خاطره پزشکی که خبر رحلت امام (ره) را در هیئت دولت اعلام کرد/ تشریح جزئیات ۱۴ خرداد ۶۸

علیرضا مرندی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و وزیر اسبق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از آن اتفاقات 14 خردادماه سال 68 گفت.

او وقایع 14 خردادماه سال 68 روز بسیار طولانی و آزار دهنده توصیف کرد و گفت: صبح  14 خرداد در جلسه‌ای بودم که معاونم از بیت امام خمینی(ره) با من تماس گرفت که وضع امام(ره) بسیار بد است و فورا خودت را برسان؛ زمانی که به آنجا رفتم، مشاهده کردم وضعیت امام(ره) بد است، به ایشان تنفس مصنوعی می‌دهند و امام(ره) هوشیاری ندارد.

مرندی گفت: زمانی که با اطبا معالج امام خمینی(ره) صحبت کردم بسیار ناامید بودند زیرا دیگر احتمال ماندن ایشان کم بود؛ در آن زمان صحبت از دقایق، ساعات و شاید دو سه روز بیشتر نبود.

وزیر اسبق بهداشت با بیان اینکه نمی‌توان مرگ را به صورت قطعی پیش‌بینی کرد، گفت: در آنجا پرسیدم که آیا به سران سه قوه گفته‌اید، گفتند «نه؛ ما رویمان نمی‌شود و نمی‌توانیم»؛ من کار بسیار تلخ و ناگواری را باید انجام می‌دادم به دلیل اینکه اتفاق عظیم، ناگوار و در عین حال خطرناکی در کشور در حال وقوع بود و این مهم بود که چه می‌شود، ثبات کشور چه می‌شود، به همین دلیل باید تمهیدی اندیشیده می‌شد.

او گفت: من به سران سه قوه که همانجا تشریف داشتند موضوع را گفتم؛ شنیدنش برای آنها بسیار تلخ و ناگوار بود و واکنش‌هایی مختلفی داشتند اما مطلب آنقدر سنگین بود که گفتند اگر اتفاق افتاد، ما آن را نگوییم و این اولین تصمیم آنها (سران قوا) بود. من آن جلسه را ترک کرده و مجددا پیش امام(ره) بازگشتم که مشخص بود که کار به اتمام رسیده است.

مرندی در ادامه گفت: به من ماموریت داده شد که برخی کارها را انجام دهم لذا مجبور شدم آنجا را ترک کنم؛ بعد از نصفه شب بود که طی تماسی گفتند دولت جلسه اضطراری دارد. من وضعیت را می‌دانستم اما شاید برخی دیگر از اعضای دولت از موضوع اطلاع نداشتند. بنابراین تنها کسی هم که با پیراهن مشکی در جلسه هیات دولت حضور داشت بنده بودم؛ آقای مهندس موسوی از من خواست که من موضوع را شرح دهم و من هم موضوع را بیان کردم و گفتم که امام رحلت کردند و حال باید به این بپردازیم که ما باید چه کنیم.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: سران قوا در نهایت به این نتیجه رسیدند که این موضوع چیزی نیست که بتوان آن را مخفی کرد و تصمیم درستی اتخاذ شد و مابقی ماجرا را همگان می‌دانند.

     
23231