آفتاب
مرکز پژوهش‌های مجلس بررسی کرد؛

جایگاه گاز طبیعی در اقتصاد و اشتغال کشورهای روسیه، قطر و ایران

جایگاه گاز طبیعی در اقتصاد و اشتغال کشورهای روسیه، قطر و ایران

مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، جایگاه گاز طبیعی را در اقتصاد و اشتغال کشورهای روسیه، قطر و ایران مورد بررسی قرار داد.

دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن این مرکز اعلام کرد: کشورهای روسیه، ایران و قطر، بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر گاز طبیعی جهانند و به ترتیب 25، 17 و 13 درصد از ذخایر تثبیت شده گاز دنیا را در اختیار دارند و به ترتیب دومین، سومین و پنجمین تولیدکنندگان گاز دنیا به حساب می‌آیند. اقتصاد هر یک از این کشور‌ها به شدت وابسته به درآمدهای حاصل از نفت و گاز است، به طوری که درآمدهای حاصل از نفت و گاز سهم زیادی در تامین بودجه سالیانه آن‌ها دارد. 

به گزارش ایلنا، روسیه و قطر به ترتیب اولین و دومین صادرکننده گاز جهانند و 32 درصد تجارت جهانی گاز را به خود اختصاص داده‌اند. روسیه بخش اعظم صادرات خود را از طریق خط لوله و قطر به وسیله LNG صادر می‌کند. در سال 2012 سهم گاز طبیعی در تولید ناخالص داخلی روسیه و قطر به ترتیب 3/2 درصد (معادل 4/46 میلیارد دلار) و 5/12 درصد (معادل 7/23 میلیارد دلار) بوده است که بسیار قابل تامل است. 

اگر چه ایران سومین تولیدکننده گاز طبیعی دنیا است، اما به دلیل تاخیر در طرح‌های توسعه میادین گازی بسیار کمتر از جایگاه خود تولید می‌کند. از طرف دیگر به دلیل گستردگی بازارهای مصرف داخلی، توسعه صنایع پتروشیمی و تبدیل و عدم برداشت بموقع و متناسب با ظرفیت مخازن عظیم گاز طبیعی، سهم اندکی از تجارت جهانی گاز را در اختیار دارد. در بخش تولید قدرت، بزرگ‌ترین بخش مصرف کننده گاز، ایران بوده و در سال 1391، حدود 29 درصد گاز عرضه شده را مصرف کرده است. ضمن اینکه بخش‌های خانگی، صنعت، حمل و نقل و پتروشیمی به ترتیب 3/28، 1/26، 9/4 و 3/4 درصد گاز عرضه شده را مصرف کرده‌اند. قطعا تغییر روند مصرف انرژی کشور و ایجاد تحول در شاخص‌های مصرف امر غیرممکنی نیست، اما تنها در شرایط تدوین و تصویب سند راهبردی و برنامه بلندمدت انرژی کشور ایجاد چنین تحولی ممکن خواهد شد. 

سهم گاز طبیعی در تولید ناخالص داخلی ایران در سال 2012، 5 درصد معادل 1/25 میلیارد دلار بوده و در مقایسه با تولید ناخالص داخلی بخش گاز قطر، می‌توان گفت که ایران در زمینه تولید ارزش افزوده از گاز طبیعی موفق عمل نکرده است. 

به هر حال آنچه مسلم است این است که باید با انجام اقدامات بهینه سازی در تمامی زمینه‌های مصرف، مصرف گاز طبیعی کاهش یابد و با اجرای طرح‌های توسعه‌ای و تسریع طرح‌های تولید گاز با اولویت میادین مشترک، سطح تولید افزایش یابد و همچنین با انتصاب گزینه‌های مختلف استفاده از گاز طبیعی برای تولید ارزش افزوده بیشتر در صنایع عمده، پتروشیمی، نیروگاه‌ها و صادرات از طریق خط لوله یا LNG یا تبدیل گاز به محصولات با ارزش نظیر CNG، GTLوLPG در قالب سند راهبردی و برنامه بلندمدت آن، از این سرمایه ملی ‌‌نهایت بهره وری به عمل آید.

بررسی اقتصادی طرح‌های مختلف توسعه صنعت گاز، مستقل از سرمایه گذاری‌های پیش و پس از آن، به رغم آنکه برای توجیه طرح‌ها کافی به نظر می‌رسد، اما برای تصمیم گیری در سطح ملی کافی نیست. در برخی طرح‌ها، پایداری سیاسی، ایجاد اشتغال و مانند آن پررنگ‌تر بوده و در برخی دیگر، درآمد ارزی کشور یا حفظ سرمایه‌های ملی مورد توجه قرار می‌گیرند. با توجه به اینکه برای توسعه پایدار این صنعت، همه این عوامل مرتبط با آن مورد نیاز است، باید تعادل بین این عوامل را محور تصمیم گیری و انتخاب سناریوهای اجرایی قرار داد. همچنین باید در تمامی فعالیت‌های برنامه ریزی، محدودیت‌های منابع کشور همانند سرمایه گذاری، ارتباط سیستماتیک بین سرمایه و منابع مورد نیاز برای توسعه نیروی انسانی متخصص و محدودیت‌های تولید را مد نظر قرار داد. 

اصلیترین مشکل صنعت انرژی کشور و به تبع آن صنعت گاز در حال حاضر، فقدان بسته راهبردی و برنامه بلندمدت انرژی کشور است که باید با توجه به برنامه‌های بلندمدت سایر بخش‌های اقتصادی تدوین و تصویب شود که می‌تواند بخش گاز طبیعی کشور را نیز هدایت کند.

کد N634128

وبگردی