سعید جعفری پویا
رجب طیب اردوغان پس از بیش از یک دهه حضور در جایگاه نخستوزیر، حالا خود را آماده رفتن به جایگاه ریاست جمهوری میکند. او باید در انتخاباتی رقابتی در کنار دو رقیب دیگر شانس خود را امتحان کند. آزمونی که البته بعید است اردوغان از آن پیروز بیرون نیاید. درعینحال دریای آزادت داخلی او و همراهانش، مخالفت های داخلی را افزایش داده است. دکتر صمد قائم پناه کارشناس مسائل ترکیه معتقد است، اگر ترکیه تغییری در دریای آزادت داخلی خود ندهد، ترکیه وارد بحران داخلی خواهد شد. هرچند او تاکید میکند، احتمالاً رجب طیب جایگاه جدید خود را درک کرده و رفتارهای خود را مطابق با موقعیت فرا حزبی خود تنظیم خواهد کرد.
انتخابات ریاست جمهوری ترکیه نزدیک است و آقای اردوغان شانس بالایی برای پیروزی در آن دارد. آیا دو رقیب دیگر او میتوانند چالشی برای رجب طیب به شمار آیند؟
با توجه به اینکه فاصله بین انتخابات شهرداریها و ریاست جمهوری بسیار کم است و در آن مقطع زمانی مقبولیت و مشروعیت آقای اردوغان و تیم عدالت و توسعه محک جدی خورد و آنها موفق شدند اکثر کرسی های شهرداریها را به دست آورند، بعید است از آن مقطع زمانی به این طرف، تغییری در سبد آرای حزب عدالت و توسعه ایجاد شده باشد. به همین دلیل پیشبینی من این است که بیش از 50 درصد آرا به سبد آقای اردوغان ریخته شده و احتمالاً در همان دور اول ایشان برنده انتخابات خواهند بود.
سرنوشت عبدالله گل را چطور میبینید؟ آیا مدل پوتین - مدودوف در این کشور ایجاد خواهد شد؟ البته صحبتهایی در رابطه با تغییر قانون اساسی این کشور و حذف جایگاه نخستوزیری هم شنیده میشود.
بعید است چنین نمونهای در ترکیه اتفاق بیفتد. چون خود آقای عبدالله گل اظهار داشتند به دنبال کنارهگیری از دنیای سیاست هستند و اگر ایشان همچنان بر این نظر خود باقی بماند، پس از پیروزی آقای اردوغان، ممکن است گل دیگر همکاری با اردوغان نداشته باشد و از دنیای سیاست خداحافظی کند. مگر اینکه در این فاصله تغییری در این نظر ایجاد شود. تغییری که البته در دنیای سیاست چندان هم دور از ذهن نیست. بر این اساس اگر قرار باشد گل تجدیدنظری در این رابطه انجام دهد، نفر دوم، حتماً شخص گل خواهد بود، چرا که هیچ کس به اندازه او به اردوغان نزدیک نیست.
آقای اردوغان در بیش از یک دههای که در قدرت حضور داشتند، تحول عمدهای در اقتصاد این کشور به وجود آوردند، اما به نظر میرسد در حوزه سیاست داخلی، بخش قابلتوجهی از مردم از افزایش تمایلات اقتدارگرایی ایشان رضایت ندارند. با رفتن رجب طیب به جایگاه ریاست جمهوری، این نارضایتیها افزایش نمییابد؟
اگر چنین تغییری رخ دهد و آقای اردوغان به عنوان رئیسجمهور معرفی شود، جایگاه و مواضع او هم تغییر خواهد کرد. مواضعی که پیشتر دنبال میکرد با مقام جدیدی که در آن قرار میگیرد متفاوت خواهد بود. چون قبلاً در جایگاه حزبی بود، اما دیگر نمیتواند آن مواضع را اتخاذ کند، چون یک شخصیت ملی پیدا خواهد کرد و باید بتواند با همه جریانات، گروهها و احزاب سیاسی تعامل داشته باشد و باید نظر تمام جریانات سیاسی را به خود جلب کند و اگر سوءتفاهمهایی در این رابطه وجود دارد، خنثی کند، تا بتواند انتظاراتی که جامعه سیاسی ترکیه از او دارد را به نمایش بگذارد.
اما آقای اردوغان در روند چندساله اخیر نشان داده چندان تغییرپذیر نیست و همچنان همان روالی که از ابتدا دنبال کرده را پی میگیرد. ادبیات ایشان پس از اعلام نتایج انتخابات شهرداریها، دقیقاً مشابه بیانی است که او پیش از انتخابات به کار میبرد. متهم کردن مخالفان به خیانت در امور ترکیه و مسائلی از این دست. بر این اساس انتظار تغییر کردن یک شبه رجب طیب اردوغان کمی دور از انتظار نیست؟
نقش و جایگاهی که آقای اردوغان دارد، این تغییر را طلب میکند. آقای عبدالله گل هم حزبی آقای اردوغان است، ولی وقتی در این جایگاه قرار گرفت، با موقعیت جدید به خوبی ارتباط برقرار کرد و رفتاری را از خودش به نمایش گذاشت که تقریباً نظر مساعد عموم گروههای سیاسی را نسبت به خود جلب کرد. طبیعتاً در مورد آقای اردوغان هم باید این اتفاق بیفتد و اگر نیفتد، ممکن است جامعه به سمت بحران پیش رود. به نظر من با توجه به اینکه میخواهد مسئولیت بالاتری را در ساختار حقوقی ترکیه به دست بگیرد، باید جامعه را به این سمت هدایت کند. من فکر میکنم به احتمال زیاد نگاه آقای اردوغان بیشتر بعد ملی خواهد داشت، در غیر این صورت ترکیه در انتظار یک بحران داخلی خواهد بود.
افت و خیزی که در سیاست خارجی این کشور رخ داده با حضور اردوغان در جایگاه ریاست جمهوری چه تغییری را مشاهده خواهد کرد؟ با آغاز خیزشهای موسوم به بهار عربی، این کشور به عنوان مدل در جهان اسلام مطرح شد، اما در ادامه و به ویژه با استمرار بحران در سوریه، قدری تعدیل در استراتژی منطقهای آنکارا پدید آمد. چشمانداز این روند با حضور اردوغان در مقام رئیسجمهور چگونه خواهد بود؟ این رابطه به ویژه در مورد ایران به چه سر و شکلی خواهد داشت؟
همه کشورها هم ترکیه و هم ایران سعی کردند از شرایط منطقه به نفع اهداف خود استفاده کنند و به دنبال این بودهاند، جایگاه خود در منطقه را تقویت کنند و رقابتی در طول این مدت بین ایران و ترکیه وجود داشته و همچنان هم ادامه دارد. گاها در حوزههایی هم با هم اشتراکاتی داشتند و این اشتراکات تقویتشده و به دریای آزادت مشترکی هم منجر شده است. آنجایی که این اشتراک منافع وجود نداشته، به اختلاف دیدگاه منتج شده و بر روابط طرفین تأثیر گذاشته است. من فکر میکنم چگونگی آینده سیاست خارجی ترکیه به حجم مشارکت مردم در انتخابات و میزان آرایی که آقای اردوغان به دست میآورد، بستگی دارد. اگر مشروعیت داخلی اردوغان در سطح بالایی باشد، بر دریای آزادت منطقهای ایشان تأثیر می گذارد و او مدل ترکیه را بهتر از گذشته در سطح منطقه دنبال خواهد کرد. اما درعینحال باید عنایت داشت هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است، یعنی نمی توانیم بگوییم سیاست اردوغان در منطقه با شکست مواجه شده، چون هنوز گروههای معارض در سوریه در حال فعالیت هستند، در عراق هم ترکیه بسیار فعال است. اگر اردوغان به قدرت برسد، سیاست های منطقهای خودش را بیشتر توسعه خواهد داد و روابط خود را بیشتر از گذشته با کشورهای منطقه دنبال خواهد کرد و ایران هم در این مسیر قرار دارد. از سوی دیگر رقابت برای منافع و اهداف از سوی هر کشوری طبیعی است و ایران هم منافع خود را دنبال میکند و این برای طرفین امری پذیرفته شده است و نباید گمان کنیم بحرانی در این رابطه پدید میآید.
49308
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است