آفتاب

راهبرد کنونی آمریکا در عراق

راهبرد کنونی آمریکا در عراق

تهران- ایرنا- دودستگی در آمریکا درباره داعش، بررسی توان این گروه، کاهش قدرت رقبا، تضعیف دولت عراق با ایجاد توازن تازه میان گروه های سیاسی و اعمال سیاست «کنترل و تعادل» از دلایل تعلل واشنگتن برای اتخاذ تصمیمی روشن درباره برخورد با این گروه تروریستی است.

یورش گروه تروریستی-بعثی «دولت اسلامی عراق و شام» (داعش) به عراق، واکنش های بسیاری در پی داشته است. در این میان ولی نقش آمریکا بسیار پررنگ است و از همان آغاز گمانه های زیادی درباره اقدام واشنگتن به حمله هوایی یا فرستادن نیروی نظامی به عراق زده شد.

مقام های دولت «باراک اوباما» رییس جمهوری آمریکا، تلاش کردند اهمیت دگرگونی های عراق برای خود را با موضع گیری های پی در پی نمایان کنند؛ سفر «جان کری» وزیر امورخارجه آمریکا، به عراق نشان دهنده اوج حساسیت آمریکا به مسائل عراق است.

ورود ناو هواپیمابر «یو. اس. اس. جرج بوش» و دیگر کشتی های جنگی آمریکا به خلیج فارس نشان داد دولت اوباما اوضاع عراق را به دقت دنبال می کند.

اما با وجود این، اوباما به روشنی اعلام کرد کشورش در فکر پیاده کردن نیرو در عراق نیست و بیشتر تاکتیک یورش هوایی به مواضع داعش را می پسندد.

از آنجا که وضعیت کنونی عراق پیامد حمله آمریکا به این کشور و نشان دهنده ناکامی مقام های کاخ سفید برای دولت سازی در عراق است، بسیاری از تحلیلگران انتظار داشتند آمریکا حمله ای فوری به مواضع داعش در عراق داشته باشد و ثبات را به این کشور بازگرداند چرا که تجزیه عراق وجهه مطلوبی برای آمریکا به نمایش نمی گذارد.

از این رو، گرچه بسیاری تحلیل می کنند هدف نهایی آمریکا تجزیه عراق است، اما به نظر نمی رسد این امر در شرایط کنونی منافع آمریکا را تامین کند.

خشونت هایی که گروه های تروریستی مانند داعش در مناطق اشغال شده نشان داده اند بیانگر عمق بی رحمی و کشتاری است که در صورت سقوط عراق در خاورمیانه رخ خواهد داد.

به نفع آمریکا نیست در قلب خاورمیانه و سرزمین شام (بخش هایی از سوریه، عراق، اردن و لبنان) یک شبه دولت به وجود آید که پرورش دهنده گروه های تروریستی در منطقه و جهان شود.

همکاری های چین و روسیه بر سر مبارزه با تروریسم و افراط گرایی (تندروی) نیز باید به این معادله افزوده شود. هر 2 کشور با حملات تروریستی گروه های تندرو در کشور خود روبرو هستند.

اروپایی ها نیز به شدت ترس دارند افرادی که از این کشورها به تروریست های حاضر در سوریه و عراق پیوسته اند به میهن بازگردند و به عملیات انتحاری دست بزنند.

حمله به موزه یهودیان در بروکسل توسط یک جوان فرانسوی که در جنگ سوریه شرکت کرده بود، نشان داد تا چه اندازه تهدید گروه های تروریستی برای کشورهای غربی می تواند جدی باشد.

این مسائل نشان می دهد خطر تروریسم و افراط گری خطری جهانی است که قدرت های بزرگ را نیز درگیر کرده است و آمریکا نیز باید در این راه با همپیمانان غربی و شرقی خود هماهنگ شود.

از سوی دیگر، آمریکا تلاش دارد بار حضور مستقیم خود در خاورمیانه را کاهش دهد و به سمت شرق و کنترل چین حرکت کند در حالی که تداوم ناآرامی ها در عراق از کاهش حضور مستقیم آمریکا در خاورمیانه جلوگیری خواهد کرد.

اکنون با توجه به حاکم بودن چنین وضعیتی، این پرسش مطرح است که چرا آمریکا تاکنون در یورش به مواضع داعش در عراق تعلل ورزیده و فقط به اقدام هایی جزیی علیه این گروه دست زده است؟

پاسخ را باید در سیاست خاورمیانه ای آمریکا جست و جو کرد که تلاش دارد از وضعیت پیش آمده برای دستیابی به منافع ملی خود به طور کامل بهره برداری کند و از گروه های سیاسی عراق و برخی کشورهای منطقه که منافعی در عراق دارند، امتیازهای زیادی بگیرد.

نیازی به گفتن نیست که خاورمیانه اهمیت بالایی برای قدرت های جهانی دارد و این منطقه همواره عرصه رقابت های راهبردی قدرت ها برای برتری در عرصه بین المللی بوده است. نفت و موقعیت جغرافیایی این منطقه امکانات ویژه ای برای غرب ایجاد می کند که راه را برای تسلط بیشتر آنها بر جهان فراهم می سازد.

آمریکا نیز بر پایه همین منطق به خاورمیانه می نگرد و تلاش دارد نفوذ خود در این منطقه را افزایش دهد.

انرژی، رژیم صهیونیستی و تروریسم از مهم ترین دلایلی است که آمریکا برای حضور خود در خاورمیانه بر آنها تاکید دارد.

حمله به عراق به همین منظور صورت گرفت و به همین سبب، وضع کنونی آن برای آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار است.

عراق ظرفیت های زیادی برای بی ثباتی و کشمکش های پایدار در منطقه دارد. از سوی دیگر، این کشور دارای ذخایر عظیم سوخت فسیلی است که می تواند بر معادلات بازارهای نفتی و اقتصاد جهانی تاثیر بگذارد.

تسلط بر نفت عراق می تواند برتری هژمونیک آمریکا را تداوم بخشد و از دسترسی آزادانه رقبای جهانی این کشور مانند روسیه، چین و هند به نفت ارزان خاورمیانه جلوگیری کند.

همچنین تسلط بر روندهای سیاسی بر عراق می تواند به آمریکا در زمینه توازن بخشی میان کشورهای خاورمیانه کمک یادی کند.

همه این ها در حالی است که سیاست دولت اوباما بر بیرون بردن سربازان آمریکایی از عراق و ناکامی این کشور در انعقاد پیمان امنیتی با این کشور باعث شد نفوذ آمریکا در عراق به شدت کاهش یابد.

با این همه، حمله داعش و وضعیت پیش آمده در عراق این فرصت را در اختیار آمریکا قرار داده است که با بر هم زدن تعادل موجود و پدید آوردن نوعی توازن تازه میان گروه های سیاسی گوناگون، در این کشور ابتکار عمل را در دست گیرد.

بنابراین با کنار هم قرار دادن قطعات جورچین (پازل) پیچیده وضعیت کنونی خاورمیانه و با توجه به سردرگمی و دودستگی میان مقام های کاخ سفید و وزارت دفاع درباره چگونگی برخورد با داعش، می توان به این نتیجه رسید که هدف آمریکا از تعلل در اقدام علیه تحرکات داعش در عراق به چند عامل کلیدی باز می گردد؛ انتظار به منظور بررسی توان و ادعای داعش برای چیرگی بر سوریه و عراق، کاستن نفوذ برخی کشورهای دوست عراق از جمله جمهوری اسلامی ایران با تضعیف هر چه بیشتر دولت، افزایش فشارها بر دولت مالکی و ایجاد یک توازن تازه میان گروه های سیاسی گوناگون در عراق و کنترل اوضاع سیاسی این کشور با سیاست «کنترل و تعادل» (checks and balances) میان گروه های گوناگون.

از مهدی جوکار- گروه تحقیق و تفسیر خبر

پژوهشم**م.ج**1961**1358
کد N372400

وبگردی