فوتبال دنیا از گذشته تا حال، تغییرات بسیار زیادی داشته اما اگر بدانیم که یک مربی ایرانی 32 سال پیش، ویژگیهای فوتبال امروز را پیشبینی کرده، ماجرا جالب میشود. در آستانه جام جهانی 2014 شاید جالب باشد که این متن را بازخوانی کنیم.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در آستانه جام جهانی 1982 اسپانیا، عطاالله بهمنش و بهمن صفوت، ویژهنامهای را تهیه و چاپ کردند که در آن به نکات برجسته جام جهانی و فوتبال اشاره شده بود. پیشگفتار این ویژهنامه به قلم مرحوم دکتر عباس اکرامی نگاشته شده بود که به تعریف فوتبال، شیوههای انجام این بازی و پیشبینی آینده این رشته ورزشی اختصاص داشت.
نظرات این مربی قدیمی و صاحب سبک فوتبال ایران به قدری جالب و خواندنی است که هنوز هم میشود با خواندن آنها نکات آموزندهای از فوتبال آموخت. در این جا، پیشگفتار ویژهنامه جام جهانی 82 اسپانیا به قلم دکتر عباس اکرامی آورده شده تا علاقهمندان فوتبال در ایران با خواندن آن ضمن سفر خیالی به سالها قبل، به اندیشه برتر مربیان فوتبال ایران در آن روزگاران پی ببرند.
شادروان دکتر عباس اکرامی، بنیانگذار مکتب شاهین، سالها در باشگاههای آرسنال، چلسی و منچستریونایتد با علم روز فوتبال آشنا شده بود و پس از بازگشت به ایران با پایهریزی باشگاه شاهین، به نوعی باشگاهداری را در فوتبال ایران بنیان گذاشت. تلاشهای اکرامی و همکارانش در شاهین باعث شد که نسل پرافتخار فوتبال ایران در سالهای دهه 40 و 50 شکل بگیرد.
اکرامی در پیشرفت فوتبال ایران نقش بهسزایی داشت و مقبولیت بینالمللیاش به قدری بود که نامههای رسمی فیفا به ایران تا سالها به جای فدراسیون فوتبال ایران به وی ارسال میشد.
از سوی دیگر، عطاالله بهمنش، گزارشگر، مفسر و کارشناس ورزشی آن روزگار بود که نحوه کار و اندیشه او، منحصر به فرد بود و هنوز هم بسیاری از کارشناسان این عرصه آرزو دارند که عملکردی مانند او داشته باشند.
در ادامه متن کامل پیشگفتار ویژهنامه جام جهانی 1982 را میخوانید:
بازی فوتبال با طبع آدمیان موافق و سازگار است. زمین این بازی بزرگتر از میدان سایر ورزشگاهها است. در مقایسه با ورزشهای مشابه، توپ برای مدت بیشتری در زمین میماند و موجب تداوم صحنه های جالب آن و برانگیختن هیجان تماشاچیان میشود. طبیعت بازی طوری است که پیشبینی حرکات افراد و موفقیت در بازی ممکن نیست و تماشاچی را در هر لحظه در حال انتظار نگاه می دارد و به هیجان او میافزاید. مهارت پاها، سر و سینه برای مهار کردن توپ از مهارت دستها عجیبتر مینماید و ریزه کاریهایی که در میدان فوتبال صورت میگیرد تحسین آمیز و حتی اعجاب انگیز است. فوتبال بیش از هر ورزش دیگر شرکت کننده دارد و تعداد تماشاچیان این ورزش بزرگ در جهان سالیانه بالغ بر 1000 میلیون نفر است. تعداد مربیان ، مدیران و دست اندرکاران این ورزش به تناسب تعداد بازیکنها زیادتر از سایر ورزشها است. ورزش مذکور، ملتهای زیاد و افراد بیشماری را به هم پیوند داده و حریفان میدان مبارزه را با هم دوست صمیمی کرده است.
بدون تردید فوتبال یکی از ورزشهای ملی اغلب کشورهای جهان و به منزله یک نیروی عظیم اجتماعی است؛ ورزشی که همکاری و همفکری را نیز تاکید و تشویق میکند. در هر یک از کشورها به منظور فراهم کردن تسهیلات و وسایل لازم و تربیت داوران و مربیان و برگزاری مسابقه بین مشتاقان این ورزش و نظارت بر کیفیت اجرای آنها، سازمانی به وجود آمده است.
140 کشور جهان تاکنون عضویت فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا) را که در تاریخ 1904 به وجود آمده و مقرر آن در زوریخ است، پذیرفتهاند. (توضیح ایسنا: در آن سال تعداد اعضای فیفا 140 کشور بود) وظیفه سازمان بینالمللی مذکور ارتقا و اعتلای سطح فوتبال در جهان از طریق تدوین و تجدید نظر در قوانین، تربیت مربیان، تربیت داوران، برگزاری مسابقات جام جهانی، نظارت بر بازیهای بینالمللی کشورها و هماهنگ کردن فعالیتهای آنان است.
عباس اکرامی
با این همه شرکت در بازیهای جهانی فوتبال برای کشورها امتیازات و مواهب زیادی دارد و بسیار آموزنده است. بر اثر حضور در این مسابقات، فنها، روشها ، مهارتها و تدابیری که برای تفوق بر حریف مورد استفاده قرار میگیرد به دقت مشاهده ، تحلیل و بررسی میشود. شیوهها و فنون تازه ای به دست میآید و با به کار بستن آنها سطح بازی همچنان بالا میرود و حد نصابها عوض میشود. از آن گذشته با دیدن این همه مهارتها و ریزه کاریها جذبه و قوه محرکهای برای روی آوردن نوجوانان جوامع بشری به ورزش فراهم میآید. عشق بیشتر، شرکت بیشتر، تمرین بیشتر و کسب مهارتهای پختهتر و اتخاذ روشهای موثرتر وسیلهی تعالی و بالا بردن حد نصابهای این ورزش بزرگ است.
با راه یافتن فوتبال در بین جوانان و آموختن فنون بازی و مهارتهای اولیه به نوجوانان بر طبق برنامههای منظم، سطح فوتبال به طوری قابل ملاحظه بالا رفت، استعدادهای تازه ای شکوفا شد و چهره های صاحب نامی، تیم ملی ایران را به مدارج عالی سوق داد. پیروزیهای به دست آمده در دیدارهای مقدماتی بازیهای المپیک 1964- 1972 مونیخ و 1976 مونترال، رقابت با تیمهای ملی کشورهای آسیا و اقیانوسیه به خاطر راه یافتن در دیدارهای جام جهانی 1974 در آلمان فدرال و 1978 در آرژانتین، شرکت در چهار دوره مسابقههای جام ملتهای آسیا و پنج دوره بازیهای آسیایی (دهلی نو 1951، توکیو 1958، بانکوک 1966 و 1970 و تهران در سال 1974) و دیدارهای بینالمللی جوانان در جامهای گوناگون موجب پیدایش تجربههای خوبی شده است که ساختمان فوتبال امروز ایران بر آنها تکیه دارد.
سهم بزرگ پیشکسوتان این ورزش را که علیرغم شرایط نامساعد و عوامل بازدارنده بار سنگین پی ریزی ساختمان فوتبال ایران را بر دوش کشیدهاند به هیچ وجه نمیتوان نادیده گرفت. جامعه ورزش ایران، دین سنگین خود را به این بانیان صمیمی همواره احساس میکند و سپاسگزار است.
درباره چندی و چونی فوتبال ایران در مقایسه با کشورهای خوب جهان میتوان نتیجه گرفت که ورزشکاران ایران از لحاظ سرعت حرکت، چابکی بدن ، بنیه و استقامت نسبی ، تصمیم در تفوق بر حریف و سخت کوشی با آن که میتوانند به از این باشند، عقب افتادگی زیادی ندارند، اما از نظر تکنیکی چون انجام مهارتها و حرکات اولیه بازی، دادن پاسهای به موقع، دقیق و جاندار، نگاه داشتن توپ در مواقع لازم و رها کردن به موقع آن، پاس دادن توپ بدون تاخیر و پیشگیری از فشرده و تنگ شدن میدان عمل، دویدن روی توپ و رسیدن به آن قبل از حریف، دویدن به محل خالی و جا گرفتن برای دریافت توپ و ... هنوز کمبودهایی وجود دارد که با کوشش مربیان و تمرینهای منظم بازیکنها میتوان آنها را جبران کرد.
و نیز تشخیص ندادن فرصتها و ناتوانی در استفاده صحیح و به موقع از آنها، ضعف میدان و پاس دادن دائمی به بازیکنان حول و حوش خود ، عوض نکردن بازی، ناتوانی در پیشبینی مقاصد افراد تیم خود و حریف ، حمایت ناکافی از فورواردها در حمله و نپوشاندن افراد دفاع در ضد حملهها، خالی گذاشتن بعضی از قسمتهای زمین و ایجاد منطقه خطر، نداشتن پیوستگی، هماهنگی و وحدت، ضعفهای تاکتیکی است که چیره شدن بر آنها با تمرینهای تیمی و چند نفری ممکن است. اما وقت و کوشش بیشتری میخواهد. به طور کلی فوتبال ایران به پایهای رسیده است که بازیکنان طراز اول میتوانند خود را با وضعیتهای متغیر زمین تا اندازهای منطبق کنند، ولی بدان درجه ارتقا نیافتهاند که بتوانند وضعیت دلخواه را خلق و از آنها به نفع خود استفاده کنند.
داشتن هدفهای بلند مدت، روبرو شدن با مسائل ورزشی ، شناخت صحیح مسائل و حل آنها موجب پیدایش انگیزه و حرکت در بستر تعالی و افزوده گشتن به قابلیت و توانایی مدیران ورزشی ایران میشود.
از اجزا و عوامل لازم برای ترقی یعنی برنامهریزی ، تربیت مربی، تهیه وسایل، مدیریت و ارزشیابی آنچه برای ورزش ایران امروز لازمتر است، ابتدا تهیه وسایل لازم و کافی و سپس گونهای نظارت برای رفع کمبودها و موانع و بالاخره آزاد گذاشتن قریحهها و استعدادهایی است که داوطلبانه به کار افتاده است. جانشین کردن مدیران محلی که از صبح تا شام در پی اعتلای ورزش می باشند با مسئولان دولتی که برای رفع تکلیف، به انجام کارها میپردازند به منزله خشکاندن ریشه درخت ورزش ایران است.
تعمیم ورزش و لزوم آن به عنوان وسیله ای موثر برای تربیت جوانان مفید به حال خود و دیگران هیچ گاه در کشور جدی تلقی نشده است. بیشتر فعالیتها و امکانات سازمان تربیت بدنی از ابتدا تا امروز صرف پرورش و نگاهداری قهرمانان شده است. اگر ورزش ایران را به درختهای میوه تشبیه کنیم باید اعتراف کنم که همت باغبانهای این بستان صرف محافظت و نگاهداری از میوهها شده است تا سالم و نیرومند کردن ریشهها. کاخ ورزش ایران بدون پی ریزی، به کرات از سقف ساخته و ویران شده است.
رسیدگی به تیمها و دستههای محلی، تعمیم فوتبال در مدارس و محلهها، نشان دادن فیلمهای آموزنده، هزاران هزار نوجوان را از مراکز احتمالی فساد به میدانها و محلهای ورزشی میکشاند و زمینه را برای پرورش بازیهای توانا آماده میکند. حرکات اولیه و مقدماتی فوتبال و ورزشهای دیگر باید در برنامه ورزشی دبستان ها و دبیرستان ها لحاظ شود و مهارت در آنها از طریق ایجاد رقابتها تقویت شود.
از آنجا که پرورش قهرمانان ملی در زمینههای مختلف در گرو داشتن سازمانهای مجهز ، برنامههای صحیح و تعلیمات پیگیر و موثر است. یکی از اقدامات اساسی برای حرکت واقعه ورزش ایران در جهت ترقی و تعالی، آن است که نوجوانان با استعداد، برگزیده شوند و در دبیرستانهایی که نزدیک به میدانهای ورزشی ایجاد میگردد، طبق برنامهای دقیق و حساب شده هم به تحصیل بپردازند و هم زیر نظر مربیان کارآزموده، روزانه یک ساعت، آنان را اضافه بر برنامههای معمول و متداول، تحت تعلیم قرار دهند و تعلیمات اولیه و رموز ورزشهای مختلف به آنان آموخته شود.
به هر حال روش بازی جوانان در محلها، مدرسهها و باشگاهها شکل می گیرد و مربی تیم ملی به هیچ وجه نمیتواند این روشها را تغییر دهد و بازی افراد تیم ملی را هماهنگ کند. از آن گذشته اگر بازیکنان نظر مربی تیم ملی را با نظر مربیان پیش خود مغایر و متفاوت ببیند بیاعتقاد و مردد میشوند و دل به کار نمیدهند. لذا همکاری مربی تیم ملی با مربیان باشگاهها و هماهنگ کردن نحوه تربیت ورزشکار در سطوح مختلف لازمه پیشرفت کار و موفقیت تیم ملی است.
برقراری تماسهای زیاد و مداوم در سطح تیم ملی و به خصوص باشگاهها با تیمهای نیرومند خارجی، اداره دقیق مسابقههای داخلی و افزودن به تعداد آنها ، دیدن فیلم مسابقههای مهم و تحلیل حرکات و مهارتها بسیار آموزنده و مفید است. جدول مسابقههای داخلی باید به طوری تنظیم و اجرا شود که برای تربیت تیم ملی فرصت تمرین و هماهنگ شدن باقی بماند.
* انتخاب تیمهای ملی
انتخاب افراد تیم برای شرکت در مسابقههای فوتبال جهانی کار آسانی نیست. افراد تیم ملی از باشگاههای مختلف انتخاب میشوند و گاهی افراد مورد نظر در باشگاههای خارجی عضویت دارند که باید به موقع فراخوانده شوند. از سوی دیگر هر باشگاه در حمله و دفاع دارای روشهای خاص است و برای پیدایش مهارتهای انفرادی و تیمی به تیمهای مخصوص خود میپردازند. سبک فوتبال و عمل باشگاهها خواه ناخواه در سرنوشت تیم ملی تاثیر میبخشد. بازی متفاوت هر یک از افراد منتخب باید با شیوه بازی افراد دیگر سازگار گردد و وحدت و هماهنگی لازم در تیم ملی پیدا شود.
اما ایجاد هماهنگی و وحدت لازم در تیم تنها از طریق بازی افراد تیم منتخب در کنار یکدیگر و برای مدتی نسبتا طولانی به دست میآید و این وقت لازم معمولا در اختیار مربیان تیم ملی نیست؛ از آن گذشته خستگی مفرط افراد منتخب در آخر فصل فوتبال باشگاهها مانع از انجام هر گونه تمرینهای سخت و متوالی است. بحث و مذاکره، تشریح و توصیف حرکات و مهارتها، حتی دیدن فیلمها و تحلیل حرکات بازیکنهای طراز اول جهان به منزله مقدمات کار و لازم است اما کافی نیست.
گفتههای مربی باید در قبال تمرینها و شرکت در بازیها جامه عمل بپوشد. برای رفع این منظور، افراد تیم ملی را از بین بازیکنان چند تیم صاحب نام به خصوص آنها که در مسابقههای خارجی دارای تجربه بیشتر هستند انتخاب میکنند. مسابقههای داخلی باشگاهها طوری برنامهریزی میشود که مجال و فرصت لازم برای تمرینهای تیم ملی فراهم شود، و نیز به منظور نزدیک شدن روشهای باشگاهها با یکدیگر و هماهنگ شدن بازی افراد تیم ملی جلسات مشورتی بین مربی تیم ملی و مربیان باشگاهها دایر میشود.
گاهی مربی تیم ملی از خسته کردن افراد تیم منتخب خودداری میکند و به منظور هماهنگ کردن فعالیت آنان در میدان مسابقه ایشان را به بازیهای کوچک چند نفری سرگرم میسازد و برنامههای برای استراحت ، تمدد اعصاب و تقویت روحیه آنان پیشبینی و اجرا میکنند.
مربیان تیم ملی تنها به قدرت بدنی و و مهارت بازیکنان در انجام حرکات انفرادی و اختصاصی نمیاندیشند. بلکه به حالات روانی آنان نیز توجه مخصوصی دارند. در پی آنند که بدانند افرادی که انتخاب میشوند نسبت به برد و باخت چگونه میاندیشند؟ به هنگام شکست دلسرد میشوند یا به کوشش خود میافزایند؟ در مواقع بحرانی خود را میبازند یا متین و خونسرد به کار خود ادامه میدهند؟ از خطای هم بازیهای خود عصبانی میشوند یا در صدد جبران خطای ایشان بر میآیند و آنان را به کوشش تشویق میکنند ؟ به داور اعتراض میکنند و به خشونت روی میآورند یا بر اعصاب خود تسلط دارند؟
به طور کلی روش کار مربیان باید چنان باشد که بدن و توان افراد تیم منتخب برای پاسخگویی به شرایط متغیر زمین بازی همواره و از هر حیث آماده باشد. روحیه تیم ملی در قبال اعتماد به نفس افراد منتخب، آماده بودن آنان برای مبارزه، قصد و اراده ایشان برای بردن بازیها و سخت کوشی افراد تامین و تقویت میشود و از آنجا که طبیعت انسان به خصوص در جمعیتهای تلقینپذیر است وجود دو، سه نفر از بازیکنهای خونسرد، مصمم، خوش روحیه و پرتلاش که در مواقع بحرانی دوستان خود را به آرامش و کوشش دعوت کنند از لوازم موفقیت تیم است.
* گرایشهای موجود
فوتبال بازی مهارتها است و از طریق استفاده از مهارتهای تکنیکی و تاکتیکی میتوان جریان بازی را در اختیار گرفت و آن را به میل خود اداره کرد. در 10 سال اخیر ( 1982 – 1972 ) به تقلید از تیم ایتالیا روشهای دفاعی متداول و معمول شده است. هدف از ایجاد این روش، پرهیز از شکست به هر قیمت و احتمالا زدن یک یا دو گل به حریف است. خستگی مفرط بدنی افراد تیمها در پایان مسابقههای باشگاهی ، اتحاد چنین روشی را تشویق میکند، زیرا دفاع کردن به خصوص برای افراد خسته، مستلزم صرف انرژی کمتر و به مراتب آسانتر از حمله کردن است. در این روش تعداد افراد مدافع گاهی به 9 نفر میرسد، منطقه خطر و محوطه پنالتی و حول و حوش آن کاملا پوشانده میشود. تماس بدنی افراد مهاجم و مدافع زیادتر میشود، به خشونت افراد مدافع برای گرفتن توپ به خصوص در خارج از محوطه پنالتی افزوده میگردد و سعی ایشان بر آن است که ارتباط افراد مهاجم را در هم شکنند و ضد حملهای آغاز کنند.
در این روش از احتمال حملههای ناگهانی به حریف کاسته میشود. حملهها به آهستگی از وسط میدان شروع میشود. یعنی افراد میانه زمین برای مدتی به یکدیگر پاس میدهند تا متشکل شده و برای حمله آماده شوند در تمام این مدت دو، سه فوروارد که در حال انتظار دریافت توپ هستند اغلب بدون نتیجه تغییر جا میدهند! واضح است برای گل زدن در چنین وضعی، فوراردها باید دارای مهارت فوقالعاده، سرعت زیاد، قابلیت (ردکردن توپ از حریف) "دریبلینگ" و استفاده از فرصتهای ناچیزی باشند که در هر مسابقه فقط چند بار فراهم میگردد. مهارت بازیکنان در زدن توپ ، از راههای دور نیز لازمه موفقیت در یک چنین وضع است.
از لحاظ اجتماعی اتخاذ روشهای دفاعی باعث از بین رفتن یا دست کم کاسته شدن از جذبه و هیجان آفرینی بازیها و کم شدن تعداد تماشاچیان آنها میشود. بدیهی است نمایش فیلم مسابقهها در تلویزیون نیز در کم شدن تعداد تماشاچی دخالت کامل دارد.
برای تشویق تماشاچیان به حضور در میدانهای ورزشی، باید از لحاظ حمله به حریف وضع به حالت سابق باز گردد. یعنی پی در پی به دروازهها حمله شود و توپ به دفعات بیشتر وارد دروازه حریف گردد. افزوده شدن به مهارتهای بازیکنها، تبدیل سریع دفاع به حمله، پاسهای بلند و تند به گوشههای زمین ، شوتهای محکم و ناگهانی از راههای دور، تاکید بر بدنسازی و افزودن به قدرت بدنی افراد و به طور کلی اعمال فشار، عواملی برای نفوذ و غلبه بر تیمهایی است که حالت دفاعی به خود میگیرند. اما رها کردن حالت دفاعی وقتی حاصل میشود که ثابت گردد روش تهاجمی بیشتر از شیوه دفاعی به نفع تیم است. انجام این کار بدون تردید در دست مربیان و بازیکنها است و راه اثبات آن توانایی نفوذ در خط دفاعی حریف از طریق اتخاذ شیوههای موثر و مناسب است.
* اعمال فشار و رخنه کردن در قوای حریف
در بازیهای جدید و امروزی فوتبال بر عکس سابق، تفکیک وظایف وجود ندارد. به این معنی که عدهای از بازیکنان مسئول دفاع و عده دیگر مسئول حمله نیستند، بلکه تیم، حمله یا دفاع میکند. هر وقت توپ به دست میآید، همه افراد تیم به حمله میپردازند و هر وقت توپ از دست میرود کلیه بازیکنها به دفاع مشغول میشوند. برای این کار افراد تیم باید رموز و فنون حمله و دفاع را آموخته باشند و بتوانند به آسانی تغییر وضع دهند و در هر پست بازی کنند.
در بازیهای خوب به استثنای دروازهبانها کلیه افراد تیم برای تمام مدت در حرکت و جابجا شدن هستند بازی چنان سریع است که کسی فرصت استراحت و تازه کردن نفس ندارد. فرصت تصمیم گیری و عمل از حریف گرفته میشود. در بازیهای جدید افرادی که توپ ندارند برای به دست آوردن آن، پا به پای دارنده توپ میدوند و برای دریافت پاس، جا میگیرند و با این کار افراد مدافع را به این طرف و آن طرف میکشانند و فضای خالی و خطرناک برای نفوذ تیم خود ایجاد میکنند. معمولا دارنده توپ یکی از اعمال زیر را انجام میدهد:
• پاس میدهد، در این صورت بیدرنگ خالی میدود و برای گرفتن پاس آماده میشود.
• یا توپ را لحظاتی چند نگاه می دارد و حریف خود را به وسوسه و تردید میاندازد.
• یا "دریبلینگ" میکند و از حریف میگذرد.
اگر توپ را از دست بدهد، برای گرفتن مجدد آن به دارنده توپ حمله میبرد یا به عقب بر میگردد و برای دفاع بین توپ و دروازه خود قرار میگیرد. این اعمال دائما تکرار میشود. واضح است هر قدر افراد سریعتر و با شدت بیشتر به حریف حمله کنند بهتر است، زیرا حریف ناراحت میشود و اگر توپ را هم از دست ندهد مجبور است زود و با عجله پاس دهد و در این صورت پاسهای او با دقت زیاد فرستاده نمیشود. فشار آوردن به حریف و ناراحت کردن او مستلزم آمادگی بدنی خوب و داشتن سرعت و صحت عمل زیاد است. آگاهی افراد از تاکتیکهای خود و حریف و پیشبینی مقاصد بازیکنها ، تند فکر کردن و تند عمل کردن، حملههای برق آسا و جسورانه به خصوص از جناحها، قابلیت و مهارت در ردکردن توپ از حریف " دریبلینگ "، عمل سریع و موثر با توپ در فضاهای تنگ و فشرده، گرفتن و رها کردن توپ در حرکت و دادن پاسهای سنجیده، کوتاه و بلند، استفاده از فرصتهای ناچیز، شوت زدن به دروازه حریف از مسافتهای زیاد و از زوایای مختلف و غافلگیر کردن حریف ، سرعت پیش روی و عقب نشینی و دست زدن به کارهای غیر مترقب ، اعتماد به نفس و بازی با قاطعیت و تصمیم ، از لوازم و مشخصات بازیهای امروز جهان و وسیله تفوق بر حریف است.
برای پیدایش این ویژگیها و مهارتها بدون تردید باید برنامههای منظمی طرح و اجرا شود. بهترین موقع برای اجرای این گونه برنامهها ، سنین 11- 12 و 13 سالگی است . در این سالها مهارتها با سهولت زیاد آموخه میشوند و با ادامه تمرینها در سالهای بعد، ظرافت، پختگی و ریزهکاریهای که لازمه موفقیت در بازیهای بزرگ است حاصل میگردد. به طور کلی در تمام مدت به عواملی همچون تغذیه، بهداشت، استراحت، تمدد اعصاب ، حالات عاطفی مساعد افراد تیم، بیدار کردن روحیه فداکاری و همکاری در ایشان و لزوم تمرینهای دائمی متوجه میشود و آنقدر در این کارها ممارست میشود که انجام اعمال لازم به صورت عادی و غریزی در آید و در روز برگزاری مسابقهها نیازی به بحث و تذکر نباشد.
* آینده فوتبال جهان
چنان که اشاره شد نشان دادن مسابقهها در تلویزیون و افزوده شدن به قیمت بلیتها به علت تورم یکی از عواملی است که از تعداد تماشاچیان این ورزش بزرگ میکاهد و این کاهش تاثیر زیادی در فوتبال جهانی دارد، به خصوص در ممالک صنعتی که عوامل و وسایل سرگمی و تفریح زیاد است این تاثیر بارزتر خواهد بود.
تعداد بازیکنان فوتبال در دنیا در حال افزایش است. اما جوانانی که در گذشته به فرا گرفتن مهارتها و فنون بازی دل میدادند و مدت زیادی از وقت خود را صرف کسب مهارتهای لازم میکردند، اکنون فقط در پی بازی و استفاده از آن به عنوان یکی از وسایل سرگرمی هستند، مگر این که معلمان ، مربیان، افراد خانواده ، یا دوستان آنان را به فرا گرفتن فنون و مهارتهای لازم به منظور شرکت در تیمها و رقابتها تشویق کنند.
ایجاد رقابتهای سالم ورزشی بین شاگردان مدارس و نوجوانان راه موثری برای برانگیختن علاقه ایشان به بازی و در نتیجه گسترش فوتبال و بالا بردن سطح آن است. در کشورهای سوسیالیستی که برای آموختن فوتبال و ورزشهای دیگر به جوانان، برنامههای صحیح و موثری در دست اجرا است، آینده که در این کشورها پیدا خواهد شد در بالا بردنسطح فوتبال جهانی تاثیر خواهد داشت.
بازیهای کوچک یعنی پنج – شش یا هفت نفری در ورزشگاههای سرپوشیده و یا میدانهای کوچک در هوای آزاد رو به افزونی است. این نوع بازیها در آموختن مهارتها و فنون بازی تاثیر میبخشند و سطح فوتبال را بالا میبرند. افزوده شدن به میدانهای بازی در شهرهای صنعتی به علت لزوم خانه سازی و ایجاد تاسیسات شهری بعید به نظر میرسد.
مسابقههای جهانی از مهارتها ، فنون، تاکتیکها، داوری صحیح و ... نمودار و الگوی خوبی به دست مشتاقان این ورزش میدهد و نمایش فیلمهای تهیه شده در تلویزیونها به منزله بهترین معلم برای جوانان است. جوانان نمونههای صحیح اعمال مختلف را میبینند و از آنها تقلید میکنند. مثلا حرکات انفرادی و ریزه کاریها و مهارتهای اعجاب آور را از بازیکنان آمریکای جنوبی ، حرکات تیمی ، روحیه جنگجویی و وحدت و هماهنگی را از تیمهای اروپایی اقتباس میکنند و با در هم آمیختن آنها شیوهها و فنون تازهای به دست میآورند.
در آینده به میزان مهارتها همچنان افزوده میشود و تیمها برای بازی با توپ در فضای فشرده و تنگ شده که در نتیجه اتخاذ روشهای دفاعی حریف حاصل میشود آمادهتر خواهند بود.
با توجه به گرایشهای فوتبال در سالهای اخیر پیشبینی میشود که در مسابقههای جهانی فوتبال اسپانیا در سال 1982 تیمهای بیشتری شیوه دفاعی را رها کنند و به آمیختهای از حمله و دفاع روی آورند. در این صورت به تحرک بازیها افزوده میشود و در نتیجه تحرک زیاد ، فضای خالی و آزاد برای عمل با توپ کوچکتر و جا گرفتن برای دریافت توپ مشکلتر و زمانی که برای اداره توپ در اختیار بازیکنها است کوتاهتر میشود. لذا بازیکنها باید دارای مهارتهای بیشتر و سرعت عمل برتر باشند و به خصوص برای گرفتن و رها کردن توپ در حال دو و حرکت آمادگی کافی داشته باشند.
بر خلاف سابق که تیمها در برابر حمله مهاجمان حریف عقب میکشیدند، از حمله به توپ به خصوص در نیمه میدان حریف خودداری میکردند و دائما در صدد قطع ارتباط افراد حریف و گرفتن پاسهای آنان بودند. حالا هر کس مراقب مراقب یکی از افراد حریف است و برای گرفتن توپ به دارنده آن مجال نمیدهد و تند و سریع به او حمله میبرد و به این طریق حریف را گیج و ناراحت میکند و فضا و فرصت کمتری برای عمل با توپ در اختیار وی میگذارد.
تیمها در مواقعی که بر حریف خود پیشی میگیرند معمولا بر آن دارند که مقداری از وقت بازی را به عناوین مختلف تلف کنند. اما وقت کشی نشانه ای از بی انصافی و به ضرر تیم بازنده است . از آن گذشته بر خلاف مصالح بازی و موجب کاسته شدن از روش است. تصور میرود در آینده داوران برای جلوگیری از این گونه اتلاف وقتها چاره اندیشی کنند و روشهای سختتری برای تنبیه افراد خاطی اتخاذ نمایند. حرکات و تاکتیکهای جمعی به اعمال انفرادی رجحان خواهد یافت. با این حال پیشبینی میشود که در مواقع بحرانی یکی، دو نفر از بازیکنها به منظور در هم ریختن افراد حریف به مهارتهای انفرادی خود تکیه زنند.
مانند گذشته افراد تیم منتخب تیم ملی ترکیبی از با تجربهها و جوانان نیرومند خواهد بود. مهرههای اصلی تیم را یک دروازهبان، یک دفاع آزاد و دو بازیکن وسط و دو فوروارد تشکیل خواهند داد و بازیکنهای دیگر بر محور این استخوان بندی جای خواهند گرفت.
به آمادگیهای بدنی و روانی بازیکنها بیش از پیش توجه خواهد شد و مربیان با شناسایی کامل روحیه افراد تیم و رفتار آنان برنامههایی را طرح و اجرا خواهند کرد. ارزشها در فرهنگهای مختلف یکسان نیست. بعضی از بازیکنها به تناسب پولی که میگیرند می کوشند بعضی برای احساس رضایت خاطر، برخی برای لذت بردن از فعالیت و نفس مبارزه، برخی برای احساس غرور و سربلندی در قبال شرکت در تیم ملی و ... در هر مورد باید سعی شود که از تاثیر امور مادی در کیفیت بازیهای ملی و بینالمللی کاسته شود . لذت بردن از بازی و لذت بخشیدن به تماشاچیان از طریق ارائه یک بازی جالب باید از هدفهای اساسی این بازی بزرگ باشد. رفتارهای غیر انسانی ، بی انصافی و تقلب در بازی موجب دلسردی بازیکنها و تماشاچیان است و آینده فوتبال را به خطر میاندازد. داوران باید برای مقابله با این اعمال ناهنجار و سرسختانه عمل کنند و رسانههای گروهی و مفسران ورزشی نیز باید مسئولیت سنگین و حساس خود را خوب درک کنند و ویژگیها، مهارتها و رفتارهایی را مورد ستایش قرار دهند که با روح قوانین بازی سازگاری و به راستی در خور ستایش باشند.
با توجه به وضع اقتصادی روابط و معیارهای اجتماعی ارزشهای اخلاقی و مقاصد سیاسی کشورها، طرح ثابت و یک نواختی برای اداره کردن تیمهای منتخب ملی و خود نخواهد داشت و هر کشور به تناسب شرایط موجود و هدفهای مورد نظر شیوههایی را به کار خواهد گرفت، اما همه میتوانند از فوتبال به عنوان وسیله موثری جهت ساختن شخصیت جوانان و تربیت ملی استفاده کنند تا مربیان و دستاندرکاران ورزش چگونه بیاندیشند و از ورزشکاران کشور خود چه انتظاری داشته باشند.
انتهای پیام
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است