آفتاب

10 حمله به وزارت ارشاد و دولت روحانی / ماجرای «سگ‌های زرد»

10 حمله به وزارت ارشاد و دولت روحانی / ماجرای «سگ‌های زرد»

دفن دو تن از اعضای گروه موسیقی «سگ‌های زرد» در قطعه هنرمندان یکی از نخستین جنجال‌ها علیه وزارت ارشاد دولت حسن روحانی بود.


     الهه خسروی یگانه: «ــ چرا دو نفر از مجرمین ایرانی که در خارج از کشور فعالیت می‌کردند و در همان جا کشته شدند در قطعه هنرمندان ایران دفن شدند؟



ــ دلیل موافقت بر تدفین این دو تن در قطعه هنرمندان، توجه به پدر و مادر آن‌ها بوده است. پدر و مادر این جوانان از فعالان هنری بوده و وزارت ارشاد با این کار خود خواسته تا کمک عاطفی و روحی به والدین این جوانان کرده باشد.»



این پرسش و پاسخ، گفت‌وگویی بود که بین مجتبی رحماندوست، نماینده تهران در مجلس و علی جنتی،‌ وزیر ارشاد و معاونانش پیرامون دفن دو تن از اعضای گروه «سگ‌های زرد» در قطعه هنرمندان درگرفت، وزیری که باید برای آنچه که صرفا رفتاری انسان‌دوستان بود به نمایندگان مجلس توضیح می‌داد.



ماجرای دفن برادران فرازمند در قطعه هنرمندان، جزو نخستین حاشیه‌های دولت حسن روحانی بود، اتفاقی که بعضی آن را انسان‌دوستانه و بعضی آن را توهین‌آمیز قلمداد کردند.



Yellow Dogs (سگ‌های زرد) یک گروه راک زیرزمینی بود که از سال ۲۰۰۶ در ایران شروع به فعالیت کرد، فعالیتی زیرزمینی، درست مثل خیلی از گروه‌های موسیقی دیگر که به دلیل مجوز نگرفتن از ارشاد مجبور به فعالیت زیرزمینی می‌شوند، اما نقطه عطف زندگی آن‌ها شاید حضور در فیلم بهمن قبادی «کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره» بود. فیلمی که این گروه توانست به واسطه حضور در آن چند سال بعد به آمریکا مهاجرت کند.



اعضای این گروه، آرش و سروش فرازمند، کوری میرزایی و سیاوش کرم‌پور در نیویورک ساکن شدند و فعالیت موسیقی خود را از سر گرفتند، فعالیتی که توانست که توجه منتقدان محلی نیویورک را به خود جلب کند. آن‌ها یک بار سوژه یک گزارش تلویزیونی از موسیقی زیرزمینی ایران در شبکه CNN هم شدند و در چند جشنواره مستقل موسیقی هم برنامه اجرا کردند.



اما آنچه سرانجام باعث شد اسم این گروه بر سر زبان‌ها بیفتد، نه فعالیت هنری آن‌ها بلکه مرگ دردناکی بود که گریبان دو نفر از اعضای آن را گرفت.



علی‌اکبر رفیعی یکی از دوستان موزیسین این گروه ۱۱ نوامبر ۲۰۱۳ با یک مسلسل کالیبر ۳۰۸ راهی خیابان بروکلین نیویورک شد. خود را به آپارتمان سروش و آرش رساند، آن دو نفر را به همراه علی اسکندریان کشت و دست آخر خودش هم خودکشی کرد.



ولی ماجرای دردناک سروش و آرش از بعد از شلیک همان کالیبر ۳۰۸ شروع شد، از زمانی که وزارت ارشاد دولت روحانی تصمیم گرفت، به احترام پدر و مادر سروش که هر دو هنرمند و سینماگر بودند، پیکر این دو برادر را در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) دفن کند.



متعاقب همین تصمیم بود که صدای رسانه‌های خاص درآمد. استدلال آن‌ها این بود که این دو نفر با تعریف هنرمند‌، آنچه وزارت ارشاد در سایت رسمی خود از هنرمند ارائه داده، همخوانی ندارند و اصلا چرا باید این دو نفر در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شوند، آن هم در حالی که بسیاری از هنرمندان به خاطر کمبود جا امکان خاکسپاری در این قطعه را نمی‌یابند.



این رسانه‌ها در حالی اعتراض می‌کردند که پیش از آن نیز قطعه هنرمندان خبرساز شده بود. نمونه‌اش هنگام فوت احسان نراقی، که به روایتی محسن چمران عضو شورای شهر اجازه دفن او را در قطعه هنرمندان نداد.



آن زمان هم اعتراض‌هایی به این تصمیم صورت گرفت، اما اثری نداشت. اما در ماجرای دفن برادران فرازمند، کار به احضار وزیر هم کشیده شد.



کمیسیون فرهنگی مجلس، وزیر و معاونانش را به مجلس فراخواند تا در جلسه‌ای درباره به گفته آنان «مجرمانی» که در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شده بودند توضیح دهد. و وقتی وزیر و معاونانش توضیح دادند که به خاطر دلجویی از خانواده داغدار این دو هنرمند تصمیم به چنین اقدامی گرفتند، رسانه‌های خاص موضوع دیگری را پیش کشیدند:‌ «هزینه دفن این دو نفر در قطعه هنرمندان و نحوه پرداخت آن.»



نخستین متهم از نظر این جریان، خانه سینما بود که می‌گفتند با هزینه‌ای ۱۰۰ میلیون تومانی  اجساد را از آمریکا به تهران منتقل کرده‌اند و بعد با اجازه معاونت هنری وزارت ارشاد رد قطعه هنرمندان به خاک سپرده‌ شده‌اند.



خبرگزاری فارس نوشت: «اگرچه تمام هنرمندان و از جمله این دو عزیز محترمند اما چطور این دو مرحوم با وجود این که هیچ‌گاه جزو هنرمندان رسمی کشور نبوده‌اند و فقط در فیلمی غیرمجاز از فیلمساز فراری ــ بهمن قبادی ــ حضور داشته‌اند و قطعات غیرمجازی هم در زمینه موسیقی داشته‌اند در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شده و در این شرایط اقتصادی نهادهای فرهنگی و هنری هزینه ۱۰۰ میلیون تومانی برای انتقال آنها صرف شده است؟»



خبر هزینه کردن خانه سینما برای دفن برادران فرازمند در قطعه هنرمندان، اما خبری بود که فرهاد توحیدی به شدت آن را تکذیب کرد.



متعاقب آن گفته شد مسئولان سینمایی هم از این موضوع اظهار بی‌اطلاعی کرده‌اند. بعد از آن نوبت به خانه موسیقی و معاونت هنری رسید. آن‌ها هم تکذیب کردند و در نهایت معلوم شد که بنیادی خیریه در آمریکا این هزینه را پرداخته است و اجساد این دو برادر را به تهران منتقل کرده است.



اما انگار هیچ کدام از این توضیحات جریان مخالف دولت و رسانه‌های‌شان را قانع نمی‌کرد. آن‌ها در خبرها، گزارش‌ها و حتی کلیپ‌های تصویری‌شان مدام می‌پرسیدند چرا باید این دو نفر در قطعه هنرمندان خاکسپاری شوند و همکاری دولت در این زمینه را منافی با ارزش‌ها می‌دانستند.



در این میان حتی توضیح رئیس روابط‌ عمومی معاونت هنری هم انگار آن‌ها را قانع نمی‌کرد که گفته بود اگر برادران فرازمند، و گروه «سگ‌های زرد» در همین ایران مجوزی برای فعالیت خود می‌گرفتند، هرگز مجبور به ترک ایران و مهاجرت نمی‌شدند که در نهایت چنان اتفاقی برای‌شان رخ بدهد.



آرام گرفتن پیکر سروش و آرش فرازمند در قطعه هنرمندان یکی از نخستین جنجال‌هایی بود که جریان افراطی سعی کرد دولت حسن روحانی و وزارت ارشاد او را درگیر آن کند. هیاهویی که هرچقدر طرفداران دولت و هنرمندان سعی می‌کردند از وجه انسانی و میهن‌دوستی آن را توضیح دهند، باز هم انگار فایده‌ای نداشت.
     
     [em](در روزهای آینده دیگر جنجال‌ها علیه وزارت ارشاد دولت حسن روحانی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.)
 



58244

کد N321685

وبگردی