آفتاب
احسان شریعتی:

اجازه ندهیم «بازگشت به عقب» تکرار شود/مردم در انتخابات، نواندیشی را انتخاب کردند

اجازه ندهیم «بازگشت به عقب» تکرار شود/مردم در انتخابات، نواندیشی را انتخاب کردند

احسان شریعتی گفت: انتخابات سال گذشته نشان داد که جامعه ما از بین راه‌حل‌های مختلف سنت‌گرایی، بنیادگرایی و اصول‌گرایی می‌خواهد نواندیشی - بطور نسبی - را انتخاب کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه اصفهان، فرزند مرحوم شریعتی عصر سه‌شنبه در نشست بازخوانی اندیشه‌های دکتر علی شریعتی در تالار شهید فتوحی دانشگاه صنعتی اصفهان که به همت انجمن اسلامی این دانشگاه برگزار شد، با اشاره به راه روشنگری دکتر شریعتی اظهار کرد: این راه پروژه و طرحی بود که از سیدجمال‌الدین اسدآبادی آغاز شد و سپس اقبال لاهوری آن را تداوم بخشید و دکتر شریعتی نیز همان راه را ادامه داد. این راه، نوزایی تمدن اسلامی، نوگرایی، رادیکالیسم یا هر اسم دیگری که بر آن بگذاریم از دو شاخصه مهم برخوردار بود، اول سنت‌گرایی و سپس راه حل بنیادگرایانه.

وی که به مناسبت سی و هفتمین سالگرد درگذشت دکتر شریعتی به بازخوانی اندیشه‌های وی می‌پرداخت، افزود: حفظ موقعیت سنتی به حالت موزه‌ای به علت دوران طلایی و درون‌مایه اعتباری و حقیقی آن و راه حل بنیادگرایانه به دلیل اینکه نمی‌توان به این اهداف رسید مگر با روش‌های جدید که خود نوعی اقتدارگرایی هم هست، در این راه وجود دارد.

شریعتی در ادامه به بررسی فضای انقلاب اسلامی پرداخت و تصریح کرد: چشم‌انداز انقلاب اسلامی ایران نواندیشی دینی و مذهبی بود، اما گشت و چرخشی در این چشم‌انداز پدید آمد که از آن به عنوان یک شیفت پارادایمی نام می‌برند و امروز این تحلیل نادرست را دارند که آنچه در کشور جریان دارد آن چیزی است که شریعتی خواسته بود.

این استاد دانشگاه با رد هرگونه ارتباط میان سرنوشت فعلی کشور و چشم‌اندازهای ترسیمی مرحوم دکتر شریعتی، تصریح کرد: مغلطه‌ای است که طرفداران نظام سابق می‌کنند؛ در حالی که آن وضع دیگر قابل تحمل نبود و باید تغییر می‌کرد و اگر امروز هم مشکلات به گونه‌ای باشد که دیگر قابل تحمل نباشد باید با استفاده از تجربه گذشته به دنبال رفع مشکلات باشیم.

وی به وجود فراز و نشیب‌های فراوان و گاه خونین در طول همه انقلاب‌ها اشاره کرد و گفت: مهمترینِ این انقلاب‌ها که انقلاب فرانسه بود، پس از 200 سال ثبات پیدا کرد. انقلاب فراتر از زمینه‌های علمی در حوزه اجتماعی نیاز به ضرورت‌هایی دارد که تا این ضرورت‌ها پیش نیاید انقلاب محقق نمی‌شود و دست انقلابیون هم نیست؛ همانگونه که اگر امروز یا زمان انقلاب از برخی از اندیشه‌های دکتر شریعتی استقبال شده است، به دلیل شرایط حاکم بر جامعه بود.

شریعتی، شاه‌کلید اندیشه‌های پدر خود را مخالفت صریح با زر، زور و تزویر و بویژه تزویر دانست و افزود: مبارزه با استعمار یکی از مهمترین دغدغه‌های دکتر شریعتی بود. او برای مقابله با این سه مورد، ندای آزادی‌خواهی، عدالت‌طلبی و آگاهی سر می‌داد و کسب خودآگاهی را ضرورت می‌داند و تأکید می‌کند "اگر ملتی احساس خودآگاهی نکند ممکن است سال‌ها و قرن‌ها در همان شرایط بماند و پیشرفتی نکند".

وی دوره مرحوم شریعتی را دوره تفهیم دلایل و انگیزه‌های مکاتب دانست و اظهار کرد: شریعتی در دوره هرمنوتیک جدید از متون دینی با روش تطبیقی و تأویلی از هندسه اسلام زندگی می‌کرد و سعی داشت تمام مکاتب و ایده‌ها را به شکل مکانیکی با هم مقایسه کند به گونه‌ای که التقاط و اختلاط پیش نیاید و آنها را با هم مقایسه کند و بسنجد؛ روشی که دکتر شریعتی با استفاده از آن اسلام را در برابر مکاتب جدید به یک راهنمای عملی اجتماعی تبدیل کرد.

این دکترای فلسفه غرب به نتیجه انتخابات اخیر ریاست جمهوری و نیز دهه 70 در کشور اشاره کرد و گفت: نتیجه این انتخابات نشان می‌دهد که مردم به دنبال تغییر و تحولی در جامعه هستند و اگرچه نمود این تغییر در عرصه سیاست اتفاق می‌افتد اما نشان از این است که جامعه ما از بین راه‌حل‌های مختلف سنت‌گرایی، بنیادگرایی و اصول‌گرایی می‌خواهد نواندیشی نسبی را انتخاب کند.

وی همچنین با اشاره به برابری نرخ رشد ایران با کشورهای اروپای شرقی، تاکید کرد: با این پیشرفت و قوام‌یافتگی مدرن پس از انقلاب در ایران، کشور به دلیل اختلاف‌ها و تلاطم‌ها به خوبی نمایندگی نمی‌شود.

این مدرس دانشگاه در ادامه با طرح این سوال که "انقلاب ما که می‌توانست پیام نویی برای جهان داشته باشد، آیا توانست پس از انقلاب این پیام را به صورت معنوی و ایدئولوژیک ارائه کند یا خیر؟" اظهار کرد: به طور واقعی این اتفاق نیفتاده و این کار تنها در سطح تبلیغات فکری ارائه شده است.

وی با اشاره به اینکه "بنیادگرایان، خود محصول و بازخورد مدرنیته هستند"، ادامه داد: القاعده محصول سیستم مدرن است و اساساً بازگشت به امر دینی و قدسی به دو صورت است؛ نخست بازگشت به معنویات باستان و متون مقدس بصورت عرفانی و دوم بازگشت به امر دینی به شکل بنیادگرایی که ما آن را اصول‌گرایی می‌نامیم و البته محترمانه نیز هست و معتقدیم باید واژه‌ها را مؤدبانه و محترمانه به کار ببریم، نه اینکه دیگران ما را التقاطیون بنامند.

شریعتی بر لزوم استقرار همین روش محترمانه در جامعه تأکید کرد و گفت: باید کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه‌ها بر پا شود؛ نه آنچه که امروز است که تنها شعاری از کرسی آزاداندیشی است و در عمل اجرا نمی‌شود، بلکه به نظر من همه گرایش‌های مختلف مذهبی، مللی، غیر مذهبی باید آزادانه بیایند و نظرات خود را مطرح کنند، نه همچون امروز که در شکل پنهان خود ظاهر می‌شوند.

وی با انتقاد از دیدگاهی که می‌گوید باید دکتر شریعتی را بهداشتی کنیم، تصریح کرد: شریعتی بهداشتی‌پذیر - به معنای منفی آن یعنی اینکه به یک موضوع بی‌خطر تبدیل شود واینکه اگر بهداشتی شود دیگر زخم نمی‌زند- نیست. اگر بخواهیم شریعتی را مطرح کنیم، باید بصورت موضوعی زنده مطرح کنیم نه یک موضوع صرفاً علمی و باید بدانیم که ممکن است موجب خطرات و تأثیرگذاری فراوانی بشود و مشکلاتی نیز بوجود بیاورد.

این دکترای فلسفه غرب در ادامه صحبت‌های خود، به تفاوت‌های گفت‌وگو و گفتمان اشاره کرد و گفت: در کشور ما تنها گفتمان می‌کنند و تو باید بپذیری! از گفتمان دکتر شریعتی نیز بد برداشت شده و گویی برگشت به عصر گاوآهن است در حالی که اینها سوءبرداشت است و این عملاً برگشت است نه برداشت.

شریعتی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از وضعیت فرهنگی، خاطرنشان کرد: در موقعیتی هستیم که واژگان سر جای خودشان نیستند و این یک نگرانی واقعی است؛ چراکه دین باید دین باشد؛ مصلا، مصلا باشد؛ دانشگاه، دانشگاه و دانشجو، دانشجو باشد که این هم شعار پیامبر است و هم شعار پدیده‌شناسان.

وی نقد دوم نسبت به فضای فرهنگی جامعه ایران را استفاده نکردن هر چیزی در سر جای خود عنوان کرد و افزود: هر جا از دین کم آوردیم، از عقل مایه گذاشتیم، هر جا از سیاست کم آوردیم از دین مایه گذاشتیم و در هر دو بالعکس نیز عمل کردیم و بطور کلی سه مقوله دین، عقل و سیاست را هر بار به جای یکدیگر استفاده کردیم.

این استاد دانشگاه، تحول را نیاز فعلی جامعه ایرانی دانست و تأکید کرد: در این شخم زدن باید ابتدا به جنگ با تعاریف برویم تا هر کسی تصدیق بلاتصوری از یک فهم نداشته باشیم و از اول همه‌چیز را دوباره تعریف کنیم و هر چیزی را سر جای خودش قرار دهیم که عقل مدرن این کار را کرد و حدود خود را شناخت و میان امر قدسی، عقل و علم تفاوت قائل شد و مثلاً دیگر علم به چرایی‌ها پاسخ نمی‌دهد بلکه تنها به چگونگی‌ها پاسخ می‌دهد و پاسخ چرایی را به ایدئولوژی واگذار کرده است.

شریعتی خاطرنشان کرد: با این چشم‌انداز، بازخوانی اندیشه و آثار دکتر علی شریعتی جواب می‌دهد؛ چراکه پیش از انقلاب در ایران با یک دیکتاتوری وابسته به امپریالیسم مواجه بودیم و از نظر فرهنگی نیازمند بازگشت به خویش بودیم و در دنیا نیز دوران شریعتی دوران مکاتب و ایدئولوژی‌های مختلف بود، اما امروز در جهان، دوران پساها و پایان‌هاست. در جهان اسلام نیز دوران بنیادگرایی و در ایران نیز شیفت پارادایمی در نواندیشی بوجود آمده است.

وی در پایان تاکید کرد: تحولات اخیر که هرچند شکننده بود اما با بازخوانی مجدد آثار و اندیشه دکتر شریعتی و با گام‌های سنجیده و مصمم و با استفاده از حافظه تاریخی خود نباید اجازه دهیم که بازگشت به عقب که در 10 سال گذشته پدید آمد، تکرار شود.

انتهای پیام

کد N294122

وبگردی