علی لاریجانی پیش از ظهر امروز در همایش بین المللی اندیشههای فلسفی استاد مطهری در سالن همایشهای دفتر تبلیغات اسلامی قم، با تقدیر از برگزار کنندگان این همایش اظهار کرد: اساتید بسیار مناسبی در این همایش به سخنرانی میپردازند و باید از سخنان این اساتید استفاده کرد.
وی با اشاره به اینکه عدم قبول معاد در غرب نوعی آشفتگی را به همراه داشته است، تصریح کرد: باید در این زمینه تحقیقات بسیار مناسب دیگری انجام شود زیرا این موضوعات از نیازهای اساسی جهان به حساب میآیند.
اهم اظهارات رئیس مجلس در ادامه به نقل از تسنیم می آید:
*شهید مطهری یکی از متفکرین بسیار بزرگ اسلامی است. جامعیت فکری این عالم در حوزههای مختلف دینی و تاریخی توانسته یک شخصیت بینظیر را ایشان به نمایش بگذارد. از 15 خرداد سال 42 ایشان همراه امام بود و این موضوع تا سال 57 ادامه داشت و به دلیل حضور ایشان در قسمتهای مختلف اجتماعی شخصیت ایشان با مردم ارتباط بسیار زیادی پیدا کرده بود و مردم نیز به شهید مطهری اعتماد کامل داشتند.
*شخصیت استاد مطهری به گونهای بود که تمامی عقاید و تفکرات را در کنار خود نگاه میکرد و در هر موضوعی که ورود پیدا میکرد با روش خاص خود به بررسی آن میپرداخت و این نیز یکی از همان ویژگیهای برجسته شهید مطهری است که باید علمای امروز از آن الکو برداری کنند.
*برخی میگویند شهید مطهری دین را فلسفی کرد و یا فلسفه را دینی کرد و این موضوع بسیار غلط است و این موضوع در آثار شهید مطهری نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
*شهید مطهری میگوید باید از افراط و تفریط پرهیز کرد و به اعتدال روی آورد و این همان مشی و روشی است که امروز برای جامعه اسلامی بسیار لازم و ضروری است، هرچند حرکت در این مسیر نیز بسیار سخت و دشوار است.
*حرکت در مسیر اعتدال مشی و روش استاد مطهری بود. شهید مطهری دغدغه فکری خود را پاسخگویی نیازهای دینی جامعه میدانست و در این میان ما باید بدانیم که تمامی آثار ایشان فلسفی نیست.
*مشروطه خواهی تفکری برگرفته از غرب بود. عدالتخانه یک فکر اسلامی بود در حالی که مشروطه خواهی تاثیرات بسیار زیادی را از اندیشمندان غربی گرفته بود.
*تفکر فلسفی دکارت اقتباسی از فکر ریاضی است. بسیاری از فلاسفه غربی با زبان ریاضی فلسفه را انتقال میدهند و شهود ریاضی گونه را مطرح میکنند و این موضوع در افکار کانت رشد پیدا میکند. کانت شهود زمان و مکان را بخشی از ذهن میداند و به همین دلیل مقولات کانتی در حوزه ذهنی تعریف میشود و این مقولات دریافتهایی بیشتر حسی هستند.
*کانت خدا را یک موضوع جدلی میداند.در فلسفه کانت اثبات خدا به هیچ وجه معنا پیدا نمیکند و در همین زمان ملاصدرا بر خلاف کانت عمل میکند و سعی در اثبات خدا در حوزه فلسفه دارد.
*مکتب صدرا توانست تفکرات دینی را عقلانی کند. دو فضای متفاوت در یک زمان در جهان در حال رخ دادن است و برهمین اساس فضای فلسفی غرب با فلسفه اسلامی بسیار زیاد فاصله داشت.
*برخی به این موضوع عقیده دارند که اصلا فلسفه اسلامی معنا ندارد و نهایتا همان فلسفه یونانی است که کمی گسترش پیدا کرده است و این همان کلام کسانی است که با فلسفه اسلامی ارتباط چندانی ندارند و شهید مطهری به صورت جدی با این عقاید به مخالفت میپردازد.
*علل اربعه و تقسیم بندی قوای نفس را شبیه تقسیم بندی ارسطو است، اما در همین میان موضوعاتی همچون تجرد نفس و اثبات واجب و غیره در اسلام پایه گذاری شده است.
*برخی از علوم یونانی به صورت کامل در علوم اسلامی متحول شدهاند. برخی از موضوعات مثل اصالت وجود و وحدت وجود به هیچ وجه در فلسفه یونانی دیده نمیشود و شهید مطهری عقیده دارد که این موضوعات به صورت کامل و از ابتدا در علوم اسلامی پایه گذاری شدهاند.
*حرکت جوهری که ملاصدرا از آن یاد میکند به هیچ وجه در فلسفه یونانی دیده نمیشود، پس به راحتی متوجه میشویم که فلسفه اسلامی تفاوتهای بسیار زیادی با فلسفه یونانی دارد.
*فلسفه اسلامی بیش از 700 موضوع را به صورت جدی مورد بررسی قرار داده است. برخی از علوم همچون حرکت در فکر ارسطو و ملاصدرا تغییرات بسیار زیادی را پیدا کرده و از بدیهیات به متافیزیک منتقل شده است.
*معقولات ثانی فلسفی دراندیشه شهید مطهری بسیار بیبدیل است و به صورت بسیار جدید ارائه شده که تا قبل از ایشان هیچ به این موضوعات نپرداخته است.
* شهید مطهری در بسیاری از مواقع تقریری متفاوت را در موضوعات مختلفی ارائه میکند از جمله اینکه شهید مطهری با انتقاد از فلسفه کانت میگوید: تئوری شناخت در فکر کانت بر اساس موضوعات ذهنی شناخته شده است و این به دلیل عدم توجه کانت به معقولات قانی فلسفی است.
*شهید مطهری آزادی را برای رشد ارزشها بسیار مناسب میداند.هر زمان که آزادی مخالف با ارزشها باشد باید محدود شود و الا در دیدگاه شهید مطهری آزادی هیچ حد و مرزی ندارد و بر همین اساس میتوان گفت آزادی از فطرت نشات گرفته است.شیوه فکری فلسفی شهید مطهری به گونهای بود که همیشه ریشهها را مورد بررسی قرار میدادند و حتی شهید مطهری موضوعات سیاسی را نیز با همین دید مینگرد.
*برخی از آثار فکری هایدگر در جامعه امروز با ملاصدرا بررسی میشود. بحث وجودی در کلام ملاصدرا بسیار متفاوت است و باید گفت ریشههای فکری این دو با یکدیگر بسیار متفاوت است.
* افکار فسلفی استاد مطهری فراگیری بسیار زیادی داشت. زبان شهید مطهری بسیار ساده است و به همین دلیل است که افکار شهید مطهری در دنیا رشد پیدا میکند و این یک ویژگی بسیار برجسته در افکار شهید مطهری است.
*عدالت در اندیشههای جان رالز و شهید مطهری بسیار متفاوت است و این نیز از همان موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
*شهید مطهری تاریخ موضوعات فلسفی را مورد توجه قرار میدهد . اندیشمندان جهان اسلام باید به تاریخ موضوعات فلسفی توجه کننند زیرا این موضوع نیز یکی از ویژگیهای برجسته شهید مطهری است.
2929
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است