آفتاب

چرا فروش سینمای ایران در یک هفته به ۲.‌۶ میلیارد رسید؟

چرا فروش سینمای ایران در یک هفته به ۲.‌۶ میلیارد رسید؟

شاید مهم‌ترین دلیل تغییر وضعیت سینما، ‌آشتی گروه اصلی مخاطبان سینما با سالن‌های سینما باشد. این گروه بیشتر در طبقه متوسط دیده می‌شوند‌ و همچنان توان قرار دادن سینما در اولویت‌های زندگی‌شان را دارند؛ قشری که توان استفاده از تفریحات خاص ثروتمندان را ندارد و از سینما رفتن لذت می‌برد، ولی در چهار سال گذشته، کمتر پایش را به سینما گذاشته و حال دوباره به سالن‌های سینما بازگشته...

فروش ۲.‌۶ میلیارد تومانی سینمای ایران در هفته پیشین به عنوان اتفاقی بی‌سابقه در تاریخ سینمای ایران، احتمالات را برای رسیدن فروش کل سینمای ایران به رقمی دست‌نیافتی افزایش داده است؛ اتفاقی که اگر طرح سینما ـ کارت در بدنه دولت اجرایی شود، رخ خواهد داد و البته در سال‌های پیش ‌روی قابل تکرار خواهد بود؛ اما آنچه این فروش را ماندگار خواهد کرد، عامل دیگری است که بدون چنین یارانه‌های فرهنگی، چنین اتفاق بزرگی را رقم زد.

به گزارش «تابناک»، سینمای ایران پس از یک دهه رکود که ‌با اعمال برخی سیاست‌های اشتباه در دوره مدیریت پیشین سینمای کشور نیز ‌شتاب گرفته بود، دوران تازه‌ای را پشت سر می‌گذارد و برجسته‌ترین نمود این تغییر در هفته گذشته با فروش ۲ میلیارد و ششصد میلیون تومانی رقم خورد که چنین فروشی برای سینمای ایران در طول یک هفته بی‌سابقه بود.

مطابق با آمار اعلام شده توسط پخش‌کننده فیلم‌ها، در هفته گذشته «شهر موشها۲» یک میلیارد و ۵۰ میلیون، «آتش بس۲» ۷۰۰ میلیون، «خوابزده‌ها» ۵۵۰ میلیون، «آرایش غلیظ» ۲۲۰ میلیون و «خانوم» ۹۵ میلیون تومان فروخته‌اند و در واقع ۵ فیلم روی پرده طی یک هفته بیش از ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان به حساب گیشه سینمای ایران واریز کردند.

بخشی از این افزایش فروش به واسطه تعطیلی عید غدیر خم بود و در واقع روزهای پنجشنبه، جمعه، یکشنبه و دوشنبه، چهار روز پرمخاطب برای فیلم‌های روی پرده بودند؛ اما حقیقت امر آن است که چنین تعطیلاتی بار‌ها رخ داده و سینمای ایران چنین رونقی را به خود ندیده بود و حتی فروش سینمای ایران در یک هفته پاییزی به یک میلیارد تومان هم نمی‌رسید و از این منظر نمی‌توان از کنار این شگفتی به سادگی نگذشت؛ شگفتی که پیش از ورود یارانه‌های فرهنگی در قالب سینما ـ کارت تحقق یافت و ثمره بلیت فروشی است.

نمی‌توان دوران گذشته را فراموش کرد که سینماهای کشور چگونه یک به یک تعطیل می‌شدند و در عین حال افت فروش سینما با افزایش قیمت بلیت، پنهان می‌شد. در واقع عدد کلی فروش افت چشمگیر‌ نداشت که آن هم به علت افزایش بهای بلیت سینما بود و ‌به مرور زمان و به موازات ریزش مخاطب سینما، بهای بلیت سینما افزایش داده می‌شد و ‌این گونه آمار کلی فروش بالا نگه داشته شده بود، حال آنکه هر تحلیلگری بر این واقعیت اذعان داشت که سینمای ایران، روزهای نگران‌کننده‌ای را تجربه می‌کند.

این نگرانی نیز بی‌مورد نبود، زیرا سینمای بدون قدرتِ تولید ثروت و متکی به اعتبارات دولتی، قدرت رقابت و اثرگذاری را ندارد و مخاطبی نیز نخواهد داشت؛‌‌ همان گونه‌ که در چند سال اخیر، بسیاری از فیلم‌ها با بودجه‌های نفتی ساخته شد، حال آنکه با مخاطب حداقلی همراه بود، زیرا برای کارگردان، تماشاچی کمترین اهمیتی نداشت و ‌اثری که خلق کرده بود، فیلمی شخصی بود و جذابیت‌هایی برای ترغیب طیف وسیع تماشاگران به خرید بلیت این فیلم‌ها در نظر گرفته نشده بود.

با این حال، رویدادهای اخیر و همچنین رسیدن فروش سینمای ایران پس از گذر شش ماه از سال ۹۳ به رقمی معادل کل فروش سال ۹۲، این نگرانی‌ها را به حداقل رسانده و آنچه در این فرآیند با اهمیت است، فروش چشمگیر سینمای شهرستان‌هاست که در گذشته سهمی بسیار اندک از فروش کلی سینما را داشتند، ولی هم‌اکنون وضعیت فرق کرده است؛ اتفاقی که مشخصاً ثمره تغییر سیستم پخش‌های بی‌کیفیت و دیجیتالی شدن تمامی سینماهای شهرستان‌هاست.

البته تنها تغییر سیستم پخش سینما‌ها عامل چنین تغییری نبود، بلکه تغییر نوع مدیریت اکران سینما در این زمینه نقش پررنگی در این تحول داشت. در گذشته بهترین زمان‌های اکران به فیلم‌هایی تعلق می‌گرفت که صرفاً در نام فاخر بودند و آنقدر فاقد جذابیت بصری برای مردم بودند که بتوانند نیمی از هزینه‌های تولیدشان را که عمدتاً از محل اعتبارات دولتی بود، از گیشه بازگردانند. بدین ترتیب هم فروش سینما‌ها کاهش می‌یافت و هم اعتبارات دولتی برای کمک به سینمای ایران، هدر می‌رفت.

در ‌سال ۹۳ و مشخصاً در جریان اکران‌های اخیر، بر خلاف سال‌های پیشین رفیق‌بازی عاملی برای روی پرده ماندن بیش از حد برخی فیلم‌ها نشد و همین ‌منجر به اکران وسیع فیلم‌های پرمخاطب شد. این اتفاق انگیزه‌ها را برای فیلم‌سازان افزایش داد، زیرا تا پیش از این ریسک اکران برای بهترین فیلم‌ها نیز بود، ولی اکنون اگر فیلم، هنری باشد، «هنر و تجربه» میزبان خوبی خواهد بود و اگر فیلم برای عموم جذابیت داشته باشد، اکران برای عموم فراهم خواهد شد و خوشبختانه یا متأسفانه فعلاً خبری از پروژه‌های «در لفظ فاخر» نیست که نه نظر منتقدان جدی را جلب می‌کنند و نه در گیشه حرفی برای گفتن دارند.

با این حال، شاید مهم‌ترین دلیل تغییر وضعیت سینما، ‌آشتی گروه اصلی مخاطبان سینما با سالن‌های سینما باشد. این گروه که بیشتر در طبقه متوسط دیده می‌شوند و همچنان توان قرار دادن سینما در اولویت‌های زندگی‌شان را دارند؛ قشری که توان استفاده از تفریحات خاص ثروتمندان را ندارد و از سینما رفتن لذت می‌برد، ولی در چهار سال گذشته، کمتر پایش را به سینما گذاشته و حال دوباره به سالن‌های سینما بازگشته و باید امیدوار بود که همچنان به سینما‌ها بیاید.
کد N544313

وبگردی