آفتاب
در گفت‌وگوی اختصاصی با ایسنا،

کریم بقرادونی:منظومه مصالح آمریکا در راه فروپاشی است/ایدئولوژی سیطره عثمانی و داعش یکی است

کریم بقرادونی:منظومه مصالح آمریکا در راه فروپاشی است/ایدئولوژی سیطره عثمانی و داعش یکی است

"کریم بقرادونی" از شخصیت‌های مهم سیاسی مسیحیان لبنان به شمار می‌رود. وی در کارنامه خود ریاست حزب کتائب مسیحی لبنان را داشته است و از چهره‌های سیاسی مطلع لبنان است.

خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در بیروت در خصوص تحولات خاورمیانه، لبنان و موضوع رویارویی با داعش با وی به گفت‌وگو نشسته است که در ادامه مشاهده می‌کنید:

س: ترسیم شما از شرایط کنونی منطقه چیست؟ در خاورمیانه چه می‌گذرد؟

کریم بقرادونی: در حال حاضر ما شاهد سایکس پیکو جدید و تقسیم دوباره کشورها هستیم. در این شیوه کشورها هم از لحاظ جغرافیایی وهم از لحاظ جمعیتی و قومی (مذهبی) تقسیم می‌شوند، عراق بر اساس قانون اساسی‌اش هنوز یک کشور متحد می‌باشد ولی در واقع عراق امروز به چند کشور کوچک تقسیم شده است و همه قدرت‌های منطقه‌ای یک سهم خاصی برای خودشان از عراق قائل هستند، این وضعیت برای برخی دیگر کشورها هم هست مثل اتفاقاتی که در لبنان شاهدش هستیم، داعش در سوریه وعراق یک حکومت برای خودش دست و پا کرده است، داعش نیز در تلاش است تجربه خودش در موصل را در شمال لبنان هم اجرا کند، بنابراین من عقیده دارم که کشورهای منطقه با اتکا به تنش شیعه و سنی از یک جهت و تنش کردی و ترکی از جهت دیگر در حال تقسیم و تفکیک مجدد هستند و البته این می‌تواند به معنی این باشد که منظومه مصالح آمریکا در راه فروپاشی می‌باشد، اگر تجربه عراق را مد نظر بگیریم، آمریکا در یک زمان از حاکمیت اهل سنت بر حکومت عراق دفاع می‌کرد و الآن سنی‌ها (گروه‌های منسوب به اهل سنت در عراق و سوریه) را می‌زند، این نشانه بی‌ثباتی و یا عدم درک واقعیت‌ها و حقایق در سیاست آمریکا است، آمریکا ائتلاف خود را با اسرائیل حفظ کرده است و تلاش می‌کند کشورهای مثل ایران و عربستان و یا ایران با خودش را نزدیک کند. گفت‌وگوی ایران و عربستان سعودی می‌تواند مشکلات منطقه را پچیده‌تر کند و در عین حال می‌تواند راه حل همه مشکلات اعم از پرونده هسته‌ای ایران و دیگر مشکلات بزرگ منظقه باشد، بزرگترین وپیچیده‌ترین مشکل منطقه در حال حاضر مشکل سوریه است، ایران قبول نمی‌کند حکومت بشار اسد سقوط کند و در مقابل آمریکا وعربستان می‌خواهند این حکومت سقوط کند، می‌خواهم بگویم کشورهای منطقه روبروی یک خطر و تهدید جدی تقسیم و فتنه هستند، گروه‌های تروریستی سعی می‌کنند این فتنه را تغذیه و از آن سوء استفاده کنند، می‌خواهند از لبنان، عراق جدید بسازند و تجربه خودشان در عراق را مجددا در لبنان پیاده کنند، البغدادی با وضوح گفته حکومت (امارت اسلامی) بعدی ما در لبنان خواهد بود، الآن همه چیز واضح و روشن است و همه این را می‌دانند لذا ما در شرایط بسیار حساس و خطرناکی قرار گرفته‌ایم که دقت و حس مسئولیت بالایی را طلب می‌کند.

بقرادونی

س: در این وضعیتی که ترسیم می‌کنید روسیه کجای کار قرار دارد؟

کریم بقرادونی: بدون شک روسیه با همه توان خود با کشتی‌های مستقر در بندر طرطوس و لاذقیه به حکومت سوریه کمک می‌کند، سقوط حکومت سوریه یعنی اینکه روسیه دیگر جایگاهی در منطقه نخواهد داشت، روسیه در حال حاضر از اقلیت‌های مذهبی در منطقه حمایت می‌کند و می‌خواهد از برپایی خاورمیانه جدید با قدرت یک جانبه جلوگیری کند، روسیه و چین در تلاش هستند از لحاظ سیاسی و اقتصادی جلوی آمریکا را بگیرند تا نتواند در سازمان ملل ومحافل بین‌المللی قطعنامه‌ای را به تصویب برساند مثل آن چیزی که در لیبی شاهدش بودیم و این بدان معنی است که روسیه می‌خواهد جلوی آمریکا را بگیرد تا نتواند روی کشورهای نفتی تسلط پیدا کند، روسیه در واقع می‌خواهد جایگاه سابق شوروی را به دست بیاورد و معادله توازن قوا با آمریکا در خاورمیانه را احیا کند، روسیه به دنبال تحقیق این خواسته خودش خواهد ماند حتی اگر به قیمت احیای مجدد جنگ سرد باشد و آنطور که معلوم است پوتین خودش و کشورش را برای این احتمال آماده کرده است، پوتین از یک جهت دیگر می‌خواهد از نفوذ گروهای تکفیری و تندرو به کشورهای مسلمان نشین حوزه روسیه جلوگیری کند چون نزدیک شدن این گروه‌ها به مرز روسیه به معنی تهدید امنیت ملی روسیه خواهد بود و در انتها می‌خواهم بگویم که روسیه اگر سوریه را از دست بدهد جایگاه و نقش خودش در خاورمیانه را نیز از دست می‌دهد.

س: آیا روسیه چنین توانایی دارد؟ الان آمریکا برای اجرای اهدافش ائتلاف بین‌المللی تشکیل داده و حتی عملیات نظامی انجام می‌دهد اما این رویه رویارویی مستقیم را چرا روسیه ندارد؟ مثلا چرا اقدام به بمباران مناطق تحت نفوذ داعش و النصره در سوریه نمی‌کند؟

کریم بقرادونی: تفاوت آمریکا و روسیه در قدرت و سخت افزار است، آمریکا قدرتی بیشتری نسبت به روسیه در منطقه دارد، روسیه تلاش می‌کند سیاست دوستانه در منطقه داشته باشد ودر واقع قدرت آنچنانی ندارد که بخواهد مثل آمریکا به دیگر کشورها حمله کند، آمریکا هر وقت دلش می‌خواهد به دیگر کشورها حمله می‌کند و در این راه پول‌های زیادی از خودش و دیگر متحدانش خرج می‌کند، بنابراین و به رغم این که نگاه استراتژیک روسیه خیلی واضح نیست اما باید بگوییم که روسیه نمی‌تواند جلوی آمریکا را مثل خود آمریکا بگیرد چون توازن قوا در خاورمیانه حاکم به شکل واقعی بین دو طرف برقرار نیست، در دوران جنگ سرد عبدالناصر، رئیس جمهور وقت مصر با اتکا به شوروی سابق می‌خواست در توازن قوا تغییراتی ایجاد کند، در این عصر ایران با تهدید اسرائیل می‌تواند نقش بسیار مهمی در معادله توازن قوا ایفا کند، اگر ایران نبود آمریکا در جنوب عراق نفوذ می‌کرد و اگر ایران نبود ترکیه تسلط بیشتری بر عراق و سوریه داشت، روسیه نیازمند هم پیمانی مثل ایران در منطقه می‌باشد تا بتواند از لاک دفاعی خود خارج شود، روسیه نیازمند چنین ائتلافی است تا بتواند توازن قوا در منطقه را مجددا احیا کند و دایره متحدانش را افزایش دهد.

بقرادونی

س: دراین بین ترکیه چه کاره است؟ به نظر می‌رسد حداقل در تحولات سوریه و حتی عراق می‌تواند رکن اساسی باشد و با ورود نظامی برخی معادلات را دگرگون کند؟

کریم بقرادونی: ترکیه و اردوغان با اندیشه هم پیمانی با اخوان المسلمین با امید تشکیل امپراتوری عثمانی زندگی می‌کنند، آنها تمام تلاششان را در سوریه وعراق به کار برده‌اند تا پس از آن به اردن ولبنان هم برسند، آنها سیاست تفرقه راه بیانداز تا به قدرت مطلق برسی را در پیش گرفته‌اند، آنها چیزهایی در ملا عام می‌گویند که هدف اصلی آنها نیست و هدف اصلی خود را مثل یک راز پنهان می‌کنند، ترکیه یک استراتژی واضح در منطقه دارد و آن چیزی نیست جز برپایی مجدد امپراتوری عثمانی (با تغییر برخی مفاهیم و مصداق‌ها) در منطقه، اگرچه تا به حال نتوانسته‌اند این رؤیا را به حقیقت تبدیل کنند ولی هنوز امید خود را برای این مهم از دست نداده‌اند، ترکیه روابط استراتژیک قوی با اسرائیل دارد و این به معنی تسلط بر خاورمیانه جدید و حمایت منافع آمریکا و ترکیه در آن می‌باشد، ما در آینده می‌بایست به شدت مراقب رفتارهای ترکیه در منطقه باشیم، ترکیه می‌داند که رقیب سرسختی به نام ایران در منطقه دارد و از آن حساب می‌برد، اگر دقت کنید می‌بینید که بحث‌های زیادی وجود دارد در مورد پیش بینی عکس‌العمل ایران در برابر رفتارهای ترکیه در سوریه وعراق، در نتیجه می‌خواهم بگویم "ایدئولوژی سیطره" عثمانی و داعش یکی است وهر دو سعی می‌کنند دولت خلافت اسلامی را چه در بغداد و چه در استانپول برپا کنند و برای این مهم نقطه مشترک هر دو این است که حکومت بشار اسد باید سقوط کند.

بقرادونی

س: پادشاهی سعودی را در این ارزیابی چگونه می‌بینید؟

کریم بقرادونی: همه چیز به کشورهای خلیج (فارس) و به خصوص عربستان و حمایت آنها از داعش مربوط است، داعش با حمایت آمریکا و ترکیه و عربستان نشات گرفت وهر کدام از این کشورها چه ترکیه در آموزش نظامی و چه عربستان در حمایت مالی در ایجاد این گروه تکفیری نقش اساسی داشتند، این گروه‌ها (گروه‌های تکفیری) تنش شیعه سنی را تحریک می‌کنند، آنها از فقر و بی سوادی مردم سوء استفاده می‌کنند و به جنگشان ماهیت دینی می‌دهند، این گروه ها ایدئولوژی خاص و پیچیده‌ای دارند و هر یکی از این گروه‌ها از حمایت رهبران متمول عربستانی و حوزه خلیج (فارس) برخودار می‌باشند، اتفاقات که در یمن شاهدش هستیم تهدید جدی برای کل منطقه به حساب می‌آید، آنها اگر می‌خواهند داعش را نابود کنند نباید به مبارزه نظامی اکتفا کنند بلکه می‌بایست جلوی حمایت‌های مالی و معنوی از داعش را هم بگیرند، باید جلوی حمایت‌های مالی شاهزادگان عربستانی به داعش گرفته شود؛ اگرچه این حمایت‌ها به صورت غیر رسمی انجام می‌شود، در واقع سیستم آموزش وپرورش در عربستان زمینه خوبی را برای شکل گیری گروه‌های تکفیری فراهم می‌کند، مبارزه با گروه‌های تکفیری اگر به صورت جدی نباشد به جنگ طولانی و طاقت فرسا و فرسایشی تبدیل می‌شود، آمریکا و ترکیه و عربستان اگر بخواهند داعش را نابود کنند می‌توانند ظرف یک سال این کار را انجام دهند، اما اگر بخواهند سیاست دوگانه خود را در پیش بگیرند این جنگ برای سالیان سال ادامه خواهد داشت، ایران در مذاکرات خود با غرب باید این موضوعات را مطرح کند، اینکه خاورمیانه (یک جانبه و یا چند جانبه) به نفع چه کسی می‌باشد، آیا تقسیم کشورها به ایالت‌های کوچک و مذهبی و ایجاد گروه‌های تندرو به نفع منطقه می‌باشد یا خیر؟ این موضوعات باید در مذاکره ایران با غرب و آمریکا وعربستان مطرح شود، اگر همه این طرف‌ها به توافق رسیدند داعش در کمتر از یک سال از بین خواهد رفت و گرنه باقی خواهد ماند.

جنبش‌های سلفی و یا تکفیری هیچ وقت قدرت آنچنانی که امروز داشتند هرگز نداشتند، وقتی بن لادن کشته شد خیلی‌ها فکر می‌کردند که طالبان و القاعده نابود شدند، اما وقتی بهار موسوم به عربی در شمال آفریقا شروع شد این جنبش‌ها سوار موج شدند واز اوضاع نابسامان کشورهای عربی سوء استفاده کردند تا به اهدافشان برسند، وضعیت آنها و استفاده ابزاری از آنها باعث شد تا ترکیه و عربستان را قانع کنند که می‌توانند اهدافشان را علیه ایران و سوریه به ثمر برسانند، من می‌گویم اگر جلوی این گروه‌ها که از دین سوء استفاده می‌کنند تا به اهداف مجرمانه خود برسند گرفته شود، صلح در خاورمیانه حاکم خواهد شد؛ وگرنه منطقه شاهد جنگ مذهبی و تقسیم خواهد شد، داعش خطرناکترین و تروریستی‌ترین شاخه از فکر وهابی است، اندیشه امپراتوری عثمانی به آنها در اندیشه خلافت اسلامی با مرکزیت بغداد کمک می‌کند، در واقع عثمانی گرایی و خلافت گرایی وهابی داعشی می‌تواند زمینه ساز گسترش تروریسم باشد و یکی از بخشهای خطرناک موضوع در همین راستا ایجاد موصل جدید از سوی داعش در لبنان است.

س: راه جلوگیری از موصل جدید و این بار در لبنان از سوی داعش چیست؟

کریم بقرادونی: برای جلوگیری از پیشروی داعش در لبنان می‌بایست همکاری سه جانبه بین حزب‌الله و ارتش لبنان و ارتش سوریه صورت گیرد وگرنه این گروه تروریستی به اهداف خود خواهد رسید، اگر این همکاری صورت بگیرد داعش قادر به ادامه پیشروی خود در خاک لبنان نخواهد بود و فتنه داعش و برپایی حکومت خلافت خود برای همیشه از بین خواهد رفت.

س: آیا امکان دارد مسیحیان لبنان برای دفاع از خودشان در برابر حملات احتمالی داعش مسلح شوند؟

کریم بقرادونی: امنیت مناطق مسیحی‌نشین در لبنان به عهده ارتش لبنان است و در صورتی که ارتش به کمک نیاز داشته باشد مسیحیان می‌توانند به آن کمک کنند، این که مسیحیان مسؤولیت حفظ امنیت مناطق خود را به عهده بگیرند و مسلح شوند اشتباه بزرگی خواهد بود چون در اصل وظیفه خودشان نیست و من فکر نمی‌کنم کسی از سران و رهبران مسیحی در لبنان خواستار بازگشت گروه‌های مسلح مسیحی به میدان باشد و این می‌تواند عواقب بدی داشته باشد.

س: چند روز پیش درگیری‌های شدیدی بین داعش و حزب‌الله در مرزهای شرقی لبنان بود؟ آیا این تلاش جدید برای ورود به لبنان است؟

کریم بقرادونی: اتفاقاتی که در منطقه عرسال شاهدش بودیم بر ادعای حزب‌الله و اینکه در جنگ سوریه دخالت کرد تا از امنیت لبنان دفاع کند مهر تایید گذاشت، این اتفاقات ثابت کرد که گروه‌های تروریستی می‌خواستند به خاک لبنان نفوذ و آن را میدان جهاد اعلام کند، در واقع حزب‌الله وقتی به شهر قلمون در سوریه رفت عملا جلوی این نفوذ را گرفت، سید حسن نصر‌الله گفت که به شهر قلمون می‌رویم تا راه برای نفوذ گروه‌های تروریستی به لبنان را ببندیم، اگر این کار را نمی‌کرد خلافت البغدادی در لبنان زودتر از عراق تشکیل می‌شد، لبنان روزهای سخت و دشواری در پیش دارد، ما نه تنها نیازمند مبارزه نظامی با این تفکر هستیم بلکه نیازمند مبارزه سیاسی وایستادگی همه أحزاب در برابر آن هستیم، کم رنگ نشان دادن خطر داعش و توجیه اعمال آنها با گفتن جملاتی از قبیل نفوذ داعش به خاک لبنان عکس‌العملی بود در برابر دخالت حزب‌الله در جنگ سوریه، در واقع حمایت از تروریسم می‌باشد، ما بیشتر از هر وقت دیگر نیازمند وحدت و همبستگی ملی هستیم، همه ما باید با دشمن اصلی خود بجنگیم و از جنگ داخلی بپرهیزیم. در جنگ چند روز پیش بین داعش و حزب‌الله سلاح‌های بکار رفته از سوی داعش نشان داد که آنها به سلاح‌های پیشرفته‌ای دسترسی پیدا کرده‌اند و این عمق خطر و توطئه را در منطقه و لبنان بیشتر نشان می‌دهد.

س: در میان این همه خطرات و توطئه‌ها چرا به خصوص مسیحیان جریان 14 مارس با مسامحه کاری سیاسی در قبال تحولات برخورد می‌کنند؟

کریم بقرادونی: اختلافات بین احزاب و جریانات مسیحی در لبنان سیاسی می‌باشد، اعضای گروه 14 مارس همچون اعضای گروه 8 مارس دارای یک نظر و دیدگاه در همه موارد نیستند، مسیحیان الآن گفتمان حزب‌الله و دخالت در جنگ سوریه را می‌فهمند، آنها الآن متوجه شدند که سیاست "بی طرفی" و طرح بعبدا(مبتنی بر خروج از تحولات سیاسی و بی طرف نگه داشتن لبنان) از طرف رئیس جمهور وقت میشل سلیمان اشتباه بود، آنها الآن درک می‌کنند که همکاری بین ارتش سوریه و لبنان لازم و ضروری بود، ولی اعضای گروه 14 مارس اگر بخواهند به این چیزها و خطاهایشان اعتراف کنند آنگاه ژنرال میشل عون (از جناح 8 مارس) به کرسی ریاست جمهوری لبنان خواهد رسید، البته اختلاف نظری بین گروه‌های مسیحی 14 مارس وجود دارد، ما می‌دانیم که حزب کتائب (به ریاست امین جمیل) خیلی از تصمیم‌های گروه 14 مارس را نپذیرفت و در مورد سقوط حکومت بشار اسد با آنها هم عقیده نبود، گروه 14 مارس چیزهای را در ملا عام می‌گویند که با اتفاقات پشت پرده متفاوت می‌باشد.

همه لبنانی‌ها روی ارتش لبنان و مشروعیت آن اتفاق نظر دارند، هدف مشترک همه لبنانی‌ها حکومت و مشروعیت آن است پس باید رئیس جمهور انتخاب شود، من فکر نمی‌کنم مسیحیان بخواهند لبنان دچار تقسیم شود، مسیحیان رفتار داعش در عراق و سوریه را دیدند و از آن بابت نگران هستند، مسیحیان لبنان می‌دانند که داعش یک تهدید وجودی برای آنها در کل منطقه به حساب می‌آید.

در مورد انتخاب رئیس جمهور باید بگویم ما نیازمند رئیس قوی هستیم تا بتواند یک حکومت قدرتمند تشکیل دهد، انتخاب رئیس جمهور فاقد قدرت و نفوذ به درد ما نمی‌خورد، چون سیستم حکومتی در لبنان بر اساس مذهبی تعیین شده است پس می‌بایست با نفوذترین شخصیت از هر مذهب وطایفه انتخاب کرد تا ریاست سه قدرت قانونی کشور یعنی پارلمان، ریاست جمهوری و ریاست دولت را به عهده بگیرد. عون با نفوذترین شخصیت مسیحی همچون نبیه بری با نفوذ ترین شخصیت شیعی و همینطور سعد حریری با نفوذ ترین شخصیت سنی در لبنان هستند که هر کدام می‌توانند ریاست‌های این جایگاه‌های قانونی را به دست گیرند، ما نیازمند ائتلاف شخصیت‌های با نفوذ در لبنان هستیم تا از خطر فتنه مذهبی و تقسیم نجات پیدا کنیم، البته حریم شخصی طایفه دروز و شخصیت های بارز آن همچون ولید جنبلاط و طلال ارسلان هم باید حفظ شود.

انتهای پیام

کد N536736

وبگردی