کسب می‌کنند و جاهل نمی‌مانند.

به گزارش ایسنا در ادامه این مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین سروش محلاتی نیز با بیان این‌که «در بررسی و تفسیر کرامت انسانی چند مشکل وجود دارد» اظهار کرد: اگر کرامت انسانی کرامت ذاتی است پس همه انسان‌ها از نظر برخورداری از این کرامت مشترک هستند و جنسیت، دین و اقلیت و ملیت هیچ تاثیری در برخورداری از این کرامت ندارد و انسان‌های فاقد دین هم دارای کرامت هستند؛ چراکه کرامت امری ذاتی است.

وی در عین حال با بیان این‌که « اما اگر به کرامت ذاتی معتقد نیستیم مسائل دیگری مطرح می‌شود» تصریح کرد: آن‌چه امروز در جامعه ما مطرح می‌شود این است که کرامت ناشی از دین‌داری است و کسی که دین حق را نمی پذیرد و دین‌دار نیست یعنی کرامت ندارد. مبحثی که بنده می‌خواهم مطرح کنم در مورد این دو مورد است.

وی با اشاره به دیدگاه یکی از عالمان جامعه در رابطه با کرامت انسانی نیز گفت: یکی از عالمان در کتاب‌های خود می‌نویسد انسانی خلیفه الله است که حرف خدا را بفهمد و به آن‌چه که خدا می‌گوید عمل کند. اما اگر جای او بنشیند و حرف خودش را بزند این فرد خلیفه الله نیست و شامل کرامت انسانی نمی‌شود. تمام بحث من این است که کرامت انسانی در دین است یا نه. یعنی می‌خواهم بگویم کرامت به علاوه دین یا غیر دین سایر افراد هم دارای کرامت هستند.

این استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: اولین مطلبی که باید بدانیم این است که آیا انسان نسبت به سایر موجودات دیگر امتیاز دارد یا نه؟ عقل، اراده ، احساسات ، عواطف و گرایش وجودی انسان برای انسان امتیاز است یا نه؟ این‌ها اصول موضوعه‌ای است که در کرامت انسانی باید مورد توجه قرار گیرد. باید بدانیم که آیا این امتیازات موجب کرامت می‌شود یا نه؟ ما بر این معتقدیم که هر استعدادی که در وجود انسان است برای او حقی را به وجود می‌آورد. چون انسان حق فکر کردن دارد و چون خداوند به او قدرت داده این استعداد در انسان است. خداوند این قدرت را بیهوده در اختیار انسان قرار نمی‌دهد. وقتی خداوند به انسان قدرت فکری و عقلانی داده خود این موضوع حق کرامت می شود.

وی تاکید کرد: اگر خداوند می‌خواست همه انسان‌ها را مومن خلق می‌کرد ولی دیگر در اینجا اراده معنایی نداشت. دلیل این‌که خداوند انسان‌ها را با اراده خلق کرده این است که کسی حق از بین بردن اراده آن‌ها را ندارد. مبنای کرامت و رابطه کرامت با حقوق انسانی است. خداوند در قرآن می‌فرماید لقد کرمنا بنی آدم یعنی به تمام انسان‌ها کرامت داده‌ایم. نه فقط به مسلمانان و مومنان. اگر ما نه در مرحله اول که مرحله عقلی است به نتیجه نرسیدیم و در بحث دوم که مربوط به آیات است باز هم به نتیجه نرسیدیم آن وقت به مرحله سوم می‌رسیم و آن این است که انسان‌ها می‌خواهند زندگی کنند و بدون قبول کرامت عام برای تمام مسلمانان امکان همزیستی وجود ندارد.

وی گفت: آن‌هایی که اعلامیه حقوق بشر را نوشته‌اند به دنبال یک راه حل علمی بودند. در جنگ جهانی اول انسان به سطوح آمده بود و در آنجا به کرامت انسانی پناه بردند.

در ادامه غرویان نیز با بیان این‌که «خیلی از مطالبی که استاد سروش مطرح کردند بنده هم به آن‌ها معتقد هستم» گفت: آن‌چه‌ در جهت کرامت مطرح می‌شود مساله دین است؛ یعنی آیا اگر انسان دین‌دار و مومن باشد کرامت دارد یا نه؟ مومن و غیرمومن هر دو کرامت دارند. استدلال آیت‌الله سروش به آیه لقد کرمنا بنی آدم بود. در کل اگر بخواهیم به این مطلب توجه کنیم ما در دنیا انسان بی‌دین نداریم. نگفته‌ایم دین خاص مثلا اسلام، مسیحیت،‌یهود و یا سایر ادیان.

وی تاکید کرد: منظور استاد سروش در بیانات خود، کتاب آیت‌الله جوادی آملی بود. استاد در این کتاب این مطلب را بیان می‌کند که همه انسان‌ها دین‌دارند و کسی بی دین نیست. و یا این‌که ما آن قدر باید اسلام را توسعه بدهیم که این دین شامل همگان بشود. وقتی ملاصدرا کتاب صدرالمتالهین را می‌نویسد یعنی تمام انسان‌ها به لحاظ فطرت خداوند را قبول دارند به همین دلیل همه انسان‌ها دارای کرامت ذاتی هستند.

غرویان در پاسخ به این سوال که آیا از این کرامت بالقوه سطح قابل قبولی از آرا برای همه انسان‌ها وجود دارد یا نه ؟ گفت: با این نگاه یک حقوقی برای همه انسان‌هاست. ما تصویرهای متفاوتی از اسلام داریم و حقوقی برای همه انسان‌ها قائل هستیم. در جایی به ما می‌گفتند که آیا شما می‌توانید برای گسترش دین اسلام به هر سرزمینی حمله کنید به بهانه این‌که می‌خواهید دین اسلام را به آن‌جا ببرید؟ در پاسخ به این سوال بنده عرض کردم ما در دین اسلام دو نوع جهاد داریم در جهاد ابتدایی هم به نوعی به شکل دفاعی عمل می‌کنیم یعنی اگر در گوشه‌ای از جهان به حقیقت،‌عدالت و یا امانت ظلم شود ما وظیفه داریم که به آن‌جا برویم و از این اصول حمایت کنیم. در همین جهاد ابتدایی هم وظیفه اولیه ما دعوت است و بعد اگر دیدیم کار باریک‌تر شد اجازه کارزار برای دفاع از خود داریم.

سروش محلاتی نیز در پاسخ به این سوال که دلیل چیست که کرامت به عنوان یک اصل اجتهادی در فقه مورد توجه قرار نمی‌گیرد؟ اظهار کرد: در ابتدا می‌خواهم نقدهایی به صحبت‌های آقای غرویان داشته باشم. من در این جلسه نمی‌خواستم از شخصیتی نام ببرم ولی آیت‌الله جوادی آملی که طبق صحبت‌های آقای غرویان بنده به صحبت‌های ایشان استنباط کردم در کتاب خود می‌گویند مردم باید حرف مستخلف له را بفهمند و آن را اجرا کنند. منظور ایشان آن دین فکری است بلکه دین به معنای واقعی کلمه است. نکته بعدی این‌که اصلا ایمان ملاکی برای کرامت ذاتی نیست. اگر بناست ایمان کرامت ذاتی باشد چرا اجنه را مشمول کرامت نمی‌بینیم.

وی ادامه داد: این‌که آقای غرویان دفاع از حقیقت را در جهاد ابتدایی مطرح کردند ملاک در این جهاد تشخیص توحید است؛ چرا ما برای خود و سایرین ملاک تشخیص حقیقت باشیم. آن‌ها هم می‌توانند حرف ما را بزنند. در این‌جا همان سخن حضرت علی(ع) به امام حسن(ع) مطرح می‌شود که ایشان می‌فرمایند هرآن‌چه را برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند و هر آن‌چه را برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم مپسند. ما باید در جهاد ابتدایی هم به یک منطق مشترک برسیم.

غرویان در پایان با ارائه مجدد دیدگاه خود درباره کرامت انسانی گفت: جامعه و علمای ما دارند به سمتی می‌روند که به نوعی فتواهای خود را با جهان هماهنگ می‌کنند. در گذشته می‌گفتند که کفار ناپاک هستند ولی امروز علما می‌گویند که کفار اهل کتاب پاک هستند. در این گونه مباحث این امیدواری را می‌دهم که در آینده شاهد فتواهای کاربردی و به روزتری هستیم.

انتهای پیام

کد N649420

وبگردی