آفتاب

مانتوهای دکمه‌باز؛ مُد یا نقض هنجارهای اجتماعی؟!

مانتوهای دکمه‌باز؛ مُد یا نقض هنجارهای اجتماعی؟!

با گسترش شهرنشینی و درهم‌ تنیدگی فرهنگی میان اقشار متفاوت اجتماعی، هر روز و هر لحظه، شاهد ظهور و افول مُدهای جدید لباس هستیم. مُدهایی که برخی افراد را به خاطر نقض هنجارهای اجتماعی ناراحت می‌کند و برخی را از کسب هویت جدید در دنیای مُد لباس خوشحال!

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه مرکزی، نوع پوشش جدید امسال عده‌ای از زنان و دختران که در بین مردم به " مانتوهای دکمه‌ باز" شهرت یافته، حرف و حدیث‌های زیادی بوجود آورده است.

عده‌ای معتقدند چنین پوششی خلاف هنجارهای متعارف اجتماعی و فرهنگی بوده، در درازمدت ممکن است روابط سالم اجتماعی بویژه بنیان خانوادگی را دچار آسیب جدی کند.

در فرهنگ ما که منبعث از آموزه‌های اخلاقی و دینی است، پوشش و البسه باز برای زنان و دختران از سوی غالب خانواده‌های ایرانی پذیرفته نیست. چه، به گفته‌ی آنان باعث تحریک مشاهده‌گران شده، آنان را در معرض آسیب‌های اخلاقی و اجتماعی قرار می‌دهد.

یک کارشناس ارشد جامعه‌ شناسی شهری در این ارتباط، با اشاره به اینکه مخالفان پوشش جدید، آن‌را نوعی محرک جنسی می‌دانند که زمینه را برای حدوث آسیب‌های اجتماعی مهیا می‌کند به خبرنگار ایسنا گفت که به اعتقاد وی محرک و نیاز انسان‌ها در دو سطح فیزیولوژیکی و سطح اجتماعی تعریف می‌شود یعنی انسان‌ها همانطور که به غذا و مسکن نیاز دارند به احترام و کسب پایگاه اجتماعی هم نیازمندند.

محمدرضا فتحی گفت: افراد در جامعه دارای پایگاه‌های اجتماعی گوناگون هستند، هر فرد در جامعه در مجموعه‌ای از موقعیت‌های اجتماعی قرار می‌گیرد که اصطلاحاً "شبکه پایگاهی" نامیده می‌شوند؛ برآیند ترکیبی تمامی این پایگاه‌های اجتماعی، رفتار و موقعیت اجتماعی فرد را در جامعه تعیین می‌کند.

وی افزود: پوشندگان مانتوهای جدید یا ساپورت‌پوشان در یک محله یا شهر، به طور انتزاعی یک شبکه پایگاهی تشکیل می‌دهند که پیوندی شکننده با هم دارند. این شبکه‌ها چون منبعث از مُدگرایی جدید هستند معمولاً زود می‌آیند و می‌گذرند اما، برخی از شبکه‌های پایگاه اجتماعی افراد از انسجام بیشتری برخوردار هستند و این زمانیست که مجموعه پایگاه‌های اجتماعی یک فرد از هماهنگی و ارتباط همسویی با یکدیگر برخوردار باشند.

به گفته‌ وی، در مقابل، برخی از شبکه‌های پایگاه اجتماعی تنش‌زا بوده و خاصیت بحران‌زایی دارند و این وضعیت وقتی بوجود می‌آید که مجموعه‌ی پایگاه‌های اجتماعی یک فرد در تضاد یا در تعارض با یکدیگر باشند.

فتحی در توضیح نظر شخصی‌اش افزود: معتقدم استفاده از مانتوهای دکمه باز از سوی بانوان، صرفنظر از محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی که دارد، در ذات خود نوعی اعلام هویت اجتماعی از سوی افراد است. باید پذیرفت که با گسترش شهرنشینی و رشد طبقه متوسط در جامعه ایرانی، سبک زندگی عمیقاً تغییر کرده است.

به تعبیر این جامعه‌ شناس"سبک زندگی" مجموعه‌ای از صورت‌های نو و بدیع است که به شکل نمونه‌های خاص در زبان، مُد، حرکات بدنی و موسیقی تجلی می‌یابد. سبک زندگی کم و بیش مجموعه‌ای از عملکردهاست که فرد برای بیان یک روایت متفاوت از خود و زندگی‌اش به کار می‌برد و پوشش‌های تازه در چارچوب مُد و مُدگرایی فقط یکی از آنهاست. دقت کنیم که چند سال پیش هم مانتوهای کوتاه رواج یافته بود که به آرامی از سوی استفاده‌ کنندگان کنار گذاشته شد زیرا مُد، زمانی بوجود می‌آید و مدتی بعد اضمحلال می‌یابد و توجه جوانان و به ویژه دختران به استفاده از قلیان را می‌توان در همین چارچوب تببین کرد.

به گفته فتحی، زندگی شهری نه تنها بر سازمان اجتماعی، که بر نگرش اجتماعی افراد نیز تأثیر می‌گذارد، گروه‌ها و قومیت‌های همگن اجتماعی دستخوش تغییر می‌شوند و افراد در مسیر تلاش برای رها شدن از کنترل شدید فرهنگ رسمی، به خرده فرهنگ‌ها روی می‌آورند. اتفاقاً خرده فرهنگ‌های جوانان، پیچیده‌ترین شکل فرهنگ غیررسمی است زیرا جوان از یکسو خود را متعلق و مقید به رعایت هنجارهای گروه مرجع می‌داند و از سویی برای رهایی از سیطره نظارت آن تلاش می‌کند و علاقه‌ی دختران به مانتوهای دکمه باز، ساپورت پوشی و مصرف قلیان در انظار عمومی، ساده‌ترین مثال‌های دم دستی برای تبیین ماجراست.

به اعتقاد این کارشناس مسائل اجتماعی هر کدام از این پدیده‌های اجتماعی منجر به تولید رفتارهای خاص از سوی کنشگران می‌شود که ایجاد هویت بصری جدید در قالب نوع پوشش، ساده‌ترین و صریح‌ترین شیوه تعریف پایگاه اجتماعی خویشتن برای مخاطبان است.

وی افزود: دقت کنیم که برای مثال داشتن اتومبیل آخرین مدل برای نمایش پایگاه اجتماعی و توسل به ابزارهای ثروت و قدرت برای تعریف منزلت، پایگاه اجتماعی و تفاخر شخصی، قطعاً برای همگان ممکن نیست ولی فرد با ابزار پوشش و لباس، با کمترین هزینه به ارضای نیاز درونی خویش برای همرنگی اجتماعی می‌پردازد که همان تبعیت از خرده‌فرهنگ جاری و ساری در زیر پوست جامعه است و نهایتاً در تراکنش بین فرد، جامعه و هنجارهای موجود، شخص به خرده‌فرهنگ‌های زندگی شهری روی می‌آورد تا از اضطراب درونی خویش بکاهد و به عبارت ساده‌تر، او همرنگ جماعت می‌شود تا رسوا نشود!

فتحی افزود: خرده فرهنگ‌ها در زندگی شهری با سه کارکرد مبارزه با احساس بیگانگی، تأمین نیازهای اولیه و اصلی و هویت‌بخشی جدید به کمک افراد شهری می‌آیند؛ به همین دلیل معتقدم مانتوهای جدید صرفاً یک خرده‌ فرهنگ شهری است نه بیشتر، یعنی فرد در مواجهه با احساس بیگانگی از جامعه، به همرنگی اجتماعی روی می‌آورد، خود را در دریای فرهنگی جامعه شناور ساخته و به رنگ اکثریت درمی‌آید.

وی در تبیین دلیل دیگر انتخاب این نوع پوشش را، در قالب فرضیه‌ی مقاومت فرهنگی در برابر نهاد فرهنگ رسمی جامعه عنوان کرد و گفت: وقتی شخص دریابد که فرهنگ حاکم بر جامعه به دنبال مهار کردن او به تبعیت از هنجارهای از پیش تعیین شده است لاجرم دست به نوعی مقاومت فرهنگی در مقابل آن می‌زند و در این میان، جوانان تسلیم محض در برابر فرهنگ سنتی را برنمی‌تابند و مترصد فرصتی برای نمایش سرپیچی از هنجارهای موجود می‌مانند.

به گفته‌ی این جامعه‌ شناس، مانتوهای جدید دقیقاً چنین ابزاری را در اختیار افراد می‌گذارند؛ برای یک دختر جوان دانشجو یا دانش‌آموز که سال‌ها به پوشیدن لباس تیره و غیر دلخواهش مجبور شده و هر روز قبل از ورود به مدرسه توسط مربیان و مدیران مدرسه به واسطه‌ی نوع پوشش مورد بازخواست بوده، اکنون فرصتی برای اعلام هویت مستقل اجتماعی از طریق درهم شکستن هنجارهای اجتماعی می‌یابد و وقتی می‌فهمد که نوع پوشش نامتعارف او زیر نگاه تیزبین دیگر کنشگران اجتماعی است متقابلاً با چنین پوششی سعی می‌کند سیگنال‌هایی دال بر محکوم ساختن هنجارهای سنتی و حتی مقبول اجتماعی را به بینندگان ارسال کند تا قرائت رسمی از فرهنگ غالب را نفی کرده باشد.

فتحی اضافه کرد: شیوه برخورد فرهنگ رسمی با چنین نوع پوشش و مُدگرایی، نحوه رفتار بعدی کنشگران اجتماعی را تعیین می‌کند؛ اگر نحوه برخورد، جنبه اقناعی داشت، کنشگران را به تأمل در تداوم رفتار واداشته و اگر جنبه اجبار و آمرانه داشت، دو شیوه رفتاری ممکن است حادث شود؛ یا شخص را به مقاومت بیشتر و قوی‌تر برای متلاشی کردن هنجارهای سنتی واداشته یا او را به فردی منزوی، افسرده و گوشه‌ گیر تبدیل می‌کند که رفتار بعدی او در قالب پناه بردن به تفریحات ناسالمی چون مصرف روانگردان، قلیان و حتی مواد مخدر به دور از چشم ناظران فرهنگ رسمی، تجلی می‌یابد.

وی در بیان پیامدهای شدیدتری که بر احساس ناتوانی فرد در مواجهه با شوک فرهنگی مترتب است گفت: این پیامدها می‌تواند در قالب آسیب‌هایی چون خودکشی، روابط غیراخلاقی، خیانت به همسر و حتی ارتکاب جرایم خشن ظاهر شود که حالتی طغیان‌ گونه دارد.

به عقیده‌ی فتحی، پوشش صد درصد متناسب با هنجارهای فرهنگی و مذهبی در جامعه ما امری مطلوب، ایده آرمانی و هدف غایی است اما، واقعیت موجود، الگوپذیری کنشگران اجتماعی از رسانه‌های جمعی، تنوع‌ طلبی و تغییر مداوم ذائقه در پوشش، غذا و تفریحات مدرن است و در این شرایط باید پدیده‌های زندگی مدرن شهری را پذیرفت و عالمانه با آنها برخورد کرد.

انتهای پیام

کد N413803

وبگردی