آفتاب

زلزله کارش را می‌کند، ما چه کرده‌ایم؟

 زلزله کارش را می‌کند، ما چه کرده‌ایم؟

زلزله که ما ساکنان فلات ایران از شنیدن نامش لرز می‌گیریم، رویدادی قدیمی در کشور ماست. از عهد باستان که چه بناهای پرهیبت به‌واسطه زلزله سست شد و فروریخت تا قرن پنجم هجری که زلزله، تبریز را زیر و رو کرد تا در سه دهه اخیر که رودبار و منجیل و بعد هم آوج و بوئین‌زهرا و بم و زرند و این اواخر ورزقان و مورموری را تکاند، زلزله همیشه بیخ گوش ما مردم بوده است.

 

  زلزله به حدی نزدیک ماست که ماهی در سال نیست که گوشه‌ای از این فلات دوست‌داشتنی نلرزد و عده‌ای را هراسان نکند.


این رانش زمین به‌قدری سایه به سایه ماست که هفته قبل عده‌ای در وایبر به خود اجازه دادند تا از پیش‌زمینه ذهنی مردم سوءاستفاده کنند و از زلزله‌ای قریب‌الوقوع خبر دهند که البته همان ترس نهفته در وجود ما باعث شد خیلی از مردم این هشدار پوشالی را باور کنند.


اما صرف‌نظر از این حاشیه‌سازی‌ها و شوخی‌های مضحک با نقطه ضعف‌های یک ملت، این‌که بحث‌های مربوط به زلزله تا این اندازه با زندگی ما پیوند دارد یعنی این‌که ایران پتانسیل زلزله‌های بزرگ و ویرانگر را دارد که از عهد باستان تا امروز انتظار وقوعش می‌رفته و همچنان می‌رود.


دیروز معاون بحران مرکز مدیریت حوادث کشور مثل کسی که می‌خواهد خبری تازه بدهد، گفت که ایران در معرض زلزله‌های بیش از 7 ریشتر قرار دارد، شاهد گفته‌های او نیز ارائه آماری بود از زلزله رودبار که 47 هزار ایرانی را به کام مرگ کشید، زلزله زرند که جان 1600 نفر را گرفت و زمین لرزه بم که ما را به سوگ 27 هزار کشته نشاند.


این گفته‌ها را البته همه ما می‌دانستیم و فقط تکراری بود بر مکررات، اما با این حال تک جمله‌های روز گذشته این مقام مسئول قابل‌ تامل بود، آنجا که گفت باید برای هر حادثه در کشور بسته‌های مناسب سلامت تعریف شود، یا این‌که باید از برگزاری مانورهای هیجانی بدون هدف و منطق پرهیز شود و این‌که 93 درصد مساحت کشور در معرض زلزله قرار دارد؛ ولی شهرها همچنان در این مناطق گسترده می‌شوند.


این جمله‌ها یعنی این‌که ما آماده رویارویی با زلزله نیستیم، یعنی اگر روزی زلزله بیاید ما باید دوباره زیر آوارها بمانیم و اجساد دوست و آشنا و همشهری را از زیر سنگ و آجر بیرون بکشیم.


پس خدا کند زلزله نیاید، که البته اگر بیاید فقط طبق طبیعتش عمل کرده، زلزله‌ای که ذاتش ویرانگری است، مثل گردباد که ماهیتش خروشیدن و تخریبگری است. زلزله چه کوچک و چه بزرگ کار خودش را می‌کند و از قوانین زمین دستور می‌گیرد، اما این ماییم که آماده نیستیم، ما که در کوچه‌های باریک و تنگ شهری مثل تهران مجوز ساخت بناهای مسکونی شش هفت طبقه می‌دهیم و ما که در حاشیه جاده قبلا باصفای فشم، درست لب دره مشرف به رودخانه، اجازه ساخت برج‌های بیست طبقه را می‌دهیم.


مریم خباز  
کد N477436

وبگردی