آفتاب
/ به یاد تشنگان – 2/

معماری سقاخانه‌های ایران

معماری سقاخانه‌های ایران

بزرگی، میزان تزیینات و اهمیت سقاخانه‏‌ها رابطه‏ مستقیمی با محله‌ای دارد که در آن قرار گرفته‌‏اند.

ایلنا: در تهران حوالی میادین توپخانه، بهارستان، قیام، مولوی و بازار، سقاخانه‏‌های بیشتری به چشم می‌خورند. در این محل‏ها خرده‏‌فروش‌ها، باربران، کارگران تشنه و عابران خسته از پرس‌ه‏ای بی‏‌پایان، برای نوشیدن آب به سوی سقاخانه روانه می‏‌شوند و در اوج خستگی و تشنگی، پیاله‏ مسی را از آب پر می‏‌کنند، تا قد برمی‏‌افرازند که ظرف آب را بر لب نهاده و خود را سیراب کنند، بالای سر می‏‌خوانند: "بنوش به یاد تشنگان کربلا". و افراد بی‏سواد با دیدن تمثالی از‏ حضرت ابوالفضل و مشک خالی او، تشنگی فرزندان پیامبر در سرزمین کربلا به ذهنشان متداعی می‏‌شود. فرط تشنگی، خستگی و یادآوری تشنگان بی‌گناه صحرای نینوا همزمان دلبستگی، شیفتگی و سوز دل او را برای اولیا، و نفرت او را نسبت به اشقیای همه‏ زمان‏‌ها دامن می‏زند.

رابطه نوع سقاخانه‌‏ها با محله‏

بزرگی، میزان تزیینات و اهمیت سقاخانه‏‌ها رابطه‏ مستقیمی با محله‌ای دارد که در آن قرار گرفته‏‌اند. سقاخانه‏‌هایی که در اطراف میادین و محله‏‌های پر رفت و آمد یا خیابان‏های عریض و شلوغ هستند، بزرگ‏تر و با تزیینات بیشتر هستند و هر چه به سمت کوچه‏‌های تنگ با دیوارهای قدیمی کاه گلی می‏‌رویم، سقاخانه‏‌ها کوچکتر و مهجورتر می‏‌شوند.

در ابتدا که سقاخانه ها ساخته می‏‌شدند، مغازه یا حجره یا زیرپل‌ه‏ای، ساختمان آنها راتشکیل می‏‌داد. سقاخانه‏‌هایی هم وجود داشتند که چهار طرف آنها باز بوده و دارای اسکلتی فلزی بوده‏‌اند.

سقاخانه‏‌های فلزی دارای گنبدی از فولاد بوده‏‌اند و چهار طرفشان با پنجره‏ای مشبک محصور شده بود. از این نوع سقاخانه‏‌ها، امروز نمونه‏‌ای به چشم نمی‏‌خورد و ما بیشتر سقاخانه‏‌هایی را که در شکافی منزل یا مسجد بنا شده، می‏‌شناسیم.

سطح داخلی سقاخانه‏‌ها با مواد و مصالح گوناگونی پوشیده می‏‌شود: کاشی‏‌کاری، آینه‏‌کاری، گچ‏بری، خاتم و منبت و نقاشی، جلوه‏‌هایی از انواع پوشش سطح داخلی سقاخانه‏‌هاست. کاشی‏‌کاری‌ها یا رنگین و منقوش هستند یا ساده کاربرد بیشتری در داخل سقاخانه دارد؛ زیرا دود حاصل از سوختن شمع‏‌ها، کاشی را سیاه و فرسوده می‏‌کند.

کاشی‏‌های منقوش که با گل و بوته‏‌های تجریدی و اسلیمی‏‌های رنگین، نقاشی شده، برای سطوح بیرونی استفاده می‏‌شود در بعضی از سقاخانه‏‌ها که کاشی‏‌کاری نقاشی شده یا خطاطی شده در اطراف و یا بالای سر در دیده می‏‌شود.

آیینه‏‌کاری و گچ‏بری، به دلیل ظرافت و شکنندگی، اغلب در داخل سقاخانه به کار گرفته می‏‌شود. آیینه‏‌کاری‏‌ها به سبک آیینه‏‌کاری قبور متبرکه‏ اسلامی انجام گرفته است. گچ‏بری‏‌ها به دو روش ایرانی - اسلامی، و غربی ساخته می‏‌شوند. در گچ‏بری‌های ایرانی، قوس‏‌ها و شاخ و برگ‏‌های ساده شده‏ی گیاهان (اسلیمی) و گل‏‌ها را می‏‌توانیم ببینیم و در گچ‏بری سبک غربی، خطوط صاف و کم‏ان‌حنا، که گاهی معماری کلیساهای اروپا را تداعی می‏‌کنند. البته مورد اخیر در معدودی از سقاخانه‏‌های تجدید مرمت شده، به چشم می‏‌خورد.

سقاخانه‏‌هایی در تهران وجود دارد که با سنگ ساخته و پرداخته شده، و در واقع نشانی از هنر حجاری است. از این نوع، یکی در خیابان ناصر خسرو و دیگری در ضلع شمالی مسجد شاه دیده می‏‌شود.

سقاخانه‏ مسجدشاه که شاید قدیم‏‌ترین سقاخانه‏ تهران بوده و در دوره‏ی فتحعلی شاه قاجار بنا شده، ویژگی‏‌های سقاخانه‌‏های کوچه و بازار را ندارد. آیه‏‌ای از قرآن کریم روی چهارچوب سنگی این سقاخانه به چشم می‏‌خورد و ماهی‏‌هایی روی حوضچه سقاخانه کنده‏‌کاری شده‏‌اند که در هم پیچیده و تزیینی به نظر می‏‌رسند.

تغییرات از دیروز به امروز

معماری سقاخانه‏‌ها از خیلی جهات به معماری مساجد و محراب‏‌ها شبیه و نزدیک است. قوس‏‌هایی که در یک محراب مسجد دیده می‏‌شود، با اختلافی بسیار ناچیز در سقاخانه‏‌ها نیز مشاهده می‏‌شود. البته در نظاره‏ سقاخانه‏‌های امروز، با گونه‏‌ای تغییر یافته و عوض شده‏ سقاخانه‏‌های قدیم مواجه می‏‌شویم.

این تغییرات، به سبب گذشت زمان و تجدید اساسی بناهاست. بر اثر افراط در بازسازی و تجدیدبنا، با سقاخانه‏‌هایی روبه‏‌رو می‏‌شویم که با نمای قبلی خود، اشتراک و تشابه کمتری دارد. ممکن است نوع معماری و وسعت سقاخانه تغییر پیدا کند ولی به طور یقین، مکان قبلی تغییر نمی‌یابد، به همین دلیل است که اغلب سقاخانه‏‌ها با معماری و مصالح امروزی بازسازی می‏‌شوند.

سقاخانه‏‌های تهران و شهرهای دیگر، در عمل از یک نوع معماری و اسلوب ساختاری ثابت و واحدی برخوردار نیستند. اعمال سلیقه در ساخت سقاخانه‏‌ها، متنوع بودن معماری، کوچک و کم‏‌اهمیت بودنشان در مقایسه با مساجد و مکان‏‌های مذهبی، امکان وحدت فرم و شکل را از آنها می‏‌گیرد. البته وجود این تنوع شکل و ساختار، از نظر بصری و دیدگاه هنر آیینی - مذهبی، برتری و مزیتی برای این اماکن محسوب می‏‌شود.

بیشتر سقاخانه‏‌های امروز، به هر دلیلی یکی از ارکان اصلی خود را از دست داده‏‌اند. سقاخانه‏‌هایی به چشم می‏‌خورد که به دلیل اعتقادی بودن صرف، آب از اجزای اصلی‏‌شان حذف شده و جای دیگر در بعضی از آنها، دیگر شمع روشن نمی‏‌شود و جایی هم برای این کار وجود ندارد.

اندازه‏ فرورفتگی داخل در اغلب سقاخانه‏‌ها متفاوت است و معمولا بین 2 متر و سی‌سانتی‏متر متغیر می‏‌باشد. تقریبا همه‏ سقاخانه‏‌ها با ارتفاع تقریبی یک متر آبخوری و شمعدانی دارند. اما این اندازه حتمی نبوده و در جاهایی دیده می‏‌شود که شیر آب از زمین 30 سانتی‏متر فاصله دارد و نوشیدن آب را مشکل می‏‌کند. جای دیگر بلندی شیر آب به 5/1 متر می‏‌رسد که برای رفع مشکل، بلندی و سکوی پله مانندی جلو آن درست کرده‏‌اند.

سقاخانه‏‌ها معمولا در مکان‏هایی بنا می‏‌شدند که مشغله‏ مردم زیاد و دسترسی به آب غیرمقدور یا سخت بوده است. حفر چاه و استفاده از تلمبه در احداث سقاخانه، این امکان را فراهم می‏‌ساخت تا مردم بازار از آن استفاده کنند و در صورت نبودن چاه، عده‏‌ای بر مبنای نذر و نیت قبلی، آب را از نقطه‏‌ای دور دست آورده و مخزن سقاخانه را برای استفاده‏ عموم پر می‏‌کردند.

در یک نگاه کلی محراب، فرورفتگی، آبخوری، پنجره‏ مشبک و محل روشن کردن شمع از عناصر اصلی تشکیل‌دهنده‏ یک سقاخانه هستند که هر یک قسمتی از مراسم و آیین‏‌های مربوط به سقاخانه را به دوش کشیده و در آن آیین به کار برده می‏‌شوند.

آبخوری

اولین و مهمترین قسمت یک سقاخانه، امکان آب‌دهی آن است و سقاخانه اسم خود را از این امکان اخذ کرده است. در بیشتر سقاخانه‏‌های امروز، استفاده از شیر آب امری عادی و طبیعی شده است. در گذشته تشت یا ظرفی شبیه گلدان وجود داشته که در حکم منبع بوده است. این منبع، از آب چاه تغذیه و با یخ خنک و گوارا می‏‌شده است. منبع‏‌ها به دلیل سختی حمل و نقل آب و یخ و همچنین با به روی کار آمدن آب لوله کشی، دیگر منسوخ شده‏‌اند.

لوله‏‌کشی آب می‏‌تواند از یک خانه منشعب شده و یا مستقیما از خط لوله‏ اصلی آب شهر گرفته شده باشد. بعضی از سقاخانه‏‌ها به آب سردکن برقی مجهز هستند که مصنوعی و بی‌روح به نظر می‏‌رسد و اصالت سقاخانه‏ واقعی در آنها کمتر به چشم می‌خورد.

پیاله، کاسه یا لیوان آبخوری

در دهه‌‏های قبل در بیشتر سقاخانه‏‌ها منبعی از آب وجود داشته که شیر آبی مانند سماور داشته است و مردم از این منبع با پیال‌ه‏ای آب می‏‌نوشیدند. خوشبختانه پیاله‏‌های آبخوری تنها جزئی هستند که کمتر تغییر و تحول یافته‌‏اند.

در نوشیدن آب با پیاله، چون دید انسان به آب بیشتر است، به نظر می‏‌رسد نوشیدن آب لذت بیشتری نسبت به نوشیدن آب با لیوان دارد. این کاسه‏‌ها از کاسه‏‌های معمولی کوچکترند و با رشته‏ زنجیری به جایی محکم شده‏‌اند. منظور از بستن کاسه با زنجیر، مفقود نشدن کاسه، نیفتادن و به سرقت نرفتن آن و نیز اینکه باید همانجا نوشیده شود است. جنس این کاسه‏‌ها بیشتر از مس، برنج یا فولاد است.

در بیشتر این کاسه‌ها نقوش، اعم از دست و چشم انسان، تصویر حیوانی نمادین، مسجد، پرچم، ادعیه، آیات و اشعاری در مدح و ثنای ائمه دیده می‏‌شود. گاهی در یک کاسه‏ سقاخانه، مجموع‌ه‏ای کامل از این اشکال و نوشته‏‌ها دیده می‏‌شود و گاهی تعدادی از آنها با هم یک مجموعه‏ کوچکتر را تشکیل می‏‌دهند.

کاسه‏‌های اصل به روش قلمزنی منقوش می‏‌شدند ولی اکنون دستگاه پرس در زمان - و همچنین در زیبایی و اصالت - صرفه‏‌جویی می‏‌کند. نوشته‏‌ها و اشکال درون کاسه‏‌ها قرار دارند و توجهی به بیرون آن نمی‏‌شوند، شاید به دلیل اینکه عابری که آب می‏‌نوشد، بیشتر به داخل کاسه می‏‌نگرد تا بیرون آن.

کاسه‏‌هایی هم وجود دارد که تندیس فلزی دستی بر میانه‏ آنها تعبیه شده است که معنایی مذهبی داشته و یادآور دست بریده‏ علمدار کربلا، حضرت ابوالفضل (ع) است. در بعضی دیگر از کاسه‏‌ها، تعدادی کلید با تکه نخ یا مفتولی به قسمتی از کاسه متصل شده است. این کاسه‏‌ها به کاسه‏‌های "چهل کلید" معروف هستند. کلیدها که از لحاظ اندازه کوچک و نازک هستند. بسیار ساده و جنبه‏ نمادین دارند.

کلیدها فقط دارای یک دندانه‏‌اند و معلوم است که هیچ قفلی را باز نمی‏‌کنند. وجود این کلیدها کاربردی ندارد و بیان یک باور ساده و عامیانه است. عقیده بر این است که هر انسان دل سوخته‏‌ای که از کاسه‏‌های مزبور آب خورده و مبلغی هر چند ناچیز در آنها برای خرج در تکایا و مجالس امام حسین (ع) بیاندازد، به وسیله‏ دست حضرت عباس (ع) و با یکی از این کلیدها، قفلی از قفل‏ های مشکلات زندگی‌اش باز می‏‌شود.

پنجره‏ مشبک

پنجره‏ مشبک در حقیقت در سقاخانه است. این پنجره به شکل‌های مختلف ساخته شده است. بنا به سفارشی که صورت گرفته یا سلیقه‏ آهنگر، طرح‏‌های این پنجره‏‌ها گوناگون‏‌اند. بعضی از این پنجره‏‌ها با دوایر و مارپیچ‏‌های اسلیمی ساخته شده‏‌اند. این مارپیچ‏‌های فلزی در بناهای قدیمی تهران و شهرهای دیگر، کاربرد زیادی دارند. در نرده‏‌های حفاظ ایوان و پنجره‏‌های زیرزمین‏‌ها و حجره‏‌های قدیمی که هنوز پابرجا هستند، این مارپیچ‏‌های فلزی دیده می‏‌شود. طرح‏‌های اسلیمی که در پنجره‏‌ها، به خصوص پنجره‏‌های بعضی از سقاخانه‏‌ها به کار رفته، علاوه بر نوع نگاه مذهبی، چشم بیننده را نیز با دیدن انعطاف‏‌ها و منحنی‏‌ها می‏‌نوازد. این خطوط سیال و فعال را در نقش و نگار مکان‏‌های مذهبی، مانند مساجد می‏‌بینیم.

شکل دیگری از پنجره‏‌ها با طرحی هندسی ساخته شده‏‌اند. طرح‏های هندسی که ستاره‏‌های هشت‌پر و شش ضلعی و فواصل بین آنها، تشکیل یک طرح مذهبی و یک گره چینی را می‏‌دهد. بعضی دیگر هم بسیار ساده بوده و در بین آنها چند مربع، لوزی یا مستطیل قرار دارد، و از هر نوع تزیین و ریزه‏‌کاری بدورند.

پنجره‏‌هایی هم به تقلید از ضریح امامزاده‏‌ها ساخته شده‏‌اند. بعضی گلوله‏‌های این شبکه‏‌ها، مدورند که با استوان‌ه‏ای باریک فلزی به هم مربوط شده‏‌اند. نوع دیگر از گلوله‏‌های پیوست شبکه‏‌ها، مکعبی‏‌اند که باز با میله‏‌ها و استوانه‏‌های فلزی به هم مربوط می‏‌شوند.

در بعضی از سقاخانه‏‌ها پنجره به سان یک در عمل می‏‌کند و با باز شدن آن، امکان استفاده از آب، یا روشن کردن شمع مقدور می‏شود. این در می‏‌تواند یک لنگه، دو لنگه، و یا تاشو باشد. مسأله‏ مهم، شکل نمادین نقوش و باز و بسته شدن آن است.

قفل

قفل اصلی سقاخانه، پنجره را می‏‌بندد. قفل‏‌های امروزی شکل خاص و زیبایی قفل‏‌های قدیمی را ندارند. قفل‏‌هایی هستند که در بازار به وفور به چشم خورده و با آنها در خانه و مغازه‏‌ها را می‏‌بندند. قفل‏‌های قدیمی برخلاف قفل‏‌های جدید به جای حالت خشک و صیقلی، دارای شکل صمیمی و فرم هنری و تزیینات و ریزه کاری‏‌های دست‏‌ساز هستند.

 قفل‏‌ها را هنگام شستشو، نظافت یا برداشتن پول‏های موجود (اگر صندوقی جداگانه نداشته باشد) باز می‏‌کنند. کلید قفل نزد متولی سقاخانه است که در تابستان هر روز و در فصل‏‌های دیگر فقط شب‏‌های جمعه قفل را باز می‏‌کند تا مردم از آن آب بردارند. شاید هم مانند بسیاری از سقاخانه‏‌های متروک و فراموش شده، قفل ماه‏‌ها بسته مانده و بر پنجره‏ سقاخانه زنگ بزند.

علاوه بر قفل درب سقاخانه، مردمانی که نذری دارند، هر یک قفل یا پارچه‏‌ای را به یکی از نرده‏‌ها و شبکه‏‌های سقاخانه می‏‌بندند که نشانه‏ بستگی زائر و ارتباط او با سقاخانه و باور مذهبی اوست، مردم معتقدند هر یک از این قفل‌ها و گره‏‌ها، نمادی از گره‏‌ها و بست‏ه‌ای زندگی آنهاست که در صورت پذیرفته شدن حاجتشان، به دست "باب الحوایج" و اولیای، گشوده می‏‌شود.

شمعدانی

یکی از دلایل عمده‏ مراجعه مردم به سقاخانه، روشن کردن شمع است. روشن کردن شمع که امری اعتقادی بوده و قدمت فراوان در آیین‏‌های مذهبی دارد، در سقاخانه‏‌ها صورت می‏‌گیرد. این کار در ابتدا برای روشن نگاه داشتن محل آبخوری بوده و به خصوص در شب‏‌های جمعه که از نظر مسلمانان به خصوص شیعیان خصلت آیینی بیشتری دارد، جنبه‏ تقدس و استقبال از نیروهای اعتقادی و ارواح رفتگان، به خود گرفته بود.

انگیزه‏ روشن کردن شمع‏‌ها نزد مردمان معتقد و آیین‏‌پرداز می‏‌توانست این باشد که تاریکی شب دشت کربلا به روشنی گرایید و یتیمان و اسیران اهل بیت، بدون روشنایی و در انزوای تاریکی شام غریبان نمانند.

سقاخانه‏‌هایی وجود دارند که فقط محل روشن کردن شمع هستند. محل شمعدانی ممکن است با محل آبخوری، یکی باشد و یا اینکه به طور جداگانه قرار گرفته باشد. شمعدانی یکی از اجزای اصلی سقاخانه است. شمعدانی هم مانند آبخوری، ارتفاعی در حدود تا 5/1 متر از زمین دارد که کار روشن کردن شمع را آسان‏تر می‌کند.

تمثال‏‌ها و نقاشی‏‌ها

تقریبا در تمامی سقاخانه‏‌ها می‏‌توان تعداد کثیری تابلو و نقاشی از ائمه‏ اطهار و به خصوص نقاشی حضرت ابوالفضل (ع) را دید. این تمثال‏‌ها چشم بیننده را دقایقی خیره به خود نگاه می‏‌دارند. تمثال‏‌ها با ابزار و مصالح گوناگونی به وجود می‏‌آیند. نقاشی روی کاشی، چوب، بوم، کاغذ و مقوا و حتی روی دیوار گچی انجام می‏‌پذیرد. حتی پوسترهای رنگی چاپی از این تصاویر، در بیشتر سقاخانه‏‌ها دیده می‏‌شود که در پشت شیشه و در قاب‏‌های چوبی خودنمایی می‏‌کنند.

رنگ‏‌های موجود برای نقاشی، اکثرا رنگ لعاب روی کاشی، رنگ و روغن روی بوم، گواش و آبرنگ روی کاغذ و رنگ‏‌های پلاستیکی و روغنی برای دیوارهاست. تصاویر ائمه که جزو مهمترین نقاشی‏‌های مذهبی درون سقاخانه و اماکن دینی هستند، از قدیم در این مکان‏‌ها نگهداری می‏‌شوند.

محل جمع آوری نذورات نقدی

بیشتر سقاخانه‌‏های جدید و بازسازی شده، جایی مخصوص برای جمع‏‌آوری پول‏‌های اهدایی مردم دارند. در سقاخانه‏‌های قدیمی، مردم سکه یا اسکناس را داخل تورفتگی می‏‌انداختند. پول‏‌ها پس از بازشدن صندوق یا پنجره‏ سقاخانه، به وسیله‏ متولی یا صاحب سقاخانه، جمع‏‌آوری، و خرج همان مکان یا مساجد و تکایا می‏‌شد.

اگر مقدار پول‏‌ها به میزانی بود که بتوان دست ناتوانی را گرفت یا خرج بیماری بی‏‌چیز را داد، متولیان از انجام این کار فروگذاری نمی‏‌کردند. غالب صندوق‏‌های جمع‏‌آوری کمک‏‌های مردمی، قلک یا ظرفی است فلزی متصل به دیوار که تنها راه ارتباطی با محیط بیرون یک شکاف کوچک به اندازه‏ فرو شدن بزرگترین سکه است.

وسایل تزیینی

تعدادی وسایل اضافی و غیرضروری نیز در سقاخانه‏‌ها دیده می‏‌شود که فقط جنبه‏ تزیینی و یادآوری دارند مانند مشک آب که مشک سوراخ شده‏ حضرت عباس را یادآوری می‏‌کند، پیکان‏‌های تیراندازی با کمان، تبرزین، کشکول - کشکول نیز در قدیم مانند پیاله وسیله‏ آب‌نوشی بوده است - چراغ‏‌های گردسوز، چراغ لاله‏‌ای برقی، گلدان، پرچم و... که همه با توجه به سلیقه و انتخاب متولی یا اهالی برای تزیین سقاخانه گردآوری شده‏‌اند.

این وسایل یادآوری و تزیینی، هر چه بیشتر باشد و با ترکیب زیباتری چیده شده باشند، بیشتر جلب نظر کرده و سقاخانه از حالت آبخوری صرف، بیرون آمده، از جنبه‏ اعتقادی غنی‏‌تری برخوردار خواهد بود.

سقاخانه‏‌ها انواع و اشکال متفاوتی دارند که از جهات مختلف می‏‌توان آنها را تقسیم کرد. تعدادی از آنها فقط برای استفاده روزمره و شخصی، مانند آبخوری، شستشوی دست و صورت و وضو به کار می‏‌رود و رنگ و بوی اعتقادی کمی در آنها به چشم می‏‌خورد.

آبخوری‏‌های کوچکی که در مساجد و محل عبور رهگذران وجود دارد، از این دسته‏‌اند. این آبخوری‏‌ها یا سقاخانه‏‌های متحرک و قابل حمل از فلزی چون مس، فولاد یا فلزی که به راحتی زنگ نزند و نپوسد، ساخته می‏‌شوند. نمونه‏‌های قدیمی از این نوع وجود دارند که از مس ساخته شده و شبیه سماور می‏‌باشند، دارای دری از بالا برای ریختن آب و انداختن یخ و شیری برای انتقال آب به بیرون هستند.

این آبخوری‏‌ها، دارای اندازه‏‌های متفاوت، کوچک و بزرگ هستند و بر روی آنها نقش و نگارها و ادعیه و شعارهایی کنده‌‏کاری شده است. از لحاظ اعتقادات دینی و مذهبی و نقش‏‌هایی که دارند، به سقاخانه شبیه‏‌اند ولی از لحاظ فیزیکی و ساختار، یک منبع محسوب می‏‌شوند.

بعضی از سقاخانه‏‌ها دارای جنبه‏ کاملا مذهبی و اعتقادی است. در کوچه پس کوچه‏‌های تنگ با دیوار کاهلگی در محله‌های قدیمی و جنوب شهر، گاه در پستو یا تورفتگی کوچک سقاخانه‏‌ای به چشم می‏‌خورد که با یک پنجره‏ فلزی از دنیای بیرون جدا شده و در آن تعدادی تمثال ائمه و دنیایی از باورهای دینی و مذهبی، همراه با بوی گلاب و شمع دیده می‏‌شود و رنگ سبز آنها بر مذهبی بودنشان، مهر تأیید می‏‌زند.

در این سقاخانه‏‌ها، منبع آب دیده نمی‏‌شود. شاید از ابتدا نبوده یا به مرور زمان از آن جدا شده است. زائران این سقاخانه‏‌ها نذر خود را بیشتر با روشن کردن شمع، بستن پارچه و قفل و انداختن پول، ادا می‏‌کنند.

بعضی از سقاخانه‌‏ها نیز جنبه‏ روزمرگی دارند و هم اعتقادی؛ این نوع سقاخانه‏‌ها کامل‌ترین نوع سقاخانه هستند. رهگذر یا کسب‌ه‏ای که در آن حوالی هستند، بعد از نوشیدن آب بر حسین (ع) سلام و صلوات و بر یزید و سپاهیانش لعن می‏‌فرستند و شاید هم پولی برای کمک به همان سقاخانه یا استفاده‏ عام المنفعه، به صندوق یا درون اشکاف می‏‌اندازند. از این نوع سقاخانه‏‌ها در سطح شهر، بیشتر دیده می‏‌شود.

این نوع سقاخانه‏‌ها، نسبت به انواع دیگر بزرگترند، و به دلیل اهمیتی که دارند، بیشتر به آنها رسیدگی می‏‌شود. پول‏‌های جمع شده، صرف مرمت، تزیینات و کامل‌سازی این بناها می‏‌شود. دسته‏‌های عزاداری در روزهای تاسوعا و عاشورا، معمولا مسیر حرکت خود را از کنار این سقاخانه‏‌ها انتخاب می‏‌کنند.

عزاداران تشنه، یکی یکی از دسته جدا شده و از آب آنها سیراب شده، دوباره به دسته‏ عزاداری، برمی‏‌گردند. عده‏‌ای نیز، به خصوص بانوان ناظر عزاداری، سری به آن زده، شمعی از زیر آستین درآورده و بعد از روشن کردن، در آن می‏‌گذارند، دعا و ذکری می‏‌خوانند و قطره اشکی در خلوت گودی آن می‏‌افشانند و به آرامش قلبی می‏‌رسند.

گزارش: علی جزایری

کد N562977

وبگردی