آفتاب

یحیی بونو: مسیحیان به دلیل عدم شناخت، اسلام را یکی از فرقه‌های منشعب از مسیحیت می‌دانستند

یحیی بونو: مسیحیان به دلیل عدم شناخت، اسلام را یکی از فرقه‌های منشعب از مسیحیت می‌دانستند

فیلسوف فرانسوی می گوید: «مسیحیان باور نداشتند که بعد از عیسی(ع) پیامبر دیگری خواهد آمد و کسی را نیز به نام محمد(ص) به عنوان مؤسس اسلام نمی‌شناختند. بعد از رنسانس بود که با اسلام آشنا شدند.»

به گزارش خبرآنلاین، یحیی بونو، فیلسوف فرانسوی مسلمان و حجت‌الاسلام طباطبایی، محقق حوزه علمیه در برنامه شب آسمانی شبکه قرآن و معارف سیما «با موضوع پیامبر(ص) از نگاه مستشرقین» سخن گفتند.

یحیی بونو به نکات زیر اشاره کرد:

* در کل تاریخ مسیحیت، مسیحیان هیچ آشنایی با اسلام و با پیامبراکرم(ص) نداشتند به طوری که حتی این ناآشنایی در حدی بود که اسلام را یکی از فرقه‌های منحرف و منشعب از مسیحیت می‌دانستند.

* مسیحیان حتی باور نداشتند که بعد از عیسی(ع) پیامبر دیگری خواهد آمد و کسی را نیز به نام محمد(ص) به عنوان مؤسس اسلام نمی‌شناختند. در گذر اومانیسم و رنسانس است که آن‌ها با شخصیتی به نام محمد(ص) به عنوان مؤسس و پیامبر اسلام آشنا می‌شوند زیرا زمانی است که در آن مسیحیان با فرهنگ‌های دنیا آشنا شده‌اند.

* در قرن 16 است که مسیحیان اولین آشنایی‌شان با کشورهایی مانند هند و کشورهای مسلمان آغاز می‌شود و هر چند خود نیز دارای ادبیات هستند اما به ناگاه با ادبیات عرب و فارسی روبه رو شده و شروع به ترجمه آن‌ها می‌کنند.

* ترجمه ادبیات عرب و فارسی توسط سفیران صورت می‌گرفت که با این زبان‌ها آشنایی داشتند. در کل در این زمان‌ها است که مسیحیان با کل جهان از جمله جهان اسلام آشنا می‌شوند و اولین ترجمه جدی و مهم قرآن نیز در قرن 17 صورت می‌گیرد.

* این افراد نه راهب بودند و نه کشیش، اما افراد بسیار باسوادی بودند که ارتباط خوبی هم با کلیسا نداشتند و زمانی که با اسلام آشنا شدند احساس کردند چه دین خوبی است.

* البته نزدیک به عصر پیامبر(ص) هیچ کس در رابطه با ایشان کتابی ننوشته است تنها فرد مسیحی که در عصر نزدیک به عصر ظهور اسلام در رابطه با ایشان مطالبی نوشته است یوحنای دمشقی بوده است که وزیر هشام بن عبدالملک بوده است او نیز حتی حضرت محمد(ص) را پیغمبر معرفی نکرده است.

* بزرگترین مشکل ما این است که برخی از خاورشناسان وجود محمد(ص) را منکر می‌شدند و در اینجا است که باید مستشرقین را ستایش کنیم زیرا این‌ها کسانی بودند که در این رابطه از پیامبر اکرم(ص) دفاع کردند.

* در منابع خود ما مسلمانان یک دست از مسائلی مطرح شده است که متأسفانه هیچ سندیتی ندارد و ما نیز راحت از کنار این قبیل موضوعات گذشتیم و بعد یک مستشرق مسیحی یا یهودی آمده است و به این مسائل پاسخ داده است.

* در ابتدا یهودی‌ها خیلی در این بحث به ما کمک کردند زیرا گفتند اسلام یک تمدن است که به ما خیلی نزدیک است زیرا فاصله بین مسلمانان و یهودیان کمتر از فاصله بین مسلمانان و مسیحیان است به این دلیل که در مسیحیت مواردی از قبیل تثلیث وجود دارد.

* فاصله بین اندیشمندان اسلام و مستشرقین در زمان استعمار صورت گرفت که می‌توان آن را ابزاری در دست استعمار دانست.

 

حجت‌الاسلام طباطبایی نیز در ارتباط تلفنی با برنامه به نکات زیر اشاره کرد:

* بخشی از این‌ها در صدر مسیحیت به دلیل نا آشنایی، اسلام را یک فرقه می دانستند و این عدم شناخت باعث شده بود تا شبهاتی را به حضرت محمد(ص) وارد کنند. حتی خاورشناسانی که نزدیک به زمان پیامبر(ص) بودند نسبت به ایشان شبهاتی را مطرح می‌کردند.

* در قرن 17 رفته رفته از نگرانی‌هایی که تا قبل از آن درباره اسلام و پیامبر اکرم(ص) وجود داشت کاسته شد اما از همین انشعاب‌ها بود که افراد فعال خاورشناس، مرزهایشان آشکار شد به طوری که آن دسته از آن‌ها که اسلام ناب و چهره حقیقی رسول‌الله(ص) برایشان مشخص بود از ایشان تمجید کرده و در رابطه با شخصیت پیامبر(ص) کتاب‌ها نوشتند.

* آن دسته هم که در جهت مخالف بودند استدلال‌های کاذبی را که مسیحیت هم عصر پیامبر(ص) مطرح می‌ کردند در کتاب‌های خود می‌آوردند و در منابع خود منتشر می‌کردند. اما آن چیزی که باید مورد توجه قرار داد این است که در این دست از منابع کم تر از استدلال استفاده شده و بیشتر ادعاها مطرح است. اما افرادی هم بودند و هستند که چون نگاهی منصفانه به اسلام و پیامبر(ص) داشتند با استدلال‌های قوی از ایشان تمجید کردند و کتاب‌های زیادی نوشتند.

* ما بسیاری از نکات مطرح شده توسط آقای یحیی بونو را می‌پذیریم اما این طور نبوده که همه خاورشناسان و مستشرقین نگاه مثبتی داشته‌اند بلکه برخی خاورشناسان نیز بوده‌اند که به عمد به سراغ منابع ضعیف مسلمانان می‌رفتند و قضاوت‌هایشان را نیز بر اساس همین منابع ضعیف انجام می‌دادند.

/6262

کد N637871

وبگردی