فاصله از بیروت تا دمشق همچون فاصله مقاومت اسلامی تا تهران است. همچنان که قدرتهای جهانی و منطقهای بر حفظ امنیت لبنان و عدم ورود آن به جنگ جاری در تنها همسایه شرقی و عدم تبدیل شدن آن به سوریهای جدید اجماع دارند، خط بیروت و دمشق نیز به مثابه اجماع دیگری است که به خطر افتادن آن بی هیچ شبههای اعلام جنگ فراگیر و رودررو در منطقه خاورمیانه است.
به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به سوریه، این جاده ثمره همکاریهای 30 ساله ایران با سوریه در ابعاد نظامی، سیاسی، امنیتی در مقابله با اسرائیل است که فروپاشی آن به منزله سنگینی کفه آمریکا در خاورمیانه و تامین امنیت تل آویو و به خطر افتادن امنیت ایران، سوریه و همه نیروهای مخالف آمریکا و اسرائیل در منطقه است. سه سال است روسیه هم با چشمانی بازتر به این جاده نگاه میکند و برای آن نیز این جاده به خط قرمزی در خاورمیانه تبدیل شده است. خیلیها میگویند و بسیاری با ادله و برهان یقین دارند که هدف از انتقال بحران از شمال آفریقا به سوریه در سال 2011 سقوط همین جاده بوده است. در کنار این، گروهی دیگر نیز هستند که با تحلیلهای فانتزی و غیر میدانی و نامبتنی بر ادله و اطلاعات امنیتی و نظامی، رویدادهای سوریه را به گونهای دیگر ترسیم میکنند.
هنگامی که از مرز لبنان (المصنع) عبور کرده و وارد منطقه مرزی سوریه شده و سپس با مهر ورود به سوریه، در اتوبان پیش رو به سوی دمشق حرکت میکنید راننده ماشین به شما میگوید که این مسیر، راهی امن و بدون مشکل است. با این حال همه آنها تلاش دارند تا هیچگاه شب در مسیر بین دو پایتخت قرار نگیرند. در ابتدای بحران نظامی یا همان توطئه انتقال جنگ به داخل سوریه، برخی مناطق اطراف این جاده در محدوده منطقه زبدانی شاهد درگیریهای نظامی بود اما به سرعت از سوی ارتش سوریه منطقه پاکسازی شد و اکنون به رغم شدت درگیریها در اطراف دمشق و شهرهایی همچون حلب، حمص و ادلب این جاده از امنیت بالایی برخوردار است.
ورودیهای دمشق اکنون بی شباهت به ورودیهای ضاحیه جنوبی بیروت نیست که در هر مدخلی نیروهای بازرسی ارتش، نیروهای امنیتی و مردمی قرار ایستادهاند تا جلوی انتقال هرگونه ماشینهای بمب گذاری شده به داخل شهر را بگیرند.
صدای مهیب انفجارها در نیمههای شب که از اطرف دمشق به گوش میرسد نشان میدهد که در مناطقی همچون جوبر درگیریهای شدیدی بین نیروهای ارتش و مردمی سوریه با مجموعههای مسلحی همچون النصره در جریان است.
با همه بحرانهای غیر قابل تصور و فشارهای نظامی و امنیتی که در سه سال اخیر بر دمشق گذشته است با این حال زندگی در این شهر ادامه دارد. مجموعههای مسلح مخالف دولت که مورد حمایت ترکیه، پادشاهی سعودی و قطر و برخی از کشورهای غربی قرار دارند در طول سه سال اخیر پس از هدف قرار دادن مردم حتی به تاسیسات آب و برق این شهر نیز رحم نکردند و بارها قطعی برق و آب را در این شهر به ارمغان آوردند.
همه در این شهر منتظر پایان بحران نظامی کشور و انتقال به عصر گفتوگوهای سیاسی مستقل بین مخالفان و دولت هستند. کاری که روسیه براساس طرح پیشنهادی ایران درصدد است در اولین ماه میلادی 2015 در مسکو آن را اجرایی و بینالمللی کند. به رغم تلاش مردم برای زندگی آرام و عادی، اما تصور این که آنها باید عادی و بدون استرس زندگی کنند امری نامعقول است. نگرانی در چهرههای مردم وجود دارد از آن رو که عمق سناریوهایی که در آینده ممکن است بر کشورشان تحمیل شود به مراتب بزرگتر از آن چیزی باشد که تا کنون اجراء شده است.
با این همه، تمام کسانی که از سوریه شناخت قبلی داشته و یا در این کشور زندگی کردهاند به درستی در مییابند که مقاومت نظام سوریه در مقابل خیل عظیم هجومهای نظامی از شمال، جنوب، غرب و شرق به اضافه مجموعههای مسلح داخل، به شدت تعجب برانگیز و بر خلاف ارزیابیهایی بوده است که کشورهایی مانند ترکیه و سعودی داشتهاند. همه آنها و به خصوص ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان بر این گمان بودند که در سه تا شش ماهه اول آغاز جنگ در دل سوریه، نظام سیاسی این کشور به طور حتم سقوط میکند. با این تصور سیاستهای غلط و غرور آمیزی را اتخاذ کردند که ثمره آن تاکنون دهها هزار کشته و سوختن بخش عظیمی از سوریه بوده است و از همه تاسف بارتر این است که همه این سیاستهای ضد انسانی و جنگ طلبانه تحت عنوان دفاع از مردم سوریه و حاکمیت دموکراسی صورت گرفته است.
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است