آفتاب
حجت‌الاسلام مقدم:

خشک مغزها بلای دامن‌گیر اسلام شده‌اند/حکومت حق جلوگیری از آگاهی مردم را ندارد

خشک مغزها بلای دامن‌گیر اسلام شده‌اند/حکومت حق جلوگیری از آگاهی مردم را ندارد

خشک مغزها و افراطیون هر اندیشه نویی را بر نمی‌تابند و به راحتی افراد را تکفیر و نفی می‌کنند و بلای دامنگیر اسلام شده و بسیار خطرناک هستند/ معلوم است که اخلاق مداری در سیاست سخت است چرا که اگر سهل بود در تاریخ بشریت کسی همچون علی(ع) دیگر نمی‌درخشید/نظام الهی پایبند به اخلاقیات است/ مشروعیت هر سیاستی به اخلاقی عمل کردن است.

یک پژوهشگر دینی با بیان اینکه اگر حکومت پایبند به اخلاق نباشد، مشروعیت خود را از دست داده واز هم فرومی‌پاشد گفت:‌ مشروعیت هر سیاستی به اخلاقی عمل کردن است

به گزارش خبرنگار ایلنا حجت‌السلام محمد مقدم شب گذشته طی سخنانی با موضوع پیوند اخلاق و سیاست در هیات فاطمه الزهرا گفت: در فرهنگی دینی اسلامی ما مهمترین آموزه‌های دینی براساس اخلاق استوار شده تا جایی که اگر تعالیم اسلامی را بررسی کنید خواهید دید که اساس و بنیاد دین اسلام، رسیدن انسان به اخلاق کریمه است.

این استاد دانشگاه به نقش اخلاق در جامعه و رابطه آن با حکومت پرداخت و گفت: نقش اخلاق و رابطه آن در حکومت و سیاست درنگاه دینی و اسلامی ما وجود دارد چرا که وقتی از اخلاق سخن می‌گوییم به عنوان پدیده‌ای ضروری در زندگی بشر نمایان است و می‌گوییم که یک انسان مسلمان، انسان اخلاق‌مدار است.

این پژوهشگر دینی با بیان اینکه وقتی سخن از اخلاق و حکومت به میان می‌آید در اذهان مردم میان این دو مسئله یک تباین به نظر می‌رسد، گفت: قلمروی اخلاق حق و حقیقت است اما قلمروی سیاست شامل مصلحت و منفعت می‌شود. آنها می‌گویند چگونه می‌توان گفت اخلاق در سیاست جای دارد در حالی که سیاست یعنی دروغ و حقه‌گویی اما وقتی سخن از اخلاق می‌زنیم مجموعه رفتاری است که در تناقض با سیاست است.

وی با اشاره به نظریه ماکیاول مبنی بر جدایی اخلاق از سیاست، اظهار کرد: این فرد در بیان نظریه خود مطرح می‌کند که سیاست‌مدار موفق کسی است که دور اخلاق را خط بکشد. او می‌گوید زمامدار گاهی لازم است از زور استفاده کند تا با ایجاد رعب و وحشت در میان مردم به راحتی حکومت کند.

مقدم شیوه معاویه را ماکیاولی عنوان کرد و گفت: معاویه در مقابل حضرت علی(ع) قرار داشت و در شیوه‌هایی که بکار می‌گرفت هیچ پایبندی اخلاقی مشاهده نمی‌شود اما در مقابل حضرت علی(ع) می‌گوید اگر تمام دنیا را در اختیار من بگذارند و بعد بگویند به مورچه‌ای آزار برسان، هرگز این کار را انجام نداده و به این نوع از قدرت هیچ علاقه‌ای ندارم.

وی ادامه داد: حتی ماکیاول هم می‌داند برای اینکه حکومتی بخواهد مشروعیت خود را پاس بدارد باید به یک سری اصول اخلاقی پایبند باشد. او نیز می داند اگر مردم یک جامعه به این باور برسند که حاکمان اخلاق رازیر پا می‌گذارند، اعتماد عمومی از بین می‌رود. حتی حاکمان اخلاق ستیز نیز برای اقدامات خود به یک نوع توجیه اخلاقی نیاز دارند چرا که اگر این توجیه نباشد مشروعیت خود را از دست داده می‌بینند.

این استاد دانشگاه به بررسی رابطه اخلاق و حکومت در اندیشه‌های مارکسیستی پرداخت و گفت: اندیشه مارکسیستی بر  این باور است که اقتصاد زیر بناست و همه چیز در جامعه براساس آن زیر بنا تغییر می‌کند. آنها اخلاق را نسبی می‌دانند و برای آن دو سطح قائل هستند و می‌گویند اخلاق سرمایه‌داری با اخلاق کارگری متفاوت است.

مقدم با تاکید براینکه نسبیت در اخلاق کاملا مردود است، یادآور شد: در جامعه کمونیستی، لنین نیز در دادگاه‌های آدم کشی خود از واژه‌های اخلاقی کمک می‌گرفت و می‌گفت برای اینکه این انقلاب را به سامان برسانیم مجبور به این کار هستیم و در سایه شعارهای اخلاقی به دنبال اهدافش بود.

این پژوهشگر دینی در ادامه سخنان خود به بررسی دیدگاه دیگری در مورد اخلاق پرداخت وگفت: برخی نیز با وجود آنکه معتقد به اخلاق نسبی هستند اما می‌گویند دو نوع اخلاق داریم که یکی برای افراد جامعه و دیگری برای حکومت است. طبق این دیدگاه نمی‌توان گفت هر عملی که به عنوان اخلاق برای فرد پذیرفتنی است آن اخلاق برای حکومت نیز پذیرفتنی است به عنوان مثال آنها می‌گویند فرد باید در ارتباط با همنوع خود صداقت وایثار داشته باشد اما به عنوان دیپلمات در صورتی که صادق باشد، صداقت او می‌تواند منافع ملی را به خطر بیاندازد.

وی این توجیه را خلط مبحث دانست و گفت: بی‌صداقتی زمانی است که در مقابل سوال دروغ بگویی. نمی‌توان اخلاق را دو سطحی دید. هر ملتی که به این نتیجه برسد که حاکمانشان اخلاقی نیستند دست از حمایت او می‌کشند.

مقدم با بیان اینکه بزرگترین موفقیت یک ملت با دولت، ایجاد رابطه اعتماد است و اگر اعتمادی وجود نداشته باشد مشروعیت حکومت نیز از بین خواهد رفت، خاطر نشان کرد: اخلاق یکسان است و هر سیاستی مشروعیتش به اخلاقی عمل کردن است که بدون شک حرکت در این مسیر سخت است چرا که اخلاق یعنی اینکه در نظام سیاسی- اجتماعی، حاکمان حقوق مردم از جمله حق حیات وتعیین سرنوشت را به رسمیت شناخته و به آن احترام بگذارند. اگر آگاهی حق مردم است حکومت حق جلوگیری از آگاهی مردم را ندارد. معلوم است که اخلاق مداری در سیاست سخت است چرا که اگر سهل بود در تاریخ بشریت کسی همچون علی(ع) دیگر نمی‌درخشید.

این استاد دانشگاه در ادامه به بیان سیره اخلاقی امیر المومنین(ع) در حکومت‌داری پرداخت وگفت: اولین ظلمی که به علی(ع) می‌شود در سقیفه است. زمانی که آن شورا تشکیل جلسه داده بود ابوسفیان نزد علی(ع) آمد و به او گفت حکومت از آن شماست و حاضرم نیروهایم را در اختیار شما قرار دهم تا حکومت را پس بگیرید که حضرت پاسخ می‌دهند حاضر نیستم قدرت را با زور به دست آورم.

مقدم با تاکید براینکه شنیدن و گفتن از عملکرد علی(ع) آسان اما عمل به شیوه ایشان سخت است گفت: علی(ع) به دنبال قدرت است نه زور و می‌گوید رسالت من به عنوان حاکم دینی، رسالت پیامبر (ص) که همان برپایی مکارم اخلاقی در جامعه است.

این پژوهشگر دینی با بیان اینکه تمام افتخاری که در یک نظام اسلامی می‌توان داشت، این است که این حکومت متکی و بر پایه اخلاق باشد، ادامه داد: دنیا تشنه حکومت اخلاق مدار است و ما آمده‌ایم تا بگوییم اخلاق جزء ذات حکومت ما است و حاضر نیستیم هر چیزی را با هر بهایی به دست آوریم چراکه مولایمان علی(ع) است.

وی با بیان اینکه نباید چهره اسلام را لکه‌دار کنیم، گفت: خوارج، علی(ع) را تکفیر و به او جسارت می‌کردند، زمانی که حضرت قرآن می‌خواند آنها آیه نقیض می‌خواندند با این وجود حضرت اجازه نداد که حتی حقوق آنها از بیت المال قطع شود. خوارج وقتی دست به اسلحه بردند امیر المومنین با آنها برخورد کرد. اخلاقی بودن سیره علی(ع) یعنی این و گرنه اگر ایشان نیز با خوارج برخورد می‌کرد و حقوق آنها را قطع می‌کرد چه تفاوتی با دیگران داشت. در جنگ صفین معاویه و یارانش آب را بر لشگر امیر المومنین بستند. پس از اینکه یاران حضرت توانستند آب را باز کنند خواستند که آب بر لشگر معاویه بسته شود که حضرت علی(ع) با این کار آنها مخالفت کرد و گفت در این صورت چه تفاوتی میان ما وآنها است.

مقدم با اشاره به اینکه خوارج در قرن پنجم از بین رفتند اما هنوز اندیشه‌های آنان مشاهده می‌شود، گفت: اندیشه خوارج همین چیزهایی است که اکنون هم می‌بینیم. خشک مغزها و افراطیون هر اندیشه نویی را بر نمی‌تابند و به راحتی افراد را تکفیر و نفی می‌کنند و بلای دامنگیر اسلام شده و بسیار خطرناک هستند.

این پژوهشگر دینی در پایان با تاکید براینکه در عرف و فرهنگ اسلامی ما اخلاق نسبی و دو سطحی نیست، اظهار کرد: اخلاق مطلق و در تمام عرصه‌ها اصل است. تعهد جامعه به اخلاق است و تا زمانی که فرد پایبند به اخلاق است، می‌توان گفت که مسلمان است. میزان سنجش اسلام تبلور اخلاق است و اگر پرسیدند نظام تا چه حد الهی است باید دید تا چه حد پایبند به اخلاقیات است.

کد N401075

وبگردی