آفتاب
/گزارش/

آیا جایزه صلح نوبل امسال به بنیان‌گذارش وفادار می‌ماند؟

آیا جایزه صلح نوبل امسال به بنیان‌گذارش وفادار می‌ماند؟

نوبل، ‌نام مردی است که بیش از اینکه او را با این نام بشناسند بسیاری از شیمی‌دانان،‌ فیزک‌دانان، ادبا، پزشکان و البته صلح‌طلبان با آن شناخته می‌شوند. در حالی که بیش از 100 سال از اهدای اولین جایزه صلح نوبل به «ژان هانری دونان» سوییسی می‌گذرد، جمعه دهم اکتبر روزی است که برنده نهایی نوبل صلح سال 2014، سال درگیری‌ها و خونریزی‌ها معرفی می‌شود و این سوال را ایجاد می‌کند که آیا اهداکنندگان این جایزه هم‌چنان به وصیت آلفرد نوبل در سال 1895 وفادار مانده‌اند؟

نوبل، ‌نام مردی است که بیش از اینکه او را با این نام بشناسند بسیاری از شیمی‌دانان،‌ فیزک‌دانان، ادبا، پزشکان و البته صلح‌طلبان با آن شناخته می‌شوند. در حالی که بیش از 100 سال از اهدای اولین جایزه صلح نوبل به «ژان هانری دونان» سوییسی می‌گذرد، جمعه دهم اکتبر روزی است که برنده نهایی نوبل صلح سال 2014، سال درگیری‌ها و خونریزی‌ها معرفی می‌شود و این سوال را ایجاد می‌کند که آیا اهداکنندگان این جایزه هم‌چنان به وصیت آلفرد نوبل در سال 1895 وفادار مانده‌اند؟

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (‌ایسنا)،‌ آلفرد نوبل که معمولا نامش در کنار مشاهیر با دینامیت به یاد آورده می‌شود، در آخرین وصیت‌نامه خود در سال 1895 پس از اینکه متوجه شد به دلیل اختراعش تصویری ناخوشایند در اذهان عمومی دارد،‌ خواست تا تمام اموالش سرمایه‌گذاری و از سود آن برای برگزاری مراسمی سالیانه تحت عنوان نامش در پنج رشته شیمی،‌ فیزیک، ادبیات، پزشکی و صلح استفاده شود. او با اینکه اصالتی سوئدی داشت تاکید کرده بود که تمایل دارد این مراسم و روند انتخاب بهترین‌های هر رشته در نروژ صورت گیرد.

نوبل دانشمندی جسور بود که با ترکیب سه واحد نیتروگلیسیرین و یک واحد دیاتومایت (متشکل از ۸۶٪ سیلیس، ۵٪ سدیوم، ۳٪ منیزیم و ۲٪ آهن) و مقدار کمی کربنات سدیم توانست ماده‌ای انفجاری اما غیرآتش‌زا تولید کند. بسیاری معتقدند که قرار دادن صلح در کنار شیمی و فیزیک هدف اصلی نوبل برای بنیان نهادن جایزه‌ای به نام نوبل بوده است. او که به کشتار و تشویق و تسهیل این اقدام با استفاده از اکتشافاتش و ایجاد کارخانه‌ای برای ساخت تسلیحات انفجاری متهم بود،‌ در آخرین اقدامش سعی کرد تا ثابت کند همه ابداعاتش با هدف خدمت به بشریت صورت گرفته است.

اما آیا هیات نروژی در انتخاب دریافت‌کنندگان جایزه صلح نوبل هم هدفی مانند آلفرد نوبل را در پیش گرفته است؟

آلفرد نوبل از بنیاد نوبل خواسته بود تا در انتخاب برندگان، نگاهی فراملی و جهانی داشته باشند. با این حال اولین جایزه‌ای که به فردی خارج از اتحادیه اروپا و ایالات متحده اهدا شد،‌ به 35 سال پس از اعطای اولین جایزه نوبل باز می‌گردد. در سال 1936 جایزه صلح نوبل به «کارلوس ساودرا لاماس» وزیر خارجه وقت آرژانتین به دلیل میانجیگری برای پایان دادن به جنگ میان پاراگوئه و بولیوی تعلق گرفت.

طبق سنتی شکل گرفته،‌ انتخاب دانشمندانی که بیشترین خدمت را به بشر کرده‌اند توسط هیات‌هایی جداگانه صورت می گیرد و کمیته نروژی نوبل که به پارلمان این کشور وابسته است مسئولیت انتخاب برنده جایزه صلح را بر عهده دارد. این کمیته شرایطی را برای داشتن شایستگی دریافت جایزه صلح نوبل تعریف کرده است. طبق این شروط، برندگان سابق جوایز نوبل (در رشته مخصوص خود)،‌ اعضای هیات اعطاکننده جوایز و اعضای کمیته‌های نوبل (در رشته مخصوص خود)،‌ استادان برجسته دانشگاه و آن‌هایی که توسط اعطاکنندگان جوایز انتخاب می‌شوند،‌ اعضای برخی از سازمانهای پارلمانی یا حقوقی بین‌المللی (برای جایزه صلح) و اعضای پارلمان‌ها و کابینه‌ها (برای جایزه صلح) می‌توانند معرف نامزد دریافت‌کننده جایزه باشند.

در حالی که تقریبا تمام مجامع علمی جهان جوایزعلمی بنیاد نوبل را در رشته‌های فیزیک، شیمی، پزشکی و ادبیات تایید می‌کنند روند انتخاب نامزدها و در نهایت معرفی یک نفر به عنوان برنده معروف‌ترین جایزه صلح بین‌المللی موجب انتقادهای بسیاری از کمیته نوبل شده است. منتقدین ادعا می‌کنند که کمیته نوبل در گذر زمان ثابت کرده است نه تنها نگاهی فراملی و جهانی ندارد بلکه سازمانی سیاسی است و با لابی‌گری‌های جهانی پیروز میدان صلح جهان را انتخاب می‌کند. آنها معتقدند بنیاد نوبل با آگاهی از تاثیر خود در افکار عمومی جهان دست به انتخاب‌هایی می‌زند که روند صلح و امنیت در جهان را نه تنها بهبود نمی‌بخشد بلکه به زوال و نادیده گرفته شدن آن دامن می‌زند.

بررسی لیست برندگان با ارزش‌ترین جایزه صلح جهان و دیدن برخی نام‌ها در بین آنها این انتقادها را تایید می‌کند. برای مثال برنده شدن "جورج کتلت" آمریکایی (George Catlett Marshall) در سال 1953 به دلیل خدماتش به آمریکا در جریان جنگ جهانی دوم و جنگ سرد نه تنها مفهومی جهانی ندارد بلکه بیانگر رویکرد یک جانبه کمیته نوبل در انتخاب برندگان است. کتلت در طول عمرش نه تنها طبق معیار آلفرد نوبل به "ایجاد برادری در میان ملت‌ها و انحلال یا کاهش نیروهای نظامی یا برگزاری یا حمایت از همایش‌های صلح‌طلبانه" کمک نکرد بلکه فرماندهی دو عملیات نظامی بزرگ در جریان جنگ جهانی دوم و جنگ بین آمریکا و کره را بر عهده داشت.

در لیست برندگان جایزه صلح نوبل نام هنری کیسینجر(Henry Kissinger) نیز به چشم می‌خورد. او در حالی در سال 1973 به دلیل تلاش جهت آتش‌بس جنگ آمریکا و ویتنام به صورت مشترک با «لی دوک تو» از ویتنام جایزه را دریافت کرد که هنوز جنگ در ویتنام جریان داشت و دو سال بعد یعنی در سال 1975 به پایان رسید. این اقدام بنیاد نوبل تلاشی دیگر برای تاثیر بر افکار عمومی و به حق جلوه دادن تجاوز آمریکا به ویتنام به عنوان مبارزه با کمونیسم بود. کیسینجر در حالی به عنوان میانجیگر صلح در جنگ ویتنام جایزه صلح دریافت کرد که بیش از ده‌ها هزار غیرنظامی در آن جان باختند. اما در مقابل لی دوک تو ویتنامی به این نمایش تن نداد و از پذیرش جایزه صلح نوبل خودداری کرد.

نام «مناخیم ولفوویچ بگین» (Menachem Begin)‌ نیز در بین دریافت‌کنندگان جایزه صلح نوبل دیده می‌شود؛ نامی که بیش از هر چیز دیگری یادآور قصاوت است تا صلح. بگین در سال 1977 نخست وزیر اسراییل شد. او که پیش از این با عضویت در ایرگون (یک گروه شبه‌نظامی زیرزمینی برپایه تفکر صهیونیسم که از ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۸در فلسطین تحت قیومیت انگلستان فعالیت می‌کرد) در فلسطین وقت به اقدامات مسلحانه دست می‌زد در سال 1978 با انور سادات «قرارداد کمپ دیوید» را به امضا رساند و به همین دلیل و در همان سال جایزه صلح نوبل را در کنار انور سادات، رییس‌جمهور مصر دریافت کرد.

بنیاد نوبل هم‌چنین دو تن دیگر از نخست‌وزیران اسراییل را در سال 1994 شایسته دریافت مهم‌ترین جایزه صلح جهان دانست. شیمون پِرز و اسحاق رابین در کنار یاسرعرفات در آن سال به دلیل تلاش برای ایجاد صلح و انعقاد معاهدات سیاسی درباره خاورمیانه و هم‌چنین به رسمیت شناختن تشکیلات خودگردان فلسطین این جایزه را دریافت کردند.

اما عجیب‌ترین تصمیم کمیته نوبل،‌ انتخاب باراک اوباما،‌ رییس‌جمهور آمریکا به عنوان برنده جایزه صلح نوبل در سال 2009 بود. او که در ژانویه سال 2009 به کاخ سفید راه یافته بود در اکتبر همان سال شایسته این جایزه دانسته شد! برای نالایق بودن اوباما به عنوان برنده جایزه صلح نوبل کافی است به حملات نظامی خارجی نیروهای آمریکایی در دوره ریاست‌جمهوری او اشاره کرد. سایت خبری راشاتودی در گزارشی درباره بمباران‌های کشورهای مختلف در دوران ریاست جمهوری اوباما از شش کشور عراق،‌ سوریه،‌ افغانستان، یمن، پاکستان و سومالی نام برده است.

قرار دادن نام افرادی مانند کتلت،‌ شیمون پرز، باراک اوباما، مناخیم بگین و اسحاق رابین و نهادهایی چون اتحادیه اروپا در کنار افرادی مانند مادر ترزا، گاندی،‌ فریتوف نانسن، مارتین لوترکینگ و آلبرت لوتولی و نهادهایی مانند موسسه حقوق بین‌الملل بلژیک هدفی غیر از پیشبرد اهداف سیاسی و سایه انداختن و موجه جلوه دادن اقدامات جنایتکارانه‌ای مانند وقایع جنگ جهانی دوم،‌ وقایع فلسطین، جنگ‌های خاورمیانه و ... ندارد.

از نظر گذراندن نام‌های برندگان جایزه صلح نوبل گمانه‌زنی‌ها درباره دریافت‌کننده امسال این جایزه را منطقی جلوه می‌دهد. بسیاری معتقدند که امسال نوبت ولادیمیر پوتین، ‌رییس جمهور روسیه است تا در میان چشمان بهت زده، مدال صلح و هدیه یک میلیون دلاری آن را از آن خود کند. بسیاری دیگر گمان می‌کنند که اقدامات پاپ فرانسیس، می‌تواند رهبر مسیحیان جهان را پس از دالایی لاما رهبر بوداییان صاحب این افتخار کند. برخی دیگر هم مانند سال پیش سازمانی مانند سازمان منع تسلیحات شیمیایی را مستحق این عنوان می‌دانند و عده قلیل دیگری گمان می‌کنند جنگ‌ها و خونریزی‌ها در سال جاری به حدی بود که بنیاد نوبل را مانند سالهای جنگ جهانی از انتخاب صلح‌طلب سال بازدارد.

برای شناختن پیروز میدان صلح جهان در سال جنگ و خون کافی است تا 18 مهر (دهم اکتبر)‌ صبر کنید.

(شرح عکس: می‌خواهم تا پس از مرگم بودجه‌ای را برای ترغیب ایده صلح اختصاص دهم اما به ثمربخش بودنش مشکوکم-آلفرد نوبل)

گزارش از خبرنگار ایسنا: عاطفه مرادی

انتهای پیام

کد N531825

وبگردی