آفتاب
در گفت و گوی تفصیلی با ایرنا/بخش دوم

هادیان: زمینه های زیادی برای تعامل ایران و آمریکا وجود دارد

هادیان: زمینه های زیادی برای تعامل ایران و آمریکا وجود دارد

تهران-ایرنا-«ناصر هادیان» استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران در بخش دوم گفت و گوی تفصیلی با ایرنا تاکید کرد که ایران و آمریکا با وجود برخی اختلاف ها، در بسیاری از حوزه ها با یکدیگر اشتراک منافع دارند و می توانند با یکدیگر تعامل و همکاری کنند.

هادیان در بخش نخست گفت و گو با ایرنا توافق هسته یی ایران و غرب را دارای پیامدهای مهمی برای دو طرف دانست و مهمترین پیامد آن را برای ایران، رفع خطر جنگ و غیرامنیتی شدن پرونده ی هسته یی ایران ارزیابی کرد. وی گرچه از کلیت توافق هسته یی دفاع کرد اما نقدهایی نیز به آن داشت. استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران همچنین پیش بینی خود را از نتیجه ی گفت و گوهای در حال پیگیری «وین6» مطرح کرد. هادیان ضمن اشاره به جدیت ایران و گروه 1+5 در گفت و گوها، نشست «وین6» را دشوار دانست و احتمال تمدید مهلت 6 ماهه را کم ندانست.

بخش دوم گفت و گوی ایرنا با هادیان بیشتر اختصاص به مسایل مرتبط با روابط ایران و آمریکا داشت. وی گرچه مسایل مورد اختلاف میان دو طرف را زیاد دانست اما در عین حال تاکید کرد که دو طرف زمینه های بسیاری برای همکاری و تعامل دارند.



در ادامه بخش دوم گفت و گوی ایرنا با ناصر هادیان آمده است؛

***ایرنا: چه سطح از توانایی ایران در زمینه ی هسته یی می تواند برای کشورمان منافع مطلوب با کمترین هزینه در برداشته باشد؟

**هادیان: حقیقت آن است که جمهوری اسلامی ایران در برنامه ی هسته یی خود محصور میان دو گزینه ی قطعی دستیابی به توانمندی صلح آمیز هسته یی با مصارف علمی، پزشکی و انرژی و دستیابی به سلاح هسته یی نیست. این نگرش حداقلی و حداکثری نه با واقعیت منطبق است و نه پاسخگوی نیازها و اهداف و چالش های امروز کشور است. این نگرش نه توانمندی صلح آمیز با اهداف علمی، پزشکی و انرژی، همه ی اهداف ما را برآورده می سازد و نه برخورداری از سلاح هسته یی جدا از پیامدهای پُرهزینه و غیرقابل پیش بینی خواهد بود؛ بنابراین لازم است تا دولت ایران به صراحت گزینه یی را که در برنامه ی هسته یی کشور می تواند با کمترین هزینه، بیشترین دستاوردها را به همراه داشته باشد مشخص و جامعه ی جهانی را در راستای آن متقاعد کند.

کسب گونه یی از توانمندی صلح آمیز با مقاصد علمی و پزشکی و انرژی می تواند گزینه ی مطلوب برای باشد. بر این مبنا می توان از دو نوع توانایی یاد کرد: «توانایی قانونمند» و «توانایی کامل» هسته یی که بنده و همکارم «شانی هرمزی» راجع به آن کار کرده ایم و لازم به یادآوری است که این تحلیل، نظر رسمی مقام های کشورمان نیست؛ بلکه تنها تحلیلی کارشناسانه و دانشگاهی است.

بنابراین، از میان تمامی گزینه های موجود، گزینه ی کسب توانایی قانونمند به دلیل برخورداری از ظرفیت تامین بیشترین اهداف برنامه ی هسته یی، به این دلیل که برخلاف توانایی کامل درحوزه ی اقدام های قانونی جای می گیرد، کمترین هزینه را برای کشور و بیشترین اقبال را در رفع شبهه ها، ابهام ها، اتهام های غرب و اقناع افکار عمومی جهان دارد.

با تمرکز برگزینه ی توانایی قانونمند به جای غرب، جمهوری اسلامی ایران خود دست به طرح موضوع و قاب بندی موضوع و اهداف آن زده و ذهنیت سازی می کند. این اقدام راه را بر اتهام ها و گمانه زنی های بی اساس غرب درباره ی برنامه هسته یی ایران خواهد بست و گفتمانی را مسلط می کند که گویای واقعیت برنامه هسته یی ایران است. این امر می تواند موجب به حاشیه رانده شدن گفتمان های مسلط امروز شود. ظهور و تفوق گفتمان های کم هزینه و همسو با منافع کشور، دستاورد مهمی برای دستگاه سیاست خارجی کشورها محسوب می شود. قاب بندی توانایی قانونمند به عنوان رویکرد ایران در برنامه ی هسته یی خود، با تاکید بر تفکیک موجود در روند برنامه ی هسته یی (قانونی- غیرقانونی) و اعلام خواست ایران بر حرکت در مسیر توانمندی های قانونی این معنا را به مخاطب انتقال می دهد که برنامه ی هسته یی ایران تنها قصد فعالیت در چارچوب اصول قانونی را دارد.

صدور این معنا که از طرح گفتمان یاد شده بر می خیزد در صورت مسلط شدن می تواند آثار مثبتی به همراه داشته باشد که از جمله ی آن می توان به تسهیل ادامه ی برنامه ی هسته یی، کاهش هزینه ی ادامه ی برنامه، گشودن درهای مذاکره و همچنین هدایت مخالفان به سمت توجه به تقسیم بندی های درون برنامه هسته یی و کاهش نگرانی ها درباره ی آن اشاره کرد.

افزون بر این طرح این گفتمان در قیاس به گزینه هایی که به طور عمومی عنوان می شود و بر دستیابی بر توانمندی صلح آمیز هسته یی، با مصارف علمی پزشکی طرح می شود، از پذیرش و باورپذیری بیشتری برخوردار است. با طرح تلاش ایران در جهت کسب توانایی قانونمند هسته یی به عنوان رویکرد برنامه ی هسته یی کشور، در واقع به جای گمانه زنی ها و نسبت دادن اهداف گوناگون به برنامه ی هسته یی کشور از جانب غرب، جمهوری اسلامی خود دست به قاب بندی و طرح موضوع در چارچوبی مشخص و ارایه ی آن به دنیا می زند. معماری افکار عمومی و ایجاد ذهنیت مثبت در قبال برنامه ی هسته یی، در گرو طرح مناسب، باورپذیر و منسجم موضوع است.



***ایرنا: شما به موضوع ریسک اشاره کردید. آیا فقط دولت روحانی در ورود به گفت و گوهای هسته یی این ریسک را پذیرفته است یا این که آمریکا نیز در چنین وضعیتی قرار دارد؟

*** هادیان: به نظر من دولت های دو طرف خطرهای های فراوانی را پذیرفته اند. اگر این نکته را در نظر بگیریم که به گفته ی دوست و همکارم جناب آقای دکتر مصباحی، نظام (سیستم) پاداش دهی خاصی در هر دو طرف وجود دارد که به روابط خصمانه پاداش می دهد. اگر در مجلس شورای اسلامی ایران یک نماینده از آمریکا انتقاد کند با تبعات منفی روبه رو نخواهد شد، اما اگر فردی از بهبود رابطه سخن بگوید به طور قطع هزینه پرداخت خواهد کرد. در کنگره ی آمریکا نیز به طور دقیق همین وضعیت حاکم است. خصومت سه دهه یی میان ایران و آمریکا، باعث ایجاد ساختار اقتصادی و سیاسی یی شده است که عده یی از حفظ این ساختار منتفع می شوند و خواهان حفظ شرایط موجود هستند.

علاوه بر گروه های داخلی، طرف هایی هم در منطقه مانند عربستان و اسراییل هستند که به ساختار خصومت میان تهران-واشنگتن عادت کرده اند. هرگونه تغییر در معادلاتی که به مدت سه دهه ثابت بوده است می تواند همه را نگران و البته دچار تردید کند. رابطه ی خصومت آمیز میان تهران و واشنگتن در این سال ها به نوعی حس آرامش را به برخی متحدان آمریکا و مخالفان ایران در منطقه داده است و امروز هرگونه تغییر در این وضعیت می تواند برهم زننده ی این حس آرامش باشد. بنابراین می بینیم که دو دولت ایران و آمریکا با این شرایط تن به چه خطری در امضای این توافقنامه داده اند. تهران و واشنگتن در این مقطع زمانی به شرایطی رسیده اند که نمی توانند این واقعیت های موجود را نادیده بگیرند.



***ایرنا: هنوز که نشست وین 6 به پایان نرسیده و توافق کامل هسته یی شکل نگرفته است می بینیم که زمزمه ی لزوم همکاری ایران با سازمان های بین المللی در ارتباط با حقوق بشر به گوش می رسد. آیا با حل موضوع هسته یی سایر مسایل میان ایران و غرب و بخصوص آمریکا حل خواهد شد یا مسایل و اختلاف های جدیدی به میان خواهند آمد؟

**هادیان: اگر امروز موضوع هسته یی با موفقیت حل و فصل شود، فردا آمریکا موضوع حقوق بشر را پیش خواهد کشید. مشخص است که وقتی ایران این ابرقدرت را به چالش کشیده است آمریکا نیز از مسایل مورد اختلاف چشم پوشی نمی کند. ما تنها یک موضوع مورد اختلاف را حل کرده ایم و ده ها موضوع دیگر همچنان به قوت خود باقی است.

بالاخره ما با آمریکا یک سری اختلاف های ایدیولوژیک و اختلاف منافع داریم و از سوی دیگر یک سری منافع مشترک نیز داریم. اینجاست که مدیریت اهمیت دوچندانی می یابد که کدام موضوع قابل حل و کدام موضوع قابلیت همکاری دارد. پس سیاستمداران ما باید طوری این اختلاف ها را مدیریت کنند تا به بخش های دیگر سرریز نشود. نباید انتظار داشت که با این توافق همه ی تحریم ها لغو و مسایل دیگر ما با آمریکا حل شود.

همان طور که عرض کردم ایران و آمریکا دارای حوزه های چالش برانگیز و همچنین زمینه های منفعتی مشترکی هستند که در تعامل همه جانبه باید مدنظر قرار گرفته شوند. مقولاتی از جمله برنامه ی هسته یی ایران، دهشت افکنی (تروریسم) و افراط گرایی (رادیکالیسم)، مناقشه ی فلسطین و اسراییل و روند صلح و در نهایت حقوق بشر در زمره ی حوزه های اختلاف و تنش میان ایران و ایالات متحده محسوب می شوند که به طور غالب از سوی آمریکا مطرح می شوند. همچنین مسایلی چون تحریم ها، سرمایه های بلوکه شده ی ایران، حمایت از حرکت های ضد ایرانی، به رسمیت شناختن نقش منطقه یی ایران، شفاف سازی عملکرد پایگاه های نظامی آمریکا درحوزه ی امنیتی ایران و خروج مسوولانه ی نیروهای آمریکایی از منطقه از جمله دغدغه ها و اولویت های ایران در قبال غرب است. اما مسایلی چون افغانستان، پاکستان، عراق و خلیج فارس در بردارنده ی منافع دو طرف هستند که از ظرفیت لازم برای طرح و مذاکره برخوردارند. بنابراین زمینه های زیادی برای همکاری و تعامل وجود دارد که دو طرف با تمرکز بیشتر برمقولاتی که واجد منافع دوجانبه است می توانند روند همکاری و تعامل و نتیجه بخشی را تسریع کنند.

در راهبرد تعامل همه جانبه، با وجود آن که طیف قابل توجهی از موضوع ها، قابلیت طرح و مذاکره دارند، اما خطوط قرمزی نیز وجود دارد. از آن جمله آن چه برای ایران غیرقابل مذاکره محسوب می شود توقف غنی سازی اورانیوم بود که طرف غربی آن را به رسمیت شناخت. اما اعمال محدودیت در درجه ی غنی سازی، تعداد سانریفیوژها، تصویب پروتکل الحاقی و بُرد موشک ها از مقوله های قابل طرح و مذاکره هستند.

با توجه به شرایط موجود و گزینه های طرح شده، آن چه واجد بیشترین مطلوبیت برای جمهوری اسلامی ایران خواهد بود آن است که با بهره گیری از کارت بازی هسته یی خود وارد «تعامل همه جانبه» با غرب شود و با اتخاذ این راهبرد، ضمن حل و فصل طیفی از مسایل چالش برانگیز خود با غرب، اهداف میان مدت و مرحله یی خود را که همان حفظ وضع موجود، عادی سازی روابط با غرب و ایفای نقش دولتی فعال و مسوول است، ممکن و میسر سازد.



***ایرنا: حدود 35 سال میان ایران و آمریکا هیچ رابطه یی نبوده و در زمان دولت جدید است که رییس جمهوری این دو کشور تابوشکنی کرده و به صورت تلفنی با یکدیگر تماس گرفتند و امروز نشست مشترک و رایزنی های مسوولان و وزیران امور خارجه ی ایران و آمریکا به امری عادی تبدیل شده است و اینک در نشست وین 6 و آستانه ی توافق جامع هستیم. آیا این بهبود رابطه که به خاطر موضوع هسته یی صورت گرفته است می تواند به عنوان الگویی برای حل سایر موارد اختلافی میان ایران و آمریکا مطرح شود؟

**هادیان: من همان قدر که به حل موضوع هسته یی خوشبین هستم، به ایجاد رابطه میان ایران و آمریکا بدبین هستم. همان طور که قبل نیز اشاره کردم یک زیرساخت پاداش دهی در دو کشور در منطقه به وجود آمده که روابط خصمانه را پاداش می دهد.

زیرساخت پاداش دهی بدین معنی است گروه هایی شکل گرفته اند که منافع آن ها در این اختلاف و رابطه ی خصمانه است و از تداوم این اختلاف ها نفع می برند که این منافع می تواند عقیدتی، سیاسی، اقتصادی و غیره باشد. کسی که کل هیبت سیاسی خود را در ضدیت با آمریکا درست کرده است، با بهبود رابطه ی تهران- واشنگتن، کل هیبت سیاسی و فلسفه ی وجودی وی از بین خواهد رفت.



***ایرنا: درست است که برخی افراد و گروه ها از این اختلاف سود می برند، اما آیا این قدرت تا حدی است که رابطه ی ایران و امریکا را تا ابد زیر تاثیر خود قرار دهد و هرگز این ارتباط شکل نگیرد؟

**هادیان: این افراد و گروه ها از قدرت بالایی برخوردارند که البته در آمریکا نیز وضعیت به همین منوال است. آن جا هم گروهی هستند که تمام منافع شان در ضدیت با ایران تامین می شود. باید در نظر داشته باشیم که در منطقه نیز چنین جوی وجود دارد؛ عربستان و برخی از کشورهای اطراف ما، منافع شان در تداوم رابطه ی خصمانه میان ایران و آمریکاست.

همان طور که عرض کردم بخشی منافع است و بخشی دیگر که بنده آن را «عادت» می نامم. در عادت، آرامش و نبود اضطراب نهفته است. حتی اگر امری سخت باشد ولی چون عادت وجود دارد انجام آن آسان می شود و چه بسا که تغییر آن نیز سخت می شود. تغییر و دگرگونی، با خود اضطراب به همراه می آورد. از این رو، برخی از مخالفان از دشمنی ایران و آمریکا نفعی نمی برند اما به این وضعیت عادت کرده اند. بنابراین، بسیار سخت است که این دو گروه را همراه دولت کرد. هرچند که ممکن است رابطه ی ایران و آمریکا شکل بگیرد، اما من این احتمال را بسیار کم می دانم و از لحاظ عقلی و منطقی نسبت به این موضوع خوشبین نیستم.
کد N393201

وبگردی